جستجو در مقالات منتشر شده


۱۰ نتیجه برای خودمراقبتی

میترا زندی، دکتر سیدموید علویان، ربابه معماریان، دکتر انوشیروان کاظم‌نژاد،
جلد ۱۱، شماره ۴۱ - ( ۶-۱۳۸۳ )
چکیده

    سیروز کبدی به علت شیوع بالا و ایجاد عوارض ناتوان کننده و گاهی مرگبار، از مشکلات اساسی سیستم بهداشتی درمانی کشور ما محسوب می‌شود. مطالعات نشان می‌دهند که بیماری مزمن کبدی صرف نظر از نوع بیماری(سیروز، هپاتیت B، هپاتیت C و …)، به طور کلی کیفیت زندگی را کاهش می‌دهد و این اثر در بین انواع بیماری تفاوت بارزی ندارد. در این رابطه اگر بتوان با اجرای برنامه خود مراقبتی که براساس نیازهای آموزشی بیماران در محدوده‌های مختلف کیفیت زندگی طراحی شده باشد استقلال بیمار را حفظ کرد، احساس خوب بودن(رفاه) بیمار افزایش یافته و کیفیت زندگی فرد بهبود می‌یابد. این مطالعه جهت بررسی تأثیر برنامه خود مراقبتی بر کیفیت زندگی بیماران سیروتیک صورت گرفته است. در این پژوهش تعداد ۴۴ نفر از بیماران سیروتیک(۲۱ نفر گروه آزمون، ۲۳ نفر گروه شاهد) به روش نمونه‌گیری در دست‌رس(غیراحتمالی) و با توجه به مشخصات نمونه(سن ۶۵-۲۰ و…) مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده‌ها شامل پرسش‌نامه حاوی اطلاعات دموگرافیک بیمار و همراهان، پرسش‌نامه کیفیت زندگی ویژه بیماران کبدی(CLDQ=Chronic liver disease questionaire)، چک لیست بررسی نیازهای آموزشی بیماران و چک لیست‌های خود گزارش‌دهی بوده است. برای گروه آزمون و همراهان، برنامه خود مراقبتی به صورت ۴ جلسه ۴۵ دقیقه‌ای اجرا شد و بیماران به مدت ۳ ماه هر ۱۵ روز ۱ بار از طریق مشاوره تلفنی پژوهش‌گر با تک‌تک بیماران و در انتهای هر ماه نیز با مراجعه بیماران به مرکز و دریافت چک لیست‌های جدید و تحویل چک لیست‌های ماه قبل پی‌گیری شدند. کیفیت زندگی بیماران سیروتیک در ۲ مرحله قبل و ۳ ماه بعد از اجرای برنامه خود مراقبتی توسط پرسش‌نامه CLDQ سنجیده شد و در پایان میزان کیفیت زندگی در ۲ گروه مقایسه گردید. تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از نرم‌افزار SPSS صورت گرفت. آزمون آماری کای ـ دو و تی ـ تست با ۰۵/۰P> نشان داد که هر دو گروه شاهد و آزمون از نظر عوامل موثر بر کیفیت زندگی مانند سن و جنس و … یکسان هستند. آزمون آماری ویلکاکسون نشان داد که میانگین امتیاز کلی کیفیت زندگی در گروه آزمون قبل و بعد از اجرای برنامه مورد نظر اختلاف معنی‌درای دارد و نسبت به قبل بهبود یافته است(۰۰۱/۰=P). براساس همین آزمون میانگین امتیاز کلی کیفیت زندگی در گروه شاهد نیز قبل و بعد از مداخله، اختلاف معنی داری داشت و نسبت به قبل کاهش یافته بود(۰۰۱/۰=P). امتیاز کلی کیفیت زندگی قبل از اجرای برنامه خود مراقبتی و پس از آن در ۲ گروه با استفاده از آزمون من ویتنی سنجیده شد. قبل از مداخله امتیاز کلی کیفیت زندگی در ۲ گروه اختلاف معنی‌داری نداشت(۷۵/۰=P) اما پس از اجرای برنامه خود مراقبتی بین ۲ گروه اختلاف معنی‌داری مشاهده گردید(۰۰۱/۰=P). با توجه به نتایج به دست آمده، فرضیه پژوهش تحت عنوان“کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سیروزی که برنامه خود مراقبتی را به کار می‌برند نسبت به گروه شاهد بهبود می‌یابد” تأیید گردید.

دکتر داود شجاعی زاده، دکتر آذر طل، دکتر غلامرضا شریفی راد، دکتر فاطمه الحانی،
جلد ۲۰، شماره ۱۰۷ - ( ۲-۱۳۹۲ )
چکیده

  زمینه و هدف : توانمندسازی بیمار به عنوان یک برنامه موثر در راستای آموزش خود مراقبتی و تغییر رفتار در مراقبت دیابت محسوب می گردد. این مطالعه به بررسی ارزشیابی الگوی توانمندسازی بر ارتقاء رفتارهای خود مراقبتی در بیماران دیابتی نوع ۲ شهر اصفهان می پردازد.

  روش کار : این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی شاهد دار بود که ۱۴۰ بیمار در دو گروه مداخله و مقایسه پس از انجام پیش آزمون با انجام تخصیص تصادفی وارد شدند. در مرحله پیش آزمون، کلیه اطلاعات دموگرافیک و مرتبط با سلامت و بیماری از بیماران اخذ گردید. سپس افراد گروه مداخله، در پنج گروه چهارده نفری تقسیم شده و در برنامه توانمندسازی با استفاده از استراتژی حل مسئله گروهی و حمایت همسالان که بر اساس سازه های مدل طراحی شده بود، شرکت نمودند. افراد گروه مقایسه آموزش رایج مرکز را طبق روال قبل ادامه دادند و به صورت جداگانه بدون تماس با گروه مداخله به تکمیل پرسش نامه ها اقدام نمودند. اهداف توانمندسازی در این مطالعه با مفهوم خودمراقبتی مورد بررسی قرار گرفت. در پیگیری بلافاصله و سه ماه بعد ابزار خودمراقبتی دیابت بررسی گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار آماری SPSS نسخه۵/۱۱و آزمون های آماری توصیفی و استنباطی استفاده شد.

  یافته ها: دو گروه از نظر متغیرهای دموگرافیک با یکدیگر تفاوت معناداری نداشتند (۰۵/۰ < p ). مقیاس خودمراقبتی کلی در گروه مداخله معنی دار بود،اما در گروه مقایسه و بین دو گروه اختلاف معنی دار آماری وجود نداشت (۰۵/۰ < p ). در مورد خرده مقیاس های خودمراقبتی دیابت، رعایت تغذیه در گروه مداخله و بین دو گروه در پس آزمون دوم (پیگیری سه ماهه) ارتباط معنیداری داشت (۰۳/۰ = p )، فعالیت بدنی در دو گروه معنی دار بود (۰۰۱/۰ < p ) و بین دو گروه بین دو گروه این تفاوت از نظر آماری معنی دار نبود. خرده مقیاس های خودپایشی، رعایت رژیم دارویی و مراقبت از پا در گروه مداخله تفاوت

  معنی داری داشتند (۰۰۱/۰ < p )، اما در بین دو گروه این تفاوت معنی دار نبود (۰۵/۰ < p ). خرده مقیاس استعمال دخانیات در گروه مداخله تفاوت

  معنی داری داشت (۰۳/۰ = p ) و تنها در پس آزمون دوم بین دو گروه اختلاف معنی دار آماری مشاهده گردید.

  نتیجه گیری : نتایج مطالعه نشان داد که آموزش مبتنی بر الگوی توانمندسازی در گروه مداخله با استراتژی های حل مسئله گروهی و گروه همسالان دارای اثر بخشی در مقایسه با آموزش های رایج دیابت در برخی از خرده مقیاس ها می باشد.


محمدعلی بیگدلی، سید سعید هاشمی نظری، سهیلا خداکریم، هادی مافی، حمید برودتی، مریم موسوی، مریم مرادی، نسترن نصراللهی،
جلد ۲۲، شماره ۱۳۷ - ( ۸-۱۳۹۴ )
چکیده

زمینه و هدف: دیابت شایعترین بیماری متابولیک در دنیا است. مهم ترین عامل کنترل این بیماری رفتارهای خودمراقبتی است. اگر بین بیمار و افراد ارایه دهنده خدمات به بیماران تعامل وجود داشته باشد در نهایت به کنترل بهتر بیماری دیابت کمک می‎نماید. هدف از اجرای این تحقیق بررسی ارتباط پزشک و بیمار بر رفتارهای خودمراقبتی می‎باشد.

روش کار: مطالعه حاضر از نوع مقطعی تحلیلی می‎باشد. ۵۰۰ بیمار دیابتی از بین ۷۵۲ بیمار با استفاده از نمونه‎گیری تصادفی طبقه‎بندی شده انتخاب شدند. ابزار گردآوری، پرسشنامه‎های اطلاعات دموگرافیکی، خودمراقبتی، سلامت بیمار و ارتباط بین پزشک و بیمار می‎باشد. از جداول فراوانی، آزمون‎های کای اسکوئر، تی مستقل و ANOVA جهت بررسی رابطه بین مشخصات دموگرافیک و خودمراقبتی استفاده شد. رگرسیون خطی چندگانه نیز برای پیش گویی عوامل موثر بر خودمراقبتی مورد استفاده قرار گرفت.

یافتهها: ارتباط پزشک و بیمار با سن، وجود عارضه دیابت و وجود علائم افسردگی ارتباط معنیدار داشت. ارتباط بین پزشک و بیمار پس از طول مدت ابتلا به دیابت قوی‎ترین عامل پیش‎گویی کننده در رفتار خودمراقبتی بود.

نتیجهگیری: ارتباط پزشک و بیمار توانست رفتارهای خودمراقبتی را در بیماران دیابت نوع ۲ پیشگویی نماید. عاملی که در ارتباط پزشک و بیمار تاثیرگذار بوده عدم دسترسی بیماران به پزشک متخصص می‎باشد. لذا پیشنهاد می‎شود مطالعه مشابه‎ای در مناطق شهری انجام و ارتباط پزشک و بیمار و تاثیر آن بر رفتارهای خودمراقبتی مورد بررسی قرار گیرد. 


فربد عبادی فرد آذر، حسن حیدری، مهناز صلحی،
جلد ۲۳، شماره ۱۴۶ - ( ۵-۱۳۹۵ )
چکیده

زمینه واهداف: دیابت ازجمله بیماری های مزمن شایع است که عوامل مختلفی از جمله ویژگی های شخصیتی و روان شناختی درخودمراقبتی و کنترل آن نقش دارند. هدف مطالعه حاضر تعیین رابطه خودمراقبتی با منبع کنترل در بیماران مبتلا به دیابت نوع ۲ است. روش کار: این مطالعه مقطعی ازنوع توصیفی تحلیلی روی ۱۸۰ نفر از افراد مبتلا به دیابت نوع ۲ عضو انجمن دیابت شهرستان بابل انجام شد. روش نمونه گیری تصادفی ساده بود. ابزار گردآوری اطلاعات فرم C پرسشنامه استاندارد مقیاس چندوجهی کانون کنترل سلامت(MHLC)، مقیاس چکیده فعالیت های خودمراقبتی بیماران دیابتی(SDSCA) ومقیاس چند وجهی منبع کنترل سلامت((MHLC بود. داده ها در SPSS(۱۹)با استفاده از آزمون های اماری توصیفی ( تعداد، درصد، میانگین و انحراف معیار) و تحلیلی (ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون و آزمون t مستقل ) تجزیه و تحلیل شد . یافته ها: میان نمره خودمراقبتی با نمره منبع کنترل درونی سلامت همبستگی مثبت معنی دار (۰۱/۰=P و۳۸/۰=r ) و با نمره منبع کنترل شانس همبستگی منفی معنی دار مشاهده شد (۰۱/۰=P و۵۳/۰-=r). میان رفتار خودمراقبتی و منبع کنترل بیرونی سلامت رابطه معنی دار بدست نیامد. همچنین میان رفتار خودمراقبتی با تحصیلات(۰۰۱/۰=P)، میان منبع کنترل درونی با تحصیلات(۰۱/۰=P)و منبع کنترل شانس با تحصیلات (۰۰۱/۰=P) ارتباط معنی دار مشاهده شد. نتیجه گیری: در برنامه های مداخله ای برای ارتقای خودمراقبتی در این بیماران باید به ارتقاء منبع کنترل درونی و کاهش منبع کنترل شانس توجه شود.


حسین محسنی پویا، فرشته مجلسی، داوود شجاعی زاده، عباس رحیمی فروشانی، رحمان غفاری، ولی اله حبیبی،
جلد ۲۳، شماره ۱۵۰ - ( ۹-۱۳۹۵ )
چکیده

زمینه و هدف: در مطالعات قلبی- عروقی ازخودمراقبتی به عنوان میزان پایبندی به توصیه های درمانی، واکنش به علائم بیماری و اتخاذ شیوه های زندگی سالم نام برده شده است. پژوهش حاضربا هدف طراحی ابزار مناسب برای سنجش رفتارهای خودمراقبتی دربیماران جراحی قلب انجام گرفته است.

روش کار: مطالعه یک بررسی توصیفی- تحلیلی بود که روی۴۲۰ بیمار جراحی قلب بیمارستان مرکز قلب مازندران در سال ۱۳۹۴ انجام شد. پس از مطالعه متون علمی، مقالات ونظرات متخصصین، پرسش نامه اولیه ساخته شد ومورد ویرایش قرارگرفت. به منظورتعیین روایی، پایایی ومیزان برازش مدل با داده‌های به دست آمده بترتیب از از روش های روایی محتوایی، تحلیل همسانی درونی و روش آزمون بازآزمون و تحلیل عاملی تاییدی با استفاده ازنرم افزار۲۲- AMOS استفاده شد.

یافته ها: جهت سنجش کیفی روایی محتوا، پیشنهادات ارائه شده توسط صاحب نظران در پرسش نامه اعمال گردید. جهت سنجش کمی آن از کل ۱۱۲گویه اولیه، ۱۵گویه حذف شدند وبا محاسبه ۹۷ گویه باقیمانده، میانگین CVI و CVR کل پرسش نامه به ترتیب ۹۰/۰ و ۸۴/۰ تعیین گردید. ضریب آلفای کرونباخ کل پرسش نامه ۷۷/۰ و میانگین ضریب همبستگی ۸۸/۰=r بود. درتحلیل عاملی تاییدی همه شاخص ها مناسب بودند.

نتیجه گیری: پرسش نامه طراحی شده از خصوصیات روان سنجی مناسب برای اندازه گیری رفتارهای خودمراقبتی در بیماران جراحی قلب برخوردار است. پایایی و روایی پرسش نامه مطلوب و ساختار کلی سؤالات مورد تایید قرار گرفت.


شیما کیوان، نوشیروان خضری مقدم، اسدالله رجب،
جلد ۲۶، شماره ۸ - ( ۸-۱۳۹۸ )
چکیده

زمینه و هدف: دیابت یکی از شایع‌ترین بیماری‌های مزمن است که با مشکلات روان‌شناختی به ویژه استرس رابطه‏ی زیادی دارد. در این زمینه مداخلات روان‌شناختی می‌تواند مفید واقع شود. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی کاهش استرس مبتنی بر ذهن‌آگاهی (MBSR) بر فعالیت‏های خودمراقبتی و امید به زندگی در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو، با پیگیری یک ساله بود.
روش کار: در این پژوهش از طرح نیمه‌تجربی پیش‌آزمون-پس‌آزمون و یک دوره‌ی پیگیری یک ساله با گروه کنترل استفاده شد. جامعه‌ی آماری این پژوهش را بیماران مبتلا به دیابت نوع دو -عضو انجمن دیابت ایران شهر تهران- تشکیل دادند. برای نمونه‏ی پژوهش، تعداد ۶۰ نفر به روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب و در نهایت برای هر گروه ۱۵ نفر درنظر گرفته شد که به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزار مورداستفاده، پرسش نامه‏های خلاصه‏ای از فعالیت‏های خودمراقبتی برای افراد دیابتی (SDSCA) و امید به زندگی اشنایدر بود. داده‌های حاصل به روش تحلیل واریانس با اندازه‌گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته‌ها: نتایج نشان داد، درمان فوق تأثیر معناداری بر فعالیت‌های خودمراقبتی داشت و این تأثیر پس از دوره‌ی پیگیری یک ساله پایدار بود (۰۳۷/۰=p). همچنین، این درمان فقط باتوجه به زمان‌های پیش‌آزمون، پس‌آزمون و دوره‌ی پیگیری و تعامل آن با گروه توانست تأثیر معناداری را بر امید به زندگی بگذارد و این تأثیر پس از دوره‌ی پیگیری یک ساله پایدار بود (۰۰۴/۰=p).
نتیجه‌گیری: یافته‌ها نشان داد، درمان فوق می‏تواند بر افزایش فعالیت‏های خودمراقبتی و امید به زندگی در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو مؤثر باشد. لذا، ارائه‏ی این نوع مداخلات به عنوان بخشی از درمان و مراقبت جامع دیابت توصیه می‏گردد.
 
اسماعیل مهرآیین، سید احمد سیدعلی نقی، سولماز سعیدی، محمد حیدری،
جلد ۲۷، شماره ۱۱ - ( ۱۱-۱۳۹۹ )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه، شیوع سریع ویروس جدید کووید-۱۹ به یک چالش سلامت در سطح بین المللی تبدیل شده است. مقابله با شیوع ویروس بیماری زای کووید-۱۹ در مرحله اول نیازمند اقدامات پیشگیرانه و خودمراقبتی از طرف خود افراد می‌باشد. هدف پژوهش حاضر تعیین دستورالعمل‌های خودمراقبتی برای افراد مبتلا به بیماری کووید-۱۹ می‌باشد که نیاز به بستری شدن در بیمارستان ندارند.
روش کار: مطالعه حاضر از نوع مروری بود که در سال های ۱۳۹۸ و ۱۳۹۹ انجام گرفت. به منظور شناسایی جدیدترین دستورالعمل‌های خودمراقبتی برای افراد مبتلا به کرونا، تمامی انواع مقالات منتشر شده در این زمینه، گزارشات سازمان جهانی بهداشت و دستورالعمل‌های مرکز کنترل و پیشگیری بیماری مورد بررسی قرار گرفت. کلیدواژه‌های مورد استفاده عبارت بودند از: خودمراقبتی، کرونا ویروس، کووید-۱۹، و دستورالعمل. 
یافته‌ها: بر اساس یافته‌های پژوهش، دستورالعمل‌های خودمراقبتی برای افراد مبتلا به بیماری کووید-۱۹ که نیاز به بستری شدن در بیمارستان ندارند، در ۱۵ دسته اصلی شناسایی گردید. طبق دستورالعمل‌های سازمان جهانی بهداشت، بیماران و اعضای خانواده­ آنها می­بایست در مورد بهداشت شخصی، خودمراقبتی مرتبط با پیشگیری و کنترل عفونت و نحوه مراقبت از اعضای خانواده مشکوک به ابتلا به بیماری کووید-۱۹ آموزش ببینند و تا حد امکان از گسترش و شیوع به وسیله تماس با سایر اعضا خانواده پیشگیری کنند.
نتیجه‌گیری: شناسایی و اجرای دستورات و رفتارهای خودمراقبتی در منزل با توجه به نبود درمان قطعی برای بیماری کووید-۱۹ و نیز ناشناخته بودن رفتارهای این ویروس، بهترین راه حل ممکن برای کنترل و پیشگیری این ویروس مطرح شده است.
مصطفی لنگری زاده، مینو خلیلی، غلامرضا بیاضیان،
جلد ۲۸، شماره ۸ - ( ۸-۱۴۰۰ )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری شکاف کام و لب یکی از نقایص شایع مادرزادی است که ناشی از اختلال در فرایند رشد صورت در ابتدای دوران جنینی می­باشد. به دلیل طبیعت پیچیده این بیماری هدف اصلی این پژوهش ارائه برنامه کاربردی خود مراقبتی مبتنی بر تلفن همراه برای بیماران مبتلا به شکاف کام و لب بود تا گامی در جهت افزایش آگاهی والدین بیماران و کاهش مراجعات غیرضروری آنها به مراکز درمانی برداشته شود.
روش کار: پژوهش حاضر از نوع توسعه­ای-کاربردی بود. ابتدا جهت تعیین محتوای آموزشی، پرسشنامه­ای تهیه شد و به ۲۰ نفر از پزشکان متخصص گوش و حلق و بینی، جراحی فک و صورت، جراحی پلاستیک، و متخصصین گفتار درمانی شاغل در بیمارستان­های حضرت رسول (ص)، حضرت علی اصغر (ع)، و امام خمینی (ره) ارائه گردید. بر اساس نتایج، نمونه اولیه برنامه کاربردی با زبان برنامه نویسی کاتلین در محیط اندروید استودیو طراحی شد. سپس نمونه اولیه برای والدین ۳۰  نفر از بیماران مبتلا به شکاف کام و لب مراجعه کننده به بیمارستان حضرت علی اصغر (ع) ارسال شد و به مدت یک هفته مورد استفاده قرار گرفت. در نهایت جهت ارزیابی قابلیت استفاده و میزان رضایت کاربران پرسشنامه کوییز در اختیار آنها قرار گرفت.
یافته ­ها: بر اساس نتایج آماری حاصل از پرسشنامه، پزشکان تمام اقلام اطلاعاتی را ضروری دانستند. این اقلام شامل سه عنوان اصلی انواع شکاف های دهانی، مدیریت بیماری در مراحل مختلف سنی و راهنمای والدین بود. نتایج حاصل از تحلیل آماری پرسشنامه ارزیابی قابلیت استفاده نشان داد که کاربران نرم­افزار را درسطح خوب ارزیابی کردند.
نتیجه­ گیری: یکی از بهترین ابزارهای ارتقا سطح آگاهی و بهبود خود مراقبتی افراد، نرم­افزارهای مبتنی بر تلفن همراه است. همچنین برای ارتقاء سطح دانش والدین کودکان مبتلا به شکاف کام و لب در زمینه مراقبت از فرزند خود و کاهش اضطراب آنها، استفاده از نرم افزار خودمراقبتی مبتنی بر گوشی­های هوشمند می­تواند گزینه مناسبی باشد.
شاهین افشارپور، علی پولادی ریشهری، مولود کیخسروانی، کامران گنجی،
جلد ۲۹، شماره ۹ - ( ۹-۱۴۰۱ )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری دیابت نوع ۲، بر خلق و خوی بیماران اثر منفی دارد و برای افزایش امید به زندگی این بیماران، راهکارهای روان درمانی بسیاری وجود دارد، بنابراین پژوهش حاضر با هدف مقایسه­ی اثربخشی درمان شفقت به خود و گروه درمانی مثبت‌نگر بر معنای زندگی، امید به زندگی و رفتارهای خودمراقبتی در بیماران مبتلا به دیابت نوع ۲ انجام گرفت.
روش کار: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری پژوهش را کلّیه­ی بیماران مبتلا به دیابت نوع ۲ شهر بوشهر در سال ۱۳۹۹ تشکیل می‌دادند که با روش نمونه‏گیری در دسترس از بین آن‌ها ۴۵ نفر انتخاب گردیده و به‏طور تصادفی در ۲ ﮔﺮوه آزمایش (هر گروه ۱۵ نفر) و ۱ گروه کنترل (۱۵ نفر) جایگزین شدند. به یک گروه آزمایش، ۸ جلسه برنامه‌ی درمانی شفقت به خود و به گروه آزمایش دوم ۶ جلسه روان­درمانی مثبت­نگر آموزش داده شد. برای جمع­آوری داده­ها از پرسشنامه­ها­­ی معنای زندگی استگر و همکاران (۲۰۰۶)، امید به زندگی هرث (۱۹۹۲) و رفتارهای خودمراقبتی دیابت توبرت، هامپسون و گلاسکو (۲۰۰۰) استفاده شد. داده­ها از طریق آزمون آماری تحلیل کوواریانس چند­متغیری و آزمون تعقیبی بونفرونی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
 یافته ­ها: یافته‏ها نشان داد که هر دو برنامه درمانی شفقت به خود و روان­درمانی مثبت­نگر موجب افزایش معنای زندگی، امید به زندگی و رفتارهای خودمراقبتی در بیماران مبتلا به دیابت نوع ۲ می­گردد (۰۵/۰>P).
نتیجه­ گیری: با توجه به این نتایج می‌توان بیان نمود که استفاده از درمان شفقت به خود و روان درمانی مثبت‌نگر می‏تواند قابل کاربرد برای متخصصین در جهت بهبود شرایط بیماران مبتلا به دیابت نوع ۲ باشد.
حسین شریف پور،
جلد ۳۰، شماره ۷ - ( ۷-۱۴۰۲ )
چکیده

زمینه و هدف: اعتیاد به مواد مخدر و قرص­های روان گردان به طور فزاینده ای در حال تبدیل شدن به یک روند جهانی در سبک زندگی است که در کشورهای ثروتمند و فقیر به طور یکسان رواج دارد. بذا هدف از این پژوهش بررسی تأثیر خودمراقبتی بر بهبود بهزیستی روانی بزه دیدگان جرایم مواد مخدر و روان گردان بود.
روش کار: با توجه به ماهیت موضوع پژوهش حاضر مبنی بر بررسی تأثیر خودمراقبتی بر بهبود بهزیستی روانی بزه دیدگان جرایم مواد مخدر و روان گردان، تحقیق حاضر طرح نیمه آزمایشی از نوع پیش‌آزمون- پس‌آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه معتادان مراجعه کننده به شش کلینیک ترک اعتیاد شهرستان ساری بود که در سال ۱۴۰۱ ۱۴۰۰ به کلینیک‌های شهرستان ساری مراجعه داشتند. نمونه پژوهش حاضر شامل ۳۰ نفر (برای هر گروه ۱۵ نفر؛ یعنی ۱۵ نفر در گروه آزمایشی و ۱۵ نفر در گروه کنترل) بود. تجزیه‌وتحلیل داده‌ها در دو سطح توصیفی و استنباطی انجام شد. برای تحلیل داده­ها از روش آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیری (MANCOVA) و نرم‌افزار SPSS-۲۲ استفاده شد.
یافته‌ها: با توجه به مقادیر F در پس‌آزمون (۵۳/۲۹) و پیگیری بهزیستی روانی (۸۲/۱۰) و همچنین سطح معناداری آن‌ها که کمتر از ۰۵/۰ است، مشاهده می‌شود که تفاوت معناداری بین گروه آزمایش و کنترل در تمامی متغیرها و در هر دو مرحله پس‌آزمون و پیگیری وجود دارد. با توجه به نتایج به دست آمده ملاحظه می­شود که گروه مداخله در میزان اثربخشی بهزیستی روان­شناختی در مقایسه با کنترل بهبود یافته است.
نتیجه گیری: به طور کلی بر اساس نتایج پژوهش می­توان بیان نمود که درمان خودمراقبتی بر مولفه­ بهزیستی روانی در بزه دیدگان جرایم مواد مخدر و روان گردان مؤثر بوده و می­توان از این نوع مداخله در مشاوره و درمان اعتیاد استفاده نمود


صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله علوم پزشکی رازی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC-SA 4.0| Razi Journal of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb