جستجو در مقالات منتشر شده


۱۰ نتیجه برای پیوند کلیه

علی زارعی محمودآبادی، مجید زرین،
جلد ۵، شماره ۱ - ( ۹-۱۳۷۷ )
چکیده

  اسپرژیلوزیس سیستم اداری یکی از عفونتهای قارچی فرصت طلب است که بطور ثانویه در افراد مبتلا به اختلال

  سیستم ایمنی و پیوند اعضا دیده می شود.عوامل اتیولوژیک بیماری گونه های مختلف اسپرژیلوس است که بعنوان

  ساپروفیت محیط زیست شناخته شده است.

  در این گزارش مرد ۲۹ ساله ای با عفونت اسپرژیلوزی سسیستم اداری مورد مطالعه قرار گرفت.عفونت قارچی در

  این بیمار ۲ ماه پس از پیوند کلیه اتفاق افتاده است.علائم بیماری ملایم و محدود به تب مختصر،ضعف و کم اشتهائی

  می باشد.

  در ازمایش مستقیم وکشت که از ادرار بیماربعمل امد عامل بیماری اسپرژیلوس فلاووس تشخیص داده شد.این

  در حالی است که نتایج ازمایش مستقیم وکشت ار نمونه های خلط و خون بیمار منفی است. همچنین فونگوس بال ناشی

  از اسپر ژولوس در سیستم ادراری بیمار بدون هیچگونه عفونت منتشره تشکیل گردیده است.

 


دکتر عزت‌ا… عبدی، دکتر حسین رسولی،
جلد ۱۱، شماره ۴۲ - ( ۹-۱۳۸۳ )
چکیده

    عوارض ارولوژیک بعد از پیوند کلیه در بسیاری از مراکز پیوند گزارش شده است. اغلب تیم‌های جراحی جهت پیش‌گیری از عوارض ارولوژیک به خصوص انسداد ادراری بعد از عمل پیوند، برای بیماران استنت اورتر(لوله حالبی) می‌گذارند. در این گزارش خانم ۴۰ ساله‌ای معرفی می‌گردد که تحت عمل پیوند کلیه از دهنده زنده غیرفامیل قرار گرفته بود و به دلیل کوچک بودن مثانه استنت ادراری برای وی گذاشته شده بود. عمل جراحی بدون عوارضی مانند خون‌ریزی یا کاهش فشار خون انجام شد. با وجود این، حجم ادرار در روز اول به ۸۵۰۰ میلی‌لیتر و سپس به ۳۰۰ میلی‌لیتر در ۲۴ ساعت کاهش یافت و به مدت ۲ ماه بیمار الیگوآنوریک بود. پس از ۳ ماه بیمار با برنامه همودیالیز نگه‌دارنده مرخص گردید و تحت بیهوشی موضعی تصمیم به خارج کردن استنت ادراری گرفته شد که در کمال تعجب دیورز شدید و برگشت تست‌های عمل‌کرد کلیه به حالت طبیعی مشاهده گردید. بیمار با پیوند طبیعی مرخص شد و در حال حاضر پس از ۳ سال پی‌گیری، عمل‌کرد کلیه طبیعی است. با توجه به مورد معرفی شده پیشنهاد می‌شود که انسداد ادراری به دنبال قرار گرفتن نابه‌جای استنت ادراری در تشخیص افتراقی اختلال کار کلیه پیوندی در نظر گرفته شود. 

دکتر عزت‌ا… عبدی، دکتر حسین رسولی، پری خسروانی،
جلد ۱۱، شماره ۴۳ - ( ۹-۱۳۸۳ )
چکیده

    دیالیز صفاقی سرپایی یک روش درمانی در درمان بیماران با نارسایی غیر قابل برگشت کلیوی می‌باشد که در بسیاری از کشورها، توسعه یافته و در کشور ما نیز این روش درمانی به تازگی در ابعاد گسترده‌تری به کار گرفته شده است. هدف از این مطالعه بررسی کارایی درمان دیالیز صفاقی دایم در ایران، در بیمارانی که از این درمان بهره‌مند می‌شوند و نیز بررسی عوارض جراحی و غیر جراحی در بیماران و علل خروج آن‌ها از درمان مورد نظر بوده است. در این مطالعه توصیفی و گذشته‌نگر بیماران از نظر جنس، سن و علت(اتیولوژی) بیماری اولیه و دلایل انتخاب بیماران برای این نوع درمان  نیز مورد بررسی قرار گرفته‌اند. این پژوهش در فاصله زمانی دی ماه ۱۳۷۵ تا دی ماه ۱۳۸۲ روی ۳۷ بیمار که با روش درمانی دیالیز صفاقی دایم در مرکز هاشمی‌نژاد مورد درمان قرار گرفته بودند انجام شد و اطلاعات از پرونده‌ها استخراج گردید. از ۳۷ بیمار ۱۳ نفر زن و ۲۴ نفر مرد بودند و محدوده سنی آن‌ها ۷۵-۱۶ سال بود. از این گروه ۱۷ نفر به دنبال نفروپاتی دیابتی، ۸ نفر گلومرولونفریت مزمن، ۵ نفر نفرواسکلروز هیپرتانسیو، ۳ نفر آمیلوییدوز، ۲ نفر رفلاکس نفروپاتی و ۲ نفر به علت نامعلوم دچار ESRD شده بودند. دلیل انتخاب بیماران برای استفاده از این روش در ۲۰ بیمار Negative selection یعنی اشکال در وضعیت عروقی و عدم امکان انجام شدن همودیالیز یا پیوند کلیه ، در ۹ مورد سن بالا و سابقه بیماری ایسکمیک قلب  و انفارکتوس میوکارد و در ۵ نفر درخواست خود بیماران بوده است. در ۳ نفر نیز در مراکز دیگر کاتتر گذاشته شده بود و جهت دیالیز صفاقی سرپایی دایم(CAPD) به بخش معرفی شده بودند. کوتاه‌ترین زمان درمان  ۱ هفته و طولانی‌ترین زمان ۵ سال بود. در ۳ مورد مرگ در رابطه با این درمان به طور مستقیم رخ داده بود که علت آن ابتلا به پریتونیت شدید و عدم پاسخ به درمان بوده است. در حال حاضر از ۳۷ مورد، ۱۳ مورد هنوز تحت درمان می‌باشند، در ۳ مورد قطع درمان به دلیل اختلال کاتتر و ۴ مورد تقاضای خود بیمار، ۸ مورد پریتونیت، ۴ مورد پیوند کلیه، ۳ مورد اختلالات اولترافیلتراسیون و ۳ مورد مرگ صورت گرفته بود. نتایج به دست آمده از این مطالعه گزارش‌های قبلی که CAPD‌ را درمان غیر عملی در کشورهای در حال توسعه معرفی کرده‌اند تائید نمی‌کند و نشان می‌دهد که در حضور یک روش استریل و آموزش صحیح، درمان فوق در گروه بیماران دیابتیک و قلبی عروقی به عنوان یک روش کوتاه مدت قبل از پیوند کلیه، انتخابی است. دلایل عمده قطع درمان شامل پریتونیت، عوارض جراحی و خستگی از ادامه درمان بوده است.

دکتر فرناز دواچی، دکتر احد قدس،
جلد ۱۲، شماره ۴۷ - ( ۹-۱۳۸۴ )
چکیده

    زمینه و هدف: استئوپنی عارضه‌ای شایع در بیماران دارای کلیه پیوندی است. عارضه مذکور سبب افزایش میزان شکستگی استخوان به ویژه در مهره‌ها، دنده‌ها و استخوان هیپ می‌شود. هدف از این مطالعه ارزیابی شدت و نوع کاهش تراکم استخوان در مدت ۳ ماه اول بعد از پیوند کلیه است.

روش کار: تحقیق حاضر به صــورت مشاهــده‌ای( observational ) انجام شــد. مطالعــه بر روی ۱۰ بیمار گیرنده کلیه(۴ مرد و ۶ زن) انجام شــد. دامنــه سنــی بیماران بین ۵۷-۱۳ سال بود. داروهای ایمونوساپرسیــو تجویز شده برای این افراد عبارت بودند از: سیکلوسپوریــن، آزاتیوپوریــن و استرویید. در همه بیماران BMD ( Bone Mineral Densitometry )، Tscore و Zscore در نواحی مهره‌های کمری(۴ L -۲ L ) و گردن استخوان فمور طی ۲ مرحله مورد بررسی قرار گرفت. مرحله اول، قبل از انجام پیوند کلیه و مرحله دوم، ۳ ماه بعد از پیوند انجام شد.

یافته‌ها: نتایــج BMD ، Tscore و Zscore در مهره‌هــای کمر به ترتیب از سمـــت چــپ قبـــل و بعــد از پیوند، به شرح زیر بوده است: (۲۰/۰ ± ۹۹/۰، ۱۵/۰ ± ۰۲۴/۱):( Mean ± ۱SD ) BMD ، (۶۹/۱ ± ۸۶/۱-، ۴۸/۱ ± ۳۲/۱-): Tscore ، (۰۲۵/۰ P< ؛ ۱۴۶/۱ ± ۱/۲-، ۵۰/۱ ± ۱۱/۱-): Zscore . نتایج بررسی‌های فوق‌الذکر در گردن فمور نیز به همان ترتیب قبل و بعد از پیوند عبارتند از: (۸۶/۰ ± ۳۲/۱-، ۸۸۳/۰ ± ۰۲/۱-): Tscore ، (۰۱/۰ P< ؛ ۰۹/۰ ± ۸۶/۰، ۰۹/۰ ± ۸۹/۰): BMD ، (۰۴/۰ P< ؛ ۷۹/۰ ± ۰۸/۱-، ۹۵/۰ ± ۶۹/۰-): Zscore .

نتیجه‌گیری کلی: نتیجه نهایی این تحقیق نشان می‌دهد ۳ ماه پس از پیوند کلیه، میزان Zscore و BMD در استخوان گردن فمور و میزان Zscore در استخوان مهره کمر کاهش واضحی داشته است.


دکتر عزت‌ا... عبدی، دکتر شکوفه ساوج، دکتر حسین نژادگشتی، دکتر ساسان اریس، دکتر فریدون پروشانی‌نیا، دکتر یوسف عطائی‌پور، دکتر شهرزاد عصاره، دکتر احد قدس،
جلد ۱۳، شماره ۵۰ - ( ۱-۱۳۸۵ )
چکیده

    زمینه و هدف: از سال ۱۳۶۵ تا کنون حدود ۱۷۶۰ مورد پیوند کلیه در بیمارستان هاشمی‌نژاد انجام شده است. نتایج ۱۳۵۰ مورد پیوند در سال ۲۰۰۰ میلادی در کتاب clinical transplant به چاپ رسیده است. در سال‌های اخیر، موارد پیوند کلیه از دهنده غریبه به طور قابل توجهی افزایش یافته و داروی تضعیف کننده سیستم ایمنی جدیدی به نام (MMF)Mycophenolate Mofetil جایگزین ایموران گردیده است. مطالعه حاضر جهت تعیین نتایج کوتاه مدت و دراز مدت پیوند کلیــه در محدوده سال‌هــای ۱۳۸۳-۱۳۷۴ و عوامل موثر بر آن و هم چنین مقایسه آن با نتایج سال‌های ۱۳۷۴-۱۳۶۵ انجام شده است. روش بررسی: مطالعه انجام شده از نوع گذشته‌نگر بود. براساس تاریخ انجام پیوند، بیماران به دو گروه تقسیم شدند. گروه اول(محدوده سال‌های ۱۳۷۴-۱۳۶۵) شامل ۸۶۳ بیمار، ۵۷۲ مرد(۳/۶۶%) و ۲۹۱ زن(۷/۳۳%) بودند، متوسط سن در این گروه ۹/۱۰±۴/۳۳ سال بود. در ۳۶۵(۴/۴۲%) گیرنده، اهدا کننده کلیه از فامیل و بقیه از غریبه بود. رژیم درمانی در اکثریت بیماران گروه دوم شامل سیکلوسپورین، ایموران و پردنیزولون بود. گروه دوم(محدوده سال‌های ۱۳۸۳-۱۳۷۴) شامل ۸۷۸ گیرنده که ۵۲۷ مورد مرد(۶۰%) و ۳۵۱ زن(۴۰%) بودند. متوســط ســن در ایــن گــروه ۱۲±۳۸ سال بود. در ۸۱۲(۵/۹۲%) گیرنده، کلیه از دهنده غیــر فامیل اهدا شده بود. ۶۱۳ نفر از کل ۷۸ گیرنده کلیــه، در زمان مطالعــه تحــت درمان با MMF بودند. جهت بررسی نتایج از برنامه آماری ۱/۹spss استفاده شــد. بــرای مقایسه دو گروه از آ‍زمون‌های T test و Chi-Square و Logistic regression analysis و بــرای بررســــی بقــا و عوامــل موثــر بر آن از روش‌های Kaplan-Meier و log rank test استفاده شد. یافته‌ها: نتایج نشان داد که بقای بیماران در این دو دوره تفاوت چشمگیری نشان نمی‌دهد ۲۸/۰=P. ولی بقای کلیه پیوندی به طور معنی‌داری نسبت به قبل بهبود یافته است. (بقای یک ساله، ۷۶/۹۰% نسبت به ۰۲/۸۵%، ۵ ساله ۷/۷۴% نسبت به ۳۲/۶۵% و ۸ ساله ۶/۶۱% نسبت به ۶/۵۴%، ۰۰۱/۰P<). نتیجه‌گیری: در میان فاکتورهای سن و جنس گیرنده، زمان پیوند، پیوند از فامیل نسبت به غریبه، جنس و سن دهنده در رژیم درمان، تنها عامل موثر در بهبود بقا پیوند کلیه در مطالعه ما جایگزینی MMF به جای ایموران در رژیم درمانی بود(۰۵/۰P<). بهبود بقا کلیه پیوندی در محدوده سال‌های ۱۳۸۳-۱۳۷۴ نسبت به دوره گذشته اثرات سودمند داروی MMF را نشان می‌دهد که تاثیر منفی افزایش موارد پیوند از غریبه را پوشش می‌دهد.


دکتر عزت‌ا... عبدی ، دکتر حسین رسولی،
جلد ۱۴، شماره ۵۵ - ( ۴-۱۳۸۶ )
چکیده

    مقدمه: از سال ۱۳۶۵ لغایت ۱۳۸۵، به مدت ۲۰ سال، نزدیک به ۲۰۱۰ مورد پیوند کلیه(عمدتاً از دهندگان غیرفامیل) در مرکز هاشمی نژاد انجام شده است. بعد از انجام عمل پیوند کلیه، به خاطر دریافت داروهای ایمونوساپرسیو، عوارضی از قبیل افزایش ریسک عفونت‌های باکتریال، ویرال و قارچی و همچنین بدخیمی‌های گوناگون، در بیماران گزارش گردیده است. با گذشت نزدیک به ۲۰ سال از اعمال جراحی پیوند در ایران، گزارشات متعددی از موارد بدخیمی بدست آمده است. معرفی بیمار: بیمار خانم ۱۸ ساله‌ای است که برای مدت ۶ ماه، تحت همودیالیز نگهدارنده(HD=Hemodialysis) درمان می‌شد و در دی ماه ۱۳۸۲، از دهنده فامیل پدر، بیمار پیوند کلیه(Tx=Transplantation) شده است. بیماری اولیه او، نفروپاتی ناشی از رفلاکس بود که در طول ماه اول بستری، کلیه پیوندی به صورت حاد پس زده شد و تحت درمان با آنتی‌بادی ضد لنفوسیتی قرار گرفت. ۲ ماه پس از عمل پیوند، با درمان ۳ گانه سیکلوسپورین به مقدار ۱۵۰ میلی‌گرم روزانه، مایکوفنولات موفتیل با دوز ۱ گرم روزانه و پردنیزولون به میزان ۵/۷ میلی گرم، با کلیه پیوندی طبیعی مرخص گردید. بیمار با فاصله کوتاهی، با تب، پرمویی شدید بدن و ضعف شدید اندام‌های تحتانی مراجعه کرد که احتمال مسمومیت با سیکلوسپورین و عفونت CMV(cytomegalovirus) مطرح می‌شد. کاهش دوز سیکلوسپورین و درمان با gancyclovir تزریقی و خوراکی انجام شد. پس از گذشت ۵ ماه از پیوند، بیمار دچار تشدید ضعف پاها، بدون علایم نورولوژیک شد و بعد از بروز دو حمله تشنج، در حضور کار کلیه پیوندی طبیعی، سی‌تی‌اسکن انجام شد، که در آن ضایعات فضاگیر در اندازه‌های متفاوت در مغز گزارش شد. آبسه مغزی عفونت Toxoplasmosis و بدخیمی‌های نورولوژیک برای بیمار مطرح گردید. بیمار تحت درمان کامل آنتی‌بیوتیکی قرار گرفت و ضمن انجام روشهای تشخیصی مربوطه نظیر اسکن مغزی و آزمایشهای سرولوژیک، ۲ هفته پس از بستری مجدد فوت کرد. میکرواتوپسی بعد از مرگ، glioblastoma در مغز را گزارش کرد. نتیجه‌گیری: با توجه به یافته‌های سی‌تی‌اسکن و بیوپسی مغز، می‌توان نتیجه گرفت که بایستی در این گونه بیماران، در صورت بروز ضعف عمومی و پیشرونده اندام‌ها، سایر تشخیص‌های افتراقی دیگر غیر از مسمومیت دارویی و یا پدیده‌های عفونی مدنظر باشد. همچنین با توجه به عدم شیوع و غیرمعمول بودن و سیر کوتاه بروز گلیوبلاستوما، احتمال وجود تومور قبلی که با ایمونوساپرسیو بروز کرده، در این بیمار مطرح می‌شود.


دکتر حسن اتوکش، دکتر رزیتا حسینی، سیدمحمد فرشته‌نژاد، شمیلا فرامرزی، دکتر عباس بصیری، دکتر ناصر سیم‌فروش، دکتر مجید چالیان، دکتر سمیه جزایری، دکتر حمید چالیان، دکتر مصطفی شریفیان ،
جلد ۱۵، شماره ۰ - ( ۳-۱۳۸۷ )
چکیده

    زمینه و هدف: کارکرد دیررس کلیه پیوندی یا(DGF)Delayed Graft Function، به طور کلی با اولیگوری یا نیاز به دیالیز در هفته اول بعد از پیوند مشخص می‌شود. این پدیده، می‌تواند پیامدهای زودرس و یا دیررس برای بقای پیوند آلوگرافت داشته باشد. تاکنون، مطالعات محدودی درمورد عملکرد دیررس کلیه پیوندی(DGF) و عوارض آن در پیوند کلیه کودکان انجام شده‌است که اکثر این مطالعات، تاثیر DGF را تنها بر کارکرد کوتاه مدت کلیه پیوندی قابل توجه دانسته‌اند. ازاین‌رو، این مطالعه با هدف بررسی اثرات کوتاه مدت و بلند مدت کارکرد دیررس کلیه پیوندی(DGF) بر بقای پیوند در کودکان تحت پیوند کلیه انجام گرفت. روش بررسی: این مطالعه، به روش هم‌گروهی تاریخی(historical cohort) بر روی ۲۳۰ کودک که بین سال‌های ۱۳۶۴ تا ۱۳۸۴ در بیمارستان لبافی‌نژاد شهر تهران تحت پیوند کلیه قرار گرفتند، انجام شد. بیماران به ۲ گروه تقسیم شدند: گروه Aیا «مورد» شامل ۴۷ کودک که دارای کارکرد دیررس کلیه پیوندی(DGF) بودند و گروه B یا «شاهد» شامل ۱۸۳ کودک بدون کارکرد دیررس کلیه پیوندی(DGF). در این مطالعه، عوامل خطر DGFو اثرات آن روی عملکرد کلیه در طی یک سال اول، بقای طولانی مدت پیوند و عوارض پس از پیوند مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت. در آنالیز تحلیلی داده‌ها از Kaplan–Meier و مدل Logistic regression استفاده شد. یافته‌ها: شیوع از دست رفتن کلیه پیوندی در انتهای این مطالعه، به طور واضحی در گروه DGF (دارای کارکرد دیررس کلیه پیوندی) شایعتر است(۲/۵۳% در برابر ۴/۲۲% و ۰۰۱/۰>P). میانگین مدت بقاء پیوند(۴۱/۱۲ SEM=) ۵۲/۷۶ ماه در گروه A(دارای DGF) و(۱۷/۶=SEM) ۲/۱۳۴ ماه درگروه B(بدون DGF) می‌باشد(۰۰۱/۰> P). همچنین، میزان بقای پیوند در کودکان بدون DGF، ۹/۹۴% در سال اول، ۹/۹۱% در سال سوم، ۹/۸۳% در سال پنجم ، ۲/۷۹% در سال هفتم و ۷۲% در سال دوازدهم بعد از پیوند بوده است. درحالی که در بیماران دارای DGF ، %۶/۷۵ در سال اول، %۲/۵۳ در سال سوم، ۲/۴۷% در سال پنجم و ۹/۳۱% در سال هشتم بعد از پیوند بوده است. دیالیز قبل از پیوند(۰۳۹/۰=P)، رد پیوند حاد (۰۰۱/۰>P)، پروتکل تضعیف سیستم ایمنی فاقد Celcept(۰۰۱/۰>P) و وجود DGF(۰۰۱/۰>P) عوامل خطر بارز برای از دست رفتن کلیه پیوندی در آینده شناخته شدند. نتیجه‌گیری: نتیجه مطالعه حاضر نشان می‌دهد که کارکرد دیررس کلیه پیوندی به طور مشخص و مستقل روی بقای پیوند اثر سوء می‌گذارد و نتایج کوتاه مدت و بلند مدت پیوند را بدتر می‌کند. ازاین‌رو، به نظر می‌رسد جلوگیری از بروز کارکرد دیررس کلیه پیوندی (DGF) یکی از مهمترین فاکتورها در پیشرفت بقای پیوند کلیه است.


دکتر کوشا کمالی، دکتر سید محمد فرشته‌نژاد، دکتر رضا حافظی، دکتر نگار کمالی،
جلد ۱۶، شماره ۰ - ( ۳-۱۳۸۸ )
چکیده

    زمینه و هدف: بیماری مزمن کبدی و عوارض آن یکی از معضلات اصلی در دریافت کنندگان پیوند کلیه می‌باشد. امروزه هپاتیت‌های ویروسی B و C شایع‌ترین علت بیماری مزمن کبدی در این گروه از بیماران می‌باشند که به نظر می‌رسد می‌توانند بر نتایج پیوند تاثیر گذارند. تاثیرات سوء هپاتیت‌های ویروسی B و C بر بقای بیمار و نیز کلیه پیوندی هنوز مورد اختلاف و بحث می‌باشد. از این رو، این مطالعه با هدف بررسی اثرات عفونت هپاتیت ویروسی B و C بر نتایج و بقای کلیه پیوندی و بیماران تحت پیوند کلیه انجام گرفت.

روش بررسی: این مطالعه به روش همگروهی تاریخی (historical cohort) بر روی تمامی ۱۶۱۵ بیماری که بین سال‌های ۱۳۶۵ تا ۱۳۸۲ در بیمارستان شهید هاشمی‌نژاد شهر تهران تحت پیوندکلیه قرار گرفتند، انجام شد. علاوه بر متغیرهای دموگرافیک، وجود آنتی‌ژن HBsAg و آنتی‌بادی Anti-HCV، بروز رد پیوند حاد، از دست رفتن پیوند و مرگ و میر بیماران ثبت می‌گردید. میزان‌های بقای کوتاه مدت و بلند مدت کلیه پیوندی و نیز بیماران با استفاده از آنالیز آماری Kaplan–Meier  و آزمون آماری Log rank مورد بررسی ومقایسه در نرم افزار آماری SPSS V,۱۱ قرار گرفت. در آنالیز داده‌ها از آزمون‌های آماری Chi-۲ و Independent t-test نیز استفاده شد.

یافته‌ها: هپاتیت ویروسی B و C در ۴۹ بیمار (۰۳/۳%) وجود داشت. میانگین بقای بیماران و کلیه پیوندی به‌ترتیب معادل ۳۶/۷±۱۶۸ و ۵/۱۱±۵/۱۲۶ ماه به دست آمد. میزان بقای یک ساله و پنج ساله کلیه پیوندی در بیماران دارای HBsAg مثبت به ترتیب ۹۸% و ۹۲% و در بیماران دارای Anti-HCV مثبت بقای یک ساله و پنج ساله کلیه پیوندی ۱۰۰% و ۱۰۰% محاسبه گردید. 

نتیجه‌گیری: نتیجه مطالعه حاضر نشان می‌دهد که عفونت‌های HBV و HCV کنتراندیکاسیونی برای پیوند کلیه در مبتلایان به بیماری کلیوی مرحله انتهایی نمی‌باشند. در هر صورت، باید توجه داشت که بیماران مبتلا به بیماری کلیوی مرحله انتهایی دارای عفونت‌های HBV و HCV که کاندید پیوند کلیه می‌باشند، می‌بایست در هر دو مرحله قبل و بعد از پیوند به دقت مورد ارزیابی قرار گیرند.


دکتر فاطمه ناظمیان، دکتر غزال جواد موسوی، دکتر مسیح نقیبی، دکتر اسحاق هاشمی، سعیده مهربان،
جلد ۲۰، شماره ۱۱۷ - ( ۱۲-۱۳۹۲ )
چکیده

 

  زمینه و هدف: آدیپونکتین سرمی به عنوان یک نشانگر احتمالی بیماری عروق کرونر و حوادث قلبی عروقی در جمعیت عمومی مطرح است. سطح این پروتئین در نارسایی کلیه به طور قابل توجهی افزایش می یابد اما نقش کلیه‌ها در حذف آدیپونکتین ناشناخته است.هدف این مطالعه مقایسه سطح سرمی آدیپونکتین قبل و بعد از پیوند کلیه و ارتباط آن با وضعیت عملکرد کلیه بعد از پیوند کلیه می باشد.

  روش کار: در این مطالعه مقطعی تعداد ۴۰ نفربیمار نارسایی مزمن کلیه ( End stage renal disease ) که کاندید پیوند بودند و ۴۰ نفر سالم در گروه شاهد که از لحاظ سن و جنس با افراد بیمار همسان بودند. وغلظت سرمی آدیپونکتین به روش الایزا یک روز قبل از پیوند کلیه (روز پس از دیالیز) و ۱۴ روز بعد از پیوند کلیه با عملکرد پایدار کلیه اندازه گیری می شود. تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از آزمونهای کای دو، t مستقل و وابسته و ضریب همبستگی پیرسون یا معادل آنها و نرم افزار SPSS ورژن ۱۶ انجام شد.

  یافته‌ها: بین تغییرات GFR و تغییرات HDL با تغییرات آدیبونکتین رابطه معناداری وجود داشت. سطح کراتینین ( p=۰,۰۰۱ ) و LDL سرم ( p=۰.۰۰۵ ) قبل از پیوند در دو گروه تفاوت معنی داری داشت. سطح کراتینین ( p=۰.۰۰۱ ) و HDL سرم ( p=۰.۰۱۸ ) بعد از پیوند در دو گروه تفاوت معنی داری داشت. بین سرعت فیلتراسیون گلومرولی ( Glomerular filtration rate )، کراتینین و HDL قبل و بعد از پیوند تفاوت معنی داری با یکدیگر داشت. سطح آدیپونکتین در بیماران ESRD قبل از پیوند در مقایسه با گروه کنترل بالاتر می بود. همچنین سطح آدیپونکتین در همین گروه بعد از پیوند در مقایسه با گروه کنترل بالاتر بود. در مقایسه قبل و بعد از پیوند موفقیت آمیز کلیه، سطح آدیپونکتین بعد از پیوند، پایین تر بود اما همچنان نسبت به گروه شاهد بالاتر بود.

  نتیجه‌گیری : عملکرد کلیه به عنوان یک فاکتور موثر در کلیرانس آدیپونکتین مطرح می باشد.

 


رویا عیسی تفرشی، ناهید رحیم زاده، رزیتا حسینی،
جلد ۲۷، شماره ۸ - ( ۸-۱۳۹۹ )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به بهبود طول عمر کودکان بعد از پیوند کلیه، پیشگیری از عوارض قلبی به عنوان مهم‌ترین عامل مورتالیتی حایز اهمیت است. هدف از این مطالعه، بررسی فونکسیون بطن چپ در کودکان بدون علائم نارسایی قلبی، قبل و بعداز پیوند کلیه با استفاده از معیارهای جدید اکوکاردیوگرافیک است.
روش کار: در این مطالعه کوهورت‌، معیار‌های اکوکاردیوگرافیک در ۱۸ بیمار (۲±۲ /۱۲سال) قبل و بعد از پیوند کلیه بررسی و با گروه کنترل مقایسه گردید. جهت بررسی فونکسیون بطن، سرعت امواج سیستولیک و دیاستولیک در سطح دریچه میترال توسط پالس داپلر و داپلر بافتی وهمینطور Myocardial Performance index (MPI)  توسط داپلر بافتی محاسبه شد.
یافته‌ها: هیپرترفی بطن چپ در  ۴۴% بیماران دیده شد. میزان MPI بعد از پیوند کاهش ولی نسبت به گروه شاهد همچنان بالاتر بود (۱/۰  ±۳۱/۰   vs. ۱۳/۰  ± ۳۶/۰و ۰۵/۰p<). میزان سرعت موج  s’ به عنوان معیار فونکسیون طولی میوکارد بعد از پیوند ارتباط عکس با میزان توده بطن چپ نشان می داد (۰۵/۰>p، ۴۶/۰-=r) تفاوت آماری مهم در سرعت موج e’ قبل و بعد از پیوند دیده نشد. در هیچ یک از بیماران افزایش E/e’ به عنوان معیار افزایش filling pressure  LV دیده نشد.
نتیجه‌گیری: اختلالات ساب کلینیکال فونکسیون بطن چپ در کودکان فاقد علائم نارسایی قلبی که تحت پیوند کلیه قرار گرفته بودند، دیده می‌شود. تغییرات ژئومتریک بطن چپ حتی در بیماران با سیر کوتاهتر نارسایی کلیه، نقش مهمی در فونکسیون میوکارد ایفا می‌کند. لذا ، اقدامات پیشگیری کننده قبل از پیوند جهت کاهش عوارض قلبی پایدار حایز اهمیت می‌باشد.

صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله علوم پزشکی رازی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC-SA 4.0| Razi Journal of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb