Shirzad S. Identifying the Dimensions of Innovation Management with a Psychological Approach in the Islamic Azad Universities of Mazandaran Province. RJMS 2023; 30 (2) :314-322
URL:
http://rjms.iums.ac.ir/article-1-9127-fa.html
، Samaneh.shirzad65@gmail.com
چکیده: (50 مشاهده)
زمینه و هدف: نوآوری بهعنوان یکی از عوامل کلیدی توسعه سازمانها، نیازمند مدیریت مؤثر با توجه به جنبههای روانشناختی است. در دانشگاههای آزاد اسلامی استان مازندران، شناسایی ابعاد مدیریت نوآوری با رویکرد روانشناختی میتواند به بهبود عملکرد و ارتقای کیفیت آموزش کمک کند. این پژوهش به بررسی و تحلیل این ابعاد میپردازد.
روش کار: این پژوهش کاربردی، با رویکرد آمیخته و طرح اکتشافی انجام شد. در بخش کیفی از روش دلفی با ۱۰ نفر از اعضای هیأت علمی منتخب استفاده شد و در بخش کمی، ۳۰۸ نفر از اعضای هیأت علمی دانشگاههای آزاد اسلامی استان مازندران به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای مورد بررسی قرار گرفتند. دادهها از طریق مصاحبههای نیمهساختارمند و پرسشنامه ۶۶ سوالی طراحیشده توسط پژوهشگر جمعآوری شد. تحلیل دادهها شامل آمار توصیفی و تحلیل عاملی اکتشافی با نرمافزار SPSS نسخه ۲۶ و سطح معناداری 05/0 بود.
یافتهها: یافتهها نشان دادند که عوامل روانشناختی نظیر سبک مدیریت آموزش، توسعه منابع انسانی، مشوقهای سازمانی و فرهنگ سازمانی نقش کلیدی در تقویت مدیریت نوآوری دارند. ظرفیت جذب سازمانی و ساختار سازمانی نیز بهعنوان عوامل مهمی در تسهیل فرآیند نوآوری شناخته شدند. علاوه بر این، روشهای تدریس با رویکرد روانشناختی و فراهم بودن منابع و امکانات، زمینهساز افزایش خلاقیت و نوآوری در دانشگاهها محسوب میشوند.
نتیجهگیری: پژوهش حاضر نشان داد که مدیریت نوآوری در دانشگاههای آزاد اسلامی استان مازندران، دارای ابعاد چندگانه و پیچیدهای است که هر یک با رویکرد روانشناختی قابل شناسایی و تحلیل میباشند. این ابعاد شامل سبک مدیریت آموزش، توسعه منابع انسانی، مشوقهای سازمانی، فرهنگ سازمانی، ظرفیت جذب، ساختار سازمانی، روشهای تدریس و منابع و امکانات است که همگی نقش مهمی در تسهیل یا موانع نوآوری ایفا میکنند. نتایج این مطالعه بیانگر آن است که موفقیت مدیریت نوآوری تنها وابسته به فراهم آوردن منابع و ساختارهای فیزیکی نیست، بلکه توجه به جنبههای روانشناختی کارکنان و اعضای دانشگاه، ایجاد فضای حمایتی و انگیزشی، و بهبود روشهای تدریس و آموزش از طریق رویکردهای روانشناختی، میتواند به طور قابل ملاحظهای اثربخشی نوآوری را افزایش دهد. بدین ترتیب، رویکرد روانشناختی در مدیریت نوآوری به عنوان یک چارچوب کارآمد، به دانشگاهها کمک میکند تا ضمن ارتقاء ظرفیتهای خود، زمینه رشد و پایداری نوآوریهای سازمانی را فراهم سازند.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
روانشناسی بالینی