جستجو در مقالات منتشر شده


۱۸ نتیجه برای سلطانی عربشاهی

دکتر سیدجمال الدین سجادی، دکتر سیدکامران سلطانی عربشاهی، دکتر نورامیر مظفری، کاوه اسدی،
جلد ۴، شماره ۱ - ( ۶-۱۳۷۶ )
چکیده

  به منظور تعیین فراوانی افرادی که حامل استا فیلو کوک طلایی در بینی وحلق بوده و می توانند در گسترش عفونت در بیماران نقش داشته باشند،مطالعه حاضر بصورت مقطعی توصیفی در ۳بیمارستان اموزشی تحت انجام (A b c پوشش دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران (  شده است.در این بررسی از ۳۸۰ پرسنل تحت تماس بابیماران بصورت اسان نمونه گیری ،از بینی و حلق منتقل شده وبا انجام Agar-salt-mannitol پرسنل بطور مجزا انجام شده است. نمونه ها به محیط موارد استا فیولوک طلا ئی مشخص شده اند. (coagulase ازمایش کو اگولاز( نتایج حاصل از کل نمونه های ۳۸۰ نفری نشان می دهد که ۱۸۹ نفر (۵۰ درصد)حاملین بینی،۸۱ نفر (۲۱ در صد)حاملین حلق و ۶۴ نفر(۱۷ در صد)حاملین حلق وبینی بطور توام بودند. درمیان ۳ بیمارستان بیشترین میزان حاملین a از نظر حاملین بینی و حلق با ۵۹ و ۳۰ درصد قرار دارد و بیمارستان b بیمارستان  b بینی در بخش جراحی(۶۷ در صد)حاملین حلق در بخش داخلی (۳۰ در صد)بودند.در بیمارستان (۸۶)درصد وبیشترین حاملین حلق در بخش چشم (۶۰ در صد) بودند. ccu بیشترین حاملین در بخش ( p در این بررسی میزان حاملین بینی بطور کلی ۵۰ در صد می باشد که بطور معنی داری(۰,۰۰۰۳> (۴۳ درصد)و a با میزان حاملین بینی در امریکا (۳۹ درصد) متفا وت است ولی اختلاف بیمارستانهای  اختلاف ندارند. (p مطالعه انجام شده در امریکا بطور معنی داری (۰.۱۵>

 


دکتر سیدجمال الدین سجادی، دکتر سیدکامران سلطانی عربشاهی، دکتر کاوه اسدی،
جلد ۶، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۷۸ )
چکیده

  به منظور مقایسه بین ترکیب ریفا مپین و کلوگز اسیلین وهر یک از دو دارو به تنهائی در درمان ناقل بینی

  استافیلوکوک طلائی مطالعه حاضر بصورت کارازمایی بالینی دوسکور کاملا اتفاقی بر روی ۴۵نفر از کارکنان

  بیمارستان حضرت رسول اکرم(ص) که ناقل بینی استافیلو کوک طلائی بوده اند انجام شده است,۴۵ نفر بصورت

  اتفاقی به ۳گروه ۱۵نفره تقسیم شدند در یک گروه ترکیب ریفا مپین وکلوگز اسیلین،در گروه دیگر ریفامپین و

  دارونمای کلوگز اسیلین ودر گروه سوم کلوگز اسیلین ودارونمای ریفا مپین بکار برده شد. مدت مصرف داروها

  ۴روز بود.

  در بررسی نتایج،۷نفر بدلیل متعدد در انتهای تحقیق از مطالعه خارج شدند واز ۳۸ نفر باقیمانده،۳هفته

  پس از اتمام مصرف داروها نمونه گیری بعمل امدکه در گروه اول از ۱۴نفر تمام افراد کشت منفی داشتند

  (۱۰۰درصد)در گروه دوم از ۱۴نفر،۱۰نفر کشت منفی داشتند(۷۱درصد)ودر گروه سوم از ۱۰ نفر،۵نفر

  استفاده شد که KRUSKAL-WALLIS کشت منفی داشتند (۵۰درصد)برای وجود اختلافبین سه گروه از تست

  استفاده شد که برای اختلاف MANN_WHITNEY بدست امد.در مقایسه بین گروها از تست (p<۰,۰۱۷)

  واختلاف (p<۰,۰۰۰۳۶) گروه اول و دوم(۲۹درصد)واختلاف گروه اول وسوم

  بدست امد. (p<۰,۲۹ گروه دوم و سوم (۲۱درصد)(

  ترکیب ریفامپین وکلوگزاسیلین برای مدت ۴روز یک ترکیب مناسب برای از بین بردن حالت ناقل

  استا فیلوکوک طلائی می باشد واین ترکیب نسبت به تجویز هر یک از دو دارو به تنهائی اثر بیشتری دارد ولی

  نتایج حاصله اجازه مقایسه بین ریفا مپین و کلوگز اسیلین هر کدام به تنهائی را نمی دهد.

 


دکتر هرمزد اورمزدی، دکتر سیدکامران سلطانی عربشاهی، دکتر لامع اخلاقی، دکتر ابراهیم مظفری،
جلد ۶، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۷۸ )
چکیده

  فاسیولیازیس یکی از بیماریهای شناخته شده انگلی کبد و مشترک بین انسان و دامهای علفخوار است. از

  آنجایی که آسیب های کبدی این بیماری چشم گیر است، لذا برای درمان به موقع آن، تشخیص هرچه سریعتر و

  صحیح تر الزامی است. عامل بیماری فاسیولاهپاتیکا (و ندرتا فاسیولاژایگانتیکا) می باشد. در ایران، اهمیت

  فاسیولیازیس دراستانهای مرطوب شمال، بیش از سایر مناطق کشور است. بیماری از طریق بلع متاسرکرها به

  همراه آب آشامیدنی و سبزیجات خام ( کاهو، پونه، خالواش، تره وحشی و ...) و استقرار کرم بالغ در مجرای

  صفراوی ایجاد می گردد. مهمترین علائم بیماری عبارتند از : تب، قولنج های صفراوی، ائوزینوفیلی و اختلالات

  علائم بیماری متغیر خواهد بود. (Ectopic) . البته در انواع نابجا (Allergic) گوارشی و آلرژیائی 

  تشخیص بیماری معمولا بر مبنای علائم بالینی و اطلاعات همه گیر شناختی است که برای تایید از روشهای

  استفاده می شود. نظر به اینکه آزمونهای انگل شناختی فقط در ۳۰ (Serologic) انگل شناختی و سرم شناختی 

  درصد از موارد قطعیت دارند و در مقابل، روشهای سرم شناختی دارای ضریب دقت تشخیص بسیار زیادی

  متاسر کر برای تشخیص فاسیولیازیس (precipitation) هستند، برای اولین بار در ایران از آزمون رسوب گیری

  استفاده گردید. برای این منظور متاسرکرهای پرورش یافته در آزمایش به عنوان آنتی ژن اصلی با نمونه های

  سرم بیماران فاسیولیائی و افراد سالم (شاهد) و با رقت های ۵/۱ و ۱۰/۱ به مدت ۶، ۲۴ و ۴۸ ساعت، در شرایط

  شدند. سپس چگونگی واکنش های رسوب گیری مورد بررسی قرار گرفتند. (Incubated) آزمایشگاه خوابانده 

  در این مطالعه حساسیت و ویژگی آزمون در رقت ۵/۱ بیشتر از دیگر رقت ها بوده، به ترتیب ۹۵ و ۱۰۰ درصد بود.

  لذا نظر به سادگی کار و عدم نیاز به هزینه های گزاف و کمک به تشخیص زودرس بیماری، این آزمون میتواند در

  هرنقطه از کشور مورد استفاده قرار گیرد و حتی کیت آن ساخته شود. بیماران فاسیولیائی که با آزمون

  رسوب گیری متاسرکر مثبت تشخیص داده شدند، به سبب عدم دسترسی به نایتازوکساناید به ناچار با

  ترایکلابندازول درمان شدند.

 


کامران سلطانی عربشاهی، هما فروهش تهرانی، سید مهدی محمود عربی،
جلد ۶، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۷۸ )
چکیده

آنتروکوک ها میکروارگانیسم های های گرم مثبتی هستند که درحال حاضر بعنوان یکی از مهمترین علل مرگ و میر در بیماران بستری به شمار می آیند. آنتروکوک ها چهارمین عامل ایجاد عفونت های بیمارستانی بوده، مسئول ۱۰% کل این عفونت ها هستند. توانایی آنتروکوک ها در ایجاد مقاومت به طیف وسیعی از آنتی بیوتیک ها و نیز قدرت انتقال این مقاومت به سایر میکروارگانیسم ها و نقش آنها به عنوان مخزن منتشر کننده مقاومت، اهمیت این باکتری ها را دو چندان کرده است. در این مطالعه استقرار (Colonization) گوارشی آنتروکوک های مقاوم به وانکومایسین در بیمارانی که بیش از ۷ روز در چند بیمارستان آموزشی (فیروزگر، حضرت رسول اکرم، علی اصغر، شریعتی، هاشمی نژاد و رازی) در شهر تهران بررسی بوده اند، مورد بررسی قرار گرفت. از ۳۰۰ بیمار بستری و ۱۰۰ مراجعه کننده سرپایی به آزمایشگاه (افراد شاهد)، نمونه مدفوع به صورت کامل یا به وسیله سوآب راست روده ای (Rectal) جمع آوری شد. از ۳۰۰ کشت مدفوع بیماران بستری، در ۲۹۰ مورد آنتروکوک جدا شد. در گروه شاهد از کلیه ۱۰۰ نمونه جمع اوری شده، آنتروکوک جدا گردید. این آنتروکوک های جدا شده، از نظر مقاومت به وانکومایسین و پنی سیلین، با آزمون (Test) حساسیت دارویی به روش انتشار از دیسک (Disc diffusion) بررسی شدند. همه گروه شاهد به وانکومایسین حساس بودند درحالیکه در بیماران بستری، ۲ مورد جدا شده به وانکومایسین مقاوم بودند و ۲۲ مورد مشکوک بودند. برای تایید مقاومت از آزمون حساسیت به روش رقیق کردن متوالی (Serial dilution) برای تعیین حداقل غلظت مهاری (MIC) استفاده شد که این غلظت (MIC) در ۴ مورد از موارد مشکوک به همراه ۲ مورد مقاوم، که قبلا تایید شده بودند، بیشتر از ۶۴ میلی گرم در لیتر بود. بنابراین این ۶ مورد مقاوم در نظر گرفته شدند. نتایج حاصل، مقاومت حدود ۲,۰۷% را در بیماران بستری مورد مطالعه نشان می دهد که قابل مقایسه با نتایج مطالعات اروپایی می باشد.
دکتر سیدکامران سلطانی عربشاهی، اعظم قادری،
جلد ۷، شماره ۲۲ - ( ۱۲-۱۳۷۹ )
چکیده

  هدف از انجام این پژوهش تدوین شاخصهای تدریس اثر بخش با استفاده از نظرات اساتید و دانشجویان مرکز علوم پایه دانشگاه علوم پزشکی ایران در مورد ویژگیهای تدریس معلم می باشد تدریس اثربخش مجموعه رفتارهای معلم است که باعث دستیابی به اهداف آموزشی و در نهایت یادگیری بهتر فرد فراگیر می شود. به این منظور با بررسی مطالعات انجام شده در سایر نقاط جهان و با استفاده از شاخصهای پیشنهادی پژوهشگران امر آموزش و با هدف انجام یک مطالعه تحلیلی توصیفی ۲ پرسشنامه خودایفا (self administered) برای اساتید و دانشجویان طراحی گردید. پس از جمع آوری و تحلیل اطلاعات بدست آمده از پرسشنامه های تکمیل شده توسط ۲۴۴ دانشجو و ۳۸ استاد اولویتهای مورد نظر دانشجویان و اساتید بر اساس میزان توافق این دو گروه در خصوص موارد مندرج در پرسشنامه ها مشخص گردید و در نهایت شاخص نهایی تدریس اثر بخش تدوین گردید.

  این شاخص در سه قسمت شامل ویژگیهای حرفه ای ویژگیهای فردی و تحریک به یادگیری و مطالعه مستقل با استفاده از ۱۴ ماده (item) تدوین گردید. بر این اساس، معلمین اثربخش کسانی هستند که ویژگیهای کلی زیر را دارا باشند.

  الف- توالی منطقی و نظام دار در تدریس ب- سازماندهی مناسب در زمان تدریس ج- خلق مناسب و توانایی ایجاد فضای مطلوب برای تدرسی و یادگیری د- تحریک و تشویق برای یادگیری مستقل ه- بازخورد feed back کافی به دانشجو

  شاخص تدوین شده با شاخصهای تدریس اثربخش در پژوهشهای جهانی تشابه قابل توجهی دارد و می تواند در راستای بهبود کیفیت تدریس، ارزشیابی میزان یادگیری دانشجویان و افزایش میزان پیشرفت تحصیلی دانشجویان در دانشگاه های علوم پزشکی کشور مورد استفاده قرار گیرد.


دکتر سیدکامران سلطانی عربشاهی، دکتر آزیتا عجمی، دکتر ثریا سیابانی،
جلد ۱۱، شماره ۳۹ - ( ۳-۱۳۸۳ )
چکیده

    مطالعات نشان می‌دهند که در چرخه آموزش بالینی، دستیاران نقش عمده‌ای در آموزش کارآموزان و کارورزان دارند. هم چنین به دلیل حضور بیش‌تر در مراکز آموزشی ـ درمانی اغلب موارد رهبران تیم آموزشی در بخش‌های بالینی می‌باشند بنابراین برخورداری از آمادگی رسمی برای کسب مهارت‌های تدریس، آشنایی با روش‌های نوین تدریس و چگونگی افزایش اثربخشی آموزشی، تهیه اهداف آموزشی و مارپیچ آموزشی از ضروریات برنامه‌های دستیاری محسوب می‌شوند. هدف از این پژوهش بررسی میزان تأثیر آموزش مهار‌ت‌های تدریس بر نقش آموزشی دستیاران داخلی وکودکان در دانشگاه علوم پزشکی ایران و کرمانشاه بود تا بدین ترتیب بتوان برنامه‌های آموزشی در جهت تقویت مهارت‌های تدریس دستیاران را تدوین کرد. روش مطالعه از نوع نیمه تجربی بود و برای پاسخ‌دهی کارورزان، پرسش‌نامه‌ای خود ایفا حاوی سؤالاتی در مورد ۷ محور کلی مهارت‌های تدریس براساس مقیاس لیکرت طراحی شد. مطالعه آزمایشی انجام شده روایی صوری در حد مطلوب داشت و روایی محتوایی و ضریب پایایی(آلفای کرونباخ ۴۵% و ۰۱۵/۰=p) نیز تعیین شد سپس مطالعه اصلی روی کارورزان بخش‌های داخلی و کودکان در مراکز آموزشی وابسته به  دانشگاه ایران و کرمانشاه صوت گرفت و پس از جمع‌آوری پرسش‌نامه تکمیلی، کارگاه آموزشی ۱ روزه برای دستیاران انتخابی در این ۲ بخش بالینی برگزار گردید و ۳-۲ ماه بعد از برگزاری کارگاه، به طور مجدد پرسش‌نامه ذکر شده میان کارورزان توزیع و پس از تکمیل جمع‌آوری شد. در مرحله اول در دانشگاه علوم پزشکی ایران ۱۶۴ کارورز و در دانشگاه کرمانشاه ۶۷ کارورز که دارای شرایط لازم بودند پرسش‌نامه مربوطه را تکمیل نمودند سپس ۳۷ دستیار داخلی و کودکان(سال دوم و سوم) در دانشگاه ایران و ۱۶ دستیار داخلی و کودکان(سال دوم و سوم) در دانشگاه کرمانشاه که به صورت تصادفی انتخاب شده بودند، در کارگاه آموزشی مهارت‌های تدریس بالینی به طور جداگانه شرکت کردند و در مرحله دوم ۵۶ کارورز از دانشگاه ایران و ۴۴ کارورز از دانشگاه کرمانشاه به طور مجدد پرسش‌نامه را تکمیل نمودند. محور اصلی نتایج پیرامون ۷ محور کلی مهارت‌های آموزش، مهارت‌های ارتباطی، ایفای نقش، ارائه بازخورد، روابط با دانشجو، ارزیابی و خصوصیات حرفه‌ای بود که در هر مورد مقایسه نتایج حاصل از ۲ دانشگاه قبل و بعد از برگزاری کارگاه آموزشی صورت گرفت. در مقایسه ۲ دانشگاه با استفاده از آزمون مجذور کای، مشاهده شد که با برگزاری کارگاه آموزشی، میانگین امتیازات مهارت‌های ذکر شده در ۷ محور عمده، در ۲ دانشگاه افزایش یافته است که این تفاوت معنی‌دار بود(۰۰۱/۰=Pvalue). هم چنین این تفاوت در هر یک از ۷ محور در دانشگاه ایران نیز معنی‌دار بود(بدین معنا که با برگزاری کارگاه آموزشی، میانگین امتیازات مهارت‌های فوق در دانشگاه ایران افزایش یافته بود). در دانشگاه کرمانشاه در ۵ محور کلی این تفاوت معنی‌دار به دست آمد اما در ۲ محور ارائه بازخورد و خصوصیات حرفه‌ای معنی‌دار نبود. با توجه به نتایج به دست آمده در رابطه با رشد فزاینده رتبه‌ای که کارورزان در مورد مهارت‌های تدریس دستیاران سال دوم و سوم بالینی در هر دو دانشگاه ذکر کرده بودند، به نظر می‌رسد برگزاری دوره‌های آموزشی و تربیتی برای دستیاران گروه‌های مختلف بالینی به منظور آشنایی و تقویت مهارت‌های تدریس بالینی در طول دوره دستیاری باید در دانشکده‌های پزشکی مورد توجه بیش‌تری قرار گیرد و بهتر است براساس سنجش نیازهای موجود، برنامه‌های آموزشی مهارت‌های تدریس برای دستیاران از ابتدای ورود به دوره دستیاری در نظر گرفته شوند.   

دکتر سیدکامران سلطانی عربشاهی، دکتر آزیتا عجمی، دکتر ثریا سیابانی،
جلد ۱۱، شماره ۴۰ - ( ۶-۱۳۸۳ )
چکیده

    در سال‌های اخیر بر برقراری “ارتباط بین فردی” مؤثر میان پزشک و بیمار تأکید و توجه  روزافزونی شده است. مهارت‌های ارتباطی یکی از اجزای اصلی صلاحیت‌های بالینی به شمار می‎رود که برای تشخیص صحیح و تبعیت بیمار از اقدامات درمانی کمک کننده می‌باشد. پزشک توسط مهارت‌های ارتباطی قادر خواهد بود در ارائه اطلاعات و اخبار ناگوار به بیمار یا اطرافیان او، غلبه بر خشم و ناراحتی بیمار، کمک به بیماران مزمن و در آستانه مرگ، عمل‌کرد بهتری از خود نشان دهد. هدف از این پژوهش بررسی چگونگی یادگیری این گونه مهارت‌ها با استفاده از نظر اساتید و دانشجویان در ۲ دانشگاه علوم پزشکی ایران و کرمانشاه بوده است تا بتوان از آن برای تدوین برنامه‎های درسی استفاده کرد. در این  مطالعه توصیفی ـ تحلیلی یک پرسش‌نامه خود ایفا به منظور بررسی یادگیری دانشجویان و کارورزان طراحی شد که کارآموزان، کارورزان و اساتید ۲ دانشگاه (در ۴ بخش داخلی، زنان، کودکان، جراحی) پس از مطالعه آزمایشی به آن پاسخ دادند. تعداد کارآموز، کارورز و استاد در دانشگاه علوم پزشکی ایران به ترتیب ۱۸۵، ۱۲۷، ۱۴ نفر و در دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه به همان ترتیب ۶۳، ۶۱، ۳۰ نفر بود(به طور کلی ۴۴۶ دانشجو و ۴۵ استاد بالینی در هر دو دانشگاه). از این تعداد ۱۳۰ نفر مربوط به بخش داخلی، ۹۶ نفر بخش جراحی، ۷۴ نفر بخش زنان، ۱۴۶ نفر بخش کودکان بودند. براساس نتایج به دست آمده ۳/۵۶% از دانشجویان از این گونه مهارت‌ها آگاهی داشتند اما ۷/۴۳% از آن‌ها بی‎اطلاع بودند که این تفاوت ۰۰۰/۰=P معنی‎دار بود. اولین تجربه ارتباط با بیمار از نظر کارآموزان و کارورزان و اساتید در بخش و بر بالین بیمار بوده است(۵/۷۲%) و پس از آن در کلاس درس بیمارستان(۵/۱۱%) و در مرتبه بعدی در اورژانس و درمانگاه (هرکدام ۸%) ذکر گردید. تأثیر حضور استاد و دستیار در یادگیری مهارت‌ها از سوی دانشجویان هر دو دانشگاه به ترتیب بسیار زیاد و زیاد ارزیابی شد. در زمینه چگونگی یادگیری مهارت‌ها،  اساتید در هر دو دانشگاه ایران و کرمانشاه به ترتیب بیش‌ترین امتیاز را به مشاهده رفتار استاد ( ۴/۷۱% و ۷/۷۶% )و پس از آن به مشاهده رفتار دستیار (۹/۴۲% و ۷/۶۶% ) دادند. سایر روش‌های یادگیری مانند مشاهده فیلم و منابع راهنما یا مشاهده ایفای نقش از نظر کارورزان، کارآموزان و حتی اساتید کم‌تر از ۵۰% امتیاز را به خود اختصاص داده‎ بود. با توجه به نتایج به دست آمده از این پژوهش به نظر می‎رسد که روش‌های یاددهی و یادگیری مهارت‌های ارتباطی باید در دانشکده‎های پزشکی مورد تأکید بیش‌تری قرار گیرد و برنامه‎های آموزش مهارت‌های ارتباطی برای کارآموزان و کارورزان در نظر گرفته شود. علاوه بر آن اساتید باید نقش فعال‌تری را در یاددهی مهارت‌ها در این ۲ دانشگاه ایفا کنند.

        


دکتر سیدکامران سلطانی عربشاهی، دکتر آزیتا عجمی، دکتر ثریا سیابانی،
جلد ۱۱، شماره ۴۱ - ( ۶-۱۳۸۳ )
چکیده

دموگرافیک و ۲۵ سؤال رتبه‌ای براساس مقیاس لیکرت طراحی شد و مطالعه آزم    طی ۲۰ سال اخیر، اهمیت مهارت‌های ارتباط با بیمار در حرفه پزشکی به طور روز افزونی مورد تأکید قرار گرفته است و دانشکده‌های پزشکی در سرتاسر دنیا برنامه‌های آموزشی در این زمینه اجرا می‌کنند. از آن جا که این گونه مهارت‌ها نوعی رفتار پیچیده محسوب می‌شوند، روش آموزش آن نیز از اهمیت خاصی برخوردار می‌باشد. هدف از این پژوهش بررسی چگونگی آموزش مهارت‌های ارتباطی در مراکز آموزشی دانشگاه ایران و کرمانشاه بوده است. در این مطالعه توصیفی ـ تحلیلی، پرسش‌نامه‌های خود ایفا حاوی اطلاعات ایشی روی کارآموز، کارورز و استاد در ۴ بخش اصلی(داخلی، جراحی، کودکان، زنان) انجام شد که روایی صوری در حد مطلوب بود. روایی محتوایی و ضریب پایاپی(آلفای کرونباخ ۴۵% و ۰۱۵/۰=P) نیز تعیین شد. تعداد کارآموز، کارورز و استاد در بخش‌های ذکر شده در دانشگاه ایران به ترتیب ۱۸۵، ۱۲۷ و ۱۴ نفر و در دانشگاه کرمانشاه ۶۳، ۶۱ و ۳۰ نفر بود. به طور کلی ۴۴۶ فراگیر پزشکی(کارآموز و کارورز) و ۴۵ استاد بالینی پرسش‌نامه‌ها را تکمیل کرده و تحویل دادند. نظر گروه فراگیران پزشکی(کارآموز و کارورز) و نیز اساتید در ۲ دانشگاه براساس پرسش‌نامه‌ها استخراج گردید. محور نتایج پیرامون وجود اهداف آموزشی و شیوه‌های برقراری ارتباط با بیمار، تمرین و پسخوراند در زمینه شرح حال گرفته شده از بیمار، دریافت پسخوراند از اساتید و دستیاران، میزان آموزش مهارت‌های ارتباطی در هر یک از بخش‌های بیمارستانی، شیوه تدریس و ارزیابی مهارت‌ها، آموزش مهارت‌های پایه و پیش‌رفته بود که در هر مورد نتایج به دست آمده از ۲ دانشگاه مقایسه گردید. براساس نتایج به دست آمده، در هر دو دانشگاه اهداف آموزشی مشخص و مدونی برای برنامه درسی آموزش مهارت‌های ارتباطی وجود نداشت. آموزش‌ها پراکنده و بدون طرح آموزشی مدون از نظر شیوه‌های گوناگون تدریس، محتوای علمی و ارزیابی بود. در رابطه با آموزش مهارت‌های بین فردی و پایه به نظر رسید که در دانشگاه کرمانشاه اساتید تماس بیش‌تری با گروه فراگیران پزشکی دارند.

        


دکتر عباس راثی، دکتر راضیه سلطانی عربشاهی، دکتر رویا ستاره‌شناس،
جلد ۱۱، شماره ۴۴ - ( ۱۲-۱۳۸۳ )
چکیده

    سارکوم کاپوسی نوعی تومور بدخیم اندوتلیوم عروق خونی و لنفاتیک است که ۴ شکل بالینی دارد. تمام انواع این تومور با ویروس هرپس انسانی نوع ۸(۸-HHV) در ارتباط هستند. در این مقاله مرد ۷۱ ساله‌ای که ۶ ماه پس از درمان بولوز پمفیگویید با پردنیزولون و آزاتیوپرین  پلاک‌های بنفش رنگی روی گوش، نوک بینی و انگشت دست وی ظاهر شده بود معرفی می‌شود. بررسی آسیب‌شناسی ضایعات نشان دهنده سارکوم کاپوسی بود که به دنبال این تشخیص، دوز آزاتیوپرین بیمار کاهش یافت. تاکنون موارد نادری از سارکوم کاپوسی در زمینه درمان بولوز پمفیگویید در مقالات گزارش شده است و در برخی از این موارد وجود ۸-HHV نیز ثابت شده است.

دکتر سید کامران سلطانی عربشاهی، دکتر اسماعیل حاجی‌نصرا...، دکتر ابوالفضل بیهقی،
جلد ۱۲، شماره ۴۶ - ( ۶-۱۳۸۴ )
چکیده

    عفونت زخم جراحی دومین علت شایع عفونت بیمارستانی است که از عوامل مرگ و میر است و هزینه‌های اضافی ناشی از اقامت طولانی در بیمارستان را موجب می‌شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی عفونت زخم جراحی در بخش‌های مختلف و عوامل مستعدکننده و خطر این عفونت‌ها در بیمارستان‌های دانشگاه علوم پزشکی ایران انجام شده است. بررسی بر روی ۹۶۰ بیمار بستری شده در بخش‌های جراحی عمومی، زنان، ارتوپدی، گوش و حلق و بینی و جراحی مغز و اعصاب انجام شد که در بیمارستان‌های عمومی و تک‌تخصصی تحت جراحی قرار گرفته بودند. برای بیماران بستری پرسش‌نامه‌ای شامل موارد منطبق با اهداف طرح توسط دستیاران تکمیل می‌گردید. بیماران در دو گروه با عفونت زخم و بدون عفونت بررسی شدند. نتایج با استفاده از نرم‌افزار Epi ۶ استخراج شد و از آزمون‌های T-Test ، Chi Square و Odds ratio برای تحلیل داده‌ها استفاده شد. نتایج نشان داد که از میان عوامل مستعد کننده به ترتیب سوء تغذیه، عفونت در نقطه‌ای از بدن، دیابت، چاقی و مصرف سیگار بیش‌ترین احتمال بروز عفونت زخم جراحی را به همراه داشتند. سایر عوامل با احتمال کم‌تر نیز بررسی شدند. عوامل تکنیکی مرتبط با نوع جراحی، محل و عضو جراحی شده و نحوه درمان پیش‌گیرانه نیز در دو گروه بیماران دارای عفونت و بدون عفونت بررسی شد. در پژوهش حاضر، نرخ عفونت زخم جراحی ۴/۸% برآورد شد که برابر با آمار جهانی شیوع زخم جراحی(۳۴-۵%) بود. اهمیت هر یک از عوامل مستعدد کننده در بروز عفونت زخم مورد تأکید بیش‌تر قرار گرفت.

 

دکتر حبیب انصارین ، دکتر علیرضا صادقی‌پور، دکتر رضیه سلطانی عربشاهی،
جلد ۱۴، شماره ۵۴ - ( ۱-۱۳۸۶ )
چکیده

    زمینه و هدف: کلویید و اسکارهای هیپرتروفیک، ضایعات پرولیفراتیو درم هستند که در اغلب موارد به‌دنبال تروما و به‌دلیل تجمع بیش از حد کلاژن و اجزای ماتریکس خارج سلولی ایجاد می‌شوند. کلویید، ضایعه‌ای است برجسته، اریتماتو و غالباً همراه سوزش یا خارش که به رشد خود ورای محدوده زخم اولیه ادامه می‌دهد و خود به خود پسرفت نمی‌کند؛ در حالی که اسکار هیپرتروفیک، محدود به زخم اولیه می‌ماند و پس از مدتی خود به خود کوچک می‌شود. کلویید در افراد افریقایی و آسیایی، شایع‌تر از سفیدپوستان است. هنوز هیچ درمان قطعی برای کلویید پیدا نشده است و درمان‌‌های فعلی میزان عود بالایی دارند. شناخت پاتوژنز کلویید می‌تواند به کشف درمان‌های اختصاصی و کارآمدتر برای این عارضه کمک کند. اخیرا در یک مطالعه نشان داده شده است که انکوژن Gli-۱ که در برخی از تومورهای انسانی بروز پیدا می‌کند، می‌تواند در ایجاد کلویید دخیل باشد. هدف از این مطالعه، تعیین میزان بروز پروتئین Gli-۱ در بیماران دچار کلویید و اسکار هیپرتروفیک به منظور مشخص نمودن نقش احتمالی این انکوژن در پاتوژنز کلویید، بود. روش بررسی: در یک مطالعه مقطعی با بررسی آرشیو پاتولوژی بیمارستان حضرت رسول اکرم(ص)، رازی و حضرت فاطمه(س) و کلینیک ایرانیان در سالهای ۸۴-۱۳۸۲، بلوکهای پارافینی که تشخیص بالینی و پاتولوژی آنها کلویید یا اسکار هیپرتروفیک بود، استخراج شدند. با مراجعه به برگه شرح حال بیماران، یافته‌های بالینی ثبت گردید. برای بررسی بروز انکوژن Gli-۱ در نمونه‌های بافتی، با استفاده از روش ایمونوهیستوشیمی (Immunohistochemistry=ICH) اسلایدهای تهیه شده از نمونه‌های بافتی، توسط آنتی‌بادی ضد Gli-۱(غلظت ۱ به ۲۰) رنگ‌آمیزی شدند. میزان بروز انکوژن Gli-۱ و درصد و شدت رنگ‌آمیزی بین نمونه‌های کلویید و اسکار هیپرتروفیک، توسط آزمون آماری Chi-square مورد مقایسه قرار گرفت. یافته‌ها: در مجموع، ۲۸ نمونه بافتی شامل ۱۲ مورد اسکار هیپرتروفیک و ۱۶ مورد کلویید بررسی شدند. میانگین سنی بیماران، ۸/۳۷ سال بود. ۶/۵۳% بیماران، مذکر و ۴/۴۶%، مونث بودند. شایع‌ترین محل کلویید، در گوش(۲۵/۳۱%) و شایع‌‌ترین علت بروز کلویید نیز، عمل جراحی (۲۵%) بود. در رنگ‌آمیزی ایمونوهیستوشیمی، تمام موارد کلویید ازنظر Gli-۱ ثبت شدند، در حالی که میزان بروز Gli-۱ در اسکارهیپرتروفیک تنها ۲۵% بود(۰۱/۰p<، Chi-square). درصد و شدت رنگ‌آمیزی در نمونه‌های کلویید به‌طور معنی‌داری بیش‌تر از اسکارهیپرتروفیک بود(۰۱/۰p<، Chi-square). نتیجه‌گیری: انکوژن Gli-۱ در تمام موارد کلویید بروز پیدا می‌کند و از این رو احتمالا می‌تواند در پاتوژنز این ضایعه دخیل باشد. براساس این نتایج، درمان‌هایی که مسیر Gli-۱ را بلوک کنند، ممکن است در درمان کلویید مؤثر باشند. توصیه می‌شود مطالعاتin vitro و in vivo‌ برای بررسی اثر درمان‌های ضد Gli-۱‌ بر روی کلویید انجام شود.


دکتر جلیل کوهپایه زاده، دکتر سید کامران سلطانی عربشاهی، دکتر شعله بیگدلی، فریدون مریمی،
جلد ۲۰، شماره ۱۰۸ - ( ۳-۱۳۹۲ )
چکیده

  زمینه و هدف : امروزه یکی از مفاهیم اصلی در سیستم ‌ های خدمات بهداشتی- درمانی حفظ ایمنی و امنیت بیمار است و اظهار به خطای پزشکیِ روی بیمار به خود بیمار و سیستم آموزشی، یک جنبه مهم اخلاقی و ضروری مراقبت است که باعث کاهش بروز خطا می‌شود. این مطالعه با هدف شناسایی نگرش‌های دستیاران پزشکی نسبت به خوداظهاری خطاهای پزشکی و عوامل شایع مؤثر بر آن انجام گرفت.

  روش کار : مطالعه حاضر که از نوع توصیفی پیمایشی می‌باشد، بر روی ۱۵۰ نفر از دستیاران پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام گرفت که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه‌ای انتخاب شده بودند. جهت گردآوری داده‌ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. داده‌های جمع آوری شده وارد نرم‌افزار آماری SPSS نسخه ۱۶ شده و با استفاده از روش‌های آمار توصیفی در مورد اهداف به قضاوت پرداخته شد.

  یافته ها: ۱۲۵ دستیار پرسشنامه را تکمیل کردند (میزان پاسخ دهی۳/۸۳%). به طور کل بیشتر دستیاران (۷۸ نفر|۴/۶۲%) موافق این بودند که خطاهای پزشکی یکی از مهم‌ترین مشکلات جدی در مراقبت‌های بهداشتی- درمانی به شمار می‌روند. تقریباً بیشتر دستیاران (۸۳ نفر|۴/۶۶%) موافق این بودند که خطاهای جدی باید برای بیماران اظهار شود. فقط ۸/۳۶% (۴۶ نفر) از دستیاران موافق این بودند که خطاهای خفیف باید برای بیماران اظهار شود و تقریباً بیشتر از نیمی از دستیاران (۷۵ نفر|۶۰%) موافق این بودند که خطاهای قریب الوقوع باید برای بیماران اظهار شود. تقریباً همه دستیاران (۱۱۴ نفر|۲/۹۱%) علاقمند بودند که درباره‌ی اظهار خطاهای پزشکی برای بیماران آموزش ببینند.

  نتیجه گیری : با توجه به علاقمندی دستیاران به آموزش درباره اظهار خطاهای پزشکی، طراحی یک برنامه درسی رسمی برای آموزش دانشجویان پزشکی مورد نیاز است و همچنین نیاز به تمرین دانشجویان بر بالین بیمار و نظارت از طرف مسئولین وجود دارد تا دانشجویان و دستیاران پزشکی در پایان آموزش، بتوانند به طور مستقل خطاهای پزشکی را اظهار کنند.


دکتر سید کامران سلطانی عربشاهی، لیلا نعیمی،
جلد ۲۰، شماره ۱۱۳ - ( ۸-۱۳۹۲ )
چکیده

 

 

زمینه و هدف: در حرفه پزشکی توانایی هدایت و تنظیم تجارب یادگیری فردی مساله ای بسیار مهم برای موفقیت می باشد و مهارت های یادگیری خودراهبر  (Self-Directed Learning Skills)که با یادگیری مادام العمر (Life-Long Learning) در ارتباط اند در حرفه پزشکی بسیار مهم هستند، همچنین این مهارت ها به دانشجویان در کسب دانش و مهارت و نگرش های منحصر به فرد دررشد شخصی و حرفه ای شان کمک شایانی خواهد کرد. بنابراین توانمند سازی دانشجویان برای کسب مهارت های لازم برای یادگیری خودراهبر باید یکی از اهداف نهایی کوریکولوم های آموزشی باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت موجود مهارت های یادگیری خود راهبر دانشجویان مقاطع علوم پایه، فیزیوپاتولوژی،کارآموزی رشته پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد.

 

روش کار: این پژوهش توصیفی- مقطعی در ۱۸۲ نفر از دانشجویان پزشکی (مقاطع علوم پایه، فیزیوپاتولوژی، کارآموزی) دانشگاه علوم پزشکی تهران با استفاده از پرسش نامه آمادگی یادگیری خود راهبر فیشر اجرا شد. داده ها با کمک نرم افزار SPSS۱۹و با استفاده از آمار توصیفی، آزمون T مستقل آنالیز واریانس یک طرفه و آماره کوهن تجزیه و تحلیل شدند.

 

یافته‌ها: بالاترین میانگین مربوط به مهارت خودکنترلی (۴۵/۶±۶/۶۰) و پایین ترین میانگین مربوط به مهارت خودمدیریتی (۴۰/۶ ± ۲/۴۵) بود.

 

نتیجه‌گیری: اگر چه مهارت خودکنترلی دانشجویان نسبت به سایر مهارت ها، بالاتر ارزیابی شد، اما به نظر می رسد چگونگی مدیریت یادگیری و مهارت‌های مطالعه باید در برنامه های درسی و یا در قالب فعالیت های فوق برنامه گنجانده شود تا گامی مؤثر برای تبدیل دانشجویان به فراگیران مادام العمر و خودراهبر باشد.

 

 
دکتر سیده بتول امینی، فاطمه کشمیری، دکتر کامران سلطانی عربشاهی، دکتر ماندانا شیرازی،
جلد ۲۰، شماره ۱۱۵ - ( ۱۰-۱۳۹۲ )
چکیده

 

زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف تدوین و بررسی روایی چارچوب شایستگی های ارتباط بین حرفه ای شامل ارتباط با همکار، بیمار و خانواده وی متناسب با فرهنگ ایران انجام شده است.

 

روش کار: این پژوهش یک مطالعه کیفی است و در سه فاز انجام شده است؛ در فاز اول چارچوبی ۲۸ آیتمی از شایستگی های مهارت‏های ارتباطی بین حرفه‌ای منتج از بررسی متون تدوین شد. روایی صوری و محتوایی آن در مراحل دلفی با شرکت متخصصین در فاط دوم مورد بررسی و تایید قرار گرفت. در فاز سوم مطالعه میزان شفافیت و اهمیت و کاربرد شایستگی تعیین شده برای لحاظ شدن در برنامه های آموزشی حرفه های مختلف علوم پزشکی مورد بررسی قرار گرفت.

 

یافته‌ها: روایی و بومی سازی چارچوب ۲۴ آیتمی در ۴ بعد اصلی مهارت‏های ارتباطی بین حرفه ای منطبق با شرایط ایران توسط متخصصین تایید شد. میانگین اهمیت و کاربرد شایستگی های ارتباطی به ترتیب مربوط به ابعاد "ارتباط ساختارمند "(۲۲/۰±۴۷/۴)،" استراتژی های ارتباطی "(۲۴/۰±۶۳/۴)،" ارتباط با بیمار و خانواده ی وی "(۲۰/۰±۶۳/۴)" و ارتباط با همکاران "(۳۲/۰±۵۲/۴)" بود. در مجموع ۱۷ شایستگی ارتباطی میانگین نمره بالاتر از ۰۵/۴ تعیین شد.

 

نتیجهگیری: تدوین شایستگی های ارتباط بین حرفه ای یکی از گامهای اساسی در راستای تحقق همکاری بین حرفه ای و ایمنی بیمار محسوب می شود و ضرورت دارد در برنامه های اموزشی حرف مختلف سلامت مورد توجه قرار گیرد.

 
مریم موسوی، جلیل کوهپایه زاده، سیدکامران سلطانی عربشاهی، شعله بیگدلی، کامران حاتمی،
جلد ۲۱، شماره ۱۲۹ - ( ۱۲-۱۳۹۳ )
چکیده

 

زمینه و هدف: یکی از الگوهای اندازه گیری محیط و فضای حاکم بر آموزش، ابزار سنجش محیط آموزشی دانشگاه داندی (Dundee DREEM)Ready Education Environment)) است که از آن جهت تحلیل مقایسه نگرش دانشجویان نسبت به محیط های آموزشی استفاده می‌شود. هدف از این مطالعه مقایسه محیط آموزشی بخش های بالینی اصلی در مراکز آموزشی درمانی دانشگاه علوم پزشکی ایران با استفاده از ابزار DREEM است.

 

روش کار: مطالعه حاضر توصیفی مقطعی بوده و ابزار مورد استفاده پرسش نامه تغییر یافته DREEM مشتمل بر ۴۴ سوال بود که با استفاده از نظرات کارآموزان (۱۶۱ نفر) و کارورزان (۱۰۶ نفر) گروه های اصلی بالینی شامل بیماریهای داخلی، زنان و زایمان، کودکان و جراحی عمومی در بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی ایران انجام و اطلاعات با استفاده از نرم افزار SPSS ۱۶ با انجام آزمونهای آماری تعیین ضرایب همبستگی، آزمون تی مستقل و آنالیز واریانس تجزیه و تحلیل شد.

 

یافته ها: میانگین امتیاز پرسش نامه ۱/۹۶ از ۱۷۶ به دست آمد که با توجه به راهنمای تفسیر امتیازات پرسش نامه تغییر یافته DREEM، نکات مثبت در محیط نسبت به نکات منفی غالب بود. میانگین کلی و میانگین تمامی حوزه ها به جز درک دانشجو از توانایی علمی خود بر حسب مقطع تحصیلی تفاوت معنی دار داشت (p= ۰,۰۰۰). میانگین تمامی حوزه ها و میانگین کلی بر حسب بخش های بالینی معنی دار شد (p=۰,۰۰۴).

 

 نتیجه گیری: در همه بخش های بالینی اصلی، نکات مثبت موجود در محیط نسبت به نکات منفی بیشتر بود. مطالعات بیشتری برای ارزیابی و اطمینان از وجود کیفیت مناسب محیط های آموزشی بالینی از دیدگاه دانشجویان با استفاده از پرسش نامه تغییر یافته DREEM در ایران نیاز است. همچنین مقایسه محیط های آموزشی با استفاده از روشهای دیگر ارزیابی محیط های بالینی می تواند ما را به استفاده از ابزار مناسب تری جهت این سنجش رهنمود کند.

 
سید کامران سلطانی عربشاهی، علیرضا منجمی، جلیل کوهپایه زاده، طاهره غلامی، مریم خواجوی،
جلد ۲۲، شماره ۱۳۲ - ( ۳-۱۳۹۴ )
چکیده

زمینه و هدف: استدلال بالینی در محیط‌های آموزشی از اهمیت زیادی برخوردار بوده و بایستی تمامی جنبه‌های دانش و مهارت یک دانشجو را در بر گیرد. در فرآیند استدلال بالینی ابتدا پزشک اطلاعاتی از بیمار می‌گیرد؛ سپس این اطلاعات را با یافته‌های پاراکلینیکی مقایسه می‌کند و با استفاده از تجربیات خود به یک تشخیص دست می‌یابد. دانشجویان پزشکی، بعضی اوقات در مقاطع مختلف با استدلال ضعیفی عمل می‌کنند و اشتباهات بسیاری در تشخیص دارند. این مطالعه با هدف مقایسه استدلال بالینی کارورزان و دستیاران پزشکی در محیط‌های بالینی صورت گرفته است.

روش کار: این پژوهش یک مطالعه توصیفی - مقطعی بوده و ابزار گردآوری داده‌ها، پرسشنامه تفکر تشخیصی بود که دارای ۴۱ سوال با مقیاس لیکرت ۶ تایی می‌باشد و پروفسور بوردیج و همکارانش در فرانسه آن را تدوین کرده‌اند. نمونه‌گیری به روش چند مرحله‌ای صورت گرفت؛ به این صورت که از میان بیمارستان‌های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی ایران - مراکز آموزشی درمانی حضرت رسول(ص)، فیروزگر، اکبرآبادی و علی اصغر- به دلیل داشتن بخش‌های بالینی اصلی انتخاب شدند و سپس به صورت تصادفی ساده کارورزان و دستیاران ۴ بخش اصلی در هر بیمارستان جهت تکمیل پرسش نامه‌ها انتخاب شدند. حجم نمونه مجموعأ ۱۰۵ نفر دستیار و ۱۰۰نفر کارورز بود که در بیمارستان‌های فوق الذکر مشغول به تحصیل می‌باشند. تجزیه و تحلیل داده‌ها توسط نرم افزار ۱۶ SPSS و با استفاده از شاخص‌های مرکزی و پراکندگی صورت گرفت.

یافته‌ها: ۲۰۵ نفر از دستیاران و کارورزان پرسش نامه را تکمیل کردند (میزان پاسخ دهی ۱/۹۱%). یافته‌های این پژوهش نشان داد که نمره DTI کل در کارورزان و دستیاران به ترتیب ۱۳/۱۵۸ و ۶۶/۱۶۱ به دست آمده است که اختلاف معنی داری (۵۶/۰p=) مشاهده نمی شود. همچنین نمره DTI ساختار حافظه در کارورزان ۸۷/۸۲ و در دستیاران  ۰۴/۸۵ به دست آمد که اختلاف معنی داری (۷۶/۰p=) مشاهده نمی‌شود. نمره DTI انعطاف پذیری در تفکر در کارورزان۲۶/۷۵ و در دستیاران ۶۲/۷۶ به دست آمد که اختلاف معنی دار (۱۰۸/۰p=) نیست.

نتیجه گیری: با مقایسه ی پژوهش های انجام شده و پژوهش حاضر در می‌یابیم کارآموزان و دستیاران در استدلال بالینی ضعیف عمل می‌کنند و آموزش استدلال بالینی نیاز به دانش دارد ولی داشتن دانش تنها کافی نیست و بیشتر از اینکه به دانش نیاز داشته باشد به تمرین و کار با بیمار نیاز دارد. موضوع دیگری که باید به آن توجه داشت این است که آموزش استدلال بالینی باید شامل آموزش دانشجو محور و مسئله محور باشد و مناسب‌ترین محیط آموزشی، آموزش در گروه‌های کوچک با محوریت حل مسئله است.


امنا یوسفی، فروغ سبزقبائی، سید کامران سلطانی عربشاهی، سید مرتضی طباطبایی،
جلد ۲۲، شماره ۱۳۹ - ( ۱۰-۱۳۹۴ )
چکیده

زمینه و هدف: رضایت بیمار یکی از نشانگرهای مرتبط با کیفیت مراقبت است. هرچند اندازه‌گیری آن بسیار مهم و حیاتی است اما انتقاد اصلی آن است که بسیاری از ابزارهایی که جهت سنجش رضایت بیمار مورد استفاده قرار می‌گیرند روا و پایا (استاندارد) نیستند، درحالی‌که ابزار باید قدرت کافی جهت تعیین نتایج را دارا باشد. هدف تعیین روایی و پایایی پرسش‌نامه سنجش رضایت بیمار (Patient Satisfaction Questionnaire –PSQ) می‌باشد.

روش کار: این مطالعه از نوع توصیفی تحلیلی می‌باشد. پرسش‌نامه ترجمه و سپس نسخه ترجمه شده در اختیار تعدادی از متخصصین متبحر در آموزش پزشکی داده شد. نظرات ایشان اخذ و اصلاحات لازم اعمال و به متخصص آن در خارج از کشور جهت برگردان به انگلیسی ارسال شد.  روایی صوری و محتوایی با استفاده از نظرات ده متخصص در زمینه آموزش پزشکی در گروه آموزش پزشکی دانشگاه علوم پزشکی ایران مورد تأیید واقع شد. پایایی پرسش‌نامه هم با سنجش آلفای کرونباخ و آزمون باز آزمایی مجدد، از Intraclass Correlation Coefficient از مدل one-way random effect استفاده شد و توسط نرم‌افزار SPSS ۱۶ ارزیابی و ضریب پایایی ۹۸/. به دست آمد و در نهایت نسخه نهایی پرسش‌نامه تدوین گردید.

یافته‌ها: طی بررسی‌های انجام شده شاخص CVR ۹۰/۰ و شاخص CVI ۹۲/۰ تعیین و روایی ابزار تأیید شد. آلفای کرونباخ کل ابزار که نشانگر انسجام درونی آن است ۹۸/۰ اندازه‌گیری شد. میزان همبستگی (CI: ۰,۹۷-۰.۹۹) ۹۸/۰ تعیین شد.

نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج مطالعه پرسش‌نامه سنجش رضایت بیمار (PSQ) می‌تواند ابزاری روا و پایا جهت سنجش میزان رضایت بیماران از کارآموزان باشد.


م‍ژده ذبیحی یگانه، کامران سلطانی عربشاهی، علیرضا میرزایی، سحر کاکایی،
جلد ۲۲، شماره ۱۴۰ - ( ۱۱-۱۳۹۴ )
چکیده

زمینه و هدف: بررسی‌ها نشان می‌دهد که به‌کارگیری مداخلات متفاوت مانند آموزش می‌تواند در بهبود میزان مستندسازی و کاهش پرونده‌های ناقص مؤثر واقع گردد. ازآنجاکه در بیماری‌های مزمن بخصوص روماتولوژی داشتن خلاصه پرونده کامل کمک‌کننده در روند درمان است، در مطالعه حاضر تأثیر کنفرانس‌های بیماران ترخیص شده بر مهارت خلاصه پرونده نویسی مورد ارزیابی قرار گرفت.

روش کار: این پژوهش مداخله‌ای از نوع نیمه تجربی در سال ۹۲-۹۳ بر روی ۳۶ دستیار داخلی روتیشن بخش روماتولوژی بیمارستان فیروزگر انجام شد. هر دو هفته کنفرانس‌های بیماران ترخیص شده برگزار شد و برای بررسی کنفرانس‌ها بر عملکرد دستیاران چک‌لیست طراحی و عملکرد دستیاران قبل و بعد از برگزاری کنفرانس‌ها توسط آن ارزیابی شد. چک‌لیست شامل ۱۹ آیتم که دارای روایی صوری بر اساس عناصر داده‌ای موجود در پرونده‌ها بود. داده‌ها پس از جمع‌آوری توسط نرم‌افزار  SPPS نسخه ۱۶ مورد آنالیز قرار گرفت و تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از آمار توصیفی، آزمون آماری chi-square و آزمون آماری Mac Nemar صورت گرفت.

یافته‌ها: قبل از برگزاری کنفرانس‌ها ۱۸ نفر (۵۰%) از دستیاران عملکرد ضعیف، ۱۲ نفر (۳/۳۳%) عملکرد متوسط و ۶ نفر (۷/۱۶%) عملکرد خوب داشتند. پس از برگزاری کنفرانس‌ها، ۱ نفر (۸/۲%) از دستیاران عملکرد متوسط و ۳۵ نفر (۲/۹۷%) عملکرد خوب داشتند. مطالعه ارتباط معنی‌داری بین عملکرد دستیاران قبل و بعد از برگزاری کنفرانس‌ها نشان داد [(۰۱۲/۰p=)Chi-square، (۰۰۱/۰p=)Mac Nemar].

نتیجه‌گیری: برگزاری کنفرانس‌های بیماران ترخیص شده نقشی مؤثر در مهارت خلاصه پرونده نویسی دستیاران و ارتقای آموزش آنان دارد.



صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله علوم پزشکی رازی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC-SA 4.0| Razi Journal of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb