Research code: 0
Ethics code: 0
Clinical trials code: 0
1- دانشجوی کارشناسی ارشد، گروه علوم ارتباطات اجتماعی، واحد تهران شرق، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران (نویسنده مسئول).، دانشجوی کارشناسی ارشد، گروه علوم ارتباطات اجتماعی، واحد تهران شرق، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران (نویسنده مسئول). ، H.azizi1980@yahoo.com
2- استادیار گروه مطالعات فرهنگی و ارتباطات، دانشکده علوم اجتماعی، ارتباطات و رسانه، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.،
چکیده: (1537 مشاهده)
زمینه و هدف: مقطع متوسط دوم، به عنوان مقطعی که دانشآموزان در آن با تغییرات شدید روانی و اجتماعی مواجه میشوند، مدیریت خشم و افسردگی از اهمیت بالایی برخوردار است. این مقاله به بررسی تأثیر آموزش سواد رسانهای بر کاهش افسردگی و خشم در دانشآموزان مقطع متوسط دوم میپردازد. هدف این مقاله، بررسی اثربخشی آموزش سواد رسانهای در کاهش این مشکلات است.
روش کار: روش تحقیق آزمایشی کنترل شده با پیش آزمون و گروه کنترل است. 60 آزمودنی بصورت هدفمند انتخاب شدند. سپس از پرسشنامه 41 سواله پرخاشگری زاهدیفر و همکاران (2001)، افسردگی لاویبوند و لاویبوند (1995) و پرسشنامه استاندارد سوادرسانهای فلسفی (2015) استفاده شد.
یافتهها: یافتهها نشان داد آموزش سواد رسانهای میتواند تأثیر مثبتی بر کاهش افسردگی و خشم در دانشآموزان مقطع متوسط دوم داشته باشد. آموزش سواد رسانه ای به نوجوانان، میتواند تا حد زیادی از بروز مشکلات و آسیبهای روانشناختی بکاهد. سواد رسانهای با تکیه بر فواید و مزایای خود با تجهیز دانش آموزان (رشد و ارتقای مهارتهای تفکر انتقادی) در خصوص پردازش پیامهای رسانهای، امکان استفاده درست و هوشمندانه آنها از رسانهها در فضای جهانی شدن و جامعه اطلاعاتی را فراهم میکند.
نتیجهگیری: آموزش سواد رسانهای میتواند به دانشآموزان در درک مطالب رسانهای که ممکن است مضر یا محتوای خشمآور باشد، کمک کند و آنها را به شیوههای سازنده و بهینه برای مصرف رسانه هدایت کند. این مهارتها میتواند به کاهش خشم و افسردگی ناشی از محتواهای مخرب و نامطلوب کمک کند.
زمینه و هدف: مقطع متوسط دوم، به عنوان مقطعی که دانشآموزان در آن با تغییرات شدید روانی و اجتماعی مواجه میشوند، مدیریت خشم و افسردگی از اهمیت بالایی برخوردار است. این مقاله به بررسی تأثیر آموزش سواد رسانهای بر کاهش افسردگی و خشم در دانشآموزان مقطع متوسط دوم میپردازد. هدف این مقاله، بررسی اثربخشی آموزش سواد رسانهای در کاهش این مشکلات است.
روش کار: روش تحقیق آزمایشی کنترل شده با پیش آزمون و گروه کنترل است. 60 آزمودنی بصورت هدفمند انتخاب شدند. سپس از پرسشنامه 41 سواله پرخاشگری زاهدیفر و همکاران (2001)، افسردگی لاویبوند و لاویبوند (1995) و پرسشنامه استاندارد سوادرسانهای فلسفی (2015) استفاده شد.
یافتهها: یافتهها نشان داد آموزش سواد رسانهای میتواند تأثیر مثبتی بر کاهش افسردگی و خشم در دانشآموزان مقطع متوسط دوم داشته باشد. آموزش سواد رسانه ای به نوجوانان، میتواند تا حد زیادی از بروز مشکلات و آسیبهای روانشناختی بکاهد. سواد رسانهای با تکیه بر فواید و مزایای خود با تجهیز دانش آموزان (رشد و ارتقای مهارتهای تفکر انتقادی) در خصوص پردازش پیامهای رسانهای، امکان استفاده درست و هوشمندانه آنها از رسانهها در فضای جهانی شدن و جامعه اطلاعاتی را فراهم میکند.
نتیجهگیری: آموزش سواد رسانهای میتواند به دانشآموزان در درک مطالب رسانهای که ممکن است مضر یا محتوای خشمآور باشد، کمک کند و آنها را به شیوههای سازنده و بهینه برای مصرف رسانه هدایت کند. این مهارتها میتواند به کاهش خشم و افسردگی ناشی از محتواهای مخرب و نامطلوب کمک کند.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
روانشناسی بالینی