جستجو در مقالات منتشر شده


۵ نتیجه برای بخش مراقبت ویژه

دکتر علیرضا ظهور، زکیه پیری،
جلد ۱۱، شماره ۳۹ - ( ۳-۱۳۸۳ )
چکیده

    ضربه مغزی یکی از شایع‌ترین علل منجر به فوت در حوادث می‌باشد. سالانه بیش از ۱۵۰۰۰ مورد مرگ مغزی در اثر سوانح و تصادفات در کشور ما رخ می‌دهد که کم‌تر از ۱۰% آن‌ها جزء اهداکنندگان عضو می‌باشند. تعداد پیوند اعضا در کشور ما به دلیل کمبود اعضای اهدایی قابل پیوند، بسیار پایین‌تر از اروپا و آمریکا بوده و هر سال هزاران نفر جان خود را از دست می‌دهند. با توجه به نقش مهم پزشکان و پرستاران بخش‌های ویژه در فرایند اهدای عضو، بررسی نگرش آن‌ها نسبت به اهدای عضو در موارد مرگ مغزی ضروری به نظر می‌رسد. این مطالعه مقطعی(cross-sectional) در بهار سال ۱۳۸۲ به منظور تعیین نگرش پزشکان و پرستاران بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان‌های دانشگاه علوم پزشکی ایران نسبت به اهدای عضو در مرگ مغزی صورت گرفت. برای جمع‌آوری داده‌ها از پرسش‌نامه خود ساخته و روش نمونه‌گیری به شکل سرشماری استفاده گردید و به طور کلی ۸۴ نفر(۲۸ پزشک و ۵۴ پرستار) مورد بررسی قرار گرفتند. برای تحلیل داده‌ها از نرم‌افزار SPSS و آزمون‌های مجذور کای و تی استفاده شد. در این بررسی حدود ۹۵% پزشکان و پرستاران با پیوند اعضا از افراد مبتلا به مرگ مغزی موافق بودند اما تنها حدود ۷۹% راضی به تکمیل و امضای کارت اهدای عضو گردیدند. نجات گیرنده عضو، توجه به بعد انسانی، بعد معنوی، تداوم حیات در دیگران و ایجاد نشاط در گیرندگان عضو به ترتیب مهم‌ترین دلایل موافقت افراد تکمیل کننده کارت اهدای عضو بود. در مقابل، مغایر بودن با مسایل شرعی، علاقه به اعضای بدن، مخالفت خانواده و ناامید کردن اطرافیان به ترتیب مهم‌ترین دلایل بیان شده از سوی مخالفان بوده است. با توجه به نقش مهم پزشکان و پرستاران بخش‌های ویژه در فرایند اهدای عضو برنامه‌ریزی آموزشی در جهت افزایش آگاهی و تقویت انگیزه و اعتماد به نفس در آن‌ها برای ایجاد ارتباط بهتر با نزدیکان بیماران مبتلا به مرگ مغزی توصیه می‌گردد.

مهین قاسمی، دکتر طاهره دهداری، دکتر پریسا محققی، دکتر محمودرضا گوهری،
جلد ۲۰، شماره ۱۱۵ - ( ۱۰-۱۳۹۲ )
چکیده

 

زمینه و هدف: باورهای نادرست مادران در زمینه مراقبت از نوزاد نارس می تواند سبب عملکرد مراقبتی نامناسب آنان شود. هدف مطالعه حاضر، تعیین تأثیر آموزش بر اساس سازه های تئوری رفتار برنامه ریزی شده بر عملکرد مادران در زمینه مراقبت از نوزاد نارس خود در سال ۱۳۹۱ می باشد.

 

روش کار: این مطالعه از نوع نیمه تجربی است. دو بیمارستان تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی تهران به صورت تصادفی انتخاب و به گروه آزمون و کنترل تقسیم شدند. از هر بیمارستان ۴۵ مادر دارای نوزاد نارس به صورت نمونه گیری آسان انتخاب شدند. در این مطالعه، ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسش نامه خود ساخته برای سنجش سازه های تئوری رفتار برنامه ریزی شده و چک لیست مشاهده ای برای سنجش عملکرد مادران بود. پیش آزمون در روز اول بستری نوزاد جهت سنجش سازه های تئوری و عملکرد مادران انجام شد. مداخله آموزشی بر مبنای نتایج پیش آزمون طراحی و برای گروه آزمون اجرا شد. زمان ترخیص نوزاد، هر دو گروه مجدداً پرسش نامه های مربوطه را تکمیل کردند. داده ها با نرم افزار آماری SPSS و آزمون های تی مستقل و تی زوجی تحلیل شدند.

 

یافته‌ها: میانگین نمره قصد (۰۲/۰p=)، نگرش (۰۰۱/۰p<)، هنجارهای انتزاعی (۰۰۲/۰p=)، کنترل رفتاری درک شده (۰۰۱/۰p<) و همچنین عملکرد کلی مادران در مراقبت از نوزاد نارس (۰۰۱/۰p=) در گروه آزمون، افزایش معنی داری نسبت به گروه کنترل، در مرحله پس از مداخله داشت.

 

نتیجهگیری: اجرای مداخله آموزشی بر اساس سازه های تئوری رفتار برنامه ریزی شده یک استراتژی موثر برای بهبود نحوه مراقبت از نوزاد نارس توسط مادر می باشد.

 
منیر نوبهار، محمد رضا رضوی، فرهاد ملک، راهب قربانی،
جلد ۲۲، شماره ۱۳۹ - ( ۱۰-۱۳۹۴ )
چکیده

زمینه و هدف: پنومونی مرتبط با تهویه مکانیکی علت اصلی مرگ و میر ناشی از عفونت­های بیمارستانی است. تابه‌حال بروز پنومونی مرتبط با تهویه مکانیکی و ارتباط آن با عوامل خطر در بخش مراقبت ویژه بررسی نشده است لذا هدف این مطالعه تعیین بروز پنومونی مرتبط با تهویه مکانیکی در بخش­های مراقبت ویژه و ارتباط آن با عوامل خطر می­باشد.

روش کار: این مطالعه توصیفی - تحلیلی در سال ۱۳۹۲ در بخش مراقبت ویژه بیمارستان­های آموزشی شهر سمنان انجام شد. ۳۵ بیمار به روش در دسترس انتخاب شدند. معیار ورود به مطالعه شامل سن بالای ۱۸ سال، بیمارانی که بیش­تر از ۴۸ ساعت تحت تهویه مکانیکی بودند، عدم ابتلا به پنومونی، نداشتن بیش از یک‌بار تلاش جهت لوله‌گذاری، نداشتن موارد منع دهان‌شویه، عدم ترومای صورت و دهان و عدم وجود موارد منع بالا بردن سر تخت به میزان ۳۰ درجه بود. دهان‌شویه با نرمال سالین دو بار در روز انجام شد همچنین از معیار بالینی عفونت تنفسی اصلاح شده جهت تشخیص پنومونی و از پرسشنامه جهت جمع­آوری اطلاعات بیماران استفاده شد.   

یافته ­ها: یافته­ها نشان داد که ۱۳ نفر (۱/۳۷%) از بیماران، به پنومونی مرتبط با تهویه مکانیکی مبتلا شدند. به‌جز مصرف آنتی­بیوتیک­ها و بیماری ­های زمینه­ای ارتباط معناداری بین عوامل خطر و بروز پنومونی مرتبط با تهویه مکانیکی مشاهده نشد.

نتیجه­ گیری: در این مطالعه، میزان پنومونی مرتبط با تهویه مکانیکی شیوع بالایی داشت. استفاده از یک محلول ضدعفونی‌کننده در دهان‌شویه جهت کاهش پنومونی مرتبط با تهویه مکانیکی ضروری است. هم­چنین تجویز منطقی و عدم مصرف طولانی‌مدت آنتی­بیوتیک­ها در بخش مراقبت ویژه و کنترل بیماری­های زمینه­ای می­تواند یک اقدام مؤثر در کاهش پنومونی مرتبط با تهویه مکانیکی باشد.


بابک مهشیدفر، لیلا داودی، داود فارسی، سعید عباسی، دکتر پیمان حافظی مقدم، دکتر مهدی رضایی، دکتر مانی مفیدی،
جلد ۲۳، شماره ۱۴۲ - ( ۱-۱۳۹۵ )
چکیده

زمینه و هدف: در بخش های مراقبت ویژه سیستم های متعددی جهت پیش بینی مرگ و میر بیماران به کار گرفته می شود. در این مطالعه با استفاده از سیستم امتیازدهی آپاچی ۲ در پیش بینی مرگ و میر،  بیماران بستری در سه بخش مراقبت های ویژه مستقر در بخش های اورژانس، داخلی و جراحی با هم  مقایسه شدند.

روش کار: در این مطالعه کوهورت تاریخی، پرونده های ۲۹۰ بیمار بستری در بخش های مراقبت های ویژه اورژانس، داخلی و جراحی بیمارستان رسول اکرم (ص) شهر تهران در یک دوره زمانی ۶ ماهه بررسی شدند. پیامد نهایی هر بیمار از داخل پرونده جمع آوری شده و امتیاز آپاچی ۲ بیماران محاسبه و بخش ها با همدیگر مقایسه گردید.

یافته‌ها: توزیع سنی و جنسی بیماران در بخش های مورد بررسی اختلاف آماری معنی دار نداشت. امتیاز آپاچی ۲ بیماران بخش مراقبت های ویژه اورژانس به طور معناداری کمتر از دو بخش دیگر بود (۰۵/۰>p). مدت زمان اقامت و میزان مرگ و میر در بیماران بستری در بخش مراقبت های ویژه اورژانس به طور معناداری کمتر از دو بخش دیگر بود (۰۵/۰>p).

نتیجه‌گیری: یافته های این پژوهش نشان داد که در بیمارستان مورد مطالعه، پیامد نهایی بیماران بستری شده در بخش مراقبتهای ویژه اورژانس بهتر از بخشهای مراقبت ویژه داخلی و جراحی بود، ولی این یافته بدلیل اینکه شدت بیماری بیماران بستری شده در بخش های مراقبت ویژه داخلی و جراحی از بیماران بخش مراقبت ویژه اورژانس بالاتر بود قابل قضاوت نیست. 


دکتر مهشید طالبی طاهر، دکتر طاهره نعیمی، دکتر نسرین شایانفر، دکتر مرضیه نجومی، دکتر میترا براتی،
جلد ۲۳، شماره ۱۴۳ - ( ۲-۱۳۹۵ )
چکیده

زمینه و هدف: کاندیدوری شایع‌ترین عفونت قارچی کسب شده در بیمارستان می‌باشد. هدف از این مطالعه تعیین فراوانی کاندیدوری در بیماران بستری در بخش‌های مراقبت ویژه یک بیمارستان آموزشی می‌باشد.

روش کار: در یک مطالعه توصیفی- مقطعی گذشته‌نگر، ۵۰۰ بیمار بستری در ۴ بخش مراقبت ویژه در بیمارستان حضرت رسول اکرم (ص) وارد مطالعه شدند.

یافته‌ها: سن متوسط بیماران ۶/۱۹±۶۲ سال بوده و ۶۹ نفر (۸/۱۳%) مبتلا به کاندیدوری بوده‌اند که ۴۰ مرد (۵۸%) و ۲۹ زن (۴۲%) بودند. عوامل خطر کسب کاندیدوری عبارت بودند از سن، طول مدت اقامت در بیمارستان و بخش مراقبت ویژه، استفاده طولانی از کاتتر ادراری و مصرف آنتی‌بیوتیک و کورتیکواسترویید. در این مطالعه ارتباط دیابت شیرین با کاندیدوری تأیید نشد.

نتیجه‌گیری: کاهش فراوانی کاندیدوری در بخش‌های مراقبت ویژه با کاهش طول اقامت در بخش مراقبت ویژه، کاتتر ادراری و اجتناب از تجویز آنتی‌بیوتیک و کورتیکواسترویید امکان‌پذیر است.



صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله علوم پزشکی رازی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC-SA 4.0| Razi Journal of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb