زمینه و هدف: مصرف میان وعدههای کم ارزش در میان دانشآموزان رواج دارد. از آنجا که این الگوی مصرف اغلب در بزرگسالی ادامه مییابد و با بروز بیماریهای مزمن در ارتباط است، لذا این مطالعه با هدف تأثیر آموزش براساس نظریه رفتار برنامهریزی شده بر میزان مصرف میان وعدههای کم ارزش در دانشآموزان پسر شهرستان چناران در سال 1393 انجام شده است.
روش کار: این مطالعه نیمه تجربی با شرکت 50 دانش آموز پسر سال هشتم شهرستان چناران که به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمون و کنترل قرار گرفتند، انجام شد. دادهها از طریق پرسشنامه جمعآوری گردیدند. متغیرهای مورد بررسی قبل، بلافاصله و یک ماه پس از مداخله ارزیابی شدند. سپس دادهها با استفاده از نرم افزار 18SPSS و آزمونهای آماری مجذور کای، آزمون T-test Paired، آزمون تی مستقل، آزمون من ویتنی و ویلکاکسون تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: بعد از مداخله در مصرف میان وعدههای کم ارزش در گروه آزمون کاهش دیده شد و تغییر معنادار در نمره آگاهی از 2.48 ± 4.72 به 2.29 ± 6.40، (001/0>p)، هنجار انتزاعی از 2.87 ± 10.56 به 3.98 ± 13.36، (0.001 =p)، کنترل رفتاری درک شده از 3.19 ± 14.88 به 3.13 ± 17.24، (0.001 =p) و قصد رفتاری از 1.42 ± 6.12 به 2.24 ± 7.24، (0.004 =p) در گروه آزمون دیده شد، اما در مورد نمره نگرش این تغییرات معنی دار نبود.
نتیجهگیری: نتایج تحقیق نشان میدهد که مداخله آموزشی بر مبنای سازههای تئوری رفتار برنامهریزی شده قادر است آگاهی، هنجار انتزاعی و کنترل رفتاری درک شده دانشآموزان را درباره مصرف میان وعدههای کم ارزش غذایی تغییر دهد و موجب کاهش مصرف آنها گردد.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |