جستجو در مقالات منتشر شده


۷ نتیجه برای نیکروش

دکتر فروغ رفیعی، دکتر سیده فاطمه حق‌دوست اسکویی، دکتر منصوره نیکروش،
جلد ۱۱، شماره ۴۴ - ( ۱۲-۱۳۸۳ )
چکیده

    مفاهیم، اجزای اساسی ساخت نظریه هستند و توسعه دقیق ویژگی‌ها و معیارهای آن‌ها برای طراحی نظریه پایه، ضروری است. نظریه، غیرقطعی است و توسعه آن نیاز به قضاوت خلاق و تخیل نظریه‌پرداز دارد. استفاده از ابزارهای تحلیلی، خلاقیت لازم برای ساخت نظریه را امکان‌پذیر می‌کند. به این منظور مطالعه حاضر با هدف پی‌بردن به خصوصیات و ابعاد مفهوم مورد نظر در پژوهش و متراکم کردن آن، رسیدن به تعریف آزمایشی مفهوم، آگاه شدن از معانی آن در بافت‌ها و وضعیت‌های مختلف جهت کاربرد آن در ساختار نظریه پایه و در نهایت، اعتباربخشی به اجزای نظریه انجام شد. در این مقاله، مفهوم “مراقبت برای رفع تکلیف” یکی از مفاهیم پدیدار شده در پژوهش کیفی حاضر است که به منظور “طراحی نظریه مراقبت پرستاری در مراکز سوختگی تهران”، با استفاده از ترکیب رویکرد تحلیل مفهومی “چین و کرامر” و ابزارهای تحلیلی “استراوس و کوربین” تحلیل و توسعه یافته، معیارها و ویژگی‌های مختلف آن آشکار شده است، ساختار و متغیرهای مداخله‌گر آن شناسایی شده و تعریفی از مفهوم ارائه گردیده است. هم‌چنین با استفاده دقیق از معیارهای تحلیل مفهومی، اطمینان حاصل شد که معیارهای توسعه یافته قابل اعتماد و معتبر است.

        


دکتر رضا نگارنده، دکتر سیده فاطمه اسکویی، دکتر فضل‌ا... احمدی، دکتر منصوره نیکروش،
جلد ۱۲، شماره ۴۷ - ( ۹-۱۳۸۴ )
چکیده

    زمینه و هدف: موضوع حمایت از بیمار از بحث انگیزترین موضوعات حرفه پرستاری در دو دهه گذشته بوده است. گرچه در این مورد توافق کلی وجود دارد که پرستار نقش حمایت از بیمار را به عهده دارد، ولی شواهد حاکی از آن است که پرستاران در ایفای نقش حمایت از بیمار با دشواری‌های متعددی روبرو می‌شوند. از آن جایی که اولین گام در ترویج نقش حمایتی پرستار، شناخت عوامل موثر در کاربرد آن است، این مقاله به بررسی عوامل بازدارنده و تسهیل کننده‌های حمایت از بیمار بر اساس تجربیات پرستاران پرداخته است.

روش کار: پژوهش حاضر به روش نظریه پایه انجام شد. نمونه‌های پژوهش شامل ۲۴ پرستار (پرستار بالینی، سرپرستار، و سوپروایزر) بیمارستان حضرت رسول اکرم(ص) وابسته به دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی ـ درمانی ایران بودند. از مصاحبه‌های نیمه ساختاریافته برای جمع آوری داده‌ها استفاده شد. کلیه مصاحبه‌ها ضبط و سپس کلمه به کلمه دست نویس شد. تجزیه و تحلیل داده ‌ ها با استفاده از مقایسه مداوم و مطابق با روش استراوس و کوربین( strauss & corbin ) صورت گرفت.

یافته‌ها : در جریان تجزیه وتحلیل داده ها مضامین متعددی پدیدار شدند که عوامل بازدارنده و تسهیل کننده حمایت از بیمار را شرح می‌دادند. پرستاران شرکت کننده در این تحقیق احساس بی‌قدرتی، نبود مقررات و دستورالعمل‌های حرفه‌ای ملی، عدم پشتیبانی از پرستاران، پزشک سالاری، کمبود وقت، ارتباط محدود، مخاطرات حمایت، وفاداری به همکاران و کمی انگیزه را به عنوان عوامل بازدارنده حمایت از بیمار تعیین کردند. آن‌چه حمایت از بیمار را در بین پرستاران تسهیل می ‌ کرد ارتباط پرستار ـ بیمار، شناخت وتوجه به نیاز بیمار، مسؤولیت پذیری پرستار، پزشک به عنوان همکار و دانش و تجربه پرستار بود.

نتیجه‌گیری کلی: شرکت کنندگان در این مطالعه معتقد بودند که در شرایط حاضر و با توجه به موانعی که بر شمرده شد، اتخاذ و ایفای نقش حمایت از بیمار در عمل دشوار است. و لذا آنها در هر موقعیت با توجه به نیاز بیمار و برآیند عوامل بازدارنده و تسهیل کننده حمایت، در مورد اعمال نقش حمایتی‌شان تصمیم می‌گیرند و در بسیاری از موارد نه به آن چه مورد نظرشان است بلکه به آن چه از دستشان بر می‌آید بسنده می کنند، که در این تحقیق " حمایت محدود " نامیده شد. لذا برای آن که پرستاران بتوانند نقش حمایتی خود را به طور کامل ایفا کنند، ضرورت دارد تلاش‌های جمعی و سازمان یافته برای رفع موانع شناسایی شده و تقویت عوامل تسهیل کننده در نظام مراقبت بهداشتی کشور به عمل آید.


صغری نیکپور، ایمان جواهری، دکتر منصوره یادآورنیکروش، روح‌انگیز جمشیدی،
جلد ۱۳، شماره ۵۰ - ( ۱-۱۳۸۵ )
چکیده

    زمینه و هدف: ۸۰ درصد از زنان نخست‌زا در سه ماه اول پس از زایمان، حداقل دچار یک مشکل جنسی بعد از زایمان می‌شوند و دو سوم از آن‌ها تا شش ماه پس از زایمان، مشکل‌شان باقی می‌ماند. شناسایی این مشکلات و افزایش آگاهی متخصصین بهداشت و مشاوره با زوجین پس از زایمان در مورد مشکلات روابط جنسی می‌تواند در کاهش این مشکلات نقش مهمی داشته باشد. هدف از این مطالعه تعیین مشکلات روابط جنسی زناشویی ناشی از زایمان و ارتباط این مشکلات با متغیرهای مداخله‌گر، در زنان نخست‌زای مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی منطقه غرب تهران بود. روش بررسی: در این مطالعه مقطعی، ۱۶۰ زن نخست‌زا مورد بررسی قرار گرفتند و مشکلات روابط جنسی، ۶-۳ ماه پس از زایمان در مقایسه با قبل از حاملگی در آن‌ها مورد بررسی قرار گرفت. روش نمونه‌گیری به صورت مستمر و روش گردآوری اطلاعات خود گزارش‌دهی توسط واحدهای مورد پژوهش با تکمیل پرسش‌نامه خود ایفا بود و تاریخ زایمان از پرونده بهداشتی خانوار استخراج گردید. یافته‌ها: نتایج نشان داد که مشکلات روابط جنسی ناشی از زایمان؛ دخول دردناک، درد در حین نزدیکی، خارش پس از مقاربت، خشکی مهبل، نداشتن میل جنسی، نرسیدن به اوج لذت جنسی و ارتباط جنسی از راه مقعد بوده است که وقوع این مشکلات پس از زایمان نسبت به قبل از بارداری بیشتر شده و معنی‌دار بوده است(۰۵/۰>p). یافته‌های پژوهش نشان داد که وقوع مشکلات روابط جنسی ناشی از زایمان نسبت به قبل از حاملگی بیشتر شده بود. بعضی مشکلات پس از زایمان با طول مدت ازدواج، تعداد مقاربت در هفته، زمان اولین مقاربت بعد از زایمان، نوع زایمان ارتباط معنی‌دار آماری داشت. نتیجه‌گیری: نتایج نشان داد که وقوع مشکلات روابط جنسی پس از زایمان نسبت به قبل از بارداری بیشتر شده است. بنابراین پیشنهاد می‌شود مشکلات روابط جنسی پس از زایمان در لیست برنامه‌های آموزش بهداشت قرار گیرد و نیز مشکلات روابط جنسی مردان پس از تولد نوزاد بررسی شود.


اکرم ثناگو، دکتر منصوره نیکروش، دکتر فاطمه دباغی،
جلد ۱۳، شماره ۵۲ - ( ۶-۱۳۸۵ )
چکیده

    زمینه و هدف: نظام‌های آموزشی به منظور دستیابی به هدف والای خود، یعنی تعلیم و تربیت انسان‌ها، مستلزم برخورداری از معلمان تلاشگر، دلسوز و متعهد می باشند. معلمان متعهد با داشتن التزام عملی و احساس مسؤولیت، وظایف خود را به بهترین نحو ممکن انجام داده و موجب افزایش کارایی، اثربخشی و بهره‌وری نظام آموزشی می‌شوند. مقاله حاضر بخشی از یک مطالعه وسیع‌تر است که به منظور بررسی دیدگاه و تجربیات اعضای هیات علمی پرستاری و مامایی در خصوص تعهد سازمانی انجام شده است. روش بررسی: با ۳۴ تن از اعضای هیات علمی شاغل در دانشکده‌های پرستاری و مامایی شهر تهران مصاحبه‌های نیمه ساختار یافته بعمل آمد. داده‌ها مطابق رویکرد «نظریه پایه» استراوس و کوربین(۱۹۹۸) تحلیل شدند. یافته‌ها: در این مقاله، مقوله‌هایی بحث می‌شوند که در ارتباط با تجربه و دیدگاه اعضای هیات علمی از تعهد سازمانی است. این مقوله‌ها شامل انجام وظیفه، مسؤولیت‌پذیری، عشق ورزیدن به کار، از خود مایه گذاشتن، موثر و پویا بودن و هم و غم دانشجو را داشتن است. نتیجه‌گیری: یافته‌های این مطالعه، مدیران آموزشی را به شناخت بیش‌تر از مربیان و آنچه که درک آنها از تعهد سازمانی است، قادر می‌سازد. این امر ممکن است به طور غیر مستقیم به طراحی، اجرا و ارزیابی برنامه‌های آموزشی کمک نماید.


آرام فیضی، دکتر رخشنده محمدی، دکتر منصوره نیکروش،
جلد ۱۳، شماره ۵۲ - ( ۶-۱۳۸۵ )
چکیده

    زمینه و هدف: اگرچه اعتماد از زمان‌های قدیم یک جزء مهم در ارتباط بین بیمار و پرستار به حساب می‌آمده است، اما مطالعات اندکی در مورد آن انجام یافته و در نتیجه دانسته‌های ما از آن بسیار محدود است. با در نظر گرفتن پیامدهای مثبت گوناگونی که اعتماد بیمار به پرستار می‌تواند به همراه داشته باشد، تشریح عواملی که می‌توانند منجر به ایجاد اعتماد گردند، حائز اهمیت زیادی است. هدف این مقاله تعیین عوامل موثر بر جلب اعتماد بیمار به پرستار از دیدگاه مشارکت کنندگان در پژوهش و کمک به تبیین نظری آن بوده است. روش بررسی: داده‌های این مطالعه که به روش گراندد تئوری انجام گرفته است با استفاده از مصاحبه‌های نیمه ساختار یافته با ۱۵ بیمار بستری در بخشهای مختلف بیمارستان‌های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی ارومیه بدست آمده است که به روش پیشنهاد شده توسط Strauss و Corbin مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته‌ها: یافته‌های این پژوهش نشان داد که دو طبقه«خصوصیات حرفه‌ای پرستار» و «اصول اخلاقی» می‌توانند به تبیین نظری مفهوم اعتماد کمک نمایند. نتیجه‌گیری: اعتماد بیمار به پرستار، پدیده‌ای مهم و در عین حال پیچیده است که پرستاران برای دستیابی به آن، باید برخی از خصوصیات حرفه‌ای را در خود، ایجاد و تقویت نموده و برخی از اصول اخلاقی را رعایت کنند.


دکتر فروغ رفیعی، دکتر سیده فاطمه اسکویی، دکتر منصوره نیکروش،
جلد ۱۳، شماره ۵۳ - ( ۱۰-۱۳۸۵ )
چکیده

    زمینه و هدف: مسایل و مشکلات دیرپای حاکم بر مراکز سوختگی تهران، منجر به فرسودگی شغلی پرستاران شده است. این پدیده، پاسخ‌های شدیدی را برانگیخته و منجر به تحت فشار قرار دادن پرستاران، بیماران و سازمان گشته است. چالشی که پیش روی مسؤولین و مدیران پرستاری قرار دارد، شناسایی عوامل افزاینده یا کاهش دهنده پاسخ پرستاران به فرسودگی شغلی، توسعه نظام‌های اجرایی مناسب برای ارتقاء سازگاری مثبت و تسهیل مراقبت با کیفیت است. بنابراین مطالعه حاضر به عنوان بخشی از پژوهشی وسیع، به هدف کاوش و توصیف ادراکات پرستاران از عوامل موثر بر پاسخ‌های آنان به فرسودگی شغلی انجام گرفت. روش بررسی: در این پژوهش، از روش تحقیق کیفی نظریه پایه استفاده شد. ۳۸ نفر، از طریق نمونه‌گیری هدف‌دار و نظری، در مطالعه شرکت کردند و داده‌ها، با استفاده از مصاحبه‌های بدون ساختار و ۲۱ جلسه مشاهده با مشارکت در نوبت‌های کاری مختلف، جمع‌آوری گردید. تمامی مصاحبه‌ها بر روی نوار، ضبط و سپس وارد رایانه گردیدند و مشاهدات بر روی فرم‌های مخصوص، ثبت شدند. به منظور تحلیل داده‌ها، از روش مقایسه مداوم استفاده شد و کدگذاری داده‌ها در سه سطح باز، محوری و انتخابی صورت گرفت و طبقه اصلی، طبقات فرعی و خصوصیات هر طبقه پدیدار گردید. یافته‌ها: نتایج پژوهش نشان داد که خصوصیات فردی پرستاران و بیماران و حمایت اجتماعی سازمان، پاسخ پرستاران به فرسودگی شغلی را تحت تاثیر قرار داده است. تعامل مشخصات فردی پرستاران و بیماران، تاثیر قدرتمندی بر درک فرسودگی شغلی داشت و پاسخ‌های عاطفی، نگرشی، رفتاری و سازمانی به فرسودگی شغلی را تعدیل نمود و نوع رفتار مراقبتی را معین کرد. حمایت اجتماعی، اثری تسکین دهنده داشت و پاسخ‌های عاطفی و برخی از جنبه‌های پاسخ‌های نگرشی را تغییر داد. نتیجه‌گیری: تاثیر قدرتمند خصوصیات مثبت فردی و حساسیت آن به فشارهای طولانی و شدید سازمانی، مطرح کننده اجرای روشهای کاهش تنیدگی و پا برجا نگهداشتن اخلاقیات از طریق اهمیت دادن بیش‌تر، به جنبه‌های اخلاقی مراقبت است. بعلاوه با توجه به اثر تسکین دهنده حمایت اجتماعی سازمان و اهمیت آن برای رفاه پرستاران، مدیران پرستاری، مسؤول ایجاد محیط‌های کاری حمایت کننده و برانگیزنده برای پرستاران می‌باشند.


دکتر حسین ابراهیمی، دکتر منصوره نیکروش، دکتر سیده فاطمه اسکویی، دکتر فضل‌ا... احمدی،
جلد ۱۴، شماره ۵۴ - ( ۱-۱۳۸۶ )
چکیده

    زمینه و هدف: تصمیم‌گیری اخلاقی، عنصر ضروری در امر پرستاری است. عواملی مثل پیشرفت فن‌آوری پزشکی، چگونگی تخصیص منابع، افزایش هزینه‌های درمان، توجه به حقوق فردی انسان‌ها و تغییر در نقشهای پرستار، می‌توانند منجر به تعارض‌های اخلاقی گردند که نیازمند توانایی پرستاران برای بازشناسی معضل‌ها و تصمیم‌گیری اخلاقی مناسب برای بیماران است. هدف این مقاله، توصیف استرس به عنوان واکنش عمده پرستاران به بافت تصمیم‌گیری اخلاقی در مراقبت از بیماران می‌باشد. روش بررسی: این مطالعه با استفاده از رویکرد نظریه پایه انجام گرفت. شرکت‌کننده‌های آن ۱۷ پرستار بودند که گردآوری داده‌ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار، بدون ساختار و عمیق انجام گرفت. داده‌ها، ضبط و کلمه به کلمه دست‌نویس شدند و تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از روش استرائوس و کوربین در مقایسه مداوم انجام گرفت. یافته‌ها: استرس شغلی و تنش اخلاقی به عنوان واکنش عمده پرستاران به بافت تصمیم‌گیری اخلاقی، شناسایی شد. به نظر پرستاران، بافت تصمیم‌گیری که متشکل از ویژگی‌های فردی و شغلی پرستار، ویژگی‌های بیمار و خانواده بیمار، ویژگی‌های مربوط به پزشک و شرایط ساختاری و سیستم مدیریت می‌باشد، عامل موثر در استرس پرستاران و عدم امکان مراقبت و پاسخدهی اخلاقی آنان به نیازهای بیمار و خانواده بیمار می‌باشد. نتیجه‌گیری: با توجه به اثرات منفی استرس بر سلامتی جسمی و روانی پرستاران، ضروری است که آنان برای تصمیم‌گیری اخلاقی و به دور از استرس و تنش اخلاقی، به بافت تصمیم‌گیری خود توجه کنند و عامل‌های درگیر در شرایط ساختاری و سیستم مدیریت، درصدد اصلاح ساختار برآیند تا شرایط برای عمل تصمیم‌گیری اخلاقی پرستاران بهبود یابد.



صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله علوم پزشکی رازی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC-SA 4.0| Razi Journal of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb