جلد 31، شماره 1 - ( 1-1403 )
جلد 31 شماره 1 صفحات 12-1 |
برگشت به فهرست نسخه ها
Research code: 01
Ethics code: IR.IAU.SARI.REC.1403.004
Clinical trials code: 01
Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:
Hajiebrahim Araghi B, Rahmani M A, Rahimaghaee F. A Structural Model of Health-Oriented Lifestyle in Obese Women Based on Mindful Eating with the Mediating Role of Self-Control. RJMS 2024; 31 (1) :1-12
URL: http://rjms.iums.ac.ir/article-1-8815-fa.html
URL: http://rjms.iums.ac.ir/article-1-8815-fa.html
حاجی ابراهیم عراقی بیتا، رحمانی محمدعلی، رحیم آقائی فلورا. مدل ساختاری سبک زندگی سلامت محور در زنان مبتلا به چاقی بر اساس خوردن ذهن آگاهانه با نقش میانجی خودمهارگری. مجله علوم پزشکی رازی. 1403; 31 (1) :1-12
استادیار گروه روانشناسی بالینی و مشاوره، واحد تنکابن، دانشگاه آزاد اسلامی، تنکابن، ایران ، Rahmanima20@gmail.com
چکیده: (92 مشاهده)
زمینه و هدف: چاقی یکی از معضلات بهداشتی و اجتماعی مهم در جوامع مدرن است و در این راستا، سبک زندگی سلامت‌محور با تمرکز بر خوردن ذهن‌آگاهانه و تقویت خودمهارگری به عنوان دو عامل کلیدی مورد توجه قرار گرفته است. لذا هدف این مطالعه ارائه مدل ساختاری سبک زندگی سلامت محور در زنان مبتلا به چاقی بر اساس خوردن ذهن آگاهانه با نقش میانجی خودمهارگری بود.
روش کار: در این مطالعه همبستگی از نوع مدلیابی معادلات ساختاری، جامعه آماری در برگیرنده کلیه زنان مبتلا به چاقی مراجعه کننده به کلینیکهای چاقی و زیبایی مناطق مختلف شهر تهران در سال 1402 بود و تعداد نمونه آماری از برآورد نمونه استیونس (1996) استفاده شد که تعداد 250 نفر در نظر گرفته شد. به منظور گردآور داده‌ها از پرسشنامه سبک زندگی سلامت محور واکر و همکاران (1987)، خوردن ذهن آگاهانه فرامسون و همکاران (2009)، خودمهارگری تانجی و همکاران (2004) استفاده گردید. در تحقیق حاضر تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار آماری spss نسخه 26 و Amos نسخه 24 انجام شد.
یافته‌ها: نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که بین خوردن ذهن آگاهانه با خودمهارگری و سبک زندگی سلامت محور در زنان مبتلا به چاقی رابطه منفی و معناداری وجود داشت (001/0P<). همچنین رابطه مثبت و معناداری بین خودمهارگری با سبک زندگی سلامت محور وجود داشت (001/0P<). همچنین بین مؤلفههای خوردن ذهن آگاهانه و سبک زندگی سلامت محور با نمره کل سازه اصلی خود همبستگی متوسط تا قوی داشتند. همچنین نتایج نشان داد خودمهارگری در رابطه بین خوردن ذهن آگاهانه بر سبک زندگی سلامت محور زنان مبتلا به چاقی نقش میانجیگرانه دارد و میزان اثر غیرمستقیم آن برابر 0612/0 است.
نتیجه‌گیری: به طور کلی، این مطالعه تأکید می‌کند که ترکیب خوردن ذهن‌آگاهانه و خودمهارگری می‌تواند به عنوان یک رویکرد موثر برای مقابله با چاقی در زنان و ترویج یک سبک زندگی سالم‌تر باشد.
روش کار: در این مطالعه همبستگی از نوع مدلیابی معادلات ساختاری، جامعه آماری در برگیرنده کلیه زنان مبتلا به چاقی مراجعه کننده به کلینیکهای چاقی و زیبایی مناطق مختلف شهر تهران در سال 1402 بود و تعداد نمونه آماری از برآورد نمونه استیونس (1996) استفاده شد که تعداد 250 نفر در نظر گرفته شد. به منظور گردآور داده‌ها از پرسشنامه سبک زندگی سلامت محور واکر و همکاران (1987)، خوردن ذهن آگاهانه فرامسون و همکاران (2009)، خودمهارگری تانجی و همکاران (2004) استفاده گردید. در تحقیق حاضر تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار آماری spss نسخه 26 و Amos نسخه 24 انجام شد.
یافته‌ها: نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که بین خوردن ذهن آگاهانه با خودمهارگری و سبک زندگی سلامت محور در زنان مبتلا به چاقی رابطه منفی و معناداری وجود داشت (001/0P<). همچنین رابطه مثبت و معناداری بین خودمهارگری با سبک زندگی سلامت محور وجود داشت (001/0P<). همچنین بین مؤلفههای خوردن ذهن آگاهانه و سبک زندگی سلامت محور با نمره کل سازه اصلی خود همبستگی متوسط تا قوی داشتند. همچنین نتایج نشان داد خودمهارگری در رابطه بین خوردن ذهن آگاهانه بر سبک زندگی سلامت محور زنان مبتلا به چاقی نقش میانجیگرانه دارد و میزان اثر غیرمستقیم آن برابر 0612/0 است.
نتیجه‌گیری: به طور کلی، این مطالعه تأکید می‌کند که ترکیب خوردن ذهن‌آگاهانه و خودمهارگری می‌تواند به عنوان یک رویکرد موثر برای مقابله با چاقی در زنان و ترویج یک سبک زندگی سالم‌تر باشد.
نوع مطالعه: پژوهشي |
موضوع مقاله:
روانشناسی بالینی
ارسال پیام به نویسنده مسئول
| بازنشر اطلاعات | |
 |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |
