جستجو در مقالات منتشر شده


۴۵ نتیجه برای مرد

دکتر حمیدرضا صادقی پور رودسری،
جلد ۵، شماره ۱ - ( ۱۲-۱۳۷۷ )
چکیده

  با توجه به مشکلات بی شمار ناشی از روند افزایش بسیار سریع جمعیت ،مطالعه وکشف روشهایی که بتوانندبا

  پائیین اوردن نرخ رشد جمعیت این روند را دچار وقفه یا رکورد سازند الزامی است.واضح است که بدون مشارکت

  عملی مردان برنامه های کاهش جمعیت نمی تواند موفقیت چندانی داشته باشد.در این بررسی اثرات ضدباروری

  مردانه مشتقات سنتزشده جدید از دسته دی امینو پیریمیدنها بنام ۲ و ۴ دی امینو-۵(۳و۴دی کلروفیل)۶-

  ایزوپروپیل اکسی متیل پیریمیدین و تری متوپریم بروی موشهای صحرائی نر مورد ارزیابی قرار

  گرفته است.

  نتایج این بررسی نشان داد که این ترکیبات بدون ایجاد اثرات سمی مشخصویا عارضه جانبی مهم ویا تغییر در

  تحرک اسپرمها،در صد اسپرمهای زنده،تولید IPO غلظت تستوسترون سرم میزان با روری را کاهش دادند.ضمنا

  سبب کاهش معنی دار TRI اسپرم روزانه ومیزان ذخیره اسپرم در اپیدیدیم را بطور معنی داری کاهش داد در حالی که

  حرکت اسپرمها ومیزان ذخیره ان در اپید یدیم گردید.

 


دکتر همایون هادی‌زاده، دکتر داریوش ساعدی،
جلد ۹، شماره ۲۸ - ( ۳-۱۳۸۱ )
چکیده

Low back pain ( LBP ) شایعترین بیماری عضلانی اسکلتی است که در جامعه از شیوع بالایی برخوردار بوده و عامل عمده‌ای برای ناتوانی می‌باشد. عمده‌ترین علت LBP بیماری دژنراتیو دیسکوورتبرال است و MRI نیز بهترین و بی‌خطرترین روش بررسی دژنرسانس دیسکوورتبرال می‌باشد. این طرح به منظور بررسی یافته‌های MRI در بیماران مبتلا به کمر درد دژنراتیو انجام شده است. بررسی بصورت مقطعی و توصیفی روی ۱۱۰ بیمار (۶۰ مرد و ۵۰ زن) با میانگین سنی ۴۵ سال و مبتلا به کمر درد دژنراتیو که سابقه تروما، ضایعه نئوپلاستیک، التهابی یا جراحی نداشتند صورت گرفت. یافته‌های دژنراتیو دیسکی شامل تغییر سیگنال کمپلکس دیسک، شکل و اندازه دیسک، cleft اینترانوکلئر، ارتفاع دیسک، Bulging دیسک، هرنی دیسک، اثر فشاری روی ساک نخاعی و وجود استئوفیت می‌باشد بررسی برحسب وجود و شدت ضایعه به گرید صفر تا ۳ طبقه‌بندی شد. نتایج نشان داد که در ۷/۹۲ % بیماران تغییرات دژنراتیو وجود داشته و شایعترین سن ابتلا دهه‌ ۴ تا ۶ بوده است تغییرات در مردان یک دهه زودتر از زنان رخ داده بود. شایعترین زمان مراجعه بیماران حدود ۱ تا ۶ ماه بعد از شروع بیماری و شایعترین سطح گرفتاری، دیسک L۴-L۵ بود که در مردان ۸۲ % و در زنان ۷۵ % درگیر بود. بعد از آن به ترتیب دیسک پنجم و دیسکهای سوم، دوم و اول گرفتار بودند. شایعترین تظاهرات دژنرسانس، تغییر دژنراتیو cleft اینترانوکلئر (۲/۵۸ % )، تغییر سیگنال کمپلکس دیسک (۶/۴۱ % )، کاهش ارتفاع دیسک (۹/۲۵ % ) و تغییر شکل و اندازه‌ کمپلکس دیسک (۲/۲۳ % ) بود. شیوع یافته‌های دژنراتیو بجز هرنی دیسک، از دیسک اول تا چهارم کمری افزایش و بعد از آن کاهش نسبی داشت. همچنین مشاهده گردید که Bulging بیشتر از هرنی اثر فشاری روی کانال نخاع در سطح دیسک اول تا سوم کمری ایجاد می‌کند. از نظر شدت یافته‌های دژنراتیو، نکته جالب، شیوع بیشتر گرید متوسط تغییر سیگنال و تغییر در cleft اینترانوکلئر و گرید خفیف کاهش ارتفاع بوده است. تفاوت جنسی در شیوع یافته‌های دژنراتیو وجود نداشت. افزایش شیوع تغییر سیگنال با افزایش سن در تمامی دیسکها مشاهده گردید(۰۵/۰ P< ) و همچنین افزایش شیوع تغییر شکل هسته دیسک، تغییر شکل cleft و کاهش ارتفاع در دیسکهای اول تا سوم دیده شد(۰۵/۰ P< ) اما شیوع Bulging ، هرنی و کمپرشن ساک نخاعی با افزایش سن رابطه معنی‌داری نداشت. افزایش شیوع استئوفیت در مهره‌های اول تا دوم کمری با افزایش سن دیده شد(۰۵/۰ P< ) شیوع یافته‌های دژنرسانس دیسکی نشان می‌دهند که شاید بتوان دیسکهای اول تا سوم کمری را در یک گروه و دیسک چهارم و پنجم را در گروه دیگری از نظر تغییرات دژنراتیو قرار داد.


دکتر امین ا… نیک‌اقبالی، دکتر لیلی مشفقی،
جلد ۹، شماره ۳۰ - ( ۹-۱۳۸۱ )
چکیده

مردمک باید به کمک قطره فنیل‌افرین حداقل ۶ میلیمتر گشاد گردد تا معاینه و درمان چشم بطور دقیق انجام شود اما جذب سیستمیک آن باعث عوارض جانبی و جدی می‌گردد. در این مطالعه اثر قطره فنیل‌افرین ۵/۲ و ۵% به تنهایی یا همراه با سیکلوپنتولات ۱% بر اتساع مردمک، فشار خون و نبض در مراجعه کنندگان به درمانگاه چشـم مـورد بررسـی و مقایسه قـرار گـرفت. این مطالعه به روش Crossover- Clinical- Trial ، از مهرماه سال ۱۳۷۹ به مدت ۶ ماه روی ۹۷ نفر از بیماران مراجعه کننده به درمانگاه چشم انجام شد. بیماران در صورت داشتن بیماری زمینه‌ای قلبی عروقی و چشمی، مصرف داروهایی با تداخل اثر با قطره‌های مورد بررسی، داشتن سابقه جراحی چشم با تأثیر روی عنبیه و مردمک از مطالعه خارج شدند. در چشم هر بیمار در ۶ مرحله و در هر مرحله به فاصله حداقل ۱ هفته ابتدا قطره فنیل‌افرین ۵/۲% ، در مرحله بعد فنیل‌افرین ۵% ، سپس سیکلوپنتولات ۱% ، بعد اشک مصنوعی(کنترل)، در مرحله پنجم قطره سیکلوپنتولات با قطره فنیل‌افرین ۵/۲% و در مرحله ششم با فنیل‌افرین ۵% هر کدام به فاصله ۵ دقیقه ریخته شد. در هر مرحله پارامترهای فشار خون، نبض و اندازه مردمک، قبل از مصرف قطره اندازه‌گیری شد سپس به فاصله ۲۰ و ۳۰ و ۴۵ دقیقه بعد از آخرین قطره، اندازه‌گیریها تکرار شدند. اطلاعات جمع‌آوری شده به تفکیک مورد آنالیز آماری Paird t test قرار گرفتنـــد. افراد مورد بررســـی سن ۱۱ تا ۷۰ سال با متوســـط سنی ۹۳/۱ ± ۴۳/۴۲ سال داشتند و ۴۵% زن و ۵۵% مرد بودند. پس از ریختن قطره فنیل‌افرین ۵/۲% و ۵% در چشم، بیشترین تغییر در فشار خون سیتولیک و به میزان ۳/۱۶ و ۲۲/۹ میلیمتر جیوه و در فشار دیاستولیک، ۴۱/۵ و ۷۵/۳ میلیمتر جیوه مشاهده گردید. برادیکاردی در فنیل‌افرین ۵% بیشتر از ۵/۲% و به میزان ۹-۵ بار در دقیقه دیده شد اما از نظر آماری معنی‌دار نبود(۰۵/۰ P> ). افزایش قطر مردمک با مصرف فنیل‌افرین ۵/۲% ، ۷۵/۰ ± ۳۵/۱ میلیمتر، فنیل‌افرین۵% ، ۹۵/۰ ± ۹۵/۱ میلیمتر، سیکلوپنتولات ۱%، ۹۵/۰ ± ۹/۳ میلیمتـــر، سیکلوپنتولات با فنیل‌افریــن ۵/۲% ، ۶۱/۰ ± ۲۵/۴ میلیمتـــر و سیکلوپنتولات و فنیل‌افرین ۵%، ۵۸/۰ ± ۵۵/۴ میلیمتر بود که از نظر آماری تفاوت معنی‌داری وجود داشت(۰۵/۰ P< ). با توجه به حداقل اندازه مردمک ۶ میلیمتری، تفاوتی بین فنیل‌افرین ۵/۲% و ۵% وجود نداشت(۰۵/۰ Mc Newar Test, P > ). بنابراین می‌توان گفت با توجه به اینکه تأثیر قطره فنیل‌افرین ۵/۲% و ۵% روی نبض و فشار خون از نظر آماری معنی‌دار نبود(در قطره‌های با غلظت بیشتر این تفاوت واضح‌تر است) و تأثیر آنها بر اتساع مردمک از نظر بالینی فرقی نداشت(هر دو، مردمک را حداقل ۶ میلیمتر گشاد کرده بودند)، توصیه می‌شود از فنیل‌افرین ۵/۲% به جای ۵% در چشم پزشکی استفاده شود.


دکتر مرضیه نجومی، دکتر محمدفرهاد رفعتی، دکتر مسعود جعفری،
جلد ۹، شماره ۳۰ - ( ۹-۱۳۸۱ )
چکیده

در دهه اخیر جمعیت دنیا با سرعت بیشتری افزایش داشته است. تقریباً ۹۳ % افزایش جمعیت دنیا در آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین اتفاق افتاده است. تنظیم خانواده به عنوان راهی مهم و موثر برای مقابله بشر امروز با افزایش جمعیت شناخته شده است. از سال ۱۹۹۴ بهداشت باروری جایگزین تنظیم خانواده شده است که یکی از جنبه‌های آن نقش مردان است. برای کمک به مردان درباره روشهای مختلف تنظیم خانواده، آگاهی از اطلاعات آنها در این مورد و نقش آموزش در افزایش این آگاهی اهمیت دارد. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر آموزش در آگاهی مردان از تنظیم خانواده طراحی شد. طی یک مطالعه befor-after ، ۱۴۹ مرد ساکن در بردآباد توسط روش نمونه‌گیری غیراحتمالی مورد بررسی قرار گرفتند. روش گردآوری داده‌ها پرسشنامه بود. توصیف و تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS و آزمون آماری paired t-test انجام شد. در این مطالعه مشاهده شد که میانگین امتیاز کسب شده در زمینه آگاهی مردان از تنظیم خانواده، بعد از آموزش تفاوت معنی‌داری با قبل از آموزش دارد. تغییر امتیاز آگاهی با سن و تحصیلات ارتباط معنی‌داری نداشت. اما با سن زمان ازدواج مردان ارتباط معنی‌داری داشت. نتیجه‌ای که از این مطالعه به دست آمد این بود که آموزش می‌تواند در آگاهی مردان در مورد تنظیم خانواده نقش مؤثری داشته باشد.


دکتر مهیار صلواتی، دکتر حسین باقری، دکتر اسماعیل ابراهیمی تکامجانی، دکتر بهرام مبینی،
جلد ۹، شماره ۳۲ - ( ۱۲-۱۳۸۱ )
چکیده


صغری نیکپور، فهیمه رحیمی‌ها، حمید حقانی،
جلد ۱۳، شماره ۵۲ - ( ۶-۱۳۸۵ )
چکیده

    زمینه و هدف: در چند سال اخیر فعالیت‌های ورزشی در ارتباط با بهداشت عمومی مورد توجه قرار گرفته است. معمولاً افرادی که در فعالیت‌های ورزشی شرکت می‌کنند، سالم‌تر هستند و اعتماد به نفس بیش‌تری دارند. در افرادی که ورزش نمی‌کنند، احتمال ابتلا به پرفشاری خون، بیماری قلبی ـ عروقی، دیابت، چاقی، پوکی استخوان، سرطان کولون، پستان، پروستات و ریه، افسردگی، ضعف عضلانی و بالارفتن کلسترول خون بیش‌تر است. نداشتن فعالیت ورزشی، مهم‌ترین علت مرگ، بیماری و ناتوانی است. هدف از این مطالعه، مقایسه وضعیت فعالیت‌های ورزشی زنان و مردان شاغل در دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی ـ درمانی ایران بود. روش بررسی: این مطالعه از نوع مقایسه‌ای است که وضعیت فعالیت‌های ورزشی(فعال ـ غیرفعال) را در زنان و مردان شاغل، تعیین و سپس وضعیت این فعالیت‌ها را در دو گروه، مقایسه و ارتباط آن را با متغیرهای مداخله‌گر مورد بررسی قرار داده است. جامعه پژوهش شامل کلیه زنان و مردان شاغل(هیأت آموزشی و کارکنان اداری) بود که در دانشکده‌ها و حوزه‌های مختلف سازمان مرکزی دانشگاه علوم پزشکی ایران(به غیر از بیمارستان‌ها و مراکز بهداشتی و درمانی) مشغول به کار بودند و نمونه پژوهش از جامعه مذکور انتخاب شد. حجم نمونه برای مردان، ۳۱۶ نفر و برای زنان، ۳۹۳ نفر برآورد شد که به روش نمونه‌گیری چند مرحله‌ای انتخاب شدند. داده‌ها از طریق خود گزارش دهی، به وسیله پرسشنامه خودایفا گردآوری شدند. قد و وزن واحدهای پژوهش توسط پژوهشگر اندازه‌گیری و ثبت شد. یافته‌ها: نتایج به دست آمده در مورد وضعیت فعالیت‌های ورزشی زنان شاغل در دانشگاه نشان داد که از ۳۹۳ زن شاغل فقط ۴/۲۲% فعال و ۶/۷۷% غیرفعال بودند. از ۸۸ نفر فعال، ۲/۱۲% ورزش سبک و منظم و ۲/۱۰% ورزش شدید و منظم را انجام می‌دادند. نتایج بدست آمده در مورد وضعیت فعالیت‌های ورزشی مردان شاغل در دانشگاه نشان داد که از ۳۱۶ مرد شاغل، ۸/۱۶% فعال و ۲/۸۳% غیرفعال بودند. از ۵۳ نفر فعال، ۹/۸% ورزش سبک و منظم و ۹/۷% ورزش شدید و منظم را انجام می‌دادند. نتایج بدست آمده در مورد مقایسه وضعیت فعالیت‌های ورزشی در زنان و مردان شاغل از نظر آماری تفاوت معنی‌داری نداشت. نتیجه‌گیری: با توجه به اینکه تعداد زیادی از زنان و مردان شاغل در دانشگاه از نظر فعالیت‌های ورزشی، غیرفعال بودند و از تحرک لازم در محیط شغلی و زندگی شخصی خود برخوردار نبودند، زنان و مردان شاغل می‌توانند برای جبران کم تحرکی در محیط کار و منزل، فاصله بین منزل تا محل کار و یا بالعکس را پیاده‌روی کنند؛ چون پیاده‌روی مداوم و منظم باعث کاهش عوامل خطرزای بیماری‌های قلبی ـ عروقی و کاهش میزان مرگ و میر می‌شود. از طرفی از طریق گذاشتن کلاسهای آموزشی و دادن بروشورها و جزوات می‌توان آنان را با نحوه و شدت اجرای فعالیت‌های ورزشی هوازی بخصوص پیاده‌روی آشنا نمود؛ لذا پرداختن به چنین امری مستلزم یک دیدگاه تبلیغی در این مورد است. پیشنهاد داده می‌شود که تحقیقی در مورد علل و موانع ورزش نکردن و یا کم ورزش کردن انجام گیرد.


دکتر مصدق جباری، دکتر مهشید طالبی طاهر، دکتر فرزانه جعفری، دکتر آریا جنابی،
جلد ۱۶، شماره ۰ - ( ۷-۱۳۸۸ )
چکیده

    زمینه و هدف: بیماران مبتلا به نارسایی مزمن کلیه در خطر استئودیستروفی کلیوی می‌باشند.این شرایط در مراحل اولیه نارسایی کلیوی دیده می‌شود و طیفی از تغییرات استخوان مانند استئوپوروز را شامل می‌شود. هیپوگنادیسم در مردان مبتلا به نارسایی مزمن کلیه شایع است. بسیاری از تظاهرات هیپوگنادیسم مانند بیماری استخوان، به طور شایع در مابین بیماران تحت دیالیز مشاهده می‌گردد. هدف ازاین مطالعه مقایسه سطح تستوسترون، PTH، LH، BUN، کراتینین، و فسفاتاز قلیایی خون در مردان مبتلا به نارسایی مزمن کلیه در دو گروه با سنجش تراکم استخوان طبیعی و غیرطبیعی می‌باشد.

روش بررسی: در این مطالعه مقطعی ۶۳ بیمار مبتلا به نارسایی مزمن کلیه ارزیابی شدند. سنجش تراکم استخوان با روش DEXA برای همه بیماران درخواست شد. سطح خونی تستوسترون، PTH، BUN، کراتینین، فسفاتاز قلیایی و LH در دو گروه با سنجش تراکم طبیعی و غیرطبیعی مقایسه شد. نتایج با تست t-test، Pearson و Chi-square تجزیه و تحلیل شد.p value کمتراز ۰۵/۰ با ارزش تلقی گردید.

یافته ها: در این مطالعه ۶۳ بیمار ارزیابی شدند. متوسط سن بیماران ۳۲/۱۳±۵۸/۵۰ سال بوده است. ارتباط معنی‌داری مابین سن، میزان تستوسترون و PTH در دو گروه بیماران با سنجش تراکم استخوان طبیعی و غیرطبیعی به دست آمد (۰۵/۰‌p<).

نتیجه‌گیری: استئوپوروز یک یافته مهم در بیماران مبتلا به نارسایی مزمن کلیه است و مطالعه دیگری برای تعیین نتایج درمان با تستوسترون مکمل توصیه می‌شود.


دکتر نور امیرمظفری، محمد حسین احمدی، دکتر محمد علی صدیقی گیلانی، دکتر بهرام کاظمی، فرامرز مسجدیان جزی،
جلد ۱۷، شماره ۷۱ - ( ۲-۱۳۸۹ )
چکیده

    زمینه و هدف: عفونتهای ناشی از اوره آپلاسما و مایکوپلاسماهای تناسلی می‌تواند تأثیرات منفی بر سلامت تناسلی مردان داشته و به ناباروری و نازایی منتهی گردد. هدف از این تحقیق، بررسی وجود مایکوپلاسما هومینیس و اوره آپلاسما اوره آلیتیکوم و تعیین شیوع این دو باکتری در نمونه‌های مایع منی مردان نابارور مراجعه کننده به پژوهشکده رویان بود.

روش کار: این مطالعه یک مطالعه توصیفی بود. نمونه‌های مایع منی از ۲۲۰ مرد نابارور اخذ و سریعاً به محیط کشت PPLO broth تلقیح گردیده و بلافاصله به آزمایشگاه منتقل شد. نمونه‌ها پس از فیلتراسیون با فیلترهای ۰,۴۵µm، به محیطهای اختصاصی  Arginine PPLO broth وUrea PPLO broth انتقال داده شدند. پس از مشاهده تغییر رنگ، کشت مجددی از این محیطها بر روی محیطهای اختصاصی PPLO agar انجام پذیرفت. تمام محیطها در دمای C˚۳۷ و در جار حاوی گاز کربنیک نگهداری شدند. تجزیه-تحلیل داده‌ها توسط آزمون‌های آماری از قبیل: ANOVA، روشPost Hoc (LSD) Test، Crosstabs و Chi-Square با استفاده از نرم افزار SPSS-۱۶ انجام پذیرفت و در صورتی که ۰۵/۰ p< بود، از لحاظ آماری معنی دار تلقی شد.

یافته ها: از مجموع ۲۲۰ نمونه بررسی شده، ۷ مورد (۲/۳ درصد) از نمونه‌ها فقط از نظر مایکوپلاسما هومینیس، ۶۱ مورد (۷/۲۷ درصد) فقط از نظر اوره آپلاسما اوره آلیتیکوم و ۱۱ مورد (۵ درصد) نیز از نظر هردو باکتری مثبت بودند. بنابراین، ۷۹ مورد (۹/۳۵ درصد) از کل نمونه‌ها حد اقل از نظر یک باکتری مثبت بودند و به طور کلی ۱۸ مورد (۲/۸ درصد) مایکوپلاسما هومینیس و ۷۲ مورد (۷/۳۲ درصد) اوره آپلاسما اوره آلیتیکوم از نمونه‌ها جدا شد. در بررسی پارامتر‌های اسپرم، pH در دو گروه "فقط اوره آپلاسما اوره آلیتیکوم مثبت" و "هردو باکتری مثبت"، نسبت به گروه "هردو باکتری منفی"، پایینتر بود به ترتیب:)۰۳۱/۰ (P= و) ۰۰۶/۰ (P=. همچنین میانگین قدرت تحرک اسپرمها در گروه "هردو باکتری مثبت" نسبت به گروه "فقط اوره آپلاسما اوره آلیتیکوم مثبت"، پایینتر بود) ۰۳۲/۰ (P=.

نتیجه گیری: با توجه به نتایج این تحقیق، درصد نسبتاً بالایی از مردان نابارور به این باکتریها آلوده بوده اند و با توجه به اینکه در صورت عدم تشخیص و درمان، این عفونتها می‌توانند به PID و ناباروری منجر شوند و چون سایر روش‌های تشخیصی مانند PCR پرهزینه می‌باشد، تشخیص و جداسازی این باکتریها از طریق روش کشت در مردان نابارور فاقد علایم بالینی، ضروری به نظر می‌رسد.

 


دکتر علی بیداری، دکتر سپیده نورگستر، دکتر شهرام صادقی، دکتر ندا علی بیگی،
جلد ۱۷، شماره ۷۵ - ( ۶-۱۳۸۹ )
چکیده

    زمینه و هدف:کمردرد ناشی از کار به عنوان شایع‌ترین آسیب عضلانی ناتوان‌کننده محسوب می‌شود که درخواست غرامت‌های شغلی را در پی دارد. اگرچه آسیب‌های فیزیکی ناشی از کار از علل مطرح در بروز این عارضه است، دلایل دیگر نظیر آستانه پایین احساس درد به عنوان یک عامل زمینه‌ای در مزمن شدن کمردرد مطرح است. مطالعه حاضر به منظور تعیین ارتباط آستانه پایین احساس درد با تظاهر کمردرد مزمن و فراوانی سندرم فیبرومیالژی در کارکنان یک مجتمع صنعتی بزرگ انجام گرفته است.

روش کار: این مطالعه مقطعی از مهرماه ۱۳۸۴ لغایت پایان خرداد ماه ۱۳۸۵ در یک مجتمع بزرگ فولادسازی انجام گرفت. کارگرانی که کمردرد آن‌ها در بیشتر اوقات روز با شدت متوسط ۳ از مقیاس ده نمره‌ای و حداقل در ۳ ماه اخیر ادامه یافته و فاقد سابقه سرطان، مصرف کورتیکواستروئیدها، کیفواسکولیوز شدید و بیماری التهابی ستون فقرات بوده و منطقه حداکثر شدت درد بالاتر از سطح ۱۲ T نبود، به عنوان گروه مورد وارد مطالعه شدند. گروه شاهد از بین کارگران فاقد کمردرد که برای معاینات دوره‌ای مراجعه نموده بودند، انتخاب شد. هیجده نقطه حساس در دو گروه توسط دولوریمتر ارزیابی شد تا امتیاز کلی میالژیک و فراوانی سندرم فیبرومیالژی براساس معیارهای فیبرومیالژی کالج روماتولوژی آمریکا (سال ۱۹۹۰) به دست آید.دراین مطالعه برای بیان نتایج، ضمن استفاده از آمار توصیفی، برایمقایسه متغیرهایکمیاز  Student t-testو در مورد متغیر‌های کیفی از آزمون آماری مجذور کای استفاده شد. جهت آنالیز آماری از نرم افزار SPSS V. ۱۱,۵ استفاده شد.

یافته‌ها: از ۱۵۰ کارگر مبتلا به کمردرد، ۴۵ نفر در گروه "مورد" وارد مطالعه شدند و ۷۲ نفر نیز به عنوان گروه "شاهد" انتخاب شدند. میانگین امتیاز کلی میالژیک در گروه مورد و شاهد به ترتیب ۵/۰ ± ۴/۱ و ۲/۰ ± ۲/۱ بود(۲../.p=). چهار نفر معیارهای فیبرومیالژی را تکمیل می‌کردند که همگی در گروه مورد قرار داشتند.

نتیجه گیری:آستانه پایین‌تر احساس درد و فراوانی بیشتر سندرم فیبرومیالژی در کارگران مبتلا به کمردرد می‌تواند حاکی از تأثیر عوامل زمینه‌ای در مزمن شدن کمردرد در کارگران باشد. تایید این نظریه می‌تواند در شناسایی بهتر پاتوفیزیولوژی کمردرد شغلی و شناسایی افراد مستعد به این عارضه کمک نماید. مطالعات بعدی برای تایید این نظریه توصیه می‌گردد.


محمدحسین احمدی، دکتر نور امیرمظفری، دکتر محمدعلی صدیقی گیلانی، دکتر بهرام کاظمی، فرامرز مسجدیان جزی،
جلد ۱۷، شماره ۷۶ - ( ۷-۱۳۸۹ )
چکیده

    زمینه و هدف: عفونت‌های ناشی از مایکوپلاسماهای تناسلی می‌تواند تأثیرات منفی بر سلامت تناسلی مردان داشته و به ناباروری منتهی گردد. هدف از این تحقیق،  بررسی وجود مایکوپلاسما هومینیس و اوره‌آپلاسما اوره‌آلیتیکوم در نمونه‌های مایع منی مردان نابارور مراجعه‌کننده به پژوهشکده رویان توسط دو روش کشت و PCR و مقایسه این دو روش با یکدیگر بود.

روش کار: در این مطالعه توصیفی-تحلیلی مقطعی، نمونه‌های مایع منی از ۲۲۰ مرد نابارور اخذ و به سه بخش تقسیم گردید: بخش اول جهت انجام تست اسپرموگرام استفاده شد، بخش دومبه محیط کشتPPLO broth  تلقیح و سریعاً از فیلترهای ۴۵/۰ میکرومتر((µm عبور و طبق دستورالعمل، در محیط‌های اختصاصی مایع و جامد PPLO  کشت و در دمای C˚۳۷ و در مجاورت CO۲ نگهداری شدو بخش سوم نمونه به منظور انجام PCR استفاده شد که برای شناسائی اوره‌آپلاسما اوره‌آلییتکوم از پرایمرهای و به منظور تکثیر ژن Urease این باکتری و برای مایکوپلاسما هومینیس از پرایمرهای RNAH۱ و RNAH۲ برای تکثیر ژن  ۱۶S rRNAاستفاده گردید؛ سپس یافته‌ها توسط نرم‌افزار SPSS V,۱۶ تحلیل شد.از آزمون‌های آماری ANOVA، Post Hoc، Crosstab، Chi Square  و Mc Nemar استفاده شد.

یافته‌ها: از مجموع ۲۲۰ نمونه مایع منی بررسی شده با استفاده از روش کشت، ۲/۳% و با روش PCR ۱/۴% از نمونه‌ها فقط از نظر مایکوپلاسما هومینیس مثبت بود. با روش کشت، ۷/۲۷% و با PCR  ۱/۲۹% فقط از نظر اوره‌آپلاسما اوره‌آلیتیکوم مثبت بود؛ با روش کشت، ۵% نمونه‌ها و با PCR، ۴/۱۱% از نظر هر دو باکتری مثبت بودند. در بررسی متغیرها در دو روش کشت و PCR، در دو گروه "فقط اوره‌آپلاسما اوره‌آلیتیکوم مثبت" و "هر دو باکتری مثبت"، میانگین pH نسبت به گروه "هردو باکتری منفی"، پایین‌تر و اسیدی‌تر بود)(Culture)۰۰۶/۰(p= و)(PCR)۰۰۰/۰(p= و نیز قدرت تحرک اسپرم‌ها در گروه "هردو باکتری مثبت" نسبت به گروه "فقط اوره‌آپلاسما اوره‌آلیتیکوم مثبت"، پایین‌تر بود)(Culture)۰۳۲/۰(p= و)(PCR)۰۰۹/۰(p=.

نتیجه‌گیری: با توجه به یافته‌های این تحقیق، درصد نسبتاً بالایی از مردان نابارور به این باکتری‌ها آلوده بوده‌اند و با توجه به عواقب خطرناک این عفونت‌ها، تشخیص به موقع این باکتری‌ها در مردان نابارور فاقد علائم بالینی، ضروری به نظر می‌رسد. PCR در مقایسه با کشت یک روش حساس‌تر، سریع‌تر و دارای ویژگی بالاتری می‌باشد.


دکتر سیروان آتشک، دکتر افشار جعفری، دکتر محمد علی آذربایجانی،
جلد ۱۸، شماره ۸۶ - ( ۵-۱۳۹۰ )
چکیده

  زمینه و هدف: شیوع چاقی و عوارض همراه آن به سرعت در سراسر جهان در حال افزایش است. لذا هدف از مطالعه حاضر این بود تا اثرات ۱۰ هفته تمرین‌های مقاومتی پیش رونده را بر سطوح سرمی آدیپونکتین و نیم رخ لیپیدی در مردان چاق مشخص کند.

  روش کار: دریک کارآزمایی نیمه تجربی، ۱۶ مرد چاق ۱۸-۳۲ سال دارای نمایه توده بدن ( Body Mass Index ) مساوی یا بزرگتر از۳۰ , از بین افراد داوطلب انتخاب و به طور تصادفی در ۲ گروه تمرین‌های مقاومتی (۸ نفر) و کنترل (۸ نفر) قرار گرفتند. افراد گروه تمرینی یک پروتکل مقاومتی پیش رونده را که شامل ۸ حرکت ورزش مقاومتی بود , ۳ جلسه در هفته و به مدت ۱۰ هفته انجام دادند. خون گیری با شرایط کاملاً مشابه و پس از ۱۴ - ۱۲ ساعت ناشتایی شبانه در دو مرحله پیش از آزمون و پایان هفته دهم انجام شد و شاخص های نیم رخ لیپیدی و آدیپونکتین سرم قبل و بعد از آزمون مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از آزمون آماری t -همبسته و t -مستقل در سطح ۰۵/۰ ≥ تحلیل شد.

  یافته‌ها: بعد از ۱۰ هفته تمرین‌های مقاومتی، سطوح آدیپونکتین سرمی در گروه تمرین کرده به طور معنی داری افزایش پیدا کرد و سطوح کلسترول تام نیز در این گروه به طور معنی‌دار کاهش یافت (۰۵/۰> P ). در حالی که این شاخص ها در افراد گروه کنترل بدون تغییر باقی ماندند (۰۵/۰< (P .

  نتیجه گیری: بنابراین با توجه به نتایج حاصل از مطالعه حاضر می توان گفت که تمرین های مقاومتی به دلیل اثرات ضد التهابی و هایپو لیپیدمیک احتمالاً می تواند شیوه درمانی موثری برای ایجاد تغییرات مطلوب در نیم رخ لیپیدی و سطوح آدیپونکتین مردان چاق باشد. لذا به مردان جوان چاق توصیه می‌شود از تمرین های مقاومتی به عنوان یک روش پیشگیرانه جهت اختلالات قلبی عروقی آتی استفاده نمایند.


دکتر حمیدرضا مختاری نیا، دکتر صدیقه کهریزی، دکتر محمد پرنیان پور، دکتر محمدعلی سنجری،
جلد ۱۹، شماره ۹۴ - ( ۱-۱۳۹۱ )
چکیده

  زمینه و هدف: جهت شناخت سازمان دهی دینامیک سیستم عصبی عضلانی نیاز به ابزارهایی است که بتوان به کمک ایشان با در نظر گرفتن ابعاد مختلف، آن را بررسی کرد. به نظر می رسد فاز نسبی معیار مناسب تری از سازمان دهی سیستم عصبی عضلانی است. به علاوه در انتخاب یک معیار جهت مطالعات تحقیقی و کاربرد های بالینی فاکتورهای دیگری باید لحاظ شود که از آن جمله تکرارپذیری آن پارامتر است و تا آن جایی که اطلاعات موجود است , تحقیقی در مورد تکرارپذیری پارامتر فاز نسبی و انحراف فاز در افراد سالم و کمردردی در شرایط دینامیک انجام نشده است.

  روش کار: در این تحقیق ۱۲ فرد سالم و ۱۲ بیمار کمردردی به صورت نمونه گیری غیراحتمالی ساده تصادفی انتخاب شدند و هشت وضعیت آزمون خم و راست شدن تنه را در شرایط متفاوتی از سرعت حرکت، راستای آن و وجود یا عدم وجود بار خارجی انجام دادند. تکرار آزمون ها در فاصله زمانی ۷ تا ۱۰ روز صورت گرفت. متغیر های فاز نسبی و انحراف فاز جهت محاسبه هماهنگی و تغییرپذیری بخش ‌ های ( (Segments لگن، کمر و قفسه سینه مورد استفاده قرار گرفت. تکرار پذیری نسبی با استفاده از ضریب هم بستگی درون گروهی( ICC= Intra class Correlation Coefficient ) و تکرارپذیری مطلق با استفاده از خطای معیار اندازه گیری و ضریب تغییرات مورد ارزیابی قرار گرفت.

  یافته‌ها: نتایج حاصله نشان دادکه در افراد سالم مقادیر ICC دارای دامنه ۵۳/۰- ۸۴/۰ و در افراد کمردردی به جز سه وضعیت آزمون که مقادیر ICC زیر ۵/۰ است. در سایر آزمون ها بین ۵۲/۰-۸۵/۰بوده است. مقادیر خطای معیار اندازه‌گیری ( SEM= Standard Error Measurement ) نیز برای افراد سالم دارای دامنه ۹۲/۰-۸/۴ و برای افراد کمردردی ۲/۱-۸/۵ بوده است.

  نتیجه گیری: نتایج حاصله نشان می دهد که فاز نسبی و انحراف فاز پارامترهای خوبی جهت ارزیابی هماهنگی و تغییرپذیری در شرایط دینامیک همانند باربرداری و حرکات پیچیده تنه می باشد. هم چنین در تمایز افراد کمردردی از افراد سالم نیز می تواند کاربرد داشته باشد..


بهروز بقایی، دکتر بختیار ترتیبیان، محمدرضا علی پرستی، دکتر بهزاد برادران، شهره الماسی،
جلد ۱۹، شماره ۹۵ - ( ۲-۱۳۹۱ )
چکیده

  زمینه و هدف: هدف از تحقیق حاضر بررسی بیان ژنی آنزیم Cu/Zn Superoxide Dismutase سلول های لنفوسیتی، تغییرات آنتی اکسیدان تام و شاخص های استرس اکسیداتیو تحت تاثیر تمرین شدید بدنی در مردان جوان ورزشکار می باشد.

  روش کار: تحقیق حاضر از نوع نیمه تجربی با اندازه‌گیری متعدد می باشد که در آن ۲۰ مرد ورزشکار (۲۳-۲۱سال) ب ه صورت داوطلبانه و پس از اخ ذ رضایت نامه در تحقیق شرکت داده شدند. در سه حالت قبل از فعالیت، پس از تست شدید ورزشی (سرعت: ۵/۷ مایل بر ساعت ، شیب: ۵ درجه، زمان: ۲۰دقیقه) و در حالت بهبودی ( Recovery ۳ ساعت بعد از انجام تست تمرینی)، خون‌گیری ورید بازویی از آزمودنی ها به عمل آمد. برای اندازه‌گیری mRNA آنزیم Cu/Zn SOD از روش Real time- Polymerase chain reaction و برای سایر شاخص ها از اتو آنالیزور استفاده شد.

  یافته‌ها: سطح H۲O۲ بعد از تمرین شدید بدنی و۳ ساعت بعد از آن افزایش معنی داری یافت ( ۰۱۲/۰ = p ) و ( ۰۱۴/۰ p = )(۹۹/۰ ± ۳۷/۳ و ۸۵/۰ ± ۳۶/۳ ) . غلظت mRNA آنزیم Cu/Zn SOD نیز بعد از فعالیت شدید و۳ ساعت بعد آن، افزایش یافت , لیکن این تغییرات معنی دار گزارش نشد (۸۶/۰ ± ۰۷/۴ و ۳۷/۲ ± ۰۳/۵ ) . سطح TAS نیز فقط در مرحله بهبودی افزایش معنی داری داشت (۰۰۹/۰= p ) (۱۶/۰ ± ۸۶/۰ ).

  نتیجه‌گیری: تمرین شدید بدنی باعث افزایش سطح شاخص های استرس اکسیداتیو و تضعیف دستگاه ایمنی افراد ورزشکار مرد می شود، اما این افراد در پاسخ به تهدیدات صورت گرفته از سوی رادیکال های آزاد، فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان را افزایش می دهند و بیان ژنی آنزیم Cu/Zn SOD افزایش معنی‌داری نمی یابد.


غزاله اسلامیان، دکتر محمّدرضا صادقی، دکتر بهرام رشیدخانی، سمیّه پهلوان، دکتر ناصر امیرجنّتی، دکتر آزیتا حکمت دوست ،
جلد ۱۹، شماره ۹۶ - ( ۳-۱۳۹۱ )
چکیده

  زمینه و هدف: با توجّه به کاهش میزان اسیدهای چرب امگا- ۳ در غشای اسپرم مردان آستنواسپرم، پژوهش حاضر با هدف تعیین اثرات تجویز توأمِ مکمل اسیدچرب دُکوزاهگزانوئیک­اسید و ویتامین E بر اسپرماتوگرام در این بیماران انجام گرفت.

  روش­ کار: در این کارآزمایی بالینی تصادفی (IRCT: ۲۰۱۰۱۰۰۵۴۰۱۰N۳) سه سوکور کنترل­دار، از بین ۲۷۵ مرد مراجعه کننده به کلینیک مردان مرکز درمان ناباروری ابن سینا، ۵۰ مرد آستنواسپرم با تحرّک کلّی اسپرم کمتر از ۵۰% و حرکت رو به جلو اسپرم کمتر از ۲۵%، به روش تقسیم تصادفی بلوکی طبقه­بندی شده در دو گروه تقسیم شدند. افراد گروه آزمون، روزانه ۴۶۵ میلی­گرم اسیدچرب دُکوزاهگزانوئیک­اسید و ۶۰۰ واحد بین­المللی ویتامین E و افراد گروه کنترل، روزانه دو کپسول دارونما به مدّت ۱۲ هفته، دریافت کردند. پارامترهای اسپرم، دریافت­های غذایی،

  شاخص­های تن­سنجی و میزان فعّالیّت بدنی در ابتدا و انتهای مطالعه اندازه‌گیری شدند. آنالیز آماری با استفاده از نرم­افزار SPSS و آزمون­های Student's t-test ، Paired t test ، Wilcoxon ، Mann-Whitney و ANCOVA انجام گرفت.

  یافته­ها: از بین ۵۰ فردی که وارد پژوهش شدند، ۲۲ نفر در گروه آزمون و ۲۰ نفر در گروه کنترل پژوهش را به پایان رساندند. در گروه آزمون، تعداد اسپرم‌ها، غلظت اسپرم، درصد اسپرم­های متحرّک و درصد اسپرم­های متحرّک رو به جلو نسبت به گروه کنترل افزایش معنی­داری یافت (۰۵/۰> p ).

  نتیجه­گیری: این پژوهش نشان داد، دریافت توأمِ مکمل اسیدچرب دُکوزاهگزانوئیک­اسید و ویتامین E در مردان آستنواسپرم، منجر به افزایش غلظت و تحرّک اسپرم شد، ولیکن تغییری در مورفولوژی و تعداد اسپرم­های زنده مشاهده نگردید. احتمالاً دریافت اسیدچرب دُکوزاهگزانوئیک­اسید همراه با اثر محافظتی ویتامین E به عنوان آنتی­اکسیدان، در بهبود اختلال حرکت اسپرم مؤثّر است.


ندا ارشاد، دکتر صدیقه کهریزی، دکتر محمد پرنیانپور، دکتر محمود رضا آذغانی، دکتر انوشیروان کاظم نژاد،
جلد ۱۹، شماره ۹۸ - ( ۵-۱۳۹۱ )
چکیده

  زمینه و هدف: کمردرد ناشی از فعالیت‌های باربرداری و نگهداشتن بار عامل مهمی در ایجاد ناتوانی عملکردی برای بیمار و ضررهای سنگین اقتصادی است . در بارهای دینامیکی مقدار گشتاور وارده به ستون فقرات در حال تغییر است که می تواند تعادل را به مخاطره بیندازد. هدف ازاین مطالعه مقایسه پارامترهای مرکز فشار ( Center of Pressure -COP ) حین حفظ بار های دینامیکی بین افراد مبتلا به کمردرد غیر اختصاصی و سالم به منظور ارزیابی دقیق‌تر ضایعات ستون فقرات کمری می باشد.

  روش کار: این مطالعه از نوع نیمه تجربی می باشد. ۱۲ مرد مبتلا به کمردرد و ۱۲ مرد سالم در این مطالعه شرکت کردند. افراد بارهای استاتیک و دینامیکی را در دو وضعیت نوترال و خمیده تنه (۱۲ آزمون) حفظ کردند. دامنه جابه جایی، سرعت مرکز فشار و انحراف معیار آن‌ها در دو جهت قدامی- خلفی و طرفی و طول مسیر جابه جایی مورد ارزیابی قرار گرفت.

  یافته‌ها: نتایج با استفاده از آزمون‌های آنالیز واریانس چند عاملی و تی مستقل نشان داد که مقدار جابه جایی طرفی مرکز فشار در افراد مبتلا به کمردرد حین حفظ بارهای دینامیکی ۱۰ و ۱۵ هرتز (۳۱/۱ و ۲۲/۱ سانتی متر) بیشتر از سالم (۰۳/۱ و ۱۰/۱ سانتی متر) است؛ جابه جایی قدامی- خلفی، سرعت طرفی و انحراف معیار آن، طول مسیر، انحراف معیار جابه جایی طرفی در وضعیت خمیده و سرعت قدامی- خلفی در وضعیت ایستاده، حین حفظ بار دینامیکی در مقایسه با بار استاتیک افزایش می یابد.

  نتیجه‌گیری: به نظر می رسد افزایش جابه جایی مرکز فشار درافراد مبتلا به کمردرد به دلیل بالا رفتن آستانه حسی در این بیماران باشد. اغتشاشات ناشی از بارهای دینامیکی منجر به افزایش نوسانات وضعیتی و احتمال آسیب به ستون فقرات می گردد. بنابراین جهت جلوگیری از بروز آسیب، علاوه بر مقدار (کیلوگرم) نوع (استاتیک یا دینامیک) بار خارجی نیز باید مورد توجه قرار گیرد.


دکتر بختیار ترتیبیان، بهروز بقایی، دکتر سید رضا عطار زاده حسینی،
جلد ۱۹، شماره ۱۰۲ - ( ۹-۱۳۹۱ )
چکیده

  زمینه و هدف : هدف از تحقیق حاضر بررسی بیان ژنی آنزیم مبدل آنژیوتانسین ( ACE=Angiotensin Converting Enzyme ) و فعالیت آنژیوتانسین-۲ ( Ang II= Angiotensin II ) در مردان میانسال، در اثر هشت هفته تمرینات ورزشی شدت متوسط می باشد.

  روش­ کار : تحقیق حاضر از نوع نیمه تجربی با اندازه گیری ها متعدد می باشد. از بین ۹۶ مرد میانسال داوطلب،۲۰ آزمودنی (۴۰-۵۵ سال) پس اخذ رضایت نامه در تحقیق شرکت داده شدند و سپس به دو گروه تمرین (۱۰ نفر) و گروه کنترل (۱۰ نفر) تقسیم شده و هشت هفته تمرین هوازی شدت متوسط (مدت: ۴۵ دقیقه، سرعت: ۵۰-۶۵ درصد حداکثر ضربان قلب فعالیت و شیب: صفر درجه) را اجرا کردند و در سه مرحله: پایه، بعد از چهار هفته، و هفته هشتم، خونگیری از وریدی بازویی به عمل آمد . برای اندازه گیری mRNA آنزیم ACE از روش Real time PCR و برای اندازه گیری، Ang II از روش Elisa استفاده گردید.

  یافته­ها : فعالیت آنژیوتانسین-۲ بعد از ۴ هفته فعالیت ورزشی تغییر معنی داری در گروه تمرین نداشت (۲۵۵/۰ p= )، اما بعد از هشت هفته کاهش معنی داری یافت (۰۰۴/۰ p= )، اما در گروه کنترل سطح آنژیوتانسین-۲ بعد از چهار و هشت هفته افزایش معنی داری نداشت (۹۵۲/۰ p= و۸۷۶/۰ p= ). بیان ژنی ACE در گروه تمرین بعد از چهار و هشت هفته کاهش معنی داری یافت(۰۰۱/۰ p= ). در گروه کنترل چهار هفته عدم فعالیت منظم ورزشی باعث افزایش معنی دار در بیان ژنی ACE نشد (۳۵/۰ p= )، اما هشت هفته عدم فعالیت منظم ورزشی منجر به افزایش معنی دار در سطح mRNA آنزیم ACE گردید (۰۰۱/۰ p= ).

  نتیجه­گیری : فعالیت های ورزشی شدت متوسط، باعث کاهش سطح شاخص های ژنی و خونی موثر در ایجاد فشار خون در مردان میانسال می شود، در حالی که کم تحرکی چنین روندی را افزایش می دهد.


یحیی محمدنژاد پناه کندی، بهنام مسعودیان، دکتر فرشته شهیدی،
جلد ۱۹، شماره ۱۰۳ - ( ۱۰-۱۳۹۱ )
چکیده

  زمینه و هدف : خون سومین جزء سیستم گردش خون است که همراه با افزایش متابولیسم به هنگام فعالیت های ورزشی، تغییراتی در آن بوجود می آید. هدف از انجام این تحقیق بررسی تأثیر زمان اجرای یک فعالیت هوازی بیشینه بر تغییرات گرانولوسیت­های سرم در مردان جوان ورزشکار بود.

  روش­ کار : به منظور انجام این تحقیق از بین دانشجویان تربیت بدنی دانشگاه تهران ۲۰ ورزشکار به صورت تصادفی انتخاب و به دو گروه صبح (۱۰= N ) و عصر (۱۰= N ) تقسیم شدند. میانگین سن، وزن و قد آزمودنی­ها به ترتیب گروه صبح (سن۹۹/۰± ۹/۲۰سال، وزن۲۷/۶±۳۵/۶۷ کیلوگرم و قد ۲۸/۴±۴/۱۸۰سانتی متر) و گروه عصر (سن۶۳/۰± ۲۱ سال ، وزن۱۳/۹±۱۳/۶۷ کیلوگرم و قد ۰۱/۹±۹/ ۱۷۶ سانتی متر) بود. گروه صبح پروتکل تمرینی هفت مرحله ای بروس را در ساعت ۸-۱۰ و گروه عصر در ساعت ۱۵-۱۷ انجام دادند. نمونه خونی از هر دو گروه؛ در سه مرحله قبل، بلافاصله بعد از فعالیت و دو ساعت پس از خاتمه فعالیت تهیه شد. برای توصیف آماری داده ها از میانگین و انحراف معیار و برای آزمون فرضیه های تحقیق نیز از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری­های تکراری و آزمون تعقیبی بنفرونی در سطح معناداری (۰۵/۰ α = ) استفاده گردید.

  یافته­ها : نتایج بیانگر آن است که طی یک جلسه فعالیت هوازی بیشینه در صبح و عصر میزان نوتروفیل­ها در پس آزمون نسبت به پیش آزمون در دو گروه کاهش و در بازیافت به میزان بالاتر از پیش آزمون افزایش یافته است. میزان لنفوسیت ها در پس آزمون نسبت به پیش آزمون در دو گروه افزایش داشته است و در بازیافت کاهش بیشتری نسبت به پیش آزمون داشته است. میزان منوسیت­ها و ائوزینوفیل­ها در سه مرحله در دو گروه کاهش داشته است. از طرفی تفاوت معنی داری در نوتروفیل­ها و لنفوسیت­ها در دو گروه صبح و عصر و منوسیت ها درگروه صبح بود. همچنین تفاوت معنی داری در میزان ائوزینوفیل­ها در دو گروه صبح و عصر و منوسیت ها در گروه عصر طی مراحل مختلف نمونه‌گیری مشاهده نشد. تنها بین میزان نوتروفیل­ها در مردان ورزشکار به دنبال یک جلسه فعالیت هوازی بیشینه در صبح و عصر؛ قبل، بلافاصله و دو ساعت بعد از فعالیت تفاوت معناداری وجود دارد (۰۵/۰≥ p ).

  نتیجه­گیری : طبق یافته‌های این پژوهش، فعالیت هوازی بیشینه و تا سرحد خستگی یک عامل استرس زا و سرکوب گر برای دستگاه ایمنی محسوب می‌شود.


یحیی محمدنژادپناه کندی، احمد محمدنژاد پناه کندی، دکتر فرشته شهیدی، بهنام مسعودیان،
جلد ۲۰، شماره ۱۰۶ - ( ۱-۱۳۹۲ )
چکیده

  زمینه و هدف : فعالیت های بدنی می توانند تغییرات هماتولوژیک مختلفی ایجاد نمایند. هدف از این تحقیق، بررسی تأثیر یک جلسه فعالیت هوازی بیشینه صبح و عصر بر برخی عوامل منتخب هماتولوژیکی در مردان جوان ورزشکار بود.

  روش کار: در این تحقیق۲۰ ورزشکار به صورت تصادفی انتخاب و به دو گروه صبح و عصر (۱۰= N ) تقسیم شدند. میانگین سن، وزن و قد به ترتیب درگروه صبح (سن۹/۲۰ ± ۹۹/۰ سال، وزن۳۵/۶۷ ± ۲۷/۶کیلوگرم و قد۴/۱۸۰ ± ۲۸/۴سانتیمتر) ودر گروه عصر(سن۲۱ ± ۶۳/۰ سال، وزن۱۳/۶۷ ± ۱۳/۹کیلوگرم و قد۹/۱۷۶ ± ۰۱/۹ سانتیمتر) بود. آزمودنی ها برنامه تمرینی هفت مرحله ای بروس را در ساعت ۸-۱۰ و گروه عصر در ساعت ۱۵-۱۷ انجام دادند. نمونه خونی از هر دو گروه؛ در سه مرحله قبل، بلافاصله بعد از فعالیت و دو ساعت پس از خاتمه فعالیت به مقدار ۵ میلی لیتر از ورید بازویی دست چپ تهیه شد. داده ها بوسیله آمار توصیفی و استنباطی (تحلیل واریانس با اندازه گیری­های تکراری و آزمون تعقیبی بنفرونی) با استفاده از نرم افزار آمار ۱۹ SPSS بررسی شد(۰۵/۰ ≥ p ).

  یافته ها: نتایج بیانگر تفاوت معنی­دار در Hb و RBC دو گروه صبح و عصر در مراحل مختلف نمونه گیری (قبل با بلافاصله بعد، بلافاصله بعد با دو ساعت بعد) بود. تفاوت معنی‌داری در میزان Hb و RBC در مرحله قبل با دو ساعت بعد از فعالیت مشاهده نشد. اندازه گیری میزان WBC در دو گروه تفاوت معنی داری را در هر سه مرحله نمونه گیری نشان داد و میزان PLT هم در گروه صبح در سه مرحله و در گروه عصر در دو مرحله (قبل با بلافاصله بعد، بلافاصله بعد با دو ساعت بعد) تفاوت معنی داری را نشان داد (۰۵/۰ ≥ p ). در مقایسه دو گروه صبح و عصر نتایج نشان داد، بین میزان Hb ، WBC ، RBC و PLT خون مردان ورزشکار به دنبال یک جلسه فعالیت هوازی بیشینه در صبح و عصر؛ قبل، بلافاصله و دو ساعت بعد از فعالیت تفاوت معناداری وجود ندارد.

  نتیجه‌گیری: نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد، اجرای یک جلسه فعالیت هوازی بیشینه در صبح و عصر می‌تواند تأثیری بر عوامل هماتولوژیک داشته باشد اما زمان فعالیت بر میزان تغییرات بی‌تأثیر بوده است . از این جهت برخورداری از یک ویژگی ایده آل در شاخص ‌ های هماتولوژیک، که در اکسیژن رسانی و ایمنی بافت ها نقش اساسی دارند، در اجرای فعالیت بایستی مد نظر قرار گیرند.


دکتر حمیدرضا مختاری نیا، دکتر محمدعلی سنجری، دکتر محمد پرنیانپور،
جلد ۲۰، شماره ۱۱۴ - ( ۹-۱۳۹۲ )
چکیده

 

زمینه و هدف: هدف مطالعه حاضر به بررسی تاثیر اعمال بار خارجی بر روی کنترل تعادل در حالت ایستاده معمولی در افراد کمردردی و گروه سالم پرداخته است.

 

روش کار: مطالعه حاضر از نوع شبه تجربی می باشد. بار خارجی بر روی ۲۳ فرد سالم و ۲۱ بیمار کمردردی اعمال شد و تاثیرات آن بر روی کنترل تعادل از طریق پارامترهای استخراجی از مرکز فشار مورد بررسی قرار گرفت. پارامترهای مرکز فشار جهت محاسبه انحراف معیار دامنه حرکت، انحراف معیار سرعت در جهت قدامی خلفی و طرفی، میانگین کلی سرعت و پارمترهای صفحه فاز استفاده شد. با استفاده از آزمون دو طرفه ANOVA تاثیر اعمال بار خارجی در دو گروه و مقایسه وضعیت تعادل در گروه مورد بررسی قرار گرفت.

 

یافته‌ها: نتایج حاصله نشان داد که اعمال بار خارجی تاثیر اصلی بر روی پارامترهای انحراف جابجایی در جهت طرفی و قدامی-خلفی و پارامترهای صفحه فاز داشته است. اثر تداخلی معنی داری بین بار و گروه مشاهده نشد. همچنین قبل از اعمال بار خارجی ، وضعیت ثبات وضعیتی در بین دو گروه تفاوت معنی‌داری نداشته است.

 

نتیجهگیری: نتایج حاصله نشان داد که پوشیدن یک جلیقه ده کیلوگرمی باعث افزایش نوسان وضعیتی در افراد شده است که این مساله احتمال افتادن و ایجاد آسیب را افزایش می دهد.

 
دکتر مسعود رودباری، دکتر مسعود صالحی،
جلد ۲۱، شماره ۱۱۹ - ( ۲-۱۳۹۳ )
چکیده

زمینه و هدف: بررسی تعداد دروس مردودی و ترمهای مشروطی دانشجویان از جمله روشهایی است که میتواند موفقیت تحصیلی آنان را ارزیابی کند . از
آن جا که این عوامل در بسیاری از دانشجویان مقدار صفر دارند، استفاده از مدلهای رگرسیون پواسنی و دوجمله ای منفی با انباشتگ ی در صفر که برا ی
مدلسازی دادههای شمارشی و برآورد پارامترهای مدل بکار میرود، توصیه میگردد.
۸۸ در دانشگاه علوم پزشکی ایران با جامعه آماری ب یش از ۶۰۰۰ دانشجو و با نمونه ای ۶۷۰ - روشکار: در این مطالعه مقطعی که در سال تحصیلی ۸۹
نفری از آنان انجام شد، اطلاعات آموزشی، دانشجویی و جمعیت شناختی دانشجویان از طریق سایت سما و حوزهها ی مرتبط دانشگاه، اخذ گردی د. نمونه
گیری به صورت طبقهای انجام پذیرفت. این مطالعه در شورای پژوهشی دانشگاه به تصویب رسید و کلیه اطلاعات دانشجویان به صورت محرمانه بررسی
شد. برای تجزیه و تحلیل از نرم افزارهای Stata و SPSS استفاده شد.
یافته ها: در رگرسیونهای پواسنی و دوجملهای منفی با انباشتگی در صفر و برای متغیر وابسته تعداد ترم های مشروطی، معدل دانشجویان در دانشگاه و
سهمیه بیشترین نقش را در مدل داشته اند. در مدل های فوق و برای متغیر وابسته تعداد دروس مردودی، معدل دانشگاه، مقاطع کارشناسی و کارشناسی
ارشد در هر دو مدل حضور داشته و مدلها شامل برخی دیگر از عوامل موثر در تعداد دروس مردودی نیز بوده اند.
نتیجهگیری: در رگرسیونهای تعداد ترمهای مشروطی، معدل و سهمیه نقش مهمی دارند به طوریکه افزایش معدل باعث کاهش تعداد ترم های مشروطی
میشود. همچنین تغییر از سایر سهمیه ها به سهمیه مناطق (آزاد) باعث کاهش تعداد ترمهای مشروطی میگردد. در رگرسیونها ی تعداد دروس مردودی،
معدل در هر دو مدل نقش مهمی دارد و افزایش آن باعث کاهش تعداد دروس مردودی میشود. همچنین مقاطع کارشناسی و وکارشناسی ارشد نیز باعث
کاهش تعداد دروس مردودی می گردند.



صفحه ۱ از ۳    
اولین
قبلی
۱
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله علوم پزشکی رازی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC-SA 4.0| Razi Journal of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb