زمینه و هدف: یکی از بزرگترین مشکلات اجتماعی در جامعه کنونی انسانها تعارض های خانوادگی است؛ لذا هدف از انجام این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) و درمان مبتنی بر ذهنیت طرحواره در افزایش ارزشهای فرهنگی و سبکهای حلتعارض در زنان شاغل بود.
روش کار: این پژوهش از نظر هدف در گروه پژوهشهای کاربردی و از نظر طرح پژوهش نیز نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل ۴۵ نفر از زنان شاغل در شرکتهای گروه صنعتی ایرانخودرو سال ۱۴۰۰، که بهصورت هدفمند انتخاب شدند. به این صورت که ابتدا پرسشنامه کیفیت زندگی ۳۶ سوالی (۳۶SF-) بین زنان شاغل پخش گردید؛ سپس زنانی که نمره پایینی را از پرسشنامه کیفیت زناشویی، شناسایی شدند و به صورت تصادفی در سه گروه کنترل (۱۵ نفر) و آزمایش مبتنی بر ذهنیت طرحواره (۱۵ نفر) و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (۱۵ نفر) قرار داده شدند؛ افراد به پرسشنامه های پژوهش (ارزشهای فرهنگی و سبکهای حل تعارض) پاسخ دادند و افرادی که نمره بالا در این پرسشنامهها کسب کردند به عنوان نمونه پژوهشی انتخاب شدند. در این پژوهش، از آزمون تحلیل واریانس چند متغیری به لحاظ وجود مفروضههای کاربرد آزمونهای پارامتریک و آزمون تحلیل واریانس با طرحآمیخته استفاده شد.
یافتهها: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در مقایسه با درمان مبتنی بر ذهنیت طرحوارهای روش موثرتری برای افزایش ارزشهای فرهنگی در زنان شاغل است. توجه به پویایی فرهنگی در ازدواج های بین فرهنگی میتواند تعارضهای بین زوجین را کاهش دهد. به علاوه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر ارزشهای فرهنگی با افزایش انعطاف پذیری جنسیتی، احترام به فرهنگ همسر، به رسمیت شناختن تفاوتها، تغییر چارچوب فرهنگی و بسط ارزشها و انتظارات و درک عمومی فرهنگهای دیگر، بر کاهش استرسهای بین فرهنگی موثر است.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد اجرای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان مبتنی بر ذهنیت طرحوارهای، مؤلفههای ارزشهای فرهنگی و سبکهای حل تعارض در زنان شاغل تأثیر دارد.