Ansari S, Forghani N, Taghipour R. Incidence of Central Nervous System Involvement in Childhood Malignancies in Hazrat-e-Ali Asghar Childrens Hospital from 1998 to 2008. RJMS 2010; 17 (76) :30-35 URL: http://rjms.iums.ac.ir/article-1-1525-fa.html
انصاری شهلا، فرقانی نغمه، تقی پور رضا. تعیین بروز درگیری سیستم اعصاب مرکزی در بدخیمیهای دوران کودکی در بیمارستان کودکان حضرت علی اصغر(ع) از سال 1382 تا 1387. مجله علوم پزشکی رازی. 1389; 17 (76) :30-35
زمینه و هدف: برخلاف بزرگسالان درگیری اولیه و متاستاتیک، عارضهای نادر در تومورهای بدخیم اطفال میباشد. با درگیری CNSروشهای درمانی قابل انجام، کمتر شده و پیش آگهی نامطلوب میگردد. وقتی CNS درگیر میشود بایستی روش درمانی ابتدایی مرور شده و درمان مؤثرتری انتخاب شود. بنابراین در این مطالعه میزان بروز درگیری CNS درهر یک از بدخیمیهای فوق تعیین و بقای بیماران دراین مرکز گزارش شد.
روش کار:�مطالعه حاضر از نوع مطالعه توصیفی – مقایسه ای(Cross-sectional) میباشد که به صورت گذشته نگر انجام شد. جمعیت مورد مطالعه این پژوهش شامل کودکان مبتلا به تومور بدخیم خارج از CNS که در بخش خون بیمارستان کودکان حضرت علی اصغراز ابتدای فروردین ماه 1377 تا پایان اسفند 1387 بستری و تحت درمان قرار گرفته بودند. درگیری CNS بر اساس شواهد رادیولوژیک نفوذ به پرده دورا (انجام پونکسیون لومبر وگرفتن مایع مغزی نخاعی)و یا علائم بالینی تشخیص داده میشد.�کلیه اطلاعات به دست آمده توسط
تست های آماری t-TEST و کای دومورد تجزیه تحلیل قرار گرفت. سطح معنی داری در این مطالعه کمتر از 05/0 در نظر گرفته شد.�از روش کاپلان مایر برای آنالیز داده ها ی مرتبط با سورویوال(میزان بقاء) استفاده شد. اطلاعات با نرمافزار17SPSS V. مورد آنالیز قرارگرفت.
یافتهها: درمطالعه انجام شده بر روی 414بیمار با تشخیص یکی از تومورهای اولیه شامل: لنفوم غیر هوچکین(2 نفر در 46)، لنفوم هوچکین (1 نفر در 75)، نوروبلاستوم(4 نفر در 87)، رابدومیوسارکوم(1 نفر در 58)، استئوسارکوم (1 نفر در36)، رتینوبلاستوم(3 نفر در 63)، بورکیت لنفوما(3 نفر در 33)، رابدوئید تومور کلیه(1 نفر در 1)، ژرم سل تومور تخمدان (1 نفر در15) در مجموع در 17 بیمار (معادل 1/4%) درگیری CNS رخ داده بود. میانگین سنی 4096/4 ±91/8 سال(حداقل=1، حداکثر=19) بود. میانگین سنی بیماران در زمان تشخیص تومور اولیه 97/5 سال و در زمان درگیری CNS 33/8 سال بود. میانگین فاصله زمانی از زمان تشخیص تومور اولیه تا زمان تعیین درگیری CNS در بیماران 24/29 ماه بود(انحراف معیار=296/34، میانه=8، دامنه=2 تا 120) در 17 بیمار دچار درگیری CNS9/52% پسر و 1/47% دختر بودند. بیشترین علامت بالینی درگیری CNS در بیماران تشنج(1/47%) و کمترین دردکمر(9/5%) بود. میانه زمان بررسی بیماران برای تعیین بقاء 5/21 ماه بود. بر این اساس Overall survival)بقای کلی) در بیماران7/50% بود.�از سوی دیگر�Progression survival(بقای پیشرونده) در بیماران با توجه به میانه زمان بروز درگیری CNSکه 18 ماه تعیین شد، حدود 7/64% بود. در کل میانگین بقاء از زمان تشخیص درگیری CNS تا زمان مرگ بیماران 2 ماه بود((انحراف معیار=54919/1، میانه=1، دامنه=1 تا 6)و میانگین بقاء از زمان تشخیص بیماری اولیه تا زمان مرگ بیماران 09/29 ماه بود((انحراف معیار=10970/35، میانه=19، دامنه=3 تا 122). در نهایت مرگ در 11 بیمار (7/64%) رخ داد.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج به دست آمده درگیری CNS در تومورهای با منشاء خارج از CNS در کودکان نادر بوده و پیشگویی بروز آن نیز مشکل میباشد.