جستجو در مقالات منتشر شده


۴ نتیجه برای خوانین‌زاده

دکتر مرتضی خوانین‌زاده، دکتر لیلا مدرس انشاییI،
جلد ۱۱، شماره ۴۱ - ( ۶-۱۳۸۳ )
چکیده

    دیابت قندی(Diabetes Melituse) شایع‌ترین بیماری اندوکرین در جهان بوده و شیوع آن در کل جمعیت جهان ۲-۱% ذکر شده است. براساس یافته‌های موجود، هیپرگلیسمی یا بعضی از مشکلات ناشی از متابولیسم ناهنجار در دیابت، موجب بروز عوارض دیابت می‌شوند یا در پیدایش آن نقش دارند. از سوی دیگر، نقش عامل ژنتیک نیز در این رابطه مطرح شده است. در این مطالعه که به صورت مشاهده‌ای ـ تحلیلی(Observational Analytical) و هم‌گروهی تاریخی(Historial Cohort) انجام شد، جهت تهیه اطلاعات با روش سرشماری، تمام بیماران مبتلا به دیابت که طی سال‌های ۸۰-۱۳۷۱ در بیمارستان حضرت رسول(ص) تحت عمل جراحی کله‌سیستکتومی قرار گرفته بودند، بررسی شدند و اطلاعات به دست آمده با استفاده از نرم‌افزار SPSS و تست‌های آماری کای ـ دو مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. براساس نتایج حاصل از این مطالعه، هیچ گونه ارتباط آماری معنی‌داری بین کنترل قند خون در بیماران مبتلا به دیابت شیرین و بروز عوارض حین عمل جراحی کوله سیستکتومی وجود نداشت. رابطه آماری بین کنترل قند خون قبل و پس از عمل و بروز عوارض قلبی و فشار خون پس از عمل جراحی کله سیستکتومی، معنی‌دار مشاهده شد(۰۵/۰Pvalue<) اما رابطه آماری معنی‌داری بین کنترل قند خون در بیماران مبتلا به دیابت شیرین با بروز سایر عوارض پس از عمل جراحی کوله سیستکتومی به دست نیامد. بین طول مدت ابتلا به دیابت شیرین و بروز عوارض قلبی و فشار خون رابطه آماری معنی‌داری وجود داشت(۰۵/۰Pvalue<) اما در مورد سایر عوارض و طول مدت ابتلا به دیابت رابطه آماری، معنی‌دار نبود. در این مطالعه طول مدت ابتلا به دیابت می‌تواند به عنوان یک عامل مخدوش کننده مطرح باشد. با توجه به نتیجه‌گیری‌های ذکر شده و هم چنین نکات موجود در مقالات و منابع مبنی بر این که کنترل قند خون حتی به صورت مقطعی و پیش از عمل، سبب کاهش عوارض حین عمل و پس از عمل جراحی در بیماران مبتلا به دیابت می‌شود، لازم است که قند خون بیماران پیش از عمل به سطح خوب یا قابل قبول رسانده شود تا از عوارض کوتاه مدت و نیز از عوارض دراز مدتی مانند مشکلات قلبی، اختلالات فشار خون، فتق محل عمل و باندهای چسبنده پیش‌گیری شود. 

        


دکتر مرتضی خوانین‌زاده، دکتر مهدی یداله‌زاده، دکتر مریم حسین‌نژاد یزدی، دکتر سامان ستوده‌نیا،
جلد ۱۲، شماره ۴۶ - ( ۶-۱۳۸۴ )
چکیده

    هلیکوباکتر پیلوری به طور عمده در عمق ژل موکوسی که مخاط معده را می‌پوشاند و بین لایه موکوسی و سطوح رأسی اپی‌تلیوم مخاطی یافت می‌شود و با تولید آنزیم اوره‌آز باعث تولید آمونیاک و دی‌اکسید کربن از اوره و کاهش اسیدیته معده و شروع یک واکنش التهابی می‌شود. پروتئازها و فسفولیپازهای مترشحه از این باسیل نیز باعث تخریب لایه موکوسی می‌شوند. از طرفی شقاق مقعدی هم یک زخم در آندودرم می‌باشد، در حالی که علت ثابت شده‌ای که بتوان بیماری را به آن منتسب کرد، برای آن پیدا نشده است. براساس فرضیه‌ای احتمالی همراهی هلیکوباکتر پیلوری با ضایعات لوله گوارش مانند آپاندیسیت و شقاق‌های مقعدی که یک پروسه التهابی را طی می‌کنند، وجود دارد. در مطالعه حاضر جهت تعیین فراوانی هلیکوباکتر پیلوری در مبتلایان به شقاق مقعدی بستری در بیمارستان حضرت رسول اکرم(ص) اقدام شده است. این مطالعه به صورت بررسی مقطعی( Cross sectional ) بر روی کلیه بیماران مبتلا به شقاق مقعدی، بستری در بخش جراحی بیمارستان حضرت رسول اکرم(ص) در سال ۸۲ انجام گرفته است. از بیماران یک نمونه خون برای آزمایش سرولوژی قبل از عمل جراحی و یک نمونه بیوپسی از ناحیه شقاق مقعدی در حین عمل جراحی برای بررسی هیستوپاتولوژیک تهیه شد. جهت آنالیز اطلاعات به دست آمده از نرم‌افزار آماری SPSS ۱۱,۵ استفاده شده است. در مطالعه حاضر، تعداد ۹۸ بیمار مبتلا به شقاق مقعدی که جهت درمان تحت عمل جراحی قرار گرفتند، مورد بررسی قرار گرفته‌اند. میانگین سنی افراد بررسی شده ۱۴/۳۸ سال با ۹۲/۱۳= SD بود. در ۹/۴۲% از موارد بررسی شده، نتیجه آزمون سرولوژی آنتی‌بادی ضد هلیکوباکترپیلوری منفی بود، در حالی که در ۱/۵۷% نتیجه این آزمایش مثبت بود. در کلیه موارد(۱۰۰%) بیوپسی انجام شده از نظر وجود هلیکوباکتر پیلوری در نمونه به دست آمده منفی بود. از نظر میانگین تعداد دفعات عود، بین افراد سرولوژی مثبت(۵/۰ دفعه، ۵/۰= SD ) و منفی(۳۳/۰ دفعه، ۷۵/۰= SD ) اختلاف معنی‌دار آماری با ۰۱۲/۰= Pvalue به دست آمد. به نظر می‌رسد مثبت بودن سرولوژی افراد به عنوان یک ریسک فاکتور جهت عود شقاق مقعدی مطرح باشد. در مطالعه انجام شده در هیچ یک از نمونه‌ها، هلیکوباکتر پیلوری یافت نشد و به نظر می‌رسد به احتمال زیاد هلیکوباکتر پیلوری در پاتوژنز شقاق مقعدی، نقش مستقیم و تعیین کننده‌ای نداشته باشد.


دکتر مرتضی خوانین‌زاده، دکتر زهرا عمرانی، امیر شیرعلی، دکتر ندا نجفی، دکتر محبوبه محمدزاده، سیدمحمد فرشته‌نژاد،
جلد ۱۵، شماره ۰ - ( پاییز و زمستان ۱۳۸۷ )
چکیده

    زمینه و هدف: همودیالیز، شایع‌ترین روش درمانی در بیماران مبتلا به بیماری مرحله انتهایی کلیوی (End stage Renal Disease - ESRD) می‌باشد. بعلاوه، دستیابی عروقی (Vascular Access) بخش مهمی از اقدامات انجام شده جهت انجام دیالیز در این بیماران است. مطالعات مختلف نتایج متفاوتی از شیوع انواع دستیابی‌های عروقی و میزان بقاء آنها می‌دهند. در مطالعه حاضر، شیوع و بقاء انواع دستیابی‌های عروقی در بیماران همودیالیزی ایران بررسی می‌شود.

روش بررسی: در این مطالعه که به صورت مقطعی انجام گرفت، بیماران ESRD تحت همودیالیز در مراکز دیالیز تهران در دی ماه ۱۳۸۴ وارد مطالعه شدند و ۷۰۰ بیمار در بررسی شیوع و ۱۹۸ دستیابی از ۱۰۰ بیمار در بررسی میزان بقاء، مورد بررسی قرار گرفتند. در آنالیز آماری ازLog-Rank، Cox Regression، Life Tables و
Kaplan Meier استفاده شد. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSSV۱۳ آنالیز شدند.

یافته‌ها: از میان ۷۰۰ بیمار مورد مطالعه بررسی شیوع، فیستول شریانی- وریدی در ۴/۹۳%، گرافت در ۳% و کاتتر در ۶/۳% بیماران مشاهده شد. در بررسی بقاء، میانگین بقاء (Artiro Venous Fistula) AVF (۳۶/۱۷۰ to ۶۷/۱۱۸CI= ۹۵%) ۵۲/۱۴۴ ماه  و میانگین بقاء (Arterio Venous Graft) AVG، (۰۳/۴۶ to ۸۳/۱۸CI= ۹۵%) ۴۳/۳۲ ماه بود. نتایج (Log-Rank) تفاوت آماری معنی‌داری را میان دو گروه نشان داد (۰۰۰/۰P=). بعلاوه بقاء یک، سه و پنج ساله برای AVF به ترتیب ۴۲/۷۶%، ۵۴/۶۱% و ۸۶/۵۶% بود. همچنین میان بقاء AVF و محل دستیابی عروق ارتباط آماری معنی‌داری به دست آمد (۰۰۳۸/۰P=).

نتیجه‌گیری: در مطالعه حاضر، بقاء بیشتری از AVF در مقایسه با AVG به دست آمد. البته استفاده از تکنیک‌های جراحی بهتر و تجربه بالاتر جراح بر میزان بقاء تاثیر دارد.


محمد رضاپور، نورالدین نخستین انصاری، مرتضی خوانین‌زاده، روح‌انگیز اسدی،
جلد ۲۷، شماره ۸ - ( ۸-۱۳۹۹ )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به خطر مرگ پس از سکته مغزی و مشکلاتی که برای خود فرد، اطرافیان و اجتماع به‌همراه دارد، بررسی ریسک آن در بیماران دارای زمینه اهمیت دارد.
روش کار: این مطالعه به صورت گذشته نگر و بر اساس اطلاعات ثبت شده از مستندات پرونده بیمارانی که رضایت به شرکت در پژوهش داشتند، در سامانه اطلاعات بیمارستانی انجام شد؛ در حوزه بیماران همودیالیزی با نظر پزشکان بخش دیالیز بیمارستان فوق تخصصی هاشمی نژاد، متغیرهای موثر احتمالی در دستیابی به هدف مدنظر پژوهش مشخص شدند و طبق آنها فهرستی برای جمع‌آوری داده‌‎ها طراحی گردید که شامل سه بخش مشخصات دموگرافیک بیماران، علائم بالینی، و سابقه بیماری‌های زمینه‌ای می‌باشد. تحلیل‌های آماری نظیر میزان همبستگی بین عوامل بر اساس آزمون پیرسون و اجرای یکی از درخت‌های تصمیم- با استفاده از نرم‌افزار SPSS اجرا شدند. برای ریشه‌یابی علل وقوع سکته مغزی نیز از الگوریتم‌های درخت تصمیم و فناوری داده‌کاوی در محیط نرم‌افزار Rapid Miner Studio بهره برده شد.
یافته‌ها: در مجموع ۱۵۶۶ بیمار آنالیز شدند که ابتدا ارتباط بُروز سکته مغزی را ابتدا روی ۱۰۹۸ بیمار سکته‌ی مغزی بررسی کردیم و در ادامه بر اساس فهرست طراحی شده، بُروز سکته مغزی را در ۴۶۸ بیمار همودیالیزی که کاتتر ورید مرکزی برای آنها در یک دوره پنج ساله تعبیه شده پیمایش نمودیم. در مجموعه داده‌ی اوّل، ۸۹۱ بیمار دچار سکته مغزی ایسکمیک بودند و ۲۰۷ بیمار هم سکته مغزی هموراژیک داشتند؛ در این بیماران، ۳۸۸ بیمار دچار مشکلات کلیوی بودند و ۶۴ بیمار هم بیماری مُزمن کلیوی داشتند که بررسی‌ها نشان داد بین بیماری مزمن کلیوی با نوع ایسکمیک سکته مغزی رابطه معنادار وجود دارد (همبستگی پیرسون، با ۰۰۱/۰p<). در مجموعه داده‌ی دوم هم که همگی بیماران مرحله انتهایی داشتند، از آنها ۳۲۴ نفر زن و ۱۴۴ نفر مرد بودند که ۳۶۸ بیمار با کاتتر دایم بودند و برای ۱۰۰ نفر هم کاتتر موقت تعبیه شده بود.
نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد نوع خاصی از سکته مغزی (ایسکمیک) با بیماری کلیوی مرتبط برشمرده شده است به‌طوری‌که ریسک ابتلاء به سکته مغزی در بیمارانی که کاتتر را قبل از فیستول شریانی وریدی استفاده کرده‌اند تا ۸۴,۲۱% بوده و در حالیکه بین سن بیماران دیالیزی با سکته‌شان رابطه‌ی معناداری پیدا نشد، اما علاوه بر تعبیه‌ی کاتتر، سابقه‌ی داشتنِ فشارخون یا دیابت نیز در ریسک سکته مغزی مؤثر بودند.
 


صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله علوم پزشکی رازی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC-SA 4.0| Razi Journal of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb