هدف از این پژوهش مقایسه عادتهای غذایی دانشآموزان دبستانی مبتلا به اختلال نقص توجه و بیشتحرکی یا ADHD ( Attention deficit hyperactivity disorder ) با نمونههای سالم بوده است. در این مطالعه مورد ـ شاهدی برای 400 دانشآموز(200 پسر و 200 دختر) پرسشنامههای فردی(تنسنجی، بسامد خوراک و وضعیت اجتماعی و اقتصادی خانوار) تکمیل شد و آزمونهای روانشناسی( Scoring ) صورت گرفت که تعیین شدت اختلال توسط روانشناس همکار طرح انجام شد. یافتههای طرح نشان داد که بین سطح سواد و شغل والدین با شدت اختلال ADHD رابطه آماری معنیداری وجود دارد و با افزایش سطح سواد و تخصصی شدن شغل مادر شدت عارضه کاهش می یابد(01/0 P< ). سابقه آلرژیهای غذایی در نمونههای مبتلا به ADHD شدید 5/2 برابر سایر کودکان تحت بررسی بوده است(05/0 P< ). از سوی دیگر عادت به مصرف صبحانه در کاهش میزان اختلال موثر بوده که این رابطه در پسران مشاهده شد(01/0 P< ). با افزایش مقدار شکر مصرفی روزانه شدت عارضه ADHD در دختران بالاتر رفته بود(001/0 P< ) اما در کل نمونهها و پسران این رابطه از نظر آماری معنیدار نبود(05/0= P ). نوشیدن چای بیش از 3 فنجان در روز با شدت اختلال در پسران در ارتباط بوده است(05/0 P< ). مصرف مواد غذایی حاوی سالسیلاتها، رنگها و افزودنیهای خوراکی با شدت اختلال در کودکان رابطه آماری معنیداری را نشان نداد. با توجه به یافتههای تحقیق میتوان چنین گفت که عدم خوردن صبحانه و داشتن سابقه آلرژیهای غذایی در تشدید اختلال ADHD نقش دارند. در دختران مبتلا به درجههای شدیدتر ADHD مقدار دریافت روزانه شکر بیش از سایر نمونهها بود و آگاهی والدین و تخصصیتر بودن شغل آنها در کاهش اختلال مؤثر بوده است بنابراین آموزش والدین و آموزگاران در مورد مصرف صبحانه و نیز توجه به حساسیتهای غذایی کودکان و میزان دریافت قند، شکر و شیرینیها باید مورد توجه قرار گیرد.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |