جستجو در مقالات منتشر شده


۸ نتیجه برای ترکیب بدن

میلاد تاج منش، دکتر ناهید آریائیان، دکتر مصطفی حسینی، دکتر رضا مظاهری، دکتر رامین کردی،
جلد ۲۰، شماره ۱۱۶ - ( ۱۱-۱۳۹۲ )
چکیده

 

زمینه و هدف: درحالی‌که اثر اسیدهای چرب لینولئیک کونژوگه (CLA (Conjugated Linoleic Acid بر فشارخون و بهبود ترکیب بدنی در بسیاری از مطالعات سلولی و حیوانی دیده شده است ولی نتایج مطالعات انسانی بسیار متناقض است. هدف از اجرای این مطالعه تعیین اثر دو ماه مکمل یاری با CLA بر فشارخون و ترکیب بدنی در پسران دانشجوی سالم است.

 

روش کار: این کارآزمایی بالینی دو سوکور با تقسیم تصادفی روی ۶۶ دانشجوی مرد سالم تمرین ندیده انجام شد. قبل و پس از مکمل یاری هشت هفته‌ای با ۴ کپسول هر یک حاوی ۸/۰ گرم CLA و یا دارونما (روغن سویا)، توده بدون چربی و توده چربی بدن با روش BIA (bioelectrical impedance analysis) اندازه‌گیری شد، چربی احشایی و شکمی و دور کمر با استفاده از دستگاه ViScan اندازه‌گیری شد. فعالیت بدنی و رژیم غذایی افراد به دلیل اینکه همگی در خوابگاه زندگی می‌کردند مشابه یکدیگر بود. آنالیزهای آماری با استفاده از نرم‌افزار ۱۶SPSS انجام شد، و از آنالیزهای کوواریانس، آزمون t مستقل، آزمون t وابسته و آزمون من ویتنی استفاده شد.

 

یافته‌ها: نتایج مطالعه نشان داد توده بدون چربی، توده چربی، چربی شکمی و احشایی، دور کمر و فشارخون در مردان سالم جوان تمرین ندیده تحت تأثیر مکمل یاری با CLA قرار نگرفتند.

 

نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان داد که مکمل یاری با CLA در مردان جوان سالم تمرین ندیده اثری بر ترکیب بدنی، چربی‌های شکمی و فشارخون ندارد.

 
کاملیا اخگرژند، محمدرضا وفا، کوروش جعفریان، حمید رضوانی،
جلد ۲۳، شماره ۱۵۰ - ( ۹-۱۳۹۵ )
چکیده

زمینه و هدف:  مطالعات نشان داده اند که تعادل احیا، در سلول های سرطانی در مقایسه با سلول های نرمال مختل می شود و تغییر در سطوح آنتی اکسیدان های آنزیمی و غیر آنزیمی مشهود است. سرطان می تواند اثرات معکوسی بر تعادل تغذیه ای داشته باشد. وضعیت تغذیه ای ضعیف که از طریق ترکیب بدن نشان داده می شود، یک نگرانی مهم است. لذا اهداف این مطالعه ارزیابی برخی ویتامین ها، شاخص های آنتی اکسیدان و ترکیب بدن می باشد.

روش کار: طی دو سال از ۳۰ نفر از افراد مبتلا به ALL ۱۰ سی سی خون در اولین روز شیمی درمانی، قبل از هرگونه دریافت دارو گرفته شد سپس دریافت خوراکی، وزن وترکیب بدن آن ها نیز توسط ترازوی e-body ارزیابی شد. این ارزیابی ها در پایان دوره هشتم درمان نیز تکرار شد.

یافته ها: آنالیز داده ها حاکی از کاهش معنی دار وزن، شاخص توده بدنی، درصد توده بدون چربی بدن، و افزایش معنی دار درصد چربی بدن، ویتامین E، ظرفیت کل آنتی اکسیدانی و سوپر اکسید دیس موتاز و عدم تغییر معنادار در سطح سرمی ویتامین C  در این بیماران پس از اتمام هشت دوره شیمی درمانی می باشد.

نتیجه گیری: شیمی درمانی و روند بهبود بیماری سبب بهبود وضعیت آنتی اکسیدانی در این بیماران شد. همچنین شیمی درمانی نه تنها به دلیل عوارضش سبب کاهش وزن شده است، بلکه مهم تر از آن منجر به کاهش توده بدون چربی بدن شد، که این مسئله لزوم جدی تر پیگیری های تغذیه ای را طلب می کند. 

  


آقای سجاد مرادی، لیلا خرمی نژاد، ژیلا مقبولی، خدیجه میرزایی،
جلد ۲۴، شماره ۱۶۴ - ( ۱۱-۱۳۹۶ )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه از از ژنتیک به عنوان عامل مهم و بسیار تاثیرگذار در ابتلا به پوکی استخوان و چاقی یاد می‌شود. به همین منظور این مطالعه با هدف بررسی ارتباط واریانت ژن TGF-β۱ با نتایج تن‌سنجی و تراکم استخوان در زنان یائسه تهرانی مراجعه‌کننده به بیمارستان شریعتی تهران طراحی و اجرا گردید.
روش کار: به منظور انجام این پژوهش مقطعی، ۲۵۴ خانم یائسه در سنین ۴۶ تا ۷۸ سال مورد بررسی قرار گرفتند. ترکیب بدنی توسط دستگاه سنجش توده بدنی اندازه‌گیری گردید. ارزیابی فعالیت بدنی با استفاده از فرم کوتاه شده پرسش‌نامه فعالیت بدنی انجام شد. اندازه‌گیری تراکم معدنی استخوان نیز به روش DEXA انجام گرفت. همچنین شناسایی پلی‌مورفیسم فاکتور رشد تغییر‌دهنده بتا ۱ (۱۸۰۰۴۷۰rs:) به روش RFLPPCR انجام گرفت. یافته‌های حاصل با استفاده از نرم‌افزار SPSS نسخه ۲۰ و با روش ANOVA مورد آنالیز قرار گرفت.
یافته‌ها: نتایج این مطالعه شیوع پوکی استخوان زنان تهرانی را در ناحیه ستون مهره‌ها و لگن به ترتیب ۷/۱۷ و ۴/۲ درصد نشان داد. بررسی توزیع فراوانی ژنوتایپ‌های ژن (۱۸۰۰۴۷۰rs:) TGF-β۱ برای اولین بار در ایران نشان داد که فراوانی ژنوتایپ‌های این واریانت به ترتیب عبارتند از (TT)۳/۲۸ درصد، (TC) ۴۸ درصد و (CC) ۶/۲۳ درصد. نتایج نشان داده‌اند این واریانت از (۱۸۰۰۴۷۰rs:) TGF-β۱ بعد از تنظیم برای وزن، سن، سن یائسگی، فعالیت بدنی و کالری دریافتی فاقد ارتباط مستقیم با ویژگی‌های تن سنجی و تراکم استخوان است (۰۵/۰< p).
نتیجه‌گیری: به نظر می‌رسد که واریانت (۱۸۰۰۴۷۰rs:) TGF-β۱ در خانم‌های یائسه نقش مستقیمی بر تراکم معدنی استخوان و ترکیب بدن نداشته باشد.
 


مهناز مکنونی، ناهید بیژه، محمد مسافری ضیاءالدینی،
جلد ۲۸، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۰ )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از مطالعه حاضر، مقایسه اثر چهار هفته راه رفتن به جلو و عقب بر مؤلفه‌های ترکیب بدنی و  آمادگی جسمانی در دختران کم‌تحرک و دارای اضافه‌وزن بود.
روش کار: در این مطالعه نیمه تجربی، ۳۰ دختر جوان غیرفعال به روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب و به ‌شکل تصادفی به دو گروه ۱۵ نفرِ راه رفتن به جلو و راه رفتن به عقب  تقسیم شدند. آزمودنی‌ها به مدت چهار هفته با سرعت ۴ کیلومتر بر ساعت و شیب ۵ درصد بر روی نوار گردان به تمرین پرداختند. تمامی متغیر ها در ابتدا و انتهای مطالعه با ابزارهای معتبر و استاندارد سنجش شد. تجزیه‌وتحلیل داده‌ها با استفاده از نرم‌‌افزار آماری SPSS و آزمون‌های تی‌تست مستقل و تی تست وابسته انجام شد.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که بین دو گروه راه رفتن به جلو و راه رفتن به عقب در مقادیر وزن توده چربی (۳۱۵/۰=p)، وزن توده بدون چربی (۸۷۲/۰=p)، نمره تعادل عمومی (۵۷۱/۰=p)، نمره تعادل قدامی خلفی (۶۷۵/۰=p)، نمره تعادل جانبی (۹۸۷/۰=p) و حداکثر اکسیژن مصرفی (۰۵۳/۰=p) اختلاف معناداری وجود ندارد، اما بین دو گروه در مقادیر انعطاف‌پذیری عضله همسترینگ پای برتر (۰۰۱/۰=p)، انعطاف‌پذیری عضله همسترینگ پای  غیر برتر (۰۱۵/۰=p)، انعطاف‌پذیری عضله چهار سر ران پای برتر (۰۱۲/۰=p)، انعطاف‌پذیری عضله چهار سر ران پای غیر برتر (۰۰۱/۰=p)، قدرت عضله همسترینگ (۰۰۲/۰=p)، قدرت عضله چهار سر ران (۰۰۱/۰=p)، استقامت عضله همسترینگ (۰۰۳/۰=p) و استقامت عضله چهار سر ران (۰۰۱/۰=p) اختلاف معناداری به نفع گروه راه رفتن به عقب وجود دارد.
نتیجه‌گیری: به نظر می‌رسد انجام تمرین راه رفتن به عقب در بهبود انعطاف‌پذیری، قدرت و استقامت عضلانی مؤثرتر از راه رفتن به جلو است.
احسان حسینی، محمدرضا ذوالفقار دیدنی، بابک احمدی، کاظم خدائی،
جلد ۲۸، شماره ۲ - ( ۲-۱۴۰۰ )
چکیده

زمینه و هدف: به نظر می‌رسد تمرینات ورزشی به عنوان یک مداخله غیر دارویی پتانسیل خوبی برای درمان و کنترل بیماری‌های با التهاب عصبی به ویژه  بیماری مولتیپل اسکلروزیس دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر تمرینات فانکشنال ترکیبی بر سطوح سرمی IL-۱۷، IL-۱۰، خستگی و ترکیب بدنی در زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس بود.
روش کار: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه­تجربی با طرح پیش­آزمون-پس­آزمون است. ۲۰ زن مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس عود کننده- فروکش کننده به­طور تصادفی به دو گروه تمرین فانکشنال ترکیبی و کنترل تقسیم شدند. تنها ۱۶ نفر توانستند تمام مراحل پژوهش حاضر را کامل کنند. گروه تمرین هشت هفته و هر هفته سه جلسه در یک برنامه تمرین فانکشنال ترکیبی شرکت کردند. خون­گیری جهت تعیین سطوح سرمی IL-۱۷ و IL-۱۰  به روش الایزا در پیش و پس­آزمون انجام شد. شدت خستگی و ترکیب بدنی به ترتیب  با استفاده از مقیاس شدت خستگی (Fatigue Severity Scale-FSS) و روش آنالیز بایو الکتریکال ایمپدنس ارزیابی شد. برای آنالیز داده­ها از آزمون تحلیل واریانس ترکیبی (Mixed ANOVA) و آزمون­های T مستقل و زوجی استفاده شد.
یافته ­ها: تمرینات فانکشنال ترکیبی منجر به کاهش معنی دار IL-۱۷ و شدت خستگی نسبت به گروه کنترل و پیش­آزمون شد. همچنین، باعث افزایش معنی­دار IL-۱۰ نسبت به گروه کنترل و پیش­آزمون شد. درصد چربی بدن در گروه تمرین به طور معنی­داری در گروه تمرین نسبت به پیش آزمون افزایش داشت. اما، وزن بدون چربی تغییر معنی داری در زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس نشان نداد.
نتیجه ­گیری: به نظر می­رسد تمرینات فانکشنال ترکیبی که ماهیت کاربردی و قابلیت اجرا در منزل را دارد، با تغییرات در سایتوکین­ها اثرات ضد­التهابی مفیدی دارد. این امر می­تواند منجر به کاهش شدت خستگی و بهبود عوارض ناشی از بیماری در بیماران مولتیپل اسکلروزیس شود. همچنین، باعث بهبود ترکیب بدنی در این افراد شود.
خدیجه فریدونفرا، امیرعباس منظمی، زهره رحیمی، مهرعلی رحیمی،
جلد ۲۹، شماره ۲ - ( ۲-۱۴۰۱ )
چکیده

زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین آثار هشت هفته تمرین مقاومتی بر شاخص‌های ترکیب بدنی، نیمرخ چربی و کبد چرب در زنان دیابتی مبتلا به کبد چرب غیر الکلی اجرا شد.
روش­ کار: در این مطالعه ۳۰ زن دیابتی (سن ۸ ± ۴۸ سال، قد ۲ ± ۱۵۸سانتی متر، وزن ۸ ±۷۶ کیلوگرم) دارای کبد چرب غیر الکلی (درجه دو و سه) شرکت کردند و به صورت تصادفی به دو گروه کنترل (۱۵=n) و تمرین (۱۵=n) تقسیم شدند. گروه تمرین، تمرینات مقاومتی عضلات بالاتنه و  پایین تنه را  به صورت سه ست (۷۰-۵۰ درصد یک تکرار بیشینه، ۱۶-۱۰ تکرار) در هر جلسه و سه جلسه در هر هفته و طی هشت هفته اجرا کردند. از آزمون یک تکرار بیشینه و تکنیک الایزا به ترتیب جهت اندازه گیری قدرت حداکثر عضلات پا و سینه و شاخص‌های نیمرخ چربی و کبد چرب استفاده شد. از روش آماری آنووای دو راهه با  اندازه گیری مکرر جهت تعیین تفاوت‌ها استفاده شد.
یافته­‌ها: نتایج تحقیق نشان داد که متغیرهای HDL، ALT و AST  تفاوت معنادارای در گروه کنترل در مقایسه درون گروهی داشتند (۰۵/۰P <). همچنین در مقایسه بین گروهی نتایج نشان داد که  تفاوت معناداری در گروه‌های کنترل و تمرین در متغیرهای ترکیب بدن ،نیمرخ چربی و کبد چرب وجود دارد (۰۵/۰P <).
نتیجه‌­گیری: این نتایج پیشنهاد می­کنند که تمرین مقاومتی می‌تواند از طریق جبران اثرات تخریبی دیابت نوع دو و کبد چرب غیر الکلی در متغیرهای HDL، ALT و AST  سطوح متغیرهای نیمرخ چربی و آنزیم‌های کبدی را به شرایط نرمال نزدیک کند.
 
محمد قادری، آمنه برجسته یزدی، رامبد خواجه ای، امیر رشیدلمیر،
جلد ۳۰، شماره ۴ - ( ۴-۱۴۰۲ )
چکیده

زمینه و هدف: با شروع میانسالی برخی تغییرات فیزیولوژیکی در افراد رخ می­دهد که بر سلامت آن‌ها تاثیر می­گذارد. هدف از پژوهش حاضر، اثردوازده هفته تمرین ترکیبی و مصرف مکمل چای سبز برمقادیر آیریزین، IL-۶ و ترکیب بدن مردان میانسال دارای اضافه وزن بود.
روش کار: روش تحقیق حاضر نیمه تجربی با طرح پیش­آزمون-پس­آزمون بود. بدین منظور۴۰ نفر مرد میان­سال دارای اضافه وزن به سه­گروه مکمل (۱۲)، گروه تمرین­ترکیبی-دارونما (۱۴) و گروه تمرین­ترکیبی-مکمل (۱۴) تقسیم شدند. نمونه­ها با دامنه سنی (سال) ۸۳/۲ ± ۹۴/۴۷، وزن (کیلوگرم) ۴۹/۹ ± ۵۶/۸۵،  قد (متر) ۳۰/۵ ± ۶۱/۱۷۴ ، شاخص توده بدن ۰۸/۲ ± ۹۹/۲۷ (کیلوگرم بر متر مربع) و توده چربی ۳۰/۲ ± ۰۲/۲۶ (درصد)، بودند.  گروه تمرینات ترکیبی به مدت هشت هفته و هر هفته سه جلسه به مدت ۴۵ تا ۶۰ دقیقه تمرینات ترکیبی را انجام دادند. تمرینات هوازی با شدت ۶۰تا۷۵% حداکثرضربان قلب و تمرینات مقاومتی با شدت ۶۰تا ۷۵%  یک تکراربیشینه انجام گرفت و گروه کنترل در طول دوره تمرین هیچ­گونه فعالیت ورزشی نداشتند. ۲۴ساعت قبل از شروع تمرینات و ۴۸ بعد از آخرین جلسه تمرینی، نمونه­ی خونی گرفته شد. داده­ها بااستفاده ازآزمون تحلیل واریانس با اندازه­گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی تجزیه و تحلیل شد (۰۵/۰P).
یافته­ها: نتایج نشان دادکه تمرینات ترکیبی و مصرف مکمل چای سبز سبب افزایش معنی­دار مقادیر آیرزین شد (۰۰۱/۰=P).  همچنین نتایج نشان داد سطوح IL-۶ متعاقب تمرینات ترکیبی و مصرف مکمل چای سبز کاهش معنادار شد (۰۰۱/۰=P).
نتیجه‌گیری: به طور کلی نتایج پژوهش حاضر بیانکگر آن است که  انجام تمرینات ترکیبی با وبدون مصرف مکمل چای سبز برای سلامتی افراد میانسال ضرورت دارد و سبب بهبود وضعیت فیزیولوژیکی آن‌ها می­شود.

فاطمه کاظمی نسب، امید ظفرمند، فاطمه شرفی فرد،
جلد ۳۱، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۳ )
چکیده

زمینه و هدف: دیابت نوع دو نوعی بیماری اختلال در سوخت ‌و ساز است که با بالا بودن گلوکز خون در شرایط مقاومت به انسولین و کمبود نسبی انسولین شناسایی می‌شود. هدف فراتحلیل حاضر بررسی مقایسه اثر تمرینات تناوبی با شدت بالا (HIIT) و تداومی با شدت متوسط (MICT) بر پروفایل چربی و ترکیب بدن در دیابت نوع دو است.
روش کار: جستجوی سیستماتیک مقالات انگلیسی و فارسی منتشر شده از پایگاه‌های اطلاعاتیPubMed ،Web of Science،SID  و Magiran تا آگوست سال ۲۰۲۳ انجام شد. فراتحلیل برای مقایسه‌ی اثر HIIT و MICT بر پروفایل چربی و ترکیب بدن در دیابت نوع دو انجام شد. تفاوت میانگین و فاصله اطمینان ۹۵% با استفاده از مدل اثر تصادفی محاسبه شد. ناهمگونی با استفاده از آزمون I۲ و سوگیری انتشار با تحلیل بصری فونل پلات و آزمون Egger بررسی شدند. تجزیه و تحلیل داده­ها با استفاده از نرم افزار CMA۲ انجام شد.
یافته ­ها: در مجموع ۱۰ مطالعه شامل ۱۱ مداخله ورزشی و ۲۹۷ آزمودنی مبتلا به دیابت نوع دو فراتحلیل شدند. نتایج نشان داد که HIIT سبب تغییر معنادار LDL سرمی ]۶/۰P= ،(۴۹/۲- الی ۱۹/۴) mg/dL۸۴/۰=[WMD، HDL سرمی ]۶/۰P=‌، (۰۸/۲- الی ۱۵/۲)mmHg ۳/۰=‌[WMD، TG سرمی ]۸/۰P=‌، (۹۴/۱۴- الی ۸۳/۱۲) ۰۶/۱=‌[WMD، TC سرمی ]۴/۰P=‌، (۱/۸- الی ۳۲/۳) ۳۸/۲=‌[WMD، BMI ]۶/۰P=، ‌(۹۲/۰- الی ۵۳/۰) ۱۹/۰-=[WMD، درصد چربی بدن ]۶/۰P=‌، (۶۴/۳- الی ۴۱/۲) ۶۱/۰-=‌[WMD و توده چربی بدن ]۱/۰P=‌، (۸/۱- الی ۲۸/۰) ۷۶/۰-=‌[WMD ‌نسبت به MICT در بیماران T۲DM نشد.
نتیجه‌گیری: نتایج فراتحلیل حاضر نشان می‌دهد که HIIT فواید مشابهی با MICT بر پروفایل چربی و ترکیب بدن دارد، اگرچه HIIT یک روش تمرینی با زمان کارآمد است.
 


صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله علوم پزشکی رازی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC-SA 4.0| Razi Journal of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb