۱۷ نتیجه برای Hit
دکتر سعدا... شمس الدینی،
جلد ۲، شماره ۰ - ( ۹-۱۳۷۴ )
چکیده
پسر بچه ۴ ساله ای به علت ریزش منطقه ای موهای سر توسط والدین به درمانگاه پوست آورده می شود. در معاینه فیزیکی بیمار کودکی است با رشد متناسب، وزن و قد متعادل، رنگ پوست روشن، موهای کاکل و نیمه های ابرو و مژه سفید، مردمک آبی روشن و اختلالات ماهیچه ای و مفصلی از بدو تولد، که در دو ماهه اخیر دچار ریزش ناگهانی سندروم و اردنبرگ نوع کلین III مو بصورت منطقه ای در دو قسمت از ناحیه آهیانه ای سرش شده است . با تشخیص تایپ
تحت بررسی بیشتر قرار گرفت.
دکتر ناهید کیانمهر، دکتر مرضیه فتحی، دکتر مهسا صمدزاده، دکتر غزاله عرفانیان،
جلد ۱۷، شماره ۷۰ - ( ۱-۱۳۸۹ )
چکیده
: با شناسایی هر چه سریع تر بیماران پرخطر مراجعه کننده با آنژین صدری ناپایدار، می توان آن ها-درمانی زودهنگام برخوردار ساخته، م ورتالیتی و م وربیدیتی بیماری های قلبی -
عروقی را کاهش داد
بالینی بیماران، از شاخ صهای التهابی مختلف استفاده نمود
. با توجه به نقش اثبات شده التهاب در پاتوژنز آترواسکلروز، می تو ان برای پیش بینی سیر.روش کار
سفید خون کلیه بیمارانی که در یک دوره زمانی
اورژانس بیمارستان دانشگاهی حضرت رسول اکرم
نسخه
: یک مطالعه مشاهده ای -تحلیلی، به صورت آینده نگر، طراحی و اجرا گردید که در آن تعداد سلول های۳ ماهه، با تشخیص اولیه آنژین صدری نا پایدار اولیه، در بخش(ص) پذیرش شدند اندازه گیری شده و با استفاده از آزمون۱۱ ارتباط آن با سن، جنس، بیماری زمینه ای، مدت استمرار درد SPSS و برنامه نرم افزاری t-test آماری(
در اورژانس تا
کمتر یا بیشتر از ۲۰ دقیقه )، پاسخ درد به نیتروگلیسرین زیرزبانی و پیش آگهی کوتاه مدت بیماران (از زمان بستری۲ ماه بعد از ترخیص) بررسی شد.یافته ها
ها به ترتیب
: بین تعداد سلول های سفید خون بیماران مراجعه کننده به اورژانس با آنژین صدری ناپایدار و سن و: P value) جنس، ابتلا به هیپرتانسیون و مدت استمرار درد آن ها ارتباط آماری معنی دار وجود ندارد۰).
بین تعداد سلول های سفید خون بیماران مراجعه کننده به اورژانس با آنژین صدری / ۰/۷۶ و ۶۲ ،۰/۵۷ ،۰/۴۷یا مرگ ناشی ا ز حوادث
،
CCU ناپایدار با پاسخ به نیتروگلیسرین زیرزبانی و احتمال بی علامت بودن، بستری در۰/ ها به ترتیب: ۰۲۵ P value) قلبی-عروقی تا ۲ ماه بعد از ترخیص از بیمارستان، رابطه آماری معنی دار وجود دارد.(۰/۰۳۵
،۰/۰۳۵ ،۰/۰۳۵نتیجه گیری
کارآمد، برای پیش بینی پیش آگهی کوتاه مدت بیماران مبتلا به آنژین صدری ناپایدار و انجام اقدامات تشخیصی
: شمارش تعداد سلول های سفید خون، یک ابزار ساده، ارزان قیمت و در دسترس و در عین حال-درمانی مورد نیاز آ نها، در زمان مناسب می باشد
.زمینه و هد ف
را از مزایای اقدامات تشخیصی
دکتر کوشا کمالی، دکتر سیدمحمد فرشته نژاد، دکتر مهرداد رحمانیان، گلنار گوهردهی، آزاده شفیعی ثابت، دکتر نگار کمالی،
جلد ۱۷، شماره ۷۰ - ( ۱-۱۳۸۹ )
چکیده
زمینه و هدف: ترانزیشنال سل کارسینومای(TCC) حالب بیماری نادری است که ۵% تومورهای اوروتلیال را تشکیل میدهد. این بدخیمی حالب درمقایسه باتومورهای کلیه و لگن پروگنوز بدتر و عود و متاستازهای بیشتری دارد. با توجه به پروگنوز بدتر این بیماری نسبت به سایر تومورهای کلیه، لذا یافتن فاکتورهای مرتبط با شدت درگیری و پیشرفت بیماری، میتواند اهمیت بسزایی در بهبود پروگنوز این بیماران داشته باشد. این مطالعه با هدف بررسی نقش گلبولهای سفید خون و آلکالن فسفاتاز سرمی در تعیین پیشرفت و درجه (Grade) بیماری در مبتلایان به ترانزیشنال سل کارسینومای حالب و همچنین تعیین ارزش تشخیصی این دو متغیر انجام شد.
روش کار: این مطالعه به روش مقطعی-تحلیلی، بر روی ۳۳ بیمار مراجعه کننده به بیمارستان شهید هاشمی نژاد تهران با تشخیص TCC حالب، از سال۱۳۷۶ تا ۱۳۸۶ انجام شد. تشخیص TCC حالب برای این بیماران طبق نتیجه پاتولوژی صورت گرفت. اطلاعات دموگرافیک به همراه متغیرهای اصلی شامل درجه سرطان (TCC)، تعداد گلبولهای سفید خون محیطی و سطح سرمی آلکالن فسفاتاز برای هر بیمار اندازه گیری و ثبت شد. درجههای I و IIتومور به عنوان کارسینومهای با درجه پایین(Low Grade) و درجههای III و IV به عنوان کارسینومای با درجه بالا (High Grade) در نظر گرفته شد. اطلاعات جمعآوری شده توسط نرم افزار آماری SPSS v,۱۵ و به وسیله آزمونهای Correlation، Kruskal-Wallis، Mann-Whitney، ROC (Receiver Operating Curve) مورد آنالیز قرار گرفت.
یافتهها: از ۳۳ بیمار مورد مطالعه، ۲۸ نفر (۸/۸۴%) مرد و ۵ نفر (۲/۱۵%) زن با میانگین سنی ( ۱۰/۱۰= SD)۷۰/۶۱ بودند. بیشترین تعداد گلبولهای سفید خونی بهطور معنیداری در بیماران دارای Grade IV با میانگین تعداد (۴/۳۵۹۱=SD) ۱۱۳۰۶ در mm۳ دیده شد (۰۰۲/۰=P). نتایج آنالیز ROC نشان داد تعداد گلبولهای سفید خون از سطح زیر نمودار یا Area Under Curve (AUC) بیشتری (۰۰۱/۰=P، ۸۲۵/۰=AUC) در مقایسه با سطح سرمی آلکالن فسفاتاز (۰۰۸/۰=P، ۷۷۰/۰=AUC) برخوردار بود. تعداد گلبولهای سفید خونی معادل ۷۸۰۰ در mm۳ از حساسیت ۳/۸۱%، ویژگی ۵/۷۶%، ارزش اخباری مثبت ۵/۷۶ % و ارزش اخباری منفی ۲/۸۱% و سطح سرمی آلکالن فسفاتاز معادل IU/L ۱۷۸ از حساسیت ۸/۹۳% و ویژگی ۹/۵۲%، ارزش اخباری مثبت ۲/۶۵% و ارزش اخباری منفی ۹۰% در این زمینه برخوردار است.
نتیجه گیری: در مطالعه انجام شده، نشان داده شد که با افزایش گرید تومور، تعداد گلبولهای سفید خون و نیز سطح سرمی آلکالن فسفاتاز افزایش مییابد. همچنین تعداد گلبولهای سفید خونی در همراهی گرید بالا از قدرت بیشتری در مقایسه با آلکالن فسفاتاز برخوردار است. نتایج مطالعه حاضر میتواند در یافتن بیماران دارای درجه شدیدتر و مستعد پیشرفت که نیازمند اقدامات مناسبتری میباشند، کمک نماید.
دکتر سید علی جواد موسوی، دکتر سید محمد صمدانی فرد، دکتر اسماعیل قاسمی پاشاکلایی، دکتر میلاد رشیدبیگی،
جلد ۲۰، شماره ۱۰۸ - ( ۳-۱۳۹۲ )
چکیده
زمینه و هدف : سندروم متابولیک ( Metaboloc Syndrome=MetS ) نوعی اختلال فیزیولوژیک و بیوشیمیایی است که با دیابت یا افزایش قند خون ناشتا، چاقی مرکزی، اختلالات سطح پلاسمایی تری گلیسرید و کلسترول و نیز افزایش فشار خون همراه می باشد. برخی نظریه های جدید نشان داده اند که بروز این سندروم در مبتلایان به بیماری های ریوی نظیر برونشیت مزمن و بیماری مزمن انسدادی ریه ( COPD= Chronic Obstructive Pulmonary Disease ) بیشتر از جمعیت عادی است. در این مطالعه قصد داریم تا به بررسی شیوع سندروم متابولیک در مبتلایان به COPD و برونشیت مزمن در یک نمونه ایرانی بپردازیم.
روش کار : در این مطالعه مقطعی، ۲۰۴ بیمار مبتلا به COPD و برونشیت مزمن مراجعه کننده به درمانگاه ریه بیمارستان حضرت رسول اکرم تهران از نظر ابتلا به سندروم متابولیک بررسی شدند.سطح خونی چربی های خون ( TG و HDL )، سطح CRP ، مصرف سیگار و سطح FBS ارزیابی و ارتباط آن با ابتلا به سندروم متابولیک سنجیده شد.
یافته ها: شیوع سندروم متابولیک در جمعیت مبتلایان به عوارض ریوی ۴۸% بود. سن بیماران (۰,۰۰۳ = P )، چاقی شکمی (۰.۰۰۱ > P )، FBS بالا (۰.۰۴ = P )، TG بالا (۰.۰۰۱ > P ) و CRP مثبت (۰.۰۰۴ = P ) به عنوان متغیرهای مرتبط با MetS ) شناخته شدند.
نتیجه گیری : فراوانی سندروم متابولیک در جمعیت مبتلا به COPD و برونشیت مزمن بیش تر از سایرین است. به نظر می رسد، سن و فرآیندهای التهابی، مهم ترین مکانیسم های دخیل در بروز این سندروم باشند.
بابک بیک زاده، دکتر نوروز دلیرژ، رضا حبیبیان،
جلد ۲۰، شماره ۱۱۷ - ( ۱۲-۱۳۹۲ )
چکیده
زمینه و هدف : خون محیطی، منبع اصلی از مونوسیت ها برای بررسی بیولوژیکی و ایمنی شناسی می باشد، از این رو روش های جداسازی این سلول ها از اهمیت خاصی برخوردار است. این مطالعه با مقایسه چندین روش، روشی مناسب تر با کمترین آسیب و بیشترین میزان خلوص سلولی در مواردی که امکان استفاده از روش MACS ( Magnetic Activated Cell Sorting ) وجود ندارد ارائه می دهد.
روش کار : روش هایی از جمله کوت کردن فلاسک ها با کیتوزان (۷)، ژلاتین (۸)، پلاسما (۲) و ژلاتین- پلاسما (۲) می باشند که از نظر میکروسکوپی و زمان مورد نیاز برای جداسازی (مقایسه بین روش های مذکور)، شمارش سلولی (۹)، زنده مانی (۹)، و بیان CD۱۴ به عنوان نشانگر مونوسیتی (۱۰) با روش MACS (۹) با استفاده از روش One-way ANOVA و آزمون Tukey مقایسه شد.
یافتهها: نتایج حاصل نشان داد که کمترین میزان شمارش سلولی مربوط به گروه شاهد و کیتوزان بوده و بیشترین مقدار مربوط به MACS و ژلاتین- پلاسما بود بر همین اساس بین روش های پلاسما، ژلاتین- پلاسما و MACS از نظر میزان زنده مانی تفاوتی مشاهده نشد و کمترین زمان لازم برای جداسازی مونوسیت ها نیز مربوط به ژلاتین- پلاسما بود. همچنین مشخص شد که بیشترین میزان بیان CD۱۴ و خلوص مونوسیت ها مربوط به روش ژلاتین- پلاسما و MACS می باشد.
نتیجه گیری : از این رو می توان نتیجه گرفت که هرچند روش های ژلاتین و پلاسما هر کدام نسبت به شاهد عملکرد بهتری را در خالص سازی مونوسیتها نشان می دهند اما پوشش دادن ژلاتین با پلاسما درصد خلوص بالاتری نسبت به بقیه روش ها داشته و در مقایسه با MACS ، می تواند روشی مناسب در کنار آن باشد.
سعید دانش یار، دکتر محمدرضا کردی، دکتر عباسعلی گائینی، دکتر مهدی کدیور، سمانه افشاری،
جلد ۲۲، شماره ۱۳۶ - ( ۷-۱۳۹۴ )
چکیده
زمینه و هدف: مطالعات در زمینهی اثر تمرینات ورزشی بر بیان بیان ژن پروتئین غیر جفت کنندهی یک(UCP-۱) در ذخایر مختلف چربی بدن اندک است، بنابراین، هدف از پژوهش حاضر، مطالعهی اثر هشت هفته تمرین استقامتی بر بیان این ژن در بافت چربی سفید خلف صفاق نمونههای رَت بود.
روش کار: تعداد ۲۰ رَت خریداری شدند و به صورت تصادفی به دو گروه؛ ۱)کنترل (تعداد:۱۰) و ۲) تمرین استقامتی (تعداد:۱۰) تقسیم شدند. رَتهای گروههای تمرینی پس از دو هفته آشنایی با محیط و نوارگردان، به مدت هشت هفته، تحت تمرین استقامتی تداومی بر روی نوارگردان قرار گرفتند. پس از اتمام برنامه تمرین، رَتها از طریق تزریق درون صفاقی زایلازین-کتامین بیهوش شدند و بافت چربی خلف صفاق آنها به سرعت برداشته و فریز شدند. برای اندازهگیری بیان نسبی ژن UCP-۱ از روش Real Time (RT) –PCR با نمایان سازی سایبرگرین استفاده شد.
- دادههای این تحقیق نشان دادند که بیان نسبی ژن UCP-۱ در گروه تمرین کرده استقامتی در قیاس با گروه کنترل به صورت معنادار بیشتر بود (۲۸/۱±۱/۳ در مقابل ۰۰/۱؛ ۰۵/۰(P< و وزن (۶۰/۶±۲۹۰ در مقابل ۰۵/۵±۳۱۰) و شاخص تودهی بدن (۰۱/۰±۵/۰ در مقابل ۰۱/۰±۶/۰) در گروه تمرین کرده در قیاس با گروه کنترل به شکل معنادار کمتر بود (۰۵/۰(P<.
نتیجهگیری: تمرینات استقامتی در مدت طولانی، منجر به کاهش اندک وزن و شاخص توده بدن، و افزایش بیان ژن پروتئین گرمازایِ UCP-۱ () در بافت چربی سفید احشائی منطقهی خلف صفاق میشود. از این حیث، تمرینات ورزشی اثر مضاعف و متفاوتی را در افزایش مصرف انرژی و احتمالاً کاهش وزن از طریق تغییر الگوی بیان ژن اعمال میکنند
زهرا هداوند میرزایی، شیوا ایرانی، فاطمه اطیابی،
جلد ۲۳، شماره ۱۴۴ - ( ۳-۱۳۹۵ )
چکیده
زمینه و هدف: سرطان در نتیجه انباشته شدن جهش های پیکری در سلول های بدن ایجاد می شود. سلول های جهش یافته نسبت به سلول های سالم بدن دارای برتری های رقابتی هستند. این سلول ها با سرعت بالاتری تکثیر می شوند و مواد مغذی و اکسیژن را از دسترس سلول های سالم بدن خارج می کنند و از رشد و تکثیر آن ها جلوگیری می کنند، سرطان سینه یکی از متداولترین سرطانهای شناخته شده در بین زنان سراسر دنیا است، از این جهت استفاده از سامانه های دارورسانی در ابعاد نانو به منظور درمان مؤثر حائز اهمیت است. پلیمر کربوهیدراتی کیتوزان به دلیل خواصی چون زیست سازگاری و زیست تخریب پذیری به عنوان یکی از پلیمرهای مطلوب در تهیه سامانه های دارورسانی مورد توجه است. هدف از این پژوهش بررسی میزان سمیت سلولی نانوذرات کیتوزان- دوسه تاکسل در سلول های سرطانی سینه درمان شده بوسیله نانوذرات مذکور می باشد. مواد و روش ها: در این مطالعه ابتدا به وسیله ی اتصال دهنده ی سوکسینیک انیدرید بین داروی دوسه تاکسل و کیتوزان پیوند کووالانت برقرار شد و سپس با استفاده از هیالورونیک اسید بار سطحی به حدود ۱۵ تا ۱۶ رسانده شد. کونژوگه حاصل که از پلیمر آبدوست و داروی آبگریز حاصل شده است، تشکیل نانوذرات خودتجمعی داد، و صحت آن بوسیله H۱-NMR تایید شد. تأثیر نانوذرات بر روی سمیت سلولی با استفاده از تکنیک های MTT مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان دادند که نانوذرات حاصل دارای اندازه ۱۸۰-۱۳۵ نانومتر، پتانسیل زتای مثبت، شکل کروی و سطح صاف هستند.مطالعات in vitro نشان داد که نانوذرات کیتوزان- دوسه تاکسل سمیت سلولی مناسب تری نسبت به داروی آزاد دارد. نتیجه گیری: این پژوهش نشان داد که نانوذره کیتوزان- دوسه تاکسل می تواند به عنوان جایگزین داروی آزاد دوسه تاکسل در نظر گرفته شود و به عنوان ترکیب ضد سرطانی مؤثر مورد توجه قرار گیرد.
محبوبه میرحسینی، نازیلا یزدانی کشکولی، علی دهقان همدان،
جلد ۲۳، شماره ۱۴۷ - ( ۶-۱۳۹۵ )
چکیده
زمینه و هدف : فناوری نانو یکی از بخش های بسیار مهم از تکنولوژی است. نانوذرات را می توان در زمینه مختلف صنعتی، پزشکی، نظامی و استفاده شخصی استفاده کرد. هدف از این مطالعه آماده سازی نانوکامپوزیت کیتوزان – اکسید روی از طریق یک روش ساده و بررسی فعالیت ضد باکتری از آنها بود.
روش کار: نانوکامپوزیت کیتوزان – اکسید روی به روش سل ژل ساخته شد. سپس این نانوکامپوزیت با استفاده از تکنیک های FTIR ، ،SEM، EDX ، طیفسنج مرئی - فرابنفش ( UV-VIS) و پراش اشعه ایکس (XRD ) مورد ارزیابی قرار گرفت. اثر ضد میکروبی این نانو کامپوزیت روی باکتری اشرشیاکلی و استافیلوکوکوس آرئوس ارزیابی شد. سپس اثر نانو کامپوزیت ۱,۵ درصد اکسید روی بر روی گاز استریل در مجاورت باکتری های فوق بررسی شد.
یافته ها: نتایج نشان داد غلظت نانوذره اکسید روی روی فعالیت ضدمیکروبی نانوکامپوزیت اثر می گذارد. فیلم نانوکامپوزیت کیتوزان – اکسید روی حاوی ۱,۵ درصد اکسید روی دارای بیشترین اثر ضدمیکروبی بود. همچنین فیلم نانوکامپوزیت حاوی ۱.۵ درصد اکسید روی بر روی گاز استریل اثر ضدمیکروبی روی هر دو باکتری نشان داد.
نتیجهگیری : با توجه به اینکه فیلم نانوکامپوزیت کیتوزان – اکسید روی دارای عملکرد ضد باکتری بسیار عالی بود. بنابراین ممکن است فیلم نانوکامپوزیتی کاربردهای پزشکی داشته باشد و همچنین به عنوان یک پوشش سطح به منظور افزایش ایمنی میکروبی و گسترش عمر مفید مواد غذایی استفاده شود.
سید رضا نعیمی ترشیزی، حمیده افقی، مهران کیانی راد،
جلد ۲۶، شماره ۹ - ( ۹-۱۳۹۸ )
چکیده
زمینه و هدف: کیتوزان که پلیمر زیست تخریب پذیر فاقد اثر سمیت است، به عنوان وکتور DNA نیز مورد توجه قرار گرفته است. در این پژوهش اثرات آنزیم لیزوزیم بر نانو ذرات کیتوزان/پلاسمید بررسی گردید.
روش کار: در این پژوهش از روش ژلهای شدن برای ساخت نانو ذرات استفاده شد و پس از بررسی درصد لودینگ پلاسمید در نانو ذرات کیتوزان و همچنین بررسی ویژگی نانو ذرات، نانو ذرات تحت تیمار آنزیم لیزوزیم قرار گرفتند و اثرات هضم آنزیمی بررسی شد.
یافتهها: نتایج این بررسی نشان داد که درصد لودینگ پلاسمید در نانو ذره ۱۰۰% بود. اندازه، شاخص پراکندگی و پتانسیل زتا نانو ذرات به ترتیب ۱۷۳ نانو متر، ۲۹۲/۰ و ۰۸/۱۰ میلی ولت، مشخص گردید. نتایج هضم آنزیمی نشان داد که محلول حاوی لیزوزیم با غلظت µg ۱۰ در میلی لیتر و قدرت آنزیمی u/ml۱۰۰ پس از ۴ ساعت قادر به هضم نسبی نانو ذرات کیتوزان میباشد ولی موجب رهایش کامل پلاسمید نمیشود. ولی پس از ۲۴ ساعت موجب رهایش کامل پلاسمید از نانو ذرات میشود.
نتیجهگیری: با بررسی نتایج این پژوهش و مقایسه آن با یافتههای سایر پژوهشها در مورد کیتوزان، مشخص میشود، علاوه بر شرایط مطلوب برای عملکرد آنزیم لیزوزیم، عامل زمان نیز برای عملکرد آنزیم لیزوزیم در رهایش کامل DNA از نانو ذرات کیتوزان/پلاسمید اهمیت دارد.
گل جهان ایری، نسرین سادات اعظمی، محمود حیدری، مهدی عبادی،
جلد ۲۷، شماره ۰ - ( ۸-۱۳۹۹ )
چکیده
زمینه و هدف: تأثیر استفاده از داروهای گیاهی با خواص آنتیاکسیدانی بالا از جمله کورکومین و همچنین روشهای نانوتکنولوژی جهت بهبود فراموشی در مدل آلزایمر مورد مطالعه قرار گرفتهاند. در این مطالعه پتانسیل نانوذرات کیتوزان حاوی کورکومین در بهبود فراموشی ناشی از اتانول مورد بررسی قرار گرفته است.
روش کار: در این مطالعه تجربی، ۱۲۸ سر موش سوری نژاد NMRI به وزن ۴۰-۳۰ گرم در سه آزمایش استفاده شد. تزریق بصورت درون صفاقی صورت گرفت. آزمایش اول جهت تعیین دوز مناسب اتانول به منظور تخریب حافظه، آزمایش دوم به منظور اثبات عدم ایجاد فراموشی توسط کورکومین، آزمایش سوم، جهت بررسی تأثیر دوزهای مختلف کورکومین پوشش شده با نانوذرات کیتوزان بر فراموشی ایجاد شده توسط اتانول انجام شد. دادهها در نرمافزار SPSS وارد شدند و توسط آزمون ANOVA و تست تعقیبی Tukey تجزیه و تحلیل شدند. ۰۵/۰ >p سطح معنیداری اول در نظر گرفته شد.
یافتهها: آزمایش اول نشان داد که دوزهای kg/mg ۱، ۷۵/۰ ۵/۰ اتانول به طور معنیداری (۰۰۱/۰ >p و ۰۱/۰ >p) باعث فراموشی میشوند. آزمایش دوم نشان داد که کورکومین پوشش شده با نانوذرات کیتوزان باعث ایجاد فراموشی نمیشوند. آزمایش سوم نشان داد که همه دوزهای کورکومین با اختلاف معنی داری (۰۰۱/۰ >p) باعث بازگشت حافظه تخریب شده میشوند. ولی تزریق نانوذرات کیتوزان و سالین باعث بهبود حافظه تخریب شده نمیشوند.
نتیجهگیری: نانوذرات کیتوزان استفاده شده در این مطالعه میتواند باعث اثرگذاری دوزهای پایین کورکومین در بهبود حافظه گردد. با این حال، تحقیقات بیشتری در استفاده از این نانوذرات جهت انتقال خوراکی داروها مورد نیاز میباشد.
امیرحسین احمدی حکمتی کار، ارشام انتصاری،
جلد ۲۷، شماره ۵ - ( ۵-۱۳۹۹ )
چکیده
در بین جمعیت چاق استفاده از مکملهایی که بتوانند اکسیداسیون چربی را افزایش دهند، بسیار رایج است. شواهد اخیر حاکی از آن است که چای سبز از محبوبت خاصی در اکسیداسیون چربی برخوردار است. ساختار این چای را موادی تشکیل میدهند که در لیپولیز بافت چربی تاثیرگذار هستند. در این بین، چای سفید به تازگی توانست نظر برخی از محققان را به خود جلب کند. ساختار چای سفید مانند چای سبز است با این تفاوت که در ساختار این چای مقدار مواد تاثیر گذارش بر اکسیداسیون چربی که در چای سبز هم وجود داشت، کمی بیشتر است. نمیتوان گفت چای سفید میتواند به تنهایی بر لیپولیز بافت چربی تاثیر بگذارد و حتما باید در کنار مداخله دیگر مانند (ورزش) قرار گیرد. با توجه به اینکه مقدار مواد تاثیر گذار لیپولیزی این چای از چای سبز بیشتر است؛ مطالعه تاثیر چای سفید بر متابولیسم چربی بحث برانگیز است. مطالعات اندکی در این باره انجام شده است و تنها تحقیق محدودی به تاثیر چای سفید بر اکسیداسیون چربی پرداخته شده است. در نهایت میتوان گفت همین کمبود مطالعات است که انجام مطالعات بعدی را در معرض اهمیت قرار میدهد. این مطالعه، یافتههای محدود قبلی را بررسی و در نهایت مسیرهای پژوهشی آینده را نشان میدهد
سید محمد امین حسینی مقدم، عاطفه پورجاهد،
جلد ۲۷، شماره ۸ - ( ۸-۱۳۹۹ )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از روشهای بهبود سرعت پخش و نفوذ دارو در سامانههای پایه هیدروژلی (متورم شونده)، استفاده از مدلسازی ریاضی رهایش دارو است. استفاده از این روش میتواند باعث ایجاد درک بهتری از مکانیسمهای کنترل دارو و رهایش آن شود. هیدروژلها یک ماده زیستی متورم شونده هستند، که برای به کار بردن در رهایش دارو نیاز به کنترل دارند. از این رو هدف از این تحقیق مدلسازی رهایش دارو در هیدروژلهای متورم شونده با ترکیبات پلیمرهای پلی وینیل الکل (PVA)، کیتوزان و ژلاتین است، که در نهایت میتوان به کمک این شبیه سازی زمان و غلظت رهایش دارو را پیش بینی کرد.
روش کار: در این مدلسازی تغییرات غلظت دارو در پنج هیدروژل مورد قرار گرفت. برای این شبیه سازی ابتدا از معادلات حاکم بر سیستم رهایش دارو، نرم افزار مهندسی MATLAB و روش حل عددی برای تعیین مکانیسم رهایش دارو در هیدروژل استفاده شد، سپس برای ارزیابی عملکرد هیدروژلها در رهایش دارو نمودارهای دو بعدی و سه بعدی تغییر غلظت دارو در هر هیدروژل مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: مشاهدات نشان داد که با افزایش غلظت کیتوزان نسبت به ژلاتین در ترکیب هیدروژل نرخ تورم هیدروژل افزایش مییابد و همچنین رهایش دارو در هیدروژلهایی که تورم بیشتری داشتند نرخ بیشتری را نشان دادند، غلظت دارو در هیدروژل (۳:۱) Cs:Gel که بیشترین نرخ تورم را داشت، به کمترین زمان (۹۰ دقیقه) برای تخلیه دارو نیاز بود. اما هیدروژل (۱:۳) Cs:Gel با کمترین نرخ تورم، بیشترین زمان (۱۵۰دقیقه) برای تخلیه دارو داشت.
نتیجهگیری: از نتایج شبیه سازی میتوان نتیجه گرفت که در هیدروژلهای با نرخ تورم زیاد غلظت دارو به سرعت کاهش یافت و در هیدروژلهایی که نرخ تورم کمتری دارند، مدت زمان رهایش دارو افزایش پیدا کرد، که دلیل آن اهمیت انتقال جرم از طریق حرکت توده و نرخ تورم است.
شادی فیاضی، سعید نقیبی، محمد شریعت زاده جنیدی، محمد رضا اسد،
جلد ۲۸، شماره ۵ - ( ۵-۱۴۰۰ )
چکیده
زمینه و هدف: PGC-۱α وERRα در تعامل با یکدیگر برای رونویسی ژنهای درگیر در متابولیسم انرژی عمل میکنند. هدف پژوهش حاضر بررسی پاسخ این دو فاکتور به تمرینات تناوبی پر شدت (HIIT ) و تداومی با شدت متوسط (MIT) در بافت چربی زیر جلدی رتهای نرسالم بود.
روش کار: در مطالعه تجربی حاضر، تعداد ۲۴ سر رت نر به سه گروه مساوی HIIT، MITو کنترل تقسیم شدند. گروههای تمرینی (به جز کنترل) به مدت ۸ هفته در برنامههای تمرینی شرکت کردند. گروه HIIT در سه هفته پایانی به ۴ مرحله دویدن در ۴ دقیقه با شدت ۹۰ تا ۱۰۰ درصد VO۲max و ۴ مرحله دویدن در ۳ دقیقه در ۵۰ تا ۶۰ درصد VO۲max و گروه MIT به ۳۷ دقیقه دویدن در ۶۵ درصد VO۲max رسیدند. ۲۴ ساعت پس از آخرین جلسه تمرین، بافت چربی زیر جلدی برداشته شد. روش RT-PCR برای اندازهگیری بیان ژنها استفاده شد. تحلیل دادهها با آزمون آنووا یک طرفه و تعقیبی توکی در سطح معنا داری ۰۵/۰≥P انجام شد.
یافتهها: در بیان PGC-۱α و ERRα در پروتکل HIIT در مقایسه با گروه کنترل، افزایش معنیدار مشاهده گردید (۰۰۱/۰≤ P). بیان PGC-۱α در پروتکل تمرینی MIT در مقایسه با گروه کنترل افزایش معنیدار (۰۰۱/۰≤ P) و در ERRα عدم معنیداری نشان داد (۰۵۲/۰=P).
نتیجهگیری: یافتهها نشان داد که بیانPGC-۱α وERRα در بافت چربی زیر جلدی فاکتوری تمرین پذیر میباشد. تأثیر تمرینات HIIT به میزان قابل توجهی بیشتر بود.
سعید نقیبی، مسلم امیرخانی، علی برزگری، ابراهیم نورریان، زینب سطوتی نیری، محمدرضا علیزاده میراشرفی،
جلد ۲۸، شماره ۶ - ( ۶-۱۴۰۰ )
چکیده
زمینه و هدف: ورزشکاران اغلب به یک برنامهی تمرینی برای رسیدن به حداکثر آمادگی در یک دورهی زمانی کوتاه به ویژه پس از دورههای کمتمرینی و بیتمرینی نیاز دارند. این مطالعه به منظور بررسی تأثیر سه شیوه تمرینی با شدتهای مختلف بر بیان ژنی HNFa و STAT۳ در بافت کبد رتهای نر نژاد ویستار صورت گرفت.
روش کار: در این مطالعه تعداد ۳۲ سر رت نر نژاد ویستار با میانگین سنی ۶ هفته و وزن ۱۱ ± ۱۷۸ گرم انتخاب شد. موشها به صورت تصادفی به چهار گروه کنترل، تمرین با شدت متوسط، تمرین پرشدت، تمرین تناوبی پرشدت تقسیم شدند. موشها به مدت ۸ هفته پس از ۲ دقیقه گرم کردن (با سرعت ۵ متر بر دقیقه) به فعالیت پرداختند. تعداد جلسات در هر هفته، ۵ جلسه بود.
یافتهها: نتایج آزمون تعقیبی توکی نتایج نشان داد که تفاوت معنیداری در بیان ژن STAT۳ در بافت کبد رتهای نر ویستار میان گروههای MIT و HIT نسبت به گروه HIIT تفاوت معناداری وجود ندارد، در حالی که اختلاف معنیداری میان گروههای HIIT و کنترل وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که میان گروههای MIT، HIT و کنترل نسبت به گروه HIIT تفاوت معنیداری در بیان ژن HNFa وجود دارد.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که تمرین تناوبی پرشدت نسبت به دیگر شدتهای تمرینی منجر به کاهش بیشتری در بیان ژن STAT۳ و افزایش بیشتر در بیان HNFa میگردد، لذا بکارگیری این شیوه تمرینی در توسعه عملکرد بافت کبد توصیه میشود.
لیلی نباتی سوها، محدتقی آل ابراهیم، عزیز حبیبی ینگجه، سولماز فیض پور،
جلد ۲۸، شماره ۱۱ - ( ۱۱-۱۴۰۰ )
چکیده
زمینه و هدف: علم و فناوری نانو تولید ماده در ابعاد نانومتری است که اخیراً مورد توجه بسیاری از محققان در زمینههای پزشکی، کشاورزی و صنعت قرار گرفته است. در میان روشهای سنتز نانوذرات کیتوزان، سنتز سبز با استفاده از عصارههای گیاهی سودمندتر از دیگر روشها است. هدف از انجام این پژوهش توسعه یک روش سبز با استفاده از عصارهی اندامهای هوایی گیاه تلخه جهت تهیه و تولید نانوذرات کیتوزان میباشد.
روش کار: در این پژوهش، نانوذرات کیتوزان در یک فرآیند به وسیلهی عصاره اندامهای هوایی گیاه تلخه (Acroptilon repens L.) که دارای ترکیبات فنولی است سنتز میشوند. عصاره گیاه با روش ماسراسیون (خیساندن) به دست آمد. برای تهیهی نانوذرات کیتوزان با عصارهی تلخه از روش ژل شدن یونی استفاده شد.
یافتهها: نمونههای به دست آمده توسط آنالیزهای توزین حرارتی (TGA)، طیف سنجی مادون قرمز (FTIR)، پراش اشعهی ایکس (XRD) و میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. در آنالیز طیف سنجی وجود پیک در محدودهی حدود ۷۰۰ نانومتر، حاکی از سنتز زیستی این نانوذرات با عصاره گیاه تلخه میباشد. اندازه و مورفولوژی نانوذرات سنتز شده به روش زیستی توسط میکروسکوپ الکترونی روبشی تعیین شد و مشخص گردید که شکل نانوذرات تولید شده تقریباً کروی با میانگین اندازه حدود ۳۳ تا ۷۶ نانومتر است. همچنین نتایج آنالیز پراش اشعه ایکس، نانو کریستالهای سنتز شده به وسیله عصارهی گیاه تلخه را نشان داد.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج به دست آمده میتوان گفت که ترکیبات پلی فنولی موجود در عصاره گیاه تلخه به عنوان عامل کاهنده عمل کرده، همچنین به عنوان عامل کمپلکس کننده هم موجب سنتز نانوذرات کیتوزان و هم موجب پایداری آنها میشوند.
عمران مرادی، ساحل رزمجو،
جلد ۲۹، شماره ۵ - ( ۵-۱۴۰۱ )
چکیده
زمینه و هدف: طراحی بیوفیلیک در واقع طراحی و ساخت با توجه به طبیعت در ذهن میباشد. البته طراحی بیوفیلیک به این معنی نیست که ساختمانهایمان را با چمن و پوشش گیاهی سبز کنیم و به سادگی، جذابیت و زیبایی آنها را با استفاده از درختان و بوتهها بالا ببریم. بلکه موضوع در مورد مکان بشریت در طبیعت و همچنین مکان و جایگاه جهان طبیعی در اجتماع انسانهاست. هدف تحقیق حاضر، طراحی مجتمع مسکونی با رویکرد معماری بیوفیلیک با تاکید بر افزایش سلامت روانی و جسمی میباشد.
روش کار: این تحقیق بر اساس مطالعات و بررسیهای اسنادی و کتابخانهای انجام شده است. و در این راستا الگوهای پنج فضای اصلی محیط مسکونی در نرمافزار اسکچاپ طراحی شده است.
یافتهها: پرسشنامهای تصویری برای این تحقیق مورد استفاده قرارگرفته است که روایی و پایایی آنها با توجه به آلفای کرونباخ و نرم افزار SPSS سنجیده شد و مقدار آن ۹۱۲/۰ بدست آمده است و در نهایت الگوهایی را که بر اساس معماری بیوفیلیک جهت افزایش سلامت روانی و جسمی کاربرد داشته است را برای طراحی مجتمعهای مسکونی به نمایش گذاشته شده است.
نتیجهگیری: در پژوهش به انجام رسیده هدف از آن بررسی اثرات معماری بیوفیلیک ( طبیعت دوستی) بر سلامت روان افراد در فضاهای مسکونی بوده است. برای سنجش و مشخص شدن الگوهای موثر بر سلامت روان ( احساس آرامش و سلامت محیطی) در هر کدام از فضاهای مسکونی ( نشیمن، اتاق خواب، آشپزخانه، بالکن، فضای باز) به صورت جداگانه، در ابتدا الگوهایی از معماری بیوفیلیک که بر سلامت روان موثر هستند انتخاب شدند و بعد از آن فضاها با استفاده از آن الگوها طراحی و شبیهسازی به انجام رسید.
سیده زلیخا هاشمی چاشمی، سهیل عزیزی،
جلد ۳۱، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۳ )
چکیده
زمینه و هدف: با وجود اثرات مثبت فعالیت ورزشی در کاهش وزن، هنوز جای سوال است که تمرین با چه شدتی میتواند بیشترین تاثیر را اگر با رژیم غذایی همراه شود، بگذارد. هدف از این پژوهش تاثیر تمرین هوازی با دو شدت بالا و متوسط به همراه مکمل قهوه سبز بر شاخصهای قندی و مایونکتین زنان چاق غیرفعال بود.
روش کار: در این پژوهش نیمهتجربی، تعداد ۷۲ زن چاق با دامنه سنی ۵±۲۵ سال و شاخص توده بدنی۵±۳۰ کیلوگرم/مترمربع بهصورت هدفمند انتخاب و به طور تصادفی به ۶ گروه ۱۲ نفری شامل گروه تمرین هوازی با شدت بالا(HIT-High-intensity)، تمرین هوازی با شدت متوسط (MIT-Moderate intensity)، تمرین هوازی با شدت بالا/ قهوه سبز، تمرین هوازی با شدت متوسط/قهوه سبز، مکمل قهوه سبز و کنترل تقسیم شدند. تمرین با شدت متوسط شامل حرکات ایروبیک با شدت ۶۰ تا ۸۰ درصد حداکثر ضربان قلب بیشینه و تمرین در گروه با شدت بالا شامل حرکات ایروبیک با شدت ۸۰ تا ۹۰ درصد حداکثر ضربان قلب بیشینه بود. تمرینات طی هشت هفته با تکرار سه روز در هفته انجام شد. قهوه سبز هم روزانه قبل از شام به میزان ۴۰۰ میلیگرم مصرف شد. ۲۴ ساعت قبل از اولین جلسه تمرین و ۴۸ ساعت پس از آخرین تمرین، نمونه خونی در حالت ناشتا گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای تحلیل کوواریانس در سطح ۰۵/۰ p< استفاده شد.
یافتهها: سطوح مایونکتین، انسولین در گروههای تمرین هوازی با هر دو شدت نسبت به پیش از تمرین و نسبت به گروه مکمل قهوه سبز، افزایش معنیداری یافت (۰۵/۰p<).
نتیجهگیری: ترکیب تمرین هوازی و مکملیاری قهوه سبز با افزایش مایوکاینهایی مانند مایونکتین، علاوه بر کاهش وزن، باعث بهبود عمل انسولین و کاهش مقاومت به انسولین میشود. اما اجرای تمرین هوازی با شدت بالا همراه با مکمل در مقایسه با تمرین هوازی با شدت متوسط همراه با مکمل، باعث بهبود بیشتری در عملکرد انسولین شد.