Research code: ندارد
Ethics code: SEP/14043/48/161
Clinical trials code: ندارد
Saadat M, Sarafraz M, Hadianfard H, Imani M. From Affective Distinctions to Diagnostic Categories: Reclassifying Psychosomatic Disorders Psychoanalytically. RJMS 2025; 32 (1) :1-9
URL:
http://rjms.iums.ac.ir/article-1-9081-fa.html
سعادت محسن، سرافراز مهدی رضا، هادیان فرد حبیب، ایمانی مهدی. از تمایزهای هیجانی تا طبقهبندیهای تشخیصی: بازطبقهبندی روانتحلیلی اختلالات روانتنی. مجله علوم پزشکی رازی. 1404; 32 (1) :1-9
URL: http://rjms.iums.ac.ir/article-1-9081-fa.html
دانشیار، گروه روانشناسی بالینی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران ، Msarafraz@shirazu.ac.ir
چکیده: (191 مشاهده)
زمینه و هدف: اختلالات روانتنی اغلب در چارچوب روانکاوی، بهویژه مکاتب پاریس و روابط ابژه لندن، مطالعه شدهاند. بااینحال، این اختلالات معمولاً بهعنوان یک گروه همگن در نظر گرفته میشوند و تفاوتهای روانشناختی میان سرطان، بیماریهای خودایمنی و اختلالات عملکردی نادیده گرفته میشود. این مطالعه با هدف بررسی ویژگیهای روانشناختی متمایز سه گروه اختلال روانتنی و ارزیابی نقش آلکسیتیمیا، عاطفه آشکار ضمنی (مثبت و منفی)، و خشم صفت-حالت در تمایز این گروهها انجام شد.
روش کار: این مطالعه مقطعی روی ۵۶ شرکتکننده (۱۴ نفر در هر گروه) از بیماران مراجعهکننده به کلینیکهای تخصصی گوارش و افراد سالم انجام شد. شرکتکنندگان بهصورت هدفمند انتخاب و پس از غربالگری معیارهای ورود و خروج در چهار گروه (سرطان کولورکتال، بیماری کرون، سندرم روده تحریکپذیر و سالم) دستهبندی شدند. دادهها با پرسشنامههای مقیاس عواطف مثبت و منفی، پرسشنامه عواطف مثبت و منفی ضمنی، پرسشنامه حالت-صفت خشم و پرسشنامه آلکسیتیمیا تورنتو گردآوری و با تحلیل تشخیصی و آزمون تعقیبی تحلیل شدند.
یافتهها: بیماران مبتلا به سرطان کولورکتال بالاترین سطح آلکسیتیمیا را داشتند که نشاندهنده دشواری در نمادسازی هیجانات است. بیماران مبتلا به بیماری کرون بیشترین خشم صفت و بیماران مبتلا به سندرم روده تحریکپذیر بالاترین عاطفه منفی ضمنی را نشان دادند. در عواطف آشکار تفاوت معناداری مشاهده نشد.
نتیجهگیری: این الگوهای هیجانی متمایز، فرضیه تفاوت روانشناختی و روانتحلیلی اختلالات روانتنی را تأیید میکند و نشان میدهد که هر یک از این اختلالات با مکانیسم های هیجانی و دفاعی خاصی مرتبطاند. این یافتهها میتواند در طراحی مداخلات رواندرمانی هدفمند و بازنگری در مفهومپردازی تشخیصی بیماران روانتنی مفید باشد.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
روانشناسی بالینی