۶ نتیجه برای مدیریت دانش
میثم ستونه، مجتبی طبری، یوسف قلی پور کنعانی، محمدرضا باقرزاده،
جلد ۲۸، شماره ۳ - ( ۳-۱۴۰۰ )
چکیده
زمینه و هدف: پیشرفت مسیر شغلی مناسب با توجه به الگوی مدیریت دانش برای کارکنان در بسیاری از سازمانها از قبیل سازمان تأمین اجتماعی حائز اهمیت بوده، لذا این تحقیق با هدف طراحی مدل پیشرفت مسیر شغلی بر اساس الگوی مدیریت دانش در سازمان تأمین اجتماعی استان مازندران انجام گردید.
روش کار: جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش متشکل از کلیه کارکنان سازمان تأمین اجتماعی استان مازندران بود. حجم نمونه آماری از طریق جدول کرجسی مورگان تعداد ۲۶۹ نفر، به روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند. در این تحقیق از پرسش نامه مسیر پیشرفت شغلی شاین (۲۰۰۶) و مدیریت دانش همتی (۱۳۸۹) استفاده گردید. میزان پایایی این دو پرسش نامه با استفاده از آلفای کرونباخ به ترتیب ۷۵/۰ و ۷۸/۰ به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل آماری از نرمافزارهای SPSS نسخه ۲۰ و pls۳ استفاده شد و سطح آلفا ۰۵/۰ ≥p در نظر گرفته شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که مقدار t همه مسیرهای بین عاملهای تحقیق برابر و بزرگ تر از ۵۸/۲ میباشد. در نتیجه بین عاملهای اصلی و زیرعاملهایشان در مدل مفهومی- تحلیلی پژوهش رابطه معنیداری وجود دارد و نیز نتایج نشان داد که برازش مدل کلی پژوهش مناسب و قوی است.
نتیجهگیری: به طور کلی این گونه میتوان بیان کرد که بین پله اول مسیر پیشرفت شغلی با پله دوم مسیر پیشرفت شغلی، بین پله دوم مسیر پیشرفت شغلی با پله سوم مسیر پیشرفت شغلی و بین پله سوم مسیر پیشرفت شغلی با پله چهارم مسیر پیشرفت شغلی کارکنان از دیدگاه کارکنان سازمان تأمین اجتماعی استان مازندران، در مدل مفهومی - تحلیلی مسیر پیشرفت شغلی رابطه مستقیم و معنیداری وجود دارد.
مرجان میرزایی قاضی، سید حمید سجادی هزاوه، فریده اشرف گنجوئی،
جلد ۲۹، شماره ۱۰ - ( ۱۰-۱۴۰۱ )
چکیده
زمینه و هدف: مدیریت دانش برای بهبود زندگی افراد قابل استفاده است. همچنین می تواند به داشتن زندگی شادتر، سالم تر و پربارتر کمک کند. هدف از این پژوهش بررسی رابطه مدیریت دانش با آموزش و بالندگی و منابع انسانی بود.
روش کار: روش تحقیق، توصیفی-همبستگی و از نظر هدف کاربردی بود و از نظر جمعآوری دادهها بهصورت میدانی میباشد. جامعه آماری این تحقیق را کارکنان سازمان ورزش شهرداری تهران (۱۶۰۰ کارمند) تشکیل
دادند که از میان آن ها ۳۱۰ نفر به صورت تصادفی ساده و بر طبق جدول مورگان به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. جهت جمعآوری دادهها از روش میدانی و پرسش نامه استاندارد منابع انسانی و پرسش نامه مدیریت دانش (لاوسون، ۲۰۰۳) استفاده شد. برای بررسی ارتباط بین متغیرها از آزمون همبستگی پیرسون با بهرهگیری از نرمافزار SPSS نسخه ۲۶ صورت پذیرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد که بین مدیریت دانش و مدیریت منابع انسانی در سازمان ورزش شهرداری تهران رابطه مثبت معناداری وجود دارد. بین تمامی مؤلفههای مدیریت دانش (خلق دانش، تسهیم دانش، بهکارگیری دانش، ذخیرهسازی دانش) با تمامی مؤلفههای مدیریت منابع انسانی (کارمندیابی، آموزش و بالندگی، ارزیابی عملکرد، جبران خدمات، شرایط کاری) ارتباط مثبت معناداری وجود دارد. بالاترین همبستگی بین ذخیرهسازی دانش و ارزیابی عملکرد به دست آمد.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج تحقیق، به نظر میرسد مدیریت دانش می تواند به ارتقاء آموزش و بالندگی کمک کند.
منوچهر نوروزی، رضا یوسفی سعیدآبادی، مریم تقوایی یزدی،
جلد ۳۰، شماره ۶ - ( ۶-۱۴۰۲ )
چکیده
زمینه و هدف: توانمندسازی روانی و سازمانی کارکنان یکی از اهداف مهم در هر سازمان و جامعه میباشد. لذا هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر جو سازمانی بر مدیریت دانش با نقش میانجی مکانیزمهای توانمندساز روانی و سازمانی کارکنان جهت ارائه مدل در ادارات آموزش و پرورش استان مازندران بود.
روش کار: جامعه آماری تحقیق در بخش کیفی شامل خبرگان منتخب سازمان آموزش و پرورش استان مازندران بود، حجم نمونه در بخش کیفی با در نظر گرفتن قانون اشباع به تعداد ۲۰ نفر تعیین شد. در بخش کمی جامعه آماری شامل کارکنان ادارات آموزش و پرورش ۳۲ منطقه و شهرستان استان مازندران بود که حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان به تعداد ۳۲۰ نفر تعیین شد. ابزار اندازهگیری در بخش کمی شامل پرسشنامه محقق ساخته، که سؤالات آن برگرفته از دادههای حاصل از مصاحبه بود. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از روش مدلیابی معادلات ساختاری از نرمافزارهای SPSS و LISREL استفاده شد.
یافتهها: یافتهها نشان داد که جو سازمانی بر مدیریت دانش با نقش میانجی مکانیزمهای توانمندساز روانی و سازمانی کارکنان تاثیر معناداری دارد. همچنین نتایح نشان داد ۷۴ درصد مدیریت دانش به ابعاد و مولفههای جو سازمانی با نقش میانجی مکانیزمهای توانمندساز روانی و سازمانی کارکنان وابسته است. یا به عبارتی عناصر و مولفههای جو سازمانی با نقش میانجی مکانیزمهای توانمندساز روانی و سازمانی کارکنان در مدیریت دانش ۷۴ درصد موثر هستند.
نتیجهگیری: نتابج نشان داد که ادارت آموزش و پرورش استان مازندارن در راستای تحقق این مقولات گامبهگام و به تدریج با توجه به یک نقشه راه و برنامه استراتژیک درازمدت عمل نمایند و بهمنظور جامه عمل پوشاندن آن تدوین یک بر نامه عملیاتی ضرورت دارد.
زهره توزنده جانی، جلال رضایی نور، میرفیض فلاح شمس،
جلد ۳۰، شماره ۶ - ( ۶-۱۴۰۲ )
چکیده
زمینه و هدف: مدیریت دانش نقش مهمی در نوآوری و عملکرد سازمانها دارد لذا هدف اصلی این پژوهش، شناسایی عوامل موثر بر عملکرد سازمانی و نوآوری سازمانی بر اساس سرمایه فکری با نقش میانجی مدیریت دانش در شرکتهای توسعه نرمافزار بود.
روش کار: با به کارگیری رویکرد مرور سیستماتیک و فراترکیب کیفی به تحلیل نتایج و یافتههای محققین قبلی پرداخته و با انجام گامهای هفت گانه روش ساندلوسکی و باروسو، مدل مفهومی عوامل مؤثر بر عملکرد سازمان و نوآوری سازمان دسته بندی شده است.
یافتهها: بر اساس کدگذار ی سه مرحلهای این عوامل در ۶ مقوله اصلی و ۴۹ کد محوری تحلیل و دسته بندی شدند. برای سنجش پایایی و کنترل کیفیت مطالعه حاضر از روش کاپا استفاده شد. ضریب کاپای محاسبه شده برابر با ۷۶/۰ بوده که در سطح توافق معتبر قرارگرفته است. نتایج نشان دادند عوامل مؤثر بر عملکرد و نوآوری سازمان عبارتند از: عوامل فردی، عوامل سازمانی، عوامل فناوری و فناوری هوشمند، دانش، پویایی و چابکی، آموزش و یادگیری.
نتیجهگیری: با توجه به تاثیر نوآوری و مدیریت دانش بر نوآوری و عملکرد شرکتهای توسعه نرمافزار در ایران پیشنهاد میشود شرکتهای این حوزه با تقویت اقدامات مرتبط با نوآوری و مدیریت دانش، در بهبود عملکرد خود گام مهمی بردارند.
اسلام موسوی، ابراهیم خوشنام، محمدصادق افروزه، حسین دست برحق،
جلد ۳۱، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۳ )
چکیده
زمینه و هدف: در فضای رقابتی سازمان ها، دستاندرکاران مدیریت همواره در تلاش هستند با ایجاد مزیت رقابتی پایدار از طریق ارتقا عملکرد سازمانی به رونق نهاد خود بیفزایند. با توجه به رقابت جهانی، ارزیابی عملکرد برای بقای سازمان مورد نیاز است و دلیل اصلی برای ارزیابی و اندازه گیری عملکرد سازمانی، افزایش اثربخشی کلی سازمان و فرایندهای کسب وکار است و اینکه به مدیران اجازه می دهد توجه خود را بر بخش هایی که نیاز به بهبود دارند، متمرکزکنند. پژوهش حاضر به منظور تبیین رابطه کارکردهای مدیریت سایبرنتیک و اینرسی سازمانی با نقش میانجی مدیریت دانش انجام شد.
روش کار: این تحقیق به لحاظ هدف کاربردی است و به روش توصیفی- پیمایشی اجرا گردید. جامعه آماری تحقیق شامل مدیران، معاونین و کارشناسان ادارههای ورزش و جوانان استان فارس بود. بر اساس جدول مورگان با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای، تعداد ۵۹ نفر از مدیران و معاونین و ۱۶۹ نفر از کارشناسان به عنوان نمونههای تحقیق انتخاب شدند. ابزار تحقیق شامل پرسشنامههای کارکردهای سایبرنتیک قربانی زاده و اسدپور (۱۳۸۹)، اینرسی سازمانی هاگ (۲۰۱۴) و مدیریت دانش نیومن و کنراد (۱۹۹۹) بود که روایی و پایایی آنها مورد تایید قرار گرفت. تحلیل دادهها با استفاده از مدل معادلات ساختاری و تحلیل مسیر انجام شد.
یافتهها: نتایج تحقیق نشان داد که کارکردهای مدیریت سایبرنتیک و مدیریت دانش بر کاهش اینرسی سازمانی اثر مستقیم دارد. همچنین نتایج تحقیق نشان داد که کارکردهای مدیریت سایبرنتیک بر کاهش اینرسی سازمانی با نقش میانجی مدیریت دانش کارکنان اثر غیر مستقیم دارد.
نتیجهگیری: بنظر میرسد کارکردهای مدیریت سایبرنتیک با هماهنگسازی محیط درونی ادارات ورزش بتواند باعث بهبود عملکرد کارکنان شود بنابراین پیشنهاد میگردد مدیران با بازخوردهای مناسب به بهبود سطح سایبرنتیک کمک نمایند.
مرجان میرزایی قاضی، سید حمید سجادی هزاوه، فریده اشرف گنجوئی،
جلد ۳۱، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۳ )
چکیده
زمینه و هدف: فرهنگ سازمانی بر نگرش و رفتار کارکنان تأثیر میگذارد. هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین مدیریت دانش با سازگاری و انطباق پذیری بود.
روش کار: روش تحقیق، توصیفی-همبستگی و از نظر هدف کاربردی بود و از نظر جمعآوری دادهها بهصورت میدانی میباشد. جامعه آماری این تحقیق را کارکنان سازمان ورزش شهرداری تهران (۱۶۰۰ کارمند) تشکیل دادند که از میان آنها ۳۱۰ نفر به صورت تصادفی ساده و بر طبق جدول مورگان به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. جهت جمعآوری دادهها از روش میدانی و پرسشنامه استاندارد مدیریت دانش (لاوسون، ۲۰۰۳) و پرسشنامه فرهنگ سازمانی (دنیسون، ۲۰۰۰) استفاده شد. برای بررسی ارتباط بین متغیرها از آزمون همبستگی پیرسون با بهرهگیری از نرمافزار SPSS نسخه ۲۶ صورت پذیرفت.
یافتهها: نتایج نشان داد که بین مدیریت دانش و فرهنگ سازمانی در سازمان ورزش شهرداری تهران رابطه مثبت معناداری وجود دارد. بین تمامی مؤلفههای مدیریت دانش (خلق دانش، تسهیم دانش، بهکارگیری دانش، ذخیرهسازی دانش) با تمامی مؤلفههای فرهنگ سازمانی (درگیر شدن در کار، سازگاری، انطباقپذیری، رسالت) ارتباط مثبت معناداری وجود داشت. بالاترین همبستگی بین بهکارگیری دانش و رسالت و کمترین همبستگی بین تسهیم دانش و انطباقپذیری به دست آمد.
نتیجهگیری: نتایج تحقیق حاضر رویکرد جامعی را برای درک رابطه بین مدیریت دانش با فرهنگ سازمانی در سازمان ورزش شهرداری تهران پیشنهاد میکند، زیرا باورها و ارزشها و مفروضات زیربنایی را مورد حمایت قرار میدهد و تأثیر آنها بر ایجاد، اشتراک و به کارگیری دانش که میتواند بر عملکرد کلی سازمان ورزش تأثیر بگذارد را آشکار میکند.