چکیده: (1672 مشاهده)
پنجم شهریور ماه سال 1399خورشیدی زادروز محمدبن زکریای رازی (زادروز سال 865 ترسائی (مسیحی)- درگذشته 925 ترسائی) میباشد. جایگاه رازی در پیشینه دانش پزشکی بسیاردرخشان بوده است. دانشمندانی مانند زکریای رازی نام ایران را در دنیای باستان بلند آوازه نمودند. بررسی نوشتههای گوناگون درباره پیشینه پزشکی در دنیا، نشان میدهد که ایرانیان سهم بزرگی در روند پیشرفت دانش پزشکی درسراسر گیتی داشتهاند. برای نمونه فرازی از نوشته Goichon رابه زبان فارسی برگردانیده و برای آگاهی همگان میآورم. "هنگامی که نامی از فلسفه به زبان میآمد مردم به یونان می اندیشیدند و هنگامی که از دانش پزشکی یاد میشد نام ایران بیاد میآمد" (1). بیاد میآورم در سال پنجم دانشکده پزشکی دانشگاه تهران در سال 1342خورشیدی برای کارآموزی به بخش بیماریهای داخلی بیمارستان رازی در شهر تهران فرستاده شده بودم. استاد فرهیخته زنده یاد دکتر مهدی آذر در نخستین روز برای دانشجویان سال پنجم دانشکده پزشکی دانشگاه تهران گفتند "باید برای پاسداری از نام پزشک ارزندهای بنام محمد ابن زکریای رازی که بر پایه ستایش دکتر سارتن در پیشگفتار کتاب "تاریخ علم" (2) از زکریای رازی به عنوان "بزرگترین پزشک تمامی دورانها" نام برده بکوشید تا در پزشکی بجائی برسید که نام ایران را بلند آوازه کنید.
رازی تا سده هفدهم نامدارترین پزشک و پرچمدار پزشکی در جهان بشمار میرفت. ازهمان روز بر آن شدم که رازی را بیشتر بشناسم. ازاستاد دکتر آذر راهنمائی خواستم، با مهر بسیار کتابچه کوچکی از کتابخانه دفترخود به من دادند که فرازی از آن را هنوز به یادگار دارم، درباره رازی خواندم... "نشانههای بسیاری میرساند که روند کار پزشکی این بزرگان همگی برگرفته از آموزشهای دانشگاه گندی شاپور (معرب آن جندی شابور می باشد) بوده است. کلاسهای درس پزشکی رازی در بیمارستان ری و یادداشتهای بهجا مانده از آن دوران نشاندهنده همان روشی است که از دانشکده پزشکی گندی شاپور به یادگار مانده بود. نمونهای از پزشکی رازی در بیمارستان و دانشگاه بزرگ ری را زنده یاد دکتر محمود نجمآبادی در کتاب ارزنده تاریخ پزشکی (3) در ایران چنین آورده: "...و سیاوش پورخسرو مبتلا به تبهای مخلوط از زمان شش روز در میان تا هر روز بود و پیش از تب، مختصری لرز مینمود و به دفعات زیاد ادرار میکرد او اهل مشکویه بود. چنین نظر دادم که این تبها یا باید به چهار یک مبدل گردد یا آنکه بیمار دملی در کلیهها داشته باشد. پس از اندک زمانی چرک با ادرار از بیمار خارج شد و من او را از قطع تب آگاه نمودم و چنان شد. علتی که در ابتدا مرا مانع شد که نظر قطعی دهم که بیمار دمل کلیهها دارد این بود که بیمار قبلاً نیز مبتلا به تبهای یک روز در میان و نوع دیگر تبها شده بود و گمان نمودم که این نوع تب مخلوط باید از تورم و التهاب حاصل شده بود و ممکن است به تب شدید تبدیل گردد".
با گذشت بیش از هزار سال از آن زمان هنوز از دید من که یک پزشک بیماریهای کلیه میباشم رازی در دانش پزشکی بسیار توانمند بوده است. آنچه از زکریای رازی گفته شده بود نشاندهنده ژرفای بینش پزشکی آن استاد آن هم در دورانی که دسترسی به آگاهیها آسان نبود میباشد. برای آموزش پزشکی بسیار آموزنده است که شرح حال باید بهدرستی گرفته شود و درباره چرائی و چگونگی نشانهها با ریزبینی بررسی کنیم و همه یافتهها را با بینش ژرف پزشکی کنار هم بگذاریم تا بیمار تندرستی را بازیابد.
برای من باور کردنی نبود که شمار نوشتههای زکریای رازی به 271 میرسد (5-4). از کتابی بزرگ مانند "الحاوی فی الطب" که در ده جلد با برگهای بسیار زیاد که همه پزشکی را به روشنی آموزش میدهد، تا کتابی همچون "الجدری و الحصبه " که در در دهه 1340 خورشیدی بهنام "آبله و سرخک" به فارسی بهوسیله انتشارات دانشگاه تهران چاپ شد و نشان میدهد که رازی در نوآوری پزشکی نیز بیمانند بوده و برای نخستین بار در دنیا، بیماری سرخک را شناخته بوده و یا کتاب ارزنده "من لایحضره الطبیب (کتاب الی من لایحضره الطبیب)" که برای هنگامی است که پزشکی دانش آموخته برای درمان بیمار در دسترس نباشد و همه 271 کتابی که نام آنها پیوست میباشد نوشته است. اندوهبار آن است که بسیاری از کتابهای رازی که پارهی از آنها نیز درباره دانشهای دیگر از فلسفه تا موسیقی میباشد در ایران شناخته شده نمیباشد. در جستجو برای کتابهای رازی به اسم کتاب "الحصی فی الکلی و المثانه" برخورد نمودم که دریافتم بدست آوردن آن بسیار دشوار میباشد. پس از پیگیری زیاد، یک نسخه از آن کتاب را در کتابخانه آیت آلله مرعشی در قم به زبان عربی و نسخه دیگری در کتابخانه ملی لیون فرانسه به زبان فرانسوی یافتم. با همراهی مترجمان فرهنگستان علوم پزشکی ایران این دو نسخه را به فارسی برگردانیده و پس از برابری آن دو نسخه با سرور دکتر علی نوبخت که با هم عضو پیوسته فرهنگستان علوم پزشکی جمهوری اسلامی ایران بودیم با همراهی فرهنگستان علوم پزشکی جمهوری اسلامی ایران در سال 1387 خورشیدی به فارسی به نام "سنگ کلیه و مثانه" (6) در تیراژ 2000 جلد چاپ نمودیم که باید بگویم بیشک هنوز پس از هزارسال برای پیشگیری و درمان سنگهای کلیه سودمند میباشد.
و سخن آخر اینکه امیدوارم با همراهی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی ایران بتوانیم همه کتابهای رازی را برای مجلهای که به نام این دانشمند بزرگ در دانشگاه علوم پزشکی ایران داریم به فارسی برگردانیم تا کوتاهی پشینیان خود راجبران کنیم.
ایدون باد (اینچنین باد).
نوع مطالعه:
نامه به سردبیر |
موضوع مقاله:
پزشکی