Research code: 0
Ethics code: 0
Clinical trials code: 0
کارشناسی ارشد، گروه روانشناسی، واحد تهران جنوب، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران ، yousefi.kh@hotmail.com
چکیده: (315 مشاهده)
زمینه و هدف: محققان با مطالعه موارد پلاستیسیته عصبی، ارتباط بین نوروپلاستیسیتی و افسردگی را شبیه به نوروپلاستیسیتی و اعتیاد یافته اند. افسردگی می تواند با تقویت مسیرهای ناسالم به مغز ضربه وارد کند. محققان از این نوع تغییرات به عنوان "نوروپلاستیسیتی منفی" یاد میکنند. از اهداف این مقاله نشان دادن این امر میباشد که نوروپلاستیسیتی در افسردگی اختلال ایجاد میکند.
روش کار: این مطالعه با استفاده از یک آزمون عینی که مستقل از تلاش و انگیزه آزمودنی است، با هدف مقایسه نوروپلاستیسیتی در 23 فرد مبتلا به دوره افسردگی اساسی DSM-IV و 23 فرد سالم همسان با سن و جنس مشخص انجام شد.
یافتهها: نوروپلاستیسیتی در قشر حرکتی با استفاده از یک الگوی تحریک مغزی به نام تحریک انجمنی زوجی (PAS) مورد ارزیابی قرار گرفت که باعث ایجاد تغییرات گذرا در عملکرد قشر حرکتی میشود. تحریک پذیری قشر حرکتی قبل و بعد از PAS با استفاده از تحریک مغناطیسی ترانس کرانیال تک پالس (TMS) برای القای پتانسیل های برانگیخته حرکتی (MEPs) در عضله دست ارزیابی شد. پس از PAS، دامنه MEP در افراد سالم در مقایسه با افراد افسرده به طور معنیداری افزایش یافت (002/0=P). اهمیت عملکردی تغییرات قشر حرکتی با استفاده از یک کار یادگیری حرکتی - یک نسخه کامپیوتری از کار تعقیب روتور - ارزیابی شد. کنترل های سالم نیز در یادگیری حرکتی عملکرد بهتری داشتند (02/0=P). سطح BDNF خون و ژنوتیپ برای تعیین هر گونه ارتباط با شکل پذیری قشر حرکتی مورد سنجش قرار گرفت.
نتیجهگیری: با این حال، نتایج PAS با یادگیری حرکتی همبستگی نداشت، و به نظر نمیرسد با معیارهای BDNF مرتبط باشد. اهمیت این نتایج این است که یکی از اولین مشاهدات مستقیم کاهش نورپلاستیسیتی در افراد افسرده را با استفاده از یک آزمون عینی ارائه داد.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
روانشناسی بالینی