زمینه و هدف: پلی مورفیسمهای نوکلئوتیدی در آنزیمهای موثر در متابولیسم کارسینوژنها در استعداد بروز سرطان موثر میباشند. ژن های گلوتاتیون – S ترانسفراز در سم زدایی رنج وسیعی از سوبستراهای توکسیک دخیل میباشند، از این رو احتمالا پلی مورفیسمهای حذف شدگی ژنهای GSTM1 و GSTT1 بعنوان ریسک فاکتور برای کارسیونومای مری دخیل هستند. هدف از این تحقیق بررسی ارتباط بین جهشهای بی اثر در ژنهای GSTM1 و GSTT1 با شانس ابتلا کارسیونومای مری در بیماران ایرانی تحت شیمی درمانی با داوهای پلاتینوم بود.
روش کار: در یک مطالعه مورد – شاهدی 50 بیمار مبتلا به کارسینومای مری و 50 فرد کنترل انتخاب شدند.DNA ژنومی از نمونه های خون تخلیص گردید. سپس حذف شدگی واریتههای GSTM1 و GSTT1 توسط روش Multiplex-PCR تعیین ژنوتایپ گردید. آنالیز آماری توسط نرمافزار SPSS نسخه 19 جهت تخمین OR و درجه اطمینان 95% استفاده گردید.
یافتهها: نتایج بدست آمده تائید می کنند که فراوانی مبتلایان به کارسینومای مری با ژنوتیپ GSTM1 نول بصورت قابل ملاحظهای از افراد کنترل بیشتر است (48% و 13% به ترتیب) (024/0p=). در مقابل هیچ تفاوتی در توزیع ژنوتیپ بی اثر GSTT1 بین افراد بیمار و کنترل نشان نداد (32 و 24% به ترتیب) (37/0p=). همچنین نتایج حاکی از آن بودند که استفاده از داروهای شیمیدرمانی مبتنی بر پلاتین برای 52% از بیماران موردمطالعه سودمند نبوده است که 18% موارد افرادی واجد ژنوتیپ Null در هر دو ژن خود بودند.
نتیجهگیری: نتایج تحقیق حاضر تاکید میکنند که ژن GSTM1 ممکن است بعنوان فاکتور ژنتیکی مستعد کننده در وقایع اولیه توسعه سرطان مری دخیل باشد، اما پلی مورفیسمهای GSTT1 با افزایش خطر سرطان مری در ارتباط نمیباشد.زمینه و هدف: پلی مورفیسمهای نوکلئوتیدی در آنزیمهای موثر در متابولیسم کارسینوژنها در استعداد بروز سرطان موثر میباشند. ژن های گلوتاتیون – S ترانسفراز در سم زدایی رنج وسیعی از سوبستراهای توکسیک دخیل میباشند، از این رو احتمالا پلی مورفیسمهای حذف شدگی ژنهای GSTM1 و GSTT1 بعنوان ریسک فاکتور برای کارسیونومای مری دخیل هستند. هدف از این تحقیق بررسی ارتباط بین جهشهای بی اثر در ژنهای GSTM1 و GSTT1 با شانس ابتلا کارسیونومای مری در بیماران ایرانی تحت شیمی درمانی با داوهای پلاتینوم بود.
روش کار: در یک مطالعه مورد – شاهدی 50 بیمار مبتلا به کارسینومای مری و 50 فرد کنترل انتخاب شدند.DNA ژنومی از نمونه های خون تخلیص گردید. سپس حذف شدگی واریتههای GSTM1 و GSTT1 توسط روش Multiplex-PCR تعیین ژنوتایپ گردید. آنالیز آماری توسط نرمافزار SPSS نسخه 19 جهت تخمین OR و درجه اطمینان 95% استفاده گردید.
یافتهها: نتایج بدست آمده تائید می کنند که فراوانی مبتلایان به کارسینومای مری با ژنوتیپ GSTM1 نول بصورت قابل ملاحظهای از افراد کنترل بیشتر است (48% و 13% به ترتیب) (024/0p=). در مقابل هیچ تفاوتی در توزیع ژنوتیپ بی اثر GSTT1 بین افراد بیمار و کنترل نشان نداد (32 و 24% به ترتیب) (37/0p=). همچنین نتایج حاکی از آن بودند که استفاده از داروهای شیمیدرمانی مبتنی بر پلاتین برای 52% از بیماران موردمطالعه سودمند نبوده است که 18% موارد افرادی واجد ژنوتیپ Null در هر دو ژن خود بودند.
نتیجهگیری: نتایج تحقیق حاضر تاکید میکنند که ژن GSTM1 ممکن است بعنوان فاکتور ژنتیکی مستعد کننده در وقایع اولیه توسعه سرطان مری دخیل باشد، اما پلی مورفیسمهای GSTT1 با افزایش خطر سرطان مری در ارتباط نمیباشد.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |