جستجو در مقالات منتشر شده


۳۰ نتیجه برای تحلیل

دکتر فروغ رفیعی، دکتر سیده فاطمه حق‌دوست اسکویی، دکتر منصوره نیکروش،
جلد ۱۱، شماره ۴۴ - ( ۱۲-۱۳۸۳ )
چکیده

    مفاهیم، اجزای اساسی ساخت نظریه هستند و توسعه دقیق ویژگی‌ها و معیارهای آن‌ها برای طراحی نظریه پایه، ضروری است. نظریه، غیرقطعی است و توسعه آن نیاز به قضاوت خلاق و تخیل نظریه‌پرداز دارد. استفاده از ابزارهای تحلیلی، خلاقیت لازم برای ساخت نظریه را امکان‌پذیر می‌کند. به این منظور مطالعه حاضر با هدف پی‌بردن به خصوصیات و ابعاد مفهوم مورد نظر در پژوهش و متراکم کردن آن، رسیدن به تعریف آزمایشی مفهوم، آگاه شدن از معانی آن در بافت‌ها و وضعیت‌های مختلف جهت کاربرد آن در ساختار نظریه پایه و در نهایت، اعتباربخشی به اجزای نظریه انجام شد. در این مقاله، مفهوم “مراقبت برای رفع تکلیف” یکی از مفاهیم پدیدار شده در پژوهش کیفی حاضر است که به منظور “طراحی نظریه مراقبت پرستاری در مراکز سوختگی تهران”، با استفاده از ترکیب رویکرد تحلیل مفهومی “چین و کرامر” و ابزارهای تحلیلی “استراوس و کوربین” تحلیل و توسعه یافته، معیارها و ویژگی‌های مختلف آن آشکار شده است، ساختار و متغیرهای مداخله‌گر آن شناسایی شده و تعریفی از مفهوم ارائه گردیده است. هم‌چنین با استفاده دقیق از معیارهای تحلیل مفهومی، اطمینان حاصل شد که معیارهای توسعه یافته قابل اعتماد و معتبر است.

        


دکتر امیررضا رکن، دکتر فاطمه عابدی،
جلد ۱۹، شماره ۹۸ - ( ۵-۱۳۹۱ )
چکیده

  زمینه و هدف: اگرچه عواملی مانند طول، محل و قطر ایمپلنت و همچنین کیفیت استخوان با میزان شکست درمان ایمپلنت­های دندانی ارتباط دارند ولی سیگار کشیدن به عنوان یک عامل مستعد کننده که منجر به میزان شکست بالاتری می­شود، مطرح می­باشد. آگاهی از ارتباط میان مصرف سیگار با میزان تحلیل استخوان و ماندگاری ایمپلنت می­تواند گام مؤثری در جهت رفع این مشکلات باشد .

  روش کار: این مطالعه هم گروهی گذشته نگر بر روی ایمپلنت‌های دندانی سیستم Straumann کاشته شده در ۳۶ بیمار انجام گرفت. پس از اخذ رضایت نامه کتبی و معاینه کلینیکی بیماران، بر اساس پرسش نامه تدوین شده اطلاعات مربوط به سن، جنس، وضعیت سیستمیک، تاریخ جراحی، دندان جایگزین شده با ایمپلنت، طول ایمپلنت، مدت زمان کاشت ایمپلنت به ماه و مصرف سیگار ثبت شد. ایمپلنت­ها در دو گروه بیماران غیر سیگاری (۶۰ نمونه) و بیماران سیگاری (۳۰ نمونه) قرار گرفتند. پس از اخذ OPG نوع اکلوژن، بهداشت دهان، وضعیت دندان مقابل ایمپلنت (Bleeding on Probing) BOP و (Packet Probing Depth) PPD در پرسش نامه وارد شد. در نهایت میزان تحلیل استخوان، با اندازه­گیری تغییرات ارتفاع استخوان اطراف ایمپلنت از هنگام جراحی تا زمان انجام مطالعه، از روی رادیوگرافی محاسبه شد.

  یافته‌ها: آزمون­های آماری اختلاف معنی‌داری بین درجات مختلف BOP و PPD با مصرف سیگار نشان داد. میزان متوسط تحلیل استخوان در افراد غیرسیگاری و سیگاری به ترتیب ۵۱/۰ ± ۳۲/۰ و ۵۲/۰ ± ۶۹/۰ میلی­متر محاسبه شد . در این مطالعه، رابطه معنی داری بین میزان تحلیل استخوان و مصرف سیگار به دست آمد (۰۲۱/۰ p = ).

  نتیجه‌گیری: با توجه به تأثیر منفی سیگار بر میزان تحلیل استخوان اطراف ایمپلنت و ماندگاری آن، باید تأکید بیشتری بر ترک سیگار در این بیماران نمود.


دکتر ناهید حاتم، کیمیا پورمحمدی، پیوند باستانی، مهدی جوانبخت،
جلد ۲۰، شماره ۱۰۸ - ( ۳-۱۳۹۲ )
چکیده

  زمینه و هدف : از آنجا که بیمارستان‌ به عنوان بزرگ ‌ ترین و پرهزینه‌ترین واحد عملیاتی نظام سلامت به شمار می‌رود، توجه به کارایی و بازدهی درون‌دادها در آن از اهمیت بسزایی برخوردار است. علاوه بر این با توجه به اینکه یکی از پر هزینه‌ترین نهاده‌های بیمارستانی تخت می‌باشد به نحوی که هر تخت بیمارستانی عادی سالیانه به طور متوسط ۳۰ میلیون تومان هزینه برای بیمارستان دارد و این در حالی است که درآمد حاصل از هر تخت به صورت میانگین ۲۰ میلیون تومان بیشتر نیست و مبلغ مابه تفاوت آن بر بدهی‌های بیمارستان اضافه می‌کند، تخمین کارایی این نهاده به منظور کنترل هزینه‌های بیمارستانی ضروری به نظر می‌رسد.

  روش کار : مطالعه حاضر به صورت مقطعی در فاصله سال های ۱۳۸۵ تا ۱۳۸۷ به صورت میدانی و کتابخانه‌ای بر روی ۶۴ بیمارستان عمومی سازمان تامین اجتماعی کشور انجام گرفته است . به منظور سنجش کارایی از نرم افزار Win Deep استفاده شده و جهت مقایسه بیمارستان‌ها بر حسب تعداد تخت از نرم افزار ۱۵ SPSS و تست های پارامتریک مربوطه در سطح معنی داری ۰۵/۰ استفاده شده است.

  یافته‌ها : یافته‌ها نشان می‌دهد که میانگین کارایی فنی بیمارستان‌های بالای ۱۰۰ تخت، ۹۷۶/۰ بوده ولی این میانگین در بیمارستان‌های زیر ۱۰۰ تخت برابر با ۹۶۲/۰ بوده است . این در حالی است که آنالیز حاصل از مقایسه میانگین‌ها حکایت از کارایی بیشتر بیمارستان‌های بالای ۱۰۰ تختخواب نسبت به بیمارستان‌های کمتر از ۱۰۰ تخت دارد (۰۴/۰= p ).

  نتیجه گیری : به نظر می‌رسد عامل تخت فعال می‌تواند به عنوان یکی از عوامل تاثیر گذار در شاخص کارایی بیمارستان‌ها موثر باشد. هر چند در این راستا توجه همه جانبه به سایر نهاده‌ها مانند تعداد پزشک، تعداد پرستار، تخت روز اشغالی و عامل مدیریت و مسایل مرتبط با آن جهت دستیابی به حد مطلوب کارایی بیمارستان‌ها، ضروری خواهد بود.


دکتر ناهید حاتم، کیمیا پور محمدی، پیوند باستانی، مهدی جوانبخت،
جلد ۲۰، شماره ۱۱۰ - ( ۵-۱۳۹۲ )
چکیده

 

زمینه و هدف: بخش سلامت به عنوان یکی از مهم‌ترین بخش‌های خدماتی و جزئی از شاخص‌های توسعه و رفاه اجتماعی تلقی می‌گردد. در میان واحدهای تشکیل دهنده این بخش نیز بیمارستان‌ها به عنوان بزرگ‌ترین و پرهزینه‌‌ترین واحدهای عملیاتی به شمار می‌آیند که جهت استفاده بهینه از امکانات و منابع، ناگزیر از به کارگیری تحلیل‌های اقتصادی و عملکردی می‌باشند. در این مطالعه به سنجش کارایی بیمارستان‌های عمومی تحت پوشش وزارت رفاه و تامین اجتماعی پرداخته شده است.

 

روش کار: مطالعه حاضر به صورت مقطعی در فاصله سال‌های ۱۳۸۵ تا ۱۳۸۷ به صورت میدانی و کتابخانه‌ای انجام شده و به منظور سنجش کارایی با استفاده از روش تحلیل مرزی تصادفی، نرم افزار Frontier ویرایش ۴,۱ مود استفاده قرار گرفته است.

 

یافته ها: یافته‌ها نشان می‌دهد که میانگین نمره کارایی بیمارستان‌های تحت مطالعه برابر با ۸۳۴/۰ با نوسان نمره، بین ۹۴۷/۰ – ۵۵/۰ بوده است. ضمناً در طی هیچ یک از سال‌های مورد مطالعه، بیمارستان‌های مورد بررسی نتوانسته‌اند به کارایی فنی کامل، (TE = ۱) دست یابند.

 

نتیجهگیری: به نظر می‌رسد استفاده همزمان از تکنیک‌های پارامتریک و ناپارامتریک، بهتر می‌تواند به ترسیم وضعیت موجود و نشان دادن مرز کارای خدمات بیمارستانی در نظام سلامت کشور کمک کند. مضافاً اینکه استفاده از مدیران کارآزموده و تخمین دقیق تعداد کارکنان مورد نیاز هر بخش در کنار توجه به نتایج حاصل از تحلیل‌های اقتصادی و سنجش عملکرد، می‌تواند به نحو مطلوبی به استفاده هر چه بیشتر از نهاده‌ها و ارتقای بهرهوری نظام بیمارستانی کشور کمک کند.

 


عباس بخشی‌پور رودسری، وهاب محمدپور، مجتبی غلامزاده خادر، فرناز فرشباف مانی‌صفت،
جلد ۲۰، شماره ۱۱۳ - ( ۸-۱۳۹۲ )
چکیده

 

زمینه و هدف: ترس هیجان مهمی است که می‌تواند برای ارتقا امنیت و بقا سازگارانه باشد، یا با اثر بر روی کیفیت زندگی به صورت منفی ناسازگارانه باشد. هدف از مطالعه حاضر استخراج ویژگی‌های روان سنجی و ساختار عاملی نسخه تجدید‌ نظر شده فهرست زمینه‌یابی ترس کودکان در نمونه‌ای از کودکان و نوجوانان ایرانی بود.

 

روش کار: نمونه نهایی مطالعه حاضر نمرات نسخه تجدید نظر شده فهرست زمینه‌یابی ترس کودکان ۶۶۱ دانش‌آموز (۳۲۱ پسر و ۳۴۰ دختر) مقاطع ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان ایرانی را شامل می‌شود. سن دانش‌آموزان ۸ تا ۱۸ سال (میانگین: ۷/۱۲ و انحراف استاندارد: ۹۵/۲) بود. آزمودنی‌ها با استفاده از روش نمونه‌گیری خوشه‌ای از مدارس شهر تبریز انتخاب شدند و نسخه تجدید ‌نظر شده فهرست زمینه‌یابی ترس کودکان را پر کردند. به منظور بررسی ساختار عاملی از شیوه اکتشافی و روش تحلیل مؤلفه‌های اصلی با چرخش واریماکس استفاده شد.

 

یافته‌ها: راه حل ۷ عاملی برای ۹/۳۷% از واریانس کلی محاسبه شد و آیتم‌ها بهتر از راه حل‌های دیگر بیانگر عوامل بودند. بنابراین، راه‌حل ۷ عاملی که مناسب‌تر از راه حل‌های ۵ و ۶ عاملی بود انتخاب گردید. ضریب پایایی از راه همسانی درونی (ضریب آلفای کرونباخ)، ۹۳/۰ به دست آمد.

 

نتیجهگیری: نتایج به دست آمده نشان داد که نسخه تجدید نظر شده فهرست زمینه‌یابی ترس کودکان ابزار پایایی است. با افزایش سن شدت ترس‌ها کاهش یافته است. شدت ترس با افزایش سن در پسرها کاهش و در دخترها افزایش یافته است.

 
دکتر حیدر ندریان، دکتر آذر طل، هایده هورسان، آرزو فلاحی،
جلد ۲۰، شماره ۱۱۵ - ( ۱۰-۱۳۹۲ )
چکیده

 

زمینه و هدف: بیماری اولسر پپتیک Peptic Ulcer Disease -PUD)) تأثیر قابل ملاحظه ای بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا دارد. هدف از این مطالعه به کارگیری تحلیل مسیر مبتنی بر مدل رگرسیون جهت تعیین الگوی پیش بینی کننده های کیفیت زندگی بیماران مبتلا به PUD با استفاده از سازه های مدل پرسید (PRECEDE) بود.

 

روش کار: این مطالعه تحلیلی مقطعی بر روی ۱۲۰ بیمار مراجعه کننده به درمانگاه بیمارستان بعثت شهر سنندج که در سال ۱۳۸۹ طی نمونه گیری آسان به دست آمدند، انجام شد. ابزار این مطالعه پرسش نامه هایی مشتمل بر سازه های مدل پرسید (PRECEDE model) (کیفیت زندگی، وضعیت سلامت، رفتارهای خودمدیریتی، عوامل مستعد کننده شامل آگاهی و نگرش، تقویت کننده و قادرکننده) بود. جهت اندازه گیری سازه های کیفیت زندگی و وضعیت سلامت از پرسش نامه استاندارد استفاده شد و سازه های دیگر پرسش نامه به دلیل عدم وجود ابزار استاندارد، توسط محققان طراحی شد. پرسش نامه ها توسط یک کارشناس ارشد آموزش بهداشت طی مصاحبه با بیماران تکمیل گردید و داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS مورد آنالیز مسیر مبتنی بر رگرسیون قرار گرفت. سطح معنی داری در این مطالعه ۰۵/۰ در نظر گرفته شد.

 

یافته‌ها: یافته‌های مطالعه نشان داد که سلامت به طور مستقیم بر کیفیت زندگی مؤثر بود. رفتارهای خودمدیریتی نیز از طریق عوامل تقویت کننده بر وضعیت سلامت و کیفیت زندگی موثر بود. عوامل مستعدکننده، تقویت کننده و قادر کننده نیز از طریق تأثیر بر وضعیت سلامت به طور غیر مستقیم بر کیفیت زندگی مؤثر بودند. عوامل تقویت کننده دومین عامل پیش بینی کننده کیفیت زندگی و پس از آن عوامل مستعد کننده قرار داشت.

 

نتیجهگیری: مدل پرسید می تواند به عنوان چارچوبی جهت طراحی مداخلات آموزشی به منظور ارتقاء کیفیت زندگی در بیماران PUD به کار گرفته شود. عوامل تقویت کننده، به عنوان مهمترین عامل مرحله تشخیص آموزشی و اکولوژیک پیش بینی کننده کیفیت زندگی بیماران مشخص گردید.

 
فرزانه برفه ای، محسن عباسی، رضا خدابخشی، محمودرضا گوهری،
جلد ۲۱، شماره ۱۲۳ - ( ۶-۱۳۹۳ )
چکیده

  زمینه و هدف : آدنوکارسینوم شایع ‌ ترین نوع سرطان معده است که طول عمر افراد مبتلا به آن کوتاه ‌ تر از سایر انواع سرطان معده می ‌ باشد. در این مطالعه بقای بیماران مبتلا به سرطان معده آدنوکارسینوم مورد تحلیل قرار گرفته است .

  روش کار : در این مطالعه، ۹۹ بیمار مبتلا به سرطان معده آدنوکارسینوم که در سال ‌ های ۸۵ و ۸۶ برای درمان به بیمارستان شهید دکتر فیاض ‌ بخش مراجعه کردند مورد بررسی قرار گرفت. اثر متغیرهای جنسیت، سن، درجه تمایز سلولی تومور، محل درگیری، نوع درمان کمکی، اندازه ‌ ی تومور و شاخص توده ‌ ی بدنی مورد ارزیابی قرار گرفت. زمان بقای افراد به روش کاپلان- مایر برآورد گردید و مدل مخاطرات متناسب کاکس برای تعیین عوامل موثر بر بقا استفاده شد. تحلیل داده ‌ ها با نرم ‌ افزار R انجام شد .

  یافته‌ها : ۶۹ نفر از بیماران مرد و ۳۰ نفر زن بودند. میانگین سن بیماران مرد ۸/۶۱ (با انحراف معیار ۲۲/۱۳) سال و زنان ۴۰/۶۴ (با انحراف معیار ۷۷/۱۰) سال بود. میانه ‌ ی بقای بیماران ۵/۱۴ ماه برآورد گردید. بقای یک ‌ ساله، دو ساله و سه ساله برای این بیماران به ‌ ترتیب ۵۹%، ۸/۳۰%، ۹/۱۷% به‌ ‌ دست آمد. در مدل چند متغیره ‌ ی مخاطرات متناسب کاکس عوامل درجه تمایز سلولی تومور، دریافت رادیوتراپی، زمان شیمی ‌ درمانی و شاخص توده ‌ ی بدنی بر بقای بیماران معنی ‌ دار شدند (۰۵/۰ > p ).

نتیجه ‌ گیری : بیمارانی که در مراحل اولیه بیماری آن‌ها تشخیص داده شد و از درمان ‌ های کمکی استفاده کردند، بقای بالاتری نسبت به سایر بیماران داشتند. بنابراین آموزش همگانی جهت کنترل و پیشگیریو همچنین مراجعه منظم و پیگیری درمان مناسب، بهترین راه برای رسیدن به بهبودی و بالا بردن بقای بیماران است
مرجان قانع بصیری، گیتی ستوده، محمود جلالی، محمدرضا اشراقیان، ندا نورشاهی، معصومه رفیعی، روناک نیک بزم، زینب کریمی، فریبا کوهدانی،
جلد ۲۱، شماره ۱۲۵ - ( ۸-۱۳۹۳ )
چکیده

 

زمینه و هدف: مطالعات اندکی رابطه الگوهای غذایی با چاقی عمومی و شکمی را در افراد مبتلا به دیابت نوع ۲ بررسی کرده است. هدف این مطالعه، تعیین این رابطه در افراد مبتلا به دیابت نوع ۲ ساکن شهر تهران بود.

 

روش کار: در این مطالعه‏ مقطعی، ۷۲۸ بیمار مبتلا به دیابت نوع ۲ از مناطق مختلف شهر تهران شرکت کردند. دریافت غذایی معمول افراد در طول یک سال گذشته با استفاده از پرسش­نامه­ی ­نیمه­کمی بسامد خوراک معتبر، گردآوری شد. چاقی عمومی به صورت ≥۳۰ kg/m۲ شاخص توده بدنی

 

(BMI-(Body Mass Index و چاقی شکمی به صورت دور کمر ۸۸ ≤ سانتی متر در زنان و ۱۰۲ ≤ سانتی متر در مردان تعریف شد. الگوهای غذایی غالب با روش تحلیل عاملی تعیین شد. رابطه بین الگوهای غذایی و انواع مختلف چاقی توسط آزمون رگرسیون لجستیک سنجیده شد.

 

یافته ها: دو الگوی غذایی غالب شناسایی شد: الگوی غذایی سالم و الگوی غذایی ناسالم. پس از تعدیل اثر عوامل مخدوش کننده، قرار داشتن در بالاترین پنجک امتیاز الگوی غذایی ناسالم نسبت به پایین­ترین پنجک، خطر ابتلا به چاقی عمومی را ۲/۳ برابر (۸/۵-۷/۱CI= و ۲/۳OR=) و ابتلا به چاقی شکمی را ۸/۱ برابر (۳-۰۵/۱CI= و ۸/۱OR=) افزایش داد در حالی که قرار داشتن در بالاترین پنجک امتیاز الگوی غذایی سالم نسبت به پایین­ترین پنجک، شانس ابتلا به چاقی عمومی را ۵۶ درصد کاهش داد (۷۶/۰-۲۵/۰CI= و ۴۴/۰OR=).

 نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که الگوی غذایی سالم ارتباط معکوسی با چاقی عمومی و الگوی غذایی ناسالم ارتباط مستقیمی با چاقی عمومی و شکمی در افراد مبتلا به دیابت نوع ۲ دارد


ندا نورشاهی، زینب کریمی، مرجان قانع بصیری، روناک نیک بزم، معصومه رفیعی، محمود جلالی، محمدرضا اشراقیان، گیتی ستوده، فریبا کوهدانی،
جلد ۲۱، شماره ۱۲۸ - ( ۱۱-۱۳۹۳ )
چکیده

 

: اثرات یک غذا یا ماده مغذی بر بیماری‌ها به تنهایی ممکن است کم و ناچیز باشد، اما اثرات تجمعی آنها قابل تشخیص است. یک الگوی غذایی سالم می تواند خطر دیس لیپیدمی و مشکلات متعاقب را کاهش دهد. هدف این مطالعه، تعیین این رابطه در افراد مبتلا به دیابت نوع ۲ بود.

 

روش کار: در این مطالعه مقطعی ۷۴۰ بیمار مبتلا به دیابت )۶۵-۳۵ سال( از مناطق مختلف شهر تهران شرکت کردند. داده های فردی، فعالیت بدنی، تن سنجی و نمونه خون بیماران جمع آوری گردید. دریافت غذایی یک سال گذشته با استفاده از پرسشنامه نیمه کمی بسامد خوراک اعتبارسنجی شده گردآوری شد. الگوهای غذایی غالب با روش تحلیل عاملی تعیین و نسبت شانس ابتلا به اختلالات لیپیدی در رابطه با الگوهای غذایی توسط آزمون رگرسیون لجستیک سنجیده شد.

 

یافته ها: دوالگوی غذایی غالب شامل الگوی غذایی سالم (دریافت بالای سبزیجات، گوجه فرنگی، میوه، ماهی، زیتون، حبوبات) و الگوی غذایی ناسالم (مصرف بالای کربوهیدرات های ساده و تصفیه شده، آب میوه های صنعتی، لبنیات پرچرب، کره، گوشت فرآوری شده، تخم مرغ و میان وعده ها) مشخص شد. الگوی غذایی سالم شانس هایپرتری گلیسریدمی را به میزان ۴۹% کاهش داد. همچنین شانس HDL-c افزایش یافته در بالاترین چارک الگوی غذایی سالم ۴/۲ برابر بیشتراز پایین ترین چارک بود. شانس هایپرکلسترولمی در بالاترین امتیاز الگوی غذایی ناسالم ۵/۳ برابربیشتر از پایین ترین امتیاز بود.

 

نتیجه گیری: افراد دیابتی به منظور تعدیل اختلالات لیپیدی و درنتیجه آن اختلالات قلبی-عروقی نیاز به الگوی غذایی جامع قابل اجرا دارند که بتواند در قالب یک راهنمای غذایی توصیه گردد.

 
دکتر مسعود رودباری، آقای محسن عباسی اصل، خانم فرزانه برفه ئی، دکتر محمود رضا گوهری، دکتر رضا خدابخشی،
جلد ۲۲، شماره ۱۳۰ - ( ۱-۱۳۹۴ )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان کولورکتال به عنوان سومین سرطان شایع در دنیا و چهارمین عامل مرگ از سرطان‌ها به‌شمار می‌رود. عوامل متفاوتی چون عوامل محیطی و ژنتیکی و سبک زندگی بر آن اثر می‌گذارد. هدف این مطالعه تعیین بقای بیماران ایرانی مبتلا به سرطان کولورکتال و تعیین عوامل پیش‌آگهی‌دهنده آن است.
روش‌ کار: در این مطالعه بقا، اطلاعات بیماران سرطان کولورکتال تحت درمان در بیمارستان شهید دکتر فیاض بخش تهران که طی سال‌های ۱۳۸۵ تا ۱۳۸۷برای درمان به این بیمارستان مراجعه کرده بودند، از طریق پرونده‌های این بیماران استخراج شد. وضعیت نهایی افراد در سال۱۳۹۰ ارزیابی و ثبت گردید. برای برآورد بقای بیماران روش کاپلان- مایر به دست آمد. اثر عوامل پیش‌آگهی دهنده توسط مدل رگرسیون کاکس به دست آمد. مقادیر احتمال کمتر از ۰۵/۰ از نظر آماری معنادار در نظر گرفته شد.
یافته‌ها: میانه‌ی بقا برای بیماران مبتلا به سرطان کولورکتال (۳۵/۰ ± ۸/۳۸) ماه به دست آمد. میزان بقای یک ساله و پنج ساله به ترتیب ۲/۷۹% و ۶/۳۹% به دست آمد. اثر متغیرهای متاستاز به سایر ارگان‌ها در زمان تشخیص، سن، عمل جراحی و درجه تمایز سلولی با استفاده از مدل چند متغیره بر روی بقای بیماران معنی‌دار بود (۰۵/۰>p). بالا بودن سن بیمار، نداشتن جراحی و افزایش درجه بدخیمی تومور با استفاده از رگرسیون کاکس به عنوان عوامل کاهش‌دهنده بقا معرفی شدند.  
نتیجه گیری: میزان بقای پنج ساله بیماران ایرانی در مقایسه با کشورهای غربی کمتر به دست آمد. با توجه به نسبت بالای افراد جوان مبتلا به سرطان کولورکتال در ایران با تشخیص زودتر و برنامه بیماریابی موثرتر می‌توان بر طول عمر بیماران افزود.
رضا علی اکبر خویی، عنایت الله بخشی، آزیتا آذرکیوان، اکبر بیگلریان،
جلد ۲۲، شماره ۱۳۱ - ( ۲-۱۳۹۴ )
چکیده

 

زمینه و هدف: شناسایی عوامل موثر در بقای کوتاه مدت و بلند مدت بیماران، یکی از دغدغه‌های مهم جامعه پزشکی می‌باشد. با تعیین عوامل خطر و نیز عوامل سلامت در یک بیماری می‌توان اطلاعات با ارزشی کسب نمود. در برخی از موارد، مانند وقتی که مشاهدات سانسور شده زیاد باشند، به‌کارگیری مدل‌های استاندارد بقاء برای تجزیه و تحلیل ممکن است باعث عدم دستیابی به برخی از اطلاعات شود. هدف این مطالعه به کارگیری مدل‌های شفایافته در تعیین عوامل خطر و نیز عوامل موثر بر سلامت بیماران مبتلا به تالاسمی ماژور می‌باشد.

 

روش کار: در این مطالعه گذشته نگر از اطلاعات ۲۹۶ بیمار مبتلا به تالاسمی ماژور که در طی سال‌های ۱۳۷۳ تا بهار سال۱۳۹۲ به کلینیک ظفر در شهر تهران مراجعه کرده بودند؛ استفاده شد. مقایسه مقادیر ملاک اطلاع آکاییکه (Akaike) بین مدل‌ها برای تعیین بهترین مدل، مبنا قرار گرفت. تجزیه و تحلیل این داده‌ها با استفاده از نرم افزارهای  Stata نسخه ۱۲ و R نسخه ۲-۰-۳ انجام شد.

 

یافته‌ها: میانگین سن بیماران ۱/۲۹ سال با انحراف معیار ۴۷/۰ سال بود. ۱۵۳ نفر از بیماران (۷/۵۱%) زن بودند. کمترین مقدار ملاک آکاییکه برای مدل شفایافته ناآمیخته لوگ - نرمال با تابع ربط لجیت به دست آمد.

 

نتیجه­گیری: با توجه به نتایج، مدل شفایافته ناآمیخته لوگ- نرمال به عنوان بهترین مدل برای تعیین عوامل خطر بیماری تالاسمی ماژور انتخاب می‌شود.

 
اعظم صفار، مهدی رهگذر، فرهاد شاهی، اکبر بیگلریان،
جلد ۲۲، شماره ۱۳۴ - ( ۵-۱۳۹۴ )
چکیده

زمینه و هدف:سرطان خون مربوط به بافت­های خون­ساز بدن است و سرطان خون حاد میلوئید (Acute Myeloid Leukemia-AML) یک نوع شایع و کشنده آن است. میزان بقای پس از تشخیص و عوامل مؤثر بر آن یکی از شاخص­های مهم ارزیابی روش­های درمانی است که مورد نظر پژوهش حاضر است.

روش­ کار: داده­‌های این مطالعه گذشته‌نگر مربوط به بیماران AML بستری در بخش خون در بیمارستان ولیعصر۲ (مجتمع بیمارستانی امام خمینی) از فروردین ۱۳۸۶ تا آخر شهریور۱۳۹۲ که در مجموع شامل ۸۵ بیمار وارد مطالعه شدند و زمان مرگ به‌عنوان واقعه شکست برای آن‌ها در نظر گرفته شد. برای بررسی عوامل مؤثر بر بقای بیماران از روش کاپلان-میر و مدل مخاطره متناسب کاکس استفاده شد. کلیه محاسبات با نرم­افزار SPSS۲۱,SAS۹,۲ انجام شده و سطح معناداری ۰۵/۰ در نظر گرفته شد.

یافته‌ها: از ۸۵ بیمار بررسی شده، تعداد ۴۶ نفر (۱/۵۴%) مرد بودند. میانگین سن در زمان تشخیص ۳/۴۱ سال و میانه زمان بقا ۲۷/۱۷ محاسبه شد و حادثه مرگ برای ۵۳ نفر رخ داد. متغیرهای سن ­در زمان تشخیص، وضعیت تأهل، مصرف ­دخانیات، پیوند مغز استخوان، داشتن سابقه بیماری خاص، محل سکونت، مقاومت ­به­ درمان و متغیر فاکتورهای آزمایشگاهی همچون تعداد گلبول‌های سفید و گلبول‌های قرمز، متوسط هموگلوبین گلبولی، نمک، پتاسیم و کلسیم بر بقای این بیماران معنادار بودند.

 

نتیجه‌‌گیری: با توجه به اهمیت سرطان خون و به‌ویژه نوع حاد میلوئیک آن در مرگ ­و میر بیماران، تأکید بر متغیرهای سن در زمان تشخیص، وضعیت تأهل، مصرف ­دخانیات، پیوند­ مغز استخوان، داشتن ­سابقه ­بیماری­ خاص، محل­ سکونت و مقاومت ­به ­درمان و برخی فاکتورهای آزمایشگاهی، اهمیت زیادی در پیش‌آگهی مرگ بیماران خواهد داشت.

 


شهناز ریماز، یوسف مرادی، جمیله ابوالقاسمی،
جلد ۲۲، شماره ۱۳۴ - ( ۵-۱۳۹۴ )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از این مطالعه تعیین مؤلفه‌های سرمایه اجتماعی در زنان سرپرست خانوار با استفاده از تحلیل مسیری می‌باشد.

روش کار: این مطالعه یک مطالعه توصیفی- تحلیلی می‌‌باشد که بر روی زنان سرپرست خانوار انجام گرفته است. در این مطالعه اطلاعات کلیه زنان سرپرست خانوار مراجعه کننده به دو منطقه شهرداری تهران مورد استفاده قرار گرفت. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه سرمایه اجتماعی مربوط به بانک جهانی ((SC-IQ که روایی و پایایی آن مورد تایید قرار گرفته است، استفاده شد. این پرسشنامه حاوی ۶ مولفه در قالب ۳۹ سوال می‌باشد. تجزیه و تحلیل داده‌ها از نرم افزار SPSS (version ۲۲) و نرم افزار AMOS (version ۲۲) جهت انجام تحلیل مسیر استفاده شد.

یافته‌ها: میانگین سنی شرکت کنندگان (۵/۹±) ۶/۴۰ سال بود. اکثریت زنان سرپرست خانوار (۳/۶۰ درصد) غیرشاغل بودند. نتایج نشان داد که در میان مولفه‌های سرمایه اجتماعی؛ مولفه مشارکت در کارهای گروهی ارتباط معنی داری با تحصیلات زنان سرپرست خانوار دارد. همچنین درآمد با تمام مولفه‌های سرمایه اجتماعی بجز توانمند سازی سیاسی، ارتباط معنی‌داری داشت و مولفه توانمند سازی سیاسی، ارتباط معنی‌داری را با هیچ یک از متغیرهای دموگرافیک نشان نداد (۰۵/۰p>).

نتیجه‌گیری: متغیر های درآمد و تحصیلات از جمله عناصر تاثیر گذار بر سرمایه اجتماعی زنان سرپرست خانوار شهر تهران بودند. از این رو، با مهیا نمودن زمینه‌های ارتقاء این شاخص‌ها به خصوص در زنان سرپرست خانوار به عنوان گروه آسیب پذیر جامعه؛ باعث بالارفتن سلامت جسمی، روانی و اجتماعی در این زنان و در نهایت کم شدن بار منفی حاصل از این گروه‌ها در جامعه باشیم. 


شهناز ریماز، یوسف مرادی، جمیله ابوالقاسمی،
جلد ۲۲، شماره ۱۳۵ - ( ۶-۱۳۹۴ )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از این مطالعه تعیین مؤلفه‌های سرمایه اجتماعی در زنان سرپرست خانوار با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی می‌باشد.

روش کار: این مطالعه به صورت توصیفی- تحلیلی بر روی کلیه زنان سرپرست خانوار مراجعه کننده به دو منطقه شهرداری تهران انجام شد. برای جمع‌آوری اطلاعات از پرسش‌نامه سرمایه اجتماعی بانک جهانی (SC-IQ) که روایی و پایایی آن مورد تایید قرار گرفته است، استفاده گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS و  AMOS (نسخه ۲۲) جهت انجام تحلیل عاملی تاییدی استفاده شد و آزمون‌ها با در نظر گرفتن خطا ۵ درصدی انجام گرفت.

یافته‌ها: از بین ۳۰۰ زن سرپرست خانوار مورد بررسی، ۱۸۱ (۳ /۶۰%) نفر بی‌کار و میانگین سن آن‌ها (۹/۵±) ۴۰/۶ سال بود. در میان مولفه‌های سرمایه اجتماعی، مولفه مشارکت در کارهای گروهی، ارتباط معنی‌داری با تحصیلات زنان سرپرست خانوار نشان داد. درآمد، با تمام مولفه های سرمایه اجتماعی بجز توانمند‌سازی سیاسی، ارتباط معنی‌داری داشت و مولفه توانمند سازی سیاسی، ارتباط معنی‌داری را با هیچ یک از متغیرهای دموگرافیک نشان نداد (۰/۰۵p>).

نتیجه‌گیری: متغیرهای درآمد و تحصیلات از جمله عناصر تأثیرگذار بر سرمایه اجتماعی زنان سرپرست خانوار شهر تهران بودند. از این رو، با مهیا نمودن زمینه‌های ارتقاء این شاخص‌ها به‌خصوص در زنان سرپرست خانوار به‌عنوان گروه آسیب‌پذیر جامعه، باعث بالا رفتن سلامت جسمی، روانی و اجتماعی در این زنان و در نهایت کم شدن بار منفی حاصل از این گروه‌ها در جامعه باشیم.


مریم السادات دهقانی، محمودرضا گوهری، سهیلا خداکریم،
جلد ۲۲، شماره ۱۳۸ - ( ۹-۱۳۹۴ )
چکیده

زمینه و هدف: یافتن ژن‌های مرتبط با بقا بر مبنای داده‌های بیان ژن، یک کاربرد مهم داده‌های ریزآرایه می‌باشد. هدف از مطالعه حاضر شناسایی ژن‌های مرتبط با بقای بیماران مبتلا به سرطان متعارف سلول‌های کلیوی با استفاده از داده‌های بیان ژن حاصل از ریزآرایه است.

روش کار: این مطالعه از نوع تحلیل بقای داده‌های ابعاد بالا است. ۱۷۷ نمونه بیمار مبتلا به سرطان متعارف سلول‌های کلیوی (conventional Renal Cell Carcinoma: cRCC) و برای هر فرد ۱۴۸۱۴ ژن مورد بررسی قرارگرفته است. برای تشخیص ژن‌های مرتبط با بقا از روش مؤلفه‌های اصلی لاسو (Lassoed Principal Components: LPC) استفاده شده است که از اطلاعات بیان همه ژن‌ها برای محاسبه امتیاز یک ژن استفاده می‌نماید. در نهایت برای تعیین تعداد ژن‌های معنادار از معیار نرخ تشخیص کاذب (False Discovery Rate: FDR) استفاده شده است. تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از نرم‌افزار R انجام شده است.

یافته‌ها: بر اساس یافته‌های این مطالعه استفاده از نقطه برش ۰۰۱/۰ برای معیار FDR و بررسی ۱۰۴۱ ژن مرتبط با وضعیت بقای بیماران cRCC که به ترتیب اهمیت قدر مطلق امتیازهای LPC بالاتری دارند، امکان بروز کمترین خطا را فراهم آورده است.

نتیجه‌گیری: در این پژوهش پس از رتبه‌بندی ژن‌ها توسط امتیاز LPC برحسب میزان تغییرات بیان مرتبط با وضعیت بقای بیماران cRCC، ۱۱ ژن از مهم‌ترین ژن‌های مرتبط با بقا شناسایی شدند. امتیازهای LPC این ۱۱ ژن منفی هستند بنابراین با افزایش بیان این ژن‌ها بقای بیماران cRCC افزایش یافته است و به عبارت دیگر افزایش بیان این ژن‌ها فاکتورهای محافظتی این بیماران به شمار می‌آیند.


حسین محسنی پویا، فرشته مجلسی، داوود شجاعی زاده، عباس رحیمی فروشانی، رحمان غفاری، ولی اله حبیبی،
جلد ۲۳، شماره ۱۵۰ - ( ۹-۱۳۹۵ )
چکیده

زمینه و هدف: در مطالعات قلبی- عروقی ازخودمراقبتی به عنوان میزان پایبندی به توصیه های درمانی، واکنش به علائم بیماری و اتخاذ شیوه های زندگی سالم نام برده شده است. پژوهش حاضربا هدف طراحی ابزار مناسب برای سنجش رفتارهای خودمراقبتی دربیماران جراحی قلب انجام گرفته است.

روش کار: مطالعه یک بررسی توصیفی- تحلیلی بود که روی۴۲۰ بیمار جراحی قلب بیمارستان مرکز قلب مازندران در سال ۱۳۹۴ انجام شد. پس از مطالعه متون علمی، مقالات ونظرات متخصصین، پرسش نامه اولیه ساخته شد ومورد ویرایش قرارگرفت. به منظورتعیین روایی، پایایی ومیزان برازش مدل با داده‌های به دست آمده بترتیب از از روش های روایی محتوایی، تحلیل همسانی درونی و روش آزمون بازآزمون و تحلیل عاملی تاییدی با استفاده ازنرم افزار۲۲- AMOS استفاده شد.

یافته ها: جهت سنجش کیفی روایی محتوا، پیشنهادات ارائه شده توسط صاحب نظران در پرسش نامه اعمال گردید. جهت سنجش کمی آن از کل ۱۱۲گویه اولیه، ۱۵گویه حذف شدند وبا محاسبه ۹۷ گویه باقیمانده، میانگین CVI و CVR کل پرسش نامه به ترتیب ۹۰/۰ و ۸۴/۰ تعیین گردید. ضریب آلفای کرونباخ کل پرسش نامه ۷۷/۰ و میانگین ضریب همبستگی ۸۸/۰=r بود. درتحلیل عاملی تاییدی همه شاخص ها مناسب بودند.

نتیجه گیری: پرسش نامه طراحی شده از خصوصیات روان سنجی مناسب برای اندازه گیری رفتارهای خودمراقبتی در بیماران جراحی قلب برخوردار است. پایایی و روایی پرسش نامه مطلوب و ساختار کلی سؤالات مورد تایید قرار گرفت.


آذین خسروی راد، فرید زایری، احمدرضا باغستانی، محمود بختیاری،
جلد ۲۴، شماره ۱۵۴ - ( ۱-۱۳۹۶ )
چکیده

زمینه و هدف: نئوپلازی تروفوبلاستیک حاملگی (Gestational Trophoblastic Neoplasia )  فرم بدخیم بیماری‌های تروفوبلاستیک بارداری است که قابلیت متفاوتی در متاستاز و تهاجم موضعی دارد. به همین خاطر هدف از انجام این مطالعه، شناسایی یک نشانگر طولی کاربردی و مناسب با استفاده از مقادیر سرم گنادوتروپین جفتی انسان طی ۲۱ روز پس از تخلیه مول برای پیش بینی زودهنگام نئوپلازی تروفوبلاستیک حاملگی در زنان مبتلا به حاملگی مولار است.

روش کار: در مطالعه گذشته نگر حاضر از پرونده ۲۰۱ بیمار مبتلا به مول هیداتیفرم با توجه به نتایج پاتولوژی آن‌ها که از سال ۱۳۸۲ تا ۱۳۹۲ به یکی از مراکز درمانی تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی مراجعه کرده اند، استفاده گردید. با استفاده از یک مدل اثرات تصادفی مشترک دو مرحله‌ای ارتباط بین اندازه‌های تکراری  هورمون  b-hCG (به صورت نشانگر طولی) و بروز ‌GTN مورد ارزیابی قرار گرفت. برای تعیین توان مقادیر b-hCG برای پیش‌بینی GTN از منحنی راک در نرم افزار آماری R ورژن ۲,۱۵.۳ استفاده شد.

یافته‌‌ها: از میان ۲۰۱ بیمار، ۱۷۱ (۱/۸۵%) آن‌ها بهبود خود‌به‌خودی داشتند و باقی مانده افراد دچار بیماری GTN شدند (۹/۱۴%). رویکرد مدل‌بندی ما نشان داد که غلظت b-hCG به صورت اندازه‌های تکراری (در هفته‌های ۰، ۱، ۲، ۳) به طور صحیح می تواند ۶/۸۶% از بیماران مبتلا به GTN و ۸۳% از بیماران با بهبود خود به خودی را طبقه‌بندی کند. سطح زیر منحنی راک براورد شده برابر با ۲/۹۱% بود.

نتیجه‌گیری: یافته‌های ما نشان داد که اندازه گیری‌های تکراری غلظت β-hCG، دقت پیش بینی بالایی برای تشخیص زود هنگام GTN دارد. بنابراین، برای زنان که از حاملگی مولار رنج می‌برند، کنترل بر روند سه هفته‌ای از این نشانگر برای تشخیص زود هنگام این سرطان توصیه می‌شود.


مهدیه السادات نادمی، بهمن بهمنی، معصومه معارف وند، سید وحید معتمدی، محمدعلی مردانی، اکبر بیگلریان،
جلد ۲۵، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۷ )
چکیده

زمینه و هدف: روانسنجی و طراحی یک ابزار در حوزه­ی سلامت نیازمند یک روش­شناسی قوی و منسجم و مبتنی بر قواعد خاص است. یک تأمین‌کننده­ی مهم سلامت روان، نماز است. این مطالعه با هدف ساخت ابزار سنجش نگرش به نماز انجام شد.
روش کار: این مطالعه مقطعی در زمستان سال ۹۵ در دانشگاه علوم بهزیستی و توان­بخشی بر روی ۵۰۰ دانشجو انجام پذیرفت. پرسش­نامه اولیه بر اساس مطالعات پیشین شامل ۶۸ پرسش تنظیم شد. برای اطمینان از روایی صوری و محتوایی، تیم پژوهشی پرسش­نامه را بررسی و آن را به ۳۳ پرسش کاهش داد. در ادامه، پرسش­نامه توسط ۹ دانشجو و همچنین ۱۰ فرد خبره تکمیل و از نظر روایی صوری و محتوایی بررسی شد. سپس روایی سازه و پایایی پرسش­نامه سنجش نگرش نماز با ضریب آلفای کرونباخ، ضریب همبستگی درون-رده­ای و تحلیل عاملی بررسی شد. در پایان، از تحلیل منحنی مشخصه عملکرد برای بررسی توانایی پیش­بینی و نیز تعیین نقطه برش پرسش­نامه استفاده شد. کلیه­ی عملیات در نرم­افزار SPSS نسخه ۲۱ انجام پذیرفت.
یافته­ ها: با محاسبه­ی نسبت روایی محتوا، تعداد ۱۸ پرسش غیر ضروری تشخیص داده شده و حذف شدند (۶/۰ > CVR) و ۱۱ پرسش توسط گروه خبرگان پیشنهاد و اضافه گردید. برای این پرسش­نامه­، متوسط ضریب روایی محتوی از نظر مربوط بودن ۸۷۹/۰، سادگی ۹۷۶/۰، واضح بودن ۹۵۸/۰ و میانگین کلی ۹۳۷/۰ و مقدار ضریب آلفای کرونباخ برابر ۹۵/۰ به دست آمد. تحلیل عاملی مبتنی بر ۲۲ پرسش منجر به شناسایی چهار عامل گردید که در مجموع ۶۸ درصد از واریانس کل را تبیین نمودند. نقطه برش نمرات پرسش­نامه، با استفاده از تحلیل منحنی راک برابر ۵/۵۳ به دست آمد.
نتیجه­ گیری: یافته­ها نشان داد که پرسش نامه سنجش نگرش دانش­جویان به نماز با ۲۲ پرسش، یک ابزار روا و پایا برای سنجش نگرش آن­ها است و می‌تواند در دانشگاه­های مختلف ایران مورد استفاده قرار گیرد.
 
سئودا ریاحی فر، نمامعلی آزادی، آزیتا آذرکیوان، جمیله ابوالقاسمی، آسیه عشوری، پروین حسن زاده، محبوبه رسولی،
جلد ۲۵، شماره ۸ - ( ۸-۱۳۹۷ )
چکیده

زمینه و هدف: بتا تالاسمی ماژور بیماری خونی بسیار سختی است که علائم بالینی آن زودرس بوده و از سنین ۶-۳ ماهگی ظاهر می‌شوند. این بیماری جزء شایع­ترین بیماری‌های تک­ ژنی در جهان و ایران می­باشد و چنانچه در اولین سال‌های عمر تشخیص داده نشده و تحت درمان قرار نگیرد منجر به مرگ می­شود. در این مطالعه جهت بررسی عوامل مؤثر بر بقای بیماران بتا تالاسمی ماژور از مدل­های نیمه پارامتری کاکس و پارامتری وایبل استفاده و کارایی آن‌ها مقایسه شد.
روش کار: در این مطالعه گذشته‌نگر طولی با به‌کارگیری روش نمونه‌گیری در دسترس از اطلاعات مربوط به ۳۰۰ بیمار مبتلا به بتا تالاسمی ماژور که در طی سال‌های ۱۳۷۳ تا اواسط سال ۱۳۹۶ به درمانگاه تالاسمی ظفر واقع در شهر تهران مراجعه کرده‌اند، استفاده شد. برای مقایسه مدل‌ها و انتخاب بهترین مدل از ملاک اطلاع آکاییکه استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده­ها با استفاده از نرم‌افزار Stata نسخه ۱۳ انجام گرفت.
یافته‌ها: مقادیر ملاک اطلاع آکاییکه برای مدل نیمه پارامتری کاکس و مدل پارامتری وایبل به ترتیب ۶۰۰/۲۷۷ و ۲۱۱/۱۰۷ به‌دست آمد. بر اساس هر دو مدل کاکس و وایبل متغیرهای نحوه تزریق خون، سن شروع دسفرال و میزان رسوب آهن در کبد با بقای بیماران رابطه معنی­داری داشتند. بر اساس ملاک آکاییکه، کارایی مدل وایبل بهتر از مدل کاکس بود.
نتیجه‌گیری: با توجه به مقادیر به دست آمده، مدل پارامتری وایبل برای تحلیل بقای بیماران مبتلا به بتاتالاسمی ماژور نسبت به مدل نیمه پارامتری کاکس کاراتر می­باشد.
ابراهیم مومنی زاده، لیلا ریاحی، لیلا نظری منش،
جلد ۲۶، شماره ۹ - ( ۹-۱۳۹۸ )
چکیده

زمینه و هدف: از مطرح­ترین رویکردهای مقابله با خطاهای آزمایشگاه پزشکی FMEA است. هدف پژوهش حاضر تعیین تاثیر کنترل خطای آزمایشگاه بالینی بر اساس اجرای FMEA بر ایمنی بیماران در آزمایشگاه­های استان مرکزی بود.
روش کار: پژوهش حاضر از نوع هدف کاربردی، از لحاظ روش مداخله­ای شبه تجربی و از لحاظ گردآوری داده­ها مقطعی از نوع قبل- بعد بود. ابزار پژوهش پرسشنامه استاندارد چک لیست ایمنی بیمار سازمان جهانی بهداشت بود. جامعه آماری کارشناسان فنی آزمایشگاه­های بالینی بود که بصورت تمام سرشماری در دو گروه نمونه مداخله و شاهد و به تعداد ۷۱ نفر در هر گروه انتخاب شدند. داده­های پژوهش با آمار توصیفی و آزمون همبستگی اسپیرمن جهت بررسی همبستگی مقدار متغیرها قبل و بعد از مداخله و آزمون­ ویلکاکسون جهت تعیین تاثیر کنترل خطای آزمایشگاه بالینی بر ایمنی بیماران تحلیل شد. از نرم افزار SPSS۲۲ استفاده شد.
یافته­ ها: نتایج نشان داد بین ابعاد ایمنی بیمار قبل و بعد مداخله همبستگی معنی دار (۰۵/۰> p) و مثبت وجود دارد. مطابق نتایج آزمون ویلکاکسون، تاثیر کنترل خطای آزمایشگاه بالینی بر ایمنی بیماران و ابعاد آن یعنی حاکمیت و رهبری ایمنی بیماران (۰۰۱/۰=p، ۷۳/۶-= z)، جلب مشارکت و تعامل بیماران و جامعه (۰۰۱/۰=p، ۸۳/۵-= z)، خدمات بالینی ایمن و مبتنی بر شواهد (۰۰۱/۰=p، ۶۰/۶-= z) و محیط ایمن (۰۰۱/۰=p، ۱۰۹/۶-= z) تایید شد.
نتیجه ­گیری: باتوجه به تاثیری که کنترل خطاهای آزمایشگاه بر ایمنی بیماران داشته است، لذا به مدیران آزمایشگاه­های استان مرکزی پیشنهاد می­گردد بر اجرای رویکرد FMEA تمرکز نمایند تا نتایج قابل ملاحظه­ای در رابطه با ایمنی بیماران در بلند مدت حاصل شود.

صفحه ۱ از ۲    
اولین
قبلی
۱
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله علوم پزشکی رازی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC-SA 4.0| Razi Journal of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb