زمینه و هدف: نئوپلازی تروفوبلاستیک حاملگی (Gestational Trophoblastic Neoplasia ) فرم بدخیم بیماریهای تروفوبلاستیک بارداری است که قابلیت متفاوتی در متاستاز و تهاجم موضعی دارد. به همین خاطر هدف از انجام این مطالعه، شناسایی یک نشانگر طولی کاربردی و مناسب با استفاده از مقادیر سرم گنادوتروپین جفتی انسان طی 21 روز پس از تخلیه مول برای پیش بینی زودهنگام نئوپلازی تروفوبلاستیک حاملگی در زنان مبتلا به حاملگی مولار است.
روش کار: در مطالعه گذشته نگر حاضر از پرونده 201 بیمار مبتلا به مول هیداتیفرم با توجه به نتایج پاتولوژی آنها که از سال 1382 تا 1392 به یکی از مراکز درمانی تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی مراجعه کرده اند، استفاده گردید. با استفاده از یک مدل اثرات تصادفی مشترک دو مرحلهای ارتباط بین اندازههای تکراری هورمون b-hCG (به صورت نشانگر طولی) و بروز GTN مورد ارزیابی قرار گرفت. برای تعیین توان مقادیر b-hCG برای پیشبینی GTN از منحنی راک در نرم افزار آماری R ورژن 2.15.3 استفاده شد.
یافتهها: از میان 201 بیمار، 171 (1/85%) آنها بهبود خودبهخودی داشتند و باقی مانده افراد دچار بیماری GTN شدند (9/14%). رویکرد مدلبندی ما نشان داد که غلظت b-hCG به صورت اندازههای تکراری (در هفتههای 0، 1، 2، 3) به طور صحیح می تواند 6/86% از بیماران مبتلا به GTN و 83% از بیماران با بهبود خود به خودی را طبقهبندی کند. سطح زیر منحنی راک براورد شده برابر با 2/91% بود.
نتیجهگیری: یافتههای ما نشان داد که اندازه گیریهای تکراری غلظت β-hCG، دقت پیش بینی بالایی برای تشخیص زود هنگام GTN دارد. بنابراین، برای زنان که از حاملگی مولار رنج میبرند، کنترل بر روند سه هفتهای از این نشانگر برای تشخیص زود هنگام این سرطان توصیه میشود.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |