جستجو در مقالات منتشر شده


۳ نتیجه برای Ngf

دکتر ثریا خیروری، دکتر محمد علی زاده،
جلد ۱۹، شماره ۱۰۱ - ( ۸-۱۳۹۱ )
چکیده

  زمینه و هدف : شواهد متعددی وجود دارند که هر گونه تغییری در سطح نوروتروفین‌ها می‌تواند با نمو، تکامل و عملکرد مغز در ارتباط باشد. با این حال، اطلاعات موجود در خصوص توزیع و بیان نوروتروفین‌ها در سامانه‌ی عصبی و در طول عمر بسیار محدود و ناکامل می‌باشد. در این مطاله تجربی ، فعالیت لوکوموتوری و تغییرات سطح عامل نروتروفیک مشتق از مغز ( BDNF - Brain Derived Neurotropic Factor ) و عامل رشد عصبی ( Nerve Growth Factor -NGF ) در نواحی منتخب مغز موش های بالغ مورد تحقیق قرار گرفت.

  روش کار : در این مطالعه تجربی، دوازده سر موش بالغ ۴ و ۶ ماهه مورد استفاده قرار گرفتند و فعالیت حرکتی آزمودنی‌ها با استفاده از جعبه باز تعیین شد. سپس تحت بیهوشی عمیق، بافت‌های هیپوکامپ، قشرمخ رویین هیپوکامپ و مخچه حیوانات جدا شده و میزان پروتئین تام و پروتئین های BDNF و NGF از عصاره بافت‌های مذکور اندازه‌گیری گردید.

  یافته‌ها : موش‌های ۶ ماهه به طور معنی‌داری بیش فعال بودند. با افزایش سن از ۴ ماه به ۶ ماه، یک کاهش چشمگیر در سطح NGF هیپو کامپ (۷/۳۵% ، ۰۰۲/۰= p )، قشرمخ (۸/۳۱% ، ۰۱۲/۰= p )، مخچه (۸/۵۱% ، ۰۰۱/۰= p ) و در سطح BDNF هیپو کامپ (۲/۱۱%)، قشرمخ (۶/۲۹%) مشاهده گردید. اما سطح BDNF در مخچه به میزان ۲۵/۲ برابر (۰۰۳/۰= p ) افزایش یافت. در موش های ۴ ماهه هیپوکامپ بیشترین مقدار BDNF را نشان داد.

  نتیجه گیری : این نتایج بیانگر این هستند که کاهش مستمر پروتئین‌های BDNF و NGF در مغز می‌تواند در نمو و تکامل مغز دوران بلوغ دخیل باشند.


مریم جعفری، رویا عسکری، علیرضا حسینی کاخک، مسعود اعتمادی فر،
جلد ۲۷، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۹۹ )
چکیده

مقدمه: از عوامل نروتروفیک مؤثر در پاتوژنز مولتیپل اسکلروزیس، عوامل رشد عصبی (NGF) و نروتروفیک مشتق از سلول های گلیال (GDNF) می باشند.  با این حال، شدت تمرین در آب بر روی عوامل NGF و GDNF در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس کمتر شناخته شده است. هدف مطالعه حاضر بررسی تأثیر ۸ هفته تمرین در آب  با دو شدت مختلف (شدت پایین در مقابل شدت بالا) بر روی سطوح سرمی NGF و GDNF در زنان مبتلا به مولتیپل اسکروزیس بود.
روش ها: در یک مطالعه نیمه تجربی، ۳۵ زن مبتلا به موالتیپل اسکروزیس از نوع RREDSS<، شاخص توده بدنی: ۲۲/۳±۰۳/۲۷) بصورت تصادفی در سه گروه تمرین در آب با شدت پایین (LI، ۱۰ نفر)، گروه تمرین در آب با شدت بالا (HI، ۱۴ نفر) و یا گروه کنترل (۱۱ نفر) قرار گرفتند. برنامه تمرین شامل تمرین هوازی در آب با شدت پایین (۷۰%-۵۰% ضربان قلب ذخیره بیشینه) یا شدت بالا (۸۵%-۷۰% ضربان قلب ذخیره بیشینه) با حجم برابر، ۳ بار در هفته ، ۳۰ تا ۶۰ دقیقه در هر جلسه برای مدت ۸ هفته بود. از گروه کنترل خواسته شده الگوی زندگی روزمره طبیعی خود را در طول مدت مطالعه حفظ کنند. سطوح سرمی  NGF و GDNF  در حالت پایه و در پایان مطالعه اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری تکراری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: پس از ۸ هفته تمرین در آب، سطوح سرمی  NGF و GDNF به ترتیب ۱۸% و ۱۶% در گروه شدت پایین (۰۵/۰p<) و ۸% و ۱۳% در گروه با شدت بالا افزایش یافت. با این حال، هر دو گروه بهبود مشابهی در عوامل نروتروفیک نشان دادند و هیچ تفاوت معناداری بین گروه ها وجود ندشت. 
نتیجه گیری: این نتایج پیشنهاد می کند که مولتیپل اسکلروزیس می تواند منجر به کاهش سطوح سرمی نروتروفیک شود. به عبارت دیگر، تمرین در آب در دو دامنه با شدت های ۷۰%-۵۰% و ۸۵%-۷۰% ضربان قلب ذخیره بیشینه می تواند سطوح سرمی  NGF و GDNF در زنان مبتلا به مولتیپل اسکروزیس بطور یکسان بهبود بخشد.

مسعود طلوعی، حسن متین همایی، محمد علی آذربایجانی،
جلد ۲۹، شماره ۱۲ - ( ۱۲-۱۴۰۱ )
چکیده

زمینه و هدف: افزایش عملکرد عصبی شناختی نوجوانان پسر در حال رشد نقش مهمی در عملکرد بدنی آن ها دارد. از این رو هدف مطالعه حاضر بررسی تأثیر فعالیت تمرینی سرعتی و پلایومتریک بر غلظت‌های پروتئین­های عصبی در گردش خون بود.
روش کار: مطالعه حاضر از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون بود. ۲۰ نفر نوجوانان پسر در حال رشد  ۱۵-۱۴ ساله به صورت هدفمند در دسترس و داوطلبانه در تحقیق حاضر داوطلبانه شرکت نموده و به طور تصادفی در ۲ جلسه فعالیت سرعتی و پلایومتریک و جلسه کنترل حضور داشتند. از آزمودنی ها پس از ۱۲ ساعت ناشتایی اولین نمونه خونی گرفته شد. پس از اجرای آزمون رست و تمرین پلایومتریک نمونه خونی دوم گرفته شد. عملکرد عصبی شناختی نیز از طریق آزمون استروپ (Stroop- Test-ST) قبل و بعد از جلسه تمرینی اندازه گیری شد. در جلسه کنترل آزمودنی ها فعالیت بدنی نخواهند داشت و تنها در
زمان های مشابه جلسه تمرین نمونه خونی و آزمون شناختی گرفته شد. فاکتورهای BDNF، NGF و IGF-۱ از نمونه های پلاسما اندازه گیری شد. داده­ها با استفاده از آزمون تی وابسته تحلیل شدند. سطح معنی داری برابر با ۰۵/۰ P≤ در نظر گرفته شد.
یافته‌ها: نتایج تحقیق حاضر نشان داد که تغییرات داده­هایBDNF ، NGF و IGF-۱ در جلسه فعالیت و کنترل اختلاف معناداری دارند (۰۵/۰P<). زمان اجرای ST در دو جلسه نیز اختلاف معناداری نشان داد (۰۰۹/۰=P، ۸۹/۳=۱۹t).
نتیجه‌گیری: به طور خلاصه، یافته های فعلی نشان می دهد که تمرین سرعتی و پلایومتریک حاد عملکرد شناختی انسان را افزایش می دهد. بهبود عملکرد شناختی ممکن است از سنتز یا آزادسازی پروتئین‌های محافظ عصبی که توسط غلظت بالای LA خون پس از ورزش تعدیل شده‌اند، باشد.
 

صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله علوم پزشکی رازی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC-SA 4.0| Razi Journal of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb