جستجو در مقالات منتشر شده


۸ نتیجه برای توسل

دکتر عباس کاظمی‌آشتیانی، دکتر احمد توسلی اشرفی،
جلد ۹، شماره ۲۹ - ( ۹-۱۳۸۱ )
چکیده

    شکستگی ناحیه کندیل استخوان فک تحتانی نسبتاً شایع می‌باشد. به علت عوارض دراز مدت این نوع شکستگی از جمله اختلال در حرکات مفصل فکی گیجگاهی (TMJ)، آنکیلوز و مشکلات ارتوگناتیک درمان صحیح این گونه شکستگیها از اهمیت زیادی برخوردار است. ارتباط با نحوه درمان این شکستگیها بصورت بسته یا باز (روش جراحی). همچنان اختلاف نظر وجود دارد. طی فاصله سالهای ۱۳۷۹-۱۳۷۱، ۳۳۱ مورد شکستگی فک تحتانی در ۲۰۴ بیمار مورد بررسی قرار گرفتند. از این تعداد، ۶۹ بیمار دچار ۸۱ مورد شکستگی کندیل ( به تنهایی یا همراه با سایر شکستگیهای استخوان فک تحتانی و صورت) بودند. نیز ۵۷ بیمار (۸۳%) شکستگی یکطرفه و ۱۲ بیمار (۱۷%) شکستگی دو طرفه کندیل داشتند. اکثر بیماران (۵۴%) در اثر سوانح اتومبیل یا موتور سیکلت دچار آسیب فک تحتانی شده بودند. از بیماران فوق، ۵۴ نفر (۷۸%) به روش بسته و با کمک فیکساسیون بین فک فوقانی و تحتانی و ۱۲ نفر (۱۷%) به روش جراحی باز و فیکساسیون با پیچ و پلاک و دوره کوتاهی از فیکساسیون بین فکی (IMF) درمان گردیدند. در این مطالعه اندیکاسیون جراحی باز در موارد جابجایی شدید طرفی (به طرف خارج) و یا جابجایی شدید قطعات شکسته بود. دو بیمار نیز بدون هیچ گونه مداخله و بصورت تحت نظر درمان شدند. بیماران بین ۶ ماه تا ۵ سال (بطور متوسط ۵/۲ سال) پیگیری شدند. کلیه بیماران در هر دو روش قادر به بازکردن دهان بیش از ۴ سانتیمتر بودند. عوارض عمل جراحی شامل فلج موقتی عصب صورتی، شاخه مارژینال ماندیبولر (۵ مورد) و عفونت (۱ مورد) بود. نتایج این مطالعه (از نظر نتیجه درمان و عوارض) تفاوت چندانی را بین روشهای درمانی باز و بسته نشان نداد. بنابراین در اکثر موارد شکستگیهای کندیل، روش درمان بصورت بسته توصیه می‌شود و روش جراحی باز ـ با توجه به خطرات و عوارض بالقوه آن ـ فقط در موارد شکستگی همراه با جابجایی شدید که نمی‌توان آنرا با روش بسته بدرستی جااندازی نمود، توصیه می‌گردد
دکتر آذر طل، دکتر ابوالقاسم پوررضا، دکتر عباس رحیمی فروشانی، الهه توسلی،
جلد ۱۹، شماره ۱۰۴ - ( ۱۱-۱۳۹۱ )
چکیده

 

زمینه و هدف: سواد سلامت میزان ظرفیت هر فرد برای کسب، تفسیر و درک اطلاعات اولیه از خدمات سلامتی است که برای تصمیم‌گیری متناسب در این حوزه ضروری می باشد.افراد با سواد سلامت ناکافی با احتمال کمتری از برنامه مراقبتی پیشنهادی تبعیت می نمایند. این مطالعه با هدف تعیین تأثیر برنامه آموزشی در قالب گروه های کوچک بر ارتقاء میزان آگاهی و سواد سلامت بیماران زن دیابتی نوع ۲ طراحی و اجرا گردید.

 

روش‌کار: این مطالعه از نوع شاهد دار تصادفی شده بود که روی ۱۶۰ بیمار زن دیابتی نوع ۲ که با روش تخصیص تصادفی بلوکی در دو گروه مداخله و مقایسه قرار گرفتند, انجام شد. ابزار مطالعه، پرسشنامه استاندارد کوتاه سواد سلامت (Test Of Functional Health Literacy in Adults= TOFHLA) و پرسشنامه خودساخته جهت سنجش آگاهی بیماران از دیابت بود. مداخله آموزشی طی ۶ جلسه ۴۵-۶۰ دقیقه ای در قالب گروه های کوچک ۵-۱۲ نفر برای گروه مداخله انجام گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار آماری SPSS۱۶ و آزمون های آماری تی مستقل (Independent t- test) ، کروسکال والیس (Kruskal-Wallis) و تحلیل کوواریانس (Co-Variation) و کای اسکویر (Chi-square) استفاده شد.

 

یافته­ها: دو گروه از نظر متغیرهای فردی با یکدیگر تفاوت معناداری نداشتند (۰۷۳/۰ =p). قبل از مداخله تفاوت معناداری بین دو گروه از نظر آگاهی و سواد سلامت مشاهده نشد، اما بعد از مداخله، تفاوت معناداری بین آگاهی (۰۰۱/۰> p) و سواد سلامت (۰۰۱/۰>p) در دو گروه مشاهده گردید که این تاثیر در گروه مداخله موثر تر بود.

 

نتیجه­گیری: نتایج مطالعه نشان داد که آموزش در گروه مداخله با استراتژی گروه های کوچک دارای اثر بخشی در مقایسه با آموزش های رایج دیابت  می باشد.

 
دکتر لادن افشار خاص، دکتر آزیتا توسلی، دکتر شیرین شامل،
جلد ۲۱، شماره ۱۲۱ - ( ۴-۱۳۹۳ )
چکیده

  زمینه و هدف : تشنج ناشی از تب یکی از شایعترین اختلالات تشنجی در دوره کودکی محسوب می شود. کمبود بعضی از عناصر کمیاب از جمله منیزیم ممکن است در پاتوژنز آن نقش داشته باشند. هدف از مطالعه ما مقایسه سطح سرمی منیزیم در کودکان مبتلا به تب و تشنج با کودکان تبدار بدون تشنج بود.

  روش کار : در این مطالعه مورد – شاهدی آینده نگر دو گروه ۴۷ نفره شش تا شصت ماهه مورد بررسی قرار گرفتند. گروه مورد شامل کودکان با تب و تشنج و گروه شاهد شامل کودکان تبدار بدون تشنج بودند. سطح سرمی منیزیم در دو گروه به روش اسپکتروفتومتری اندازه گیری و با یکدیگر مقایسه شد .

  یافته‌ها : میانگین سنی گروه مورد و گروه شاهد به ترتیب ۳/۲۶ ± ۹۹/۱۸ و ۲۸/۲۳ ± ۱۱/۱۹ ماه بود. در گروه مورد ۲۴ پسر و ۲۳ دختر و در گروه شاهد ۲۶ پسر و ۲۱ دختر وجود داشت. دو گروه مورد و شاهد از نظر میانگین سنی و پراکندگی جنسی تغاوت معنی داری نداشتند. میانگین سطح سرمی منیزیم در گروه مورد ۹۶/۱ ± ۲۸/۰ میلی گرم در دسی لیترو در گروه شاهد ۱۵/۲ ± ۲۴/۰ میلی گرم در دسی لیتر بود. بین دو گروه از نظر سطح سرمی منیزیم تفاوت معنی دار وجود داشت و میزان منیزیم سرم بطور معنی داری در بیماران با تب و تشنج کمتر بود (۰۰۱/۰ p= ).

  نتیجه‌گیری : در مطالعه ما میانگین سطح سرمی منیزیم در گروه بیماران با تب و تشنج پایین تر از گروه تبدار بدون تشنج بود. نتایج این مطالعه می توانند نشان دهند که منیزیم سرم ممکن است در ایجاد تشنج در کودکان تبدار نقش داشته باشد. اثبات این مطلب راهگشای مطالعات جدیدتر و کارآزمایی های بالینی برای نشان دادن نقش استفاده از منیزیم خوراکی در پیشگیری از تشنج در کودکان تب دار است.


نرگس محمدی، وحید بیاتی، رضا نجات بخش، محمدحسن حیدری، معصومه دادپی، آزاده توسل،
جلد ۲۱، شماره ۱۲۹ - ( ۱۲-۱۳۹۳ )
چکیده

 

زمینه و هدف: بیشتر از ۹۰% زنان از انواع داروها در دوران بارداری استفاده می‌کنند.­ هدف از این مطالعه، بررسی تغییرات بافتی کبد جنین موش صحرایی (رت) نژاد ویستار در اثر مصرف مورفین خوراکی توسط مادر باردار می باشد.

 

روش کار: ­رتها پس از بارداری به چهار گروه تقسیم شدند در گروه های تجربی از روز ۸ بارداری تا روز ۲۰ بارداری با دوزهای mg/ml۱/۰، mg/ml۲/۰ و mg/ml۳/۰ مورفین سولفات ­ در ml۲۵ آب مصرفی روزانه رت ها ریخته شد. در روز ۲۱ بارداری ­­ جنین ها طی عمل جراحی ­ خارج و با استفاده از استریومیکروسکوپ کبد جنین ها برداشته شد. نمونه های بافتی ­ با روش هماتوکسیلین- ائوزین (H&E) ­ ­رنگ آمیزی شده وبا توسط میکروسکوپ نوری مورد بررسی قرار گرفتند. داده ها توسط نرم افزار SPSS ارزیابی شدند.

 

یافته ها: بخش های کبدی از نظر پارامترهایی مانند هپاتوسیت های واکوئله، اتساع سینوزوئیدی و افزایش تعداد سلول های کوپفر، لنفوسیت ها و نوتروفیل ها بررسی شدند. هرچند تاثیر کمترین دوز مورفین (mg/ml۱/۰) با گروه کنترل معنی دار بود (۰۵/۰p)، اما دوز های میانی mg/ml۲/۰ و دوز بالا mg/ml۳/۰ اختلاف بسیار معنی داری را نسبت به گروه کنترل نشان دادند (۰۰۱/۰p). ­

 نتیجه گیری: ­ نتایج این مطالعه نشان می دهد که کمترین دوز مورفین (mg/ml۱/۰) در جنین تاثیرات کمتری دارد، ولی دوز های میانی mg/ml۲/۰ و دوز بالا mg/ml۳/۰ باعث ایجاد ناهنجاری و ­ آسیب های بافتی قابل توجهی در جنین می شود. این اثرات مضر تابع میزان دوز مصرفی، دوره و مدت زمان استفاده از دارو می باشد
اکبر درگلاله، سمیرا اسماعیلی ریکنده، شادی طبیبیان، بیژن ورمقانی، محمود شمس، بهناز توسلی،
جلد ۲۳، شماره ۱۴۷ - ( ۶-۱۳۹۵ )
چکیده

کمبود فاکتور سیزده یک اختلال خونریزی‌دهنده‌ نادر بوده که شیوع آن در حدود ۱ در ۲ میلیون نفر در جمعیت سراسر جهان می‌باشد. در ایران به دلیل میزان بالای ازدواج‌های فامیلی، تقریبا ۴۷۳ نفر مبتلا به کمبود فاکتور سیزده وجود دارند. شیوع کمبود فاکتور سیزده در ایران در حدود ۱۲ برابر بالاتر از شیوع جهانی آن در سراسر جهان برآورد شده است. این مطالعه، به بررسی جامع در ابعاد مختلف کمبود فاکتور سیزده در ایران پرداخته است. توزیع این بیماری در مناطق مختلف ایران نشان می‌دهد که استان سیستان و بلوچستان نه تنها بیشترین تعداد بیماران مبتلا به کمبود فاکتور سیزده را در ایران دارد، بلکه بالاترین میزان بروز جهانی این بیماری نیز در این منطقه گزارش شده است. در بیماران ایرانی، خونریزی از بند ناف، هماتوم، خونریزی طولانی از زخم شایع ترین تظاهرات بالینی هستند. چندین جهش بیماری زا در بیماران ایرانی مبتلا به کمبود فاکتور سیزده وجود دارند که Trp۱۸۷Arg شایع ترین جهش شناحته شده در ایران می‌باشد. به طور مرسوم، درمان بیماران دارای کمبود فاکتور سیزده در ایران تنها بر پایه تجویز پلاسمای منجمد تازه یا کرایوپرسیپیتیت استوار بود تا اینکه در سال ۲۰۰۹ کنسانتره فاکتور سیزده برای درمان بیماران در دسترس قرار گرفت. مطالعات مختلفی اثربخشی و ایمنی رژیم‌های پیشگیری کننده را در موقعیت‌های مختلف با یافته‌های ارزشمند ارزیابی کرده‌اند. اگر چه تمرکز این مطالعه در ایران بوده، بینش قابل توجهی را در کمبود فاکتور سیزده ارائه می‌دهد که می‌تواند کاربرد گسترده‌تری در راستای بهبود درمان و کیفیت زندگی تمام بیماران مبتلا داشته باشد.


آزیتا توسلی، سیده فریده فرحی، ناهید خسروشاهی، محسن فتحی،
جلد ۲۷، شماره ۶ - ( ۶-۱۳۹۹ )
چکیده

زمینه و هدف: تشنج شایع­­ترین مشکل نورولوژی در اطفال است. علاوه بر این، در کشورهای درحال توسعه شایع­ترین مشکل تغذیه­ای، فقر آهن گزارش شده است. با توجه به شیوع بالای آنمی فقر آهن و  با توجه به اثرات کم­خونی و احتمال تأثیر آن در وقوع تشنج در کودکان مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط بین آنمی فقر آهن با بروز اولین تشنج بدون تب با منشأ ناشناخته در کودکان ۳ ماهه تا ۱۶ ساله صورت پذیرفته است.
روش کار: پژوهش حاضر یک مطالعه مورد- شاهدی است. جامعه پژوهش شامل  ۱۷۲ کودک سه ماهه تا ۱۶ ساله مراجعه‌کننده به درمانگاه نورولوژی مرکز آموزشی درمانی کودکان حضرت علی اصغر(ع) تهران طی سال­های ۹۸-۱۳۹۶ می­باشد. نمونه­ها بر اساس علت بستری به دو گروه مورد و شاهد تقسیم بندی شدند. ۸۶ کودک با اولین حمله تشنج بدون تب با منشأ ناشناخته به به عنوان گروه مورد و ۸۶ کودک مراجعه کننده به علل دیگر به عنوان گروه شاهد انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده­ها از آنالیز توصیفی شامل شاخص­های آماری فراوانی، درصد فراوانی، میانگین و انحراف معیار استفاده گردید. همچنین برای آنالیز تحلیلی، یافته های دموگرافیک و میانگین هموگلوبین و فریتین بین دو گروه شاهد و مورد مقایسه گردید. آزمون مورد استفاده t-test دو طرفه بود و سطح معنی داری کمتر از  ۰۵/۰ در نظر گرفته شد.
یافته ­ها: از ۱۷۲ کودک مورد مطالعه، ۷۳ نفر دختر (۴۲%) و ۹۹ نفر (۵۷%) پسر بودند. میانگین سنی بیماران در گروه مورد ۷۵/۳±۴/۶  و در گروه کنترل ۶۵/۳±۷۹/۵  بود.  در گروه مورد میانگین آهن سرم (میکروگرم بر دسی­لیتر) ۴/۲۸±۱/۵۵ و میانگین ظرفیت اتصالی کلی به آهن سرم ۷۸/۵۷ ±۵۲/۳۳۳ بود.  در این گروه هموگلوبین ۲۴ نفر (۹/۲۷ درصد) و فریتین ۱۴ نفر(۱۳/۱۶ درصد) پایین­تر از حد نرمال بود. در گروه کنترل میانگین آهن سرم ۷۹/۲۵±۸/۵۱ بود، فریتین ۲۰ نفر (۳/۲۳ درصد) و هموگلوبین ۲۴ نفر (۹/۲۷ درصد) پایین­تر از حد نرمال بود. در گروه مورد ۱۴ نفر (۳/۱۶ درصد) و درگروه کنترل ۲۰ نفر (۳/۲۳ درصد) کم­خونی فقر آهن داشتند، که این اختلاف از لحاظ آماری معنی­دار نبود (۵/۰>  p).
نتیجه­ گیری: در این مطالعه شیوع آنمی فقر آهن در گروه مبتلا به اولین تشنج بدون تب با منشأ ناشناخته نسبت به گروه مراجعه­کننده به علل دیگر، بالاتر نبود. در جمعیت مورد مطالعه، ارتباطی بین آنمی فقر آهن با بروز اولین بار تشنج بدون تب در کودکان مشاهده نشد. با این وجود مطالعات جامع­تر و با حجم نمونه بیشتر توصیه می­شود.
سمانه شاطرزاده یزدی، مجید توسلی رکن آبادی، سید حسین اطهری،
جلد ۲۹، شماره ۳ - ( ۳-۱۴۰۱ )
چکیده

زمینه و هدف: اشتغال زنان در بیرون از منزل به ویژه در مشاغلی که از نظر هنجارهای اجتماعی مردانه محسوب می­گردد با چالش­های مختلفی روبرو است. هدف از انجام تحقیق حاضر مقایسه طرحواره‌های نقش جنسیتی و سلامت روان در زنان شاغل در ادارات دولتی  بود.
 روش کار: این مطالعه کمی بر روی ۴۹۸ نفر از زنان شاغل در دستگاه‌های اجرایی سیاسی (۱۱۴ نفر) و غیرسیاسی (۳۸۴ نفر) شهر مشهد در سال ۱۳۹۹ انجام گردید. روش نمونه‌گیری به ترتیب به روش سرشماری و خوشه‌ای تصادفی بود. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ (۱۹۷۸) و طرحواره نقش جنسیتی بم (۱۹۷۴) بود. آنالیز داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون آماری تی مستقل انجام گردید.
یافته ها: نتایج آزمون تی مستقل نشان داد که بین دو گروه زنان شاغل از نظر میانگین نمره طرحواره‌های نقش جنسیتی مردانه (۰۰۱/۰ =p) و میانگین نمره کل سلامت روان تفاوت معناداری وجود دارد (۰۴/۰ = p) و زنان شاغل در دستگاه‌های اجرایی سیاسی در مقایسه با زنان شاغل سایر دستگاه‌ها از طرحواره‌های نقش جنسیتی مردانه بیشتری برخوردار هستند و وضعیت سلامت روان پایین­تری دارند.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج پیشنهاد می­شود راه­کارهای لازم جهت مقابله با کاهش سلامت روان و در نتیجه بالا رفتن راندمان کاری در نظر گرفته شود.


فاطمه توسلیان، خانم زهرا چگینی، امین خوش بیان، دکتر عباس فراهانی، عارف شریعتی،
جلد ۳۱، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۳ )
چکیده

امروزه مهم‌ترین مشکل در درمان عفونت‌های باکتریایی، ظهور باکتری‌های مقاوم به چند دارو و عدم وجود سرعت کافی در تولید آنتی بیوتیک­های جدید می­باشد. در این راستا، دانشمندان از عوامل ضد باکتری مختلف مانند باکتریوفاژها (فاژها) برای مهار عفونت باکتریایی و بهبود کارایی آنتی بیوتیک ها استفاده می­کنند. فاژها ویروس‌هایی هستند که باکتری‌ها را آلوده می‌کنند و به دلیل مقاومت بسیار زیاد آنتی‌بیوتیکی در سال‌های اخیر، علاقه مجددی به بازنگری استفاده از فاژها برای درمان عفونت‌های باکتریایی ایجاد شده است. فاژ درمانی، استفاده از فاژها برای درمان عفونت های باکتریایی، تقریباً برای یک قرن است که وجود داشته است. فاژ درمانی مبتنی بر استفاده از فاژهای لیتیک و پروتئین های لیتیک خالص شده فاژی برای درمان و لیز باکتری در محل عفونت است. تحقیقات کنونی نشان داده است که که فاژ درمانی پتانسیل لازم برای معرفی به عنوان جایگزینی برای درمان های آنتی بیوتیکی را دارد. فاژها از طریق تخریب ماتریکس خارج سلولی، افزایش نفوذپذیری آنتی بیوتیک­ها به لایه داخلی بیوفیلم و مهار تشکیل بیوفیلم با مهار کوآروم سنسینگ، توانایی تخریب بیوفیلم باکتریایی را دارا می باشند. در همین راستا، مطالعات اخیر منتشر شده از فاژ درمانی برای مهار عفونت‌های باکتریایی مختلف مانند زخم‌ها، مجاری ادراری و عفونت‌های مزمن فیبروز سیستیک استفاده کرده اند. با این حال، علی‌رغم استفاده مثبت از فاژ درمانی، مطالعات مختلف سویه‌های مقاوم به فاژ را گزارش کرده‌اند که نشان می‌دهد تعاملات فاژ-میزبان پیچیده‌تر است و نیاز به تحقیقات بیشتری دارد. علاوه بر این، تحقیقات منتشر شده محدود می باشند و آزمایش‌های بالینی بیشتری لازم است تا این درمان به طور گسترده برای استفاده انسانی در دسترس باشد. مطالعه­ی حاضر تعامل فاژ با سلول های باکتریایی، استفاده از فاژدرمانی برای عفونت های بالینی و نکات مهم در فاژدرمانی را مورد بررسی قرار داده است.


صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله علوم پزشکی رازی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC-SA 4.0| Razi Journal of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb