دانشجوی دکتری تخصصی ویروسشناسی پزشکی، گروه میکروبشناسی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی گلستان، گرگان، ایران ، emadbehboudi69@gmail.com
چکیده: (1480 مشاهده)
در سال اخیر، سارس کروناویروس 2 در سطح جهان گسترش یافته و جمعیتی را که فاقد ایمنی برای این ویروس بودهاند را آلوده کرده و مسبب بیماری و مرگ و میر قابل توجهی گردیده است (1، 2). ایمنی به سارس کروناویروس 2 چه از طریق عفونت طبیعی و چه از طریق واکسیناسیون، تا حدی سبب حفاظت و کاهش خطر پیامدهای بالینی مهم آن میگردد. برای مثال، تخمین زده شده که افراد بهبود یافته سروپازیتیو، میتوانند تا 89% حفاظت در برابر عفونت مجدد داشته باشند (3) و اثربخشی واکسن نیز 50 تا 95% گزارش شده است (4). با این وجود طول دوره ایمنی ایجاد شده مشخص نیست و با گذشت زمان این ایمنی، تضعیف میشود (5، 6). بهعلاوه نگرانی فرار واریانت های جدید از سیستم ایمنی نیز وجود دارد (7). یک سوال مهم که در اینجا مطرح میشود شناسایی ارتباط ایمنی با حفاظت علیه سارس کروناویروس 2 و بنابراین پیش بینی این که چطور این تغییرات، بر نتایج بالینی بیماری اثرگذار است میباشد. تیتر آنتی بادی خنثی کننده یک پیشگوی مهم کارایی واکسنهای در حال تولید و آینده میباشد. مطالعات نشان میدهند که سطح آنتی بادی خنثی کننده به مرور زمان کاهش مییابد و ممکن است در یک سال، نیاز به بوستر هم وجود داشته باشد. با این حال حفاظت علیه فرم شدید بیماری ممکن است بطور قابل ملاحظهای دوام بیشتری داشته باشد. میتوان گفت که ایجاد پاسخ همورال قوی یا ضعیف، بستگی به اینتراکشن ویروس و میزبان و التهابی که ایجاد میشود، دارد. اگر این چالش در سطح پایین باشد، آنتی بادی ایجاد شده، عملکرد ضعیف تری دارد اما اگر این چالش در سطح بالا باشد، آنتی بادی تولید شده فانکشنالتر و در برابر مواجهه مجدد با پاتوژن، پاسخ تهاجمیتر را نشان میدهد. بهعلاوه، در این زمینه پاسخهای ایمنی سلولی میتوانند نقش برجسته ای را ایفا کنند (8). بنابراین اگر واکسنهای موجود، مثل عفونت طبیعی قادر باشند علاوه بر تولید آنتی بادیهای خنثی کننده، پاسخ ایمنی سلولی را هم برانگیزند، ماندگاری ایمنی ناشی از واکسن نیز افزایش مییابد. سوال دیگر که مطرح میشود این است که آیا تعیین تیتر آنتی بادی، پس از عفونت طبیعی یا واکسیناسیون میتواند مارکر درستی از وضعیت حفاظت در برابر عفونت باشد؟ آنتی بادیها بهعنوان مارکرهای عفونت میباشند و اگر تداوم داشته باشند میتوانند سبب ایمنی طولانی مدت شوند. در بیشتر واکسنهای تایید شده از نظر بالینی، تیتر آنتی بادی متصل شونده را اندازهگیری میکنند، در حالیکه این تیتر آنتی بادی خنثی کننده است که نشان میدهد که یک واکسن چه میزان ایمنی زایی دارد. یک آنتی بادی، علاوه بر اینکه باید به آنتی ژن مورد نظر متصل شود باید قادر به خنثی کردن آن آنتی ژن هم باشد که این کار را یا بهوسیله مسدود کردن عفونت با جلوگیری از اتصال پاتوژن به گیرنده یا جذب سلولهای ایمنی برای پاک سازی و کنترل بیماری انجام میدهد که این موضوع در مطالعات واکسن نیز باید مدنظر قرار بگیرد. علاوه بر تیتر و عملکرد آنتی بادی، دانستن اینکه چطور عملکرد آنتی بادی با ایمنی سلولی ارتباط دارد و ماهیت ایمنی سلول T و B، برای پی بردن به حفاظت طولانی مدت علیه عفونت مجدد الزامی است (9). اینکه چطور برخی افراد با وجود داشتن تیتر آنتی بادی، دچار عفونت مجدد میشوند هنوز معلوم نیست. آیا وجود آنتی بادیهای اختصاصی علیه سایر آنتی ژنهای ویروسی قادرند تیتر پایین آنتی بادی عملکردی اختصاصی RBD را جبران کنند؟ جواب منفی است. آزمایشات نشان می دهد که زمانی که تستهای Ab-mediated complement deposition(ADCD) و Ab- dependent neutrophil phagocytosis(ADNP) انجام گرفت مشخص شد که خنثی سازی ویروس تنها در افرادی که تیتر بالای آنتی بادی IgG علیه ناحیه RBD را داشتند دیده شد. بنابراین نتیجه گرفته شد که تنها، آنتی بادی علیه RBD خنثی کننده است (10). با این وجود نمیتوان گفت که تیتر بالای آنتی بادی ضد RBD به معنای ایمنی بالا می باشد به این دلیل که تمام آنتی بادیهای علیه RBD نیز خنثی کننده نمیباشند. آیا اگر آنتی بادیها فاقد اتصال خوب یا عملکرد موثر باشند به این معنی است که حفاظتی در برابر عفونت مجدد وجود ندارد؟ ما نمیتوانیم به قطع این را بگوییم چون نمیتوان نقش سلول T که بعنوان یک ارتباط دهنده ایمنی قوی به کووید19 عمل میکند را نادیده گرفت. فرض کنید که تیتر آنتی بادی را در تعدادی افراد داوطلب در زمان T0 (زمان شروع آزمایش) بسنجیم. آیا تنها افراد علامت دار از نظر آنتی بادی خنثی کننده مثبت هستند؟ طبق آزمایشی که YC Bartsch و همکاران انجام دادند (9) افرادی که بدون علامت بودند نیز دارای آنتی بادی اختصاصی علیه RBD با اختصاصیت بالای 5/99% بوسیله تست الایزا بودند. یعنی این آنتی بادی هم در افراد علامت دار و هم بدون علامت وجود داشته اما در افراد علامت دار تیتر آن بیشتر بوده است. بعد از پیگیری افراد برای سنجش تیتر آنتی بادی بعد از مدت زمان معین، تعداد کمی از شرکت کنندگان پاسخ آنتی بادی را بطور کامل از دست دادند و در افراد باقی مانده تقریبا نیمی از افراد کاهش تیتر آنتی بادی و نیمی دیگر به طرز عجیبی افزایش در تیتر آنتی بادی داشتند. این مشاهده را به دو طریق میتوان توجیه کرد، اول اینکه از نظر طول دوره ای که از عفونت میگذشت این افراد متفاوت بودند و دوم اینکه افرادی که افزایش تیتر آنتی بادی داشته اند ممکن است دوباره در معرض عفونت قرار گرفته باشند. با دانستن این مطالب میتوان نتیجه گرفت که اندازه گیری تیتر آنتی بادی پس از عفونت یا واکسیناسیون، اطلاعات دقیقی در مورد سطح حفاظت در برابر عفونت سارس کروناویروس 2 را به ما نخواهد داد. روشهای روتین آزمایشگاهی بالینی نظیر تست الایزا هرگز قادر نخواهد بود که به شما اطمینان بدهد که آنتی بادی های تولید شده در بدن شما خنثی کننده هستند یا خیر، چون این امر نیاز به تستهای خنثی سازی تخصصی دارد. بعلاوه با دانستن تیتر آنتی بادی اولیه نمیتوان به راحتی تخمین زد که سرعت کاهش آنتی بادی سریعتر یا آهستهتر خواهد بود. بنابراین به مدل هایی که پاسخهای ایمنی به عفونت را پیش بینی میکنند نیاز است تا ارتباط ایمنی با حفاظتی که بهوسیله واکسنهای در حال گسترش ایجاد میشود را تعیین کنند. از آنجا که در مطالعات مختلف، جهت سنجش تیتر آنتی بادی خنثی کننده از یک روش واحد استفاده نشده است، نیاز به روش های نرمالایز کردن اطلاعات برای مقایسه بهتر نتایج وجود دارد. بهعلاوه پیشنهاد میکنیم که علاوه بر سنجش تیتر آنتی بادی خنثی کننده، پاسخ سلولهای T و B خاطره، که با حفاظت بالا علیه سارس کروناویروس 2 مرتبطند، نیز اندازهگیری شود تا بتوانیم پیش بینی بهتری نسبت به خنثی سازی داشته باشیم.
نوع مطالعه:
نامه به سردبیر |
موضوع مقاله:
میکروبیولوژی