جستجو در مقالات منتشر شده


۵ نتیجه برای بهپور

لیلا حجت الاسلامی، وحید تادیبی، ناصر بهپور،
جلد ۲۶، شماره ۳ - ( ۳-۱۳۹۸ )
چکیده

زمینه و هدف: پرفشاری خون تهدیدی برای سلامت افراد به ویژه زنان می­باشد، در راستای غلبه بر این تهدید هدف از این پژوهش بررسی اثر هشت هفته تمرین مقاومتی بر فشارخون و مقادیر نیتریک اکساید و آپلین در زنان مبتلا به پیش پرفشاری خون می‌باشد.
روش کار: تعداد ۲۴ زن ۴۵-۳۰ ساله مبتلا به پیش پرفشاری خون به صورت تصادفی به دو گروه تمرین و کنترل تقسیم شدند. گروه تمرین سه جلسه در هفته به مدت ۸ هفته تمرین مقاومتی داشتند. یک روز پیش و ۴۸ ساعت پس از آخرین جلسه تمرین از آزمودنی­ها خون گرفته شد. تغییرات مقادیر آپلین و نیتریک اکساید به روش الایزا اندازه­گیری شدند. برای مقایسه درون گروهی و بین گروهی به ترتیب از آزمون تی وابسته و تی مستقل در سطح معناداری (۰۵/۰>p) استفاده شد.
یافته­ ها: نتایج نشان داد که در گروه تمرین مقادیر آپلین و نیتریک اکساید افزایش معنادار (۰۰۱/۰>p) و فشارخون سیستولی و دیاستولی کاهش معنادار داشتند (۰۰۱/۰>p). اما در گروه کنترل هیچ­گونه تغییر معناداری مشاهده نشد.
نتیجه‌گیری: انجام یک برنامه هشت هفته­ای تمرین مقاومتی با شدت متوسط می­تواند باعث بهبود معنادار فشارخون، آپلین و نیتریک اکساید در زنان مبتلا به پیش پرفشاری خون شود.
 
مهدی شریفیان، ناصر بهپور، حمیدرضا مهاجرانی، فرامرز دارابی،
جلد ۲۷، شماره ۳ - ( ۳-۱۳۹۹ )
چکیده

زمینه و هدف: تحقیق حاضر به منظور تعیین تأثیر مکمّل‌یاری بلند ‌مدت خار‌مریم همراه با چهار هفته تمرین فزاینده بر شاخص‌های سرمی آسپارتات ‌آمینو ترانسفراز (AST)، آلانین ‌آمینو تراسفراز (ALT)، لاکتات ‌دهیدروژناز (LDH)، کراتین ‌فسفوکیناز (CPK) زمان استراحت در مردان کشتی گیر انجام شد.
روش  کار: روش انجام تحقیق حاضر بدین صورت بود که ۲۰ کشتی‌گیر مرد به طور داوطلب به عنوان نمونه در تحقیق حاضر شرکت کرده و به طور تصادفی به دو گروه ۱۰ نفری (تمرین+ خار مریم، تمرین+ دارونما) تقسیم شدند. سپس آزمودنی ها فرم  رضایت‌نامه را تکمیل کردند. سپس مکمّل خار مریم به وزن۳۰۰ میلی‌گرم در چهار هفته مکمّل‌دهی شد. در مرحله پایه، یک ساعت، ۲۴ ساعت و ۳۶ ساعت بعد تمرین کشتی یکسان از نظر حجم تمرینی نمونه های خونی جمع آوری شدند. از آزمون­های تی مستقل، تحلیل واریانس با اندازه‌های مکرر، تعقیبی بونفرونی برای تجزیه و تحلیل داده‌ها استفاده شد.
یافته‌ها: مقادیر AST ۲۴ ساعت (۰۰۴/۰=p) و ۳۶ ساعت (۰۰۱/۰=p) بعد تمرین در گروه خارمریم کاهش معناداری داشت. همچنین کاهش معناداری در مقادیر CPK ۲۴ ساعت (۰۳/۰=p)، ۳۶ ساعت (۰۰۱/۰=p) و ALT ۲۴ ساعت (۰۰۱/۰=p) و ۳۶ ساعت (۰۰۱/۰=p) بعد تمرین در گروه خارمریم وجود داشت. مقدار LDH بین گروه ها تفاوت معناداری نداشت. با توجه به آزمون تحلیل واریانس با اندازه­های مکرر مقادیر CPK (۰۲/۰=pAST (۰۰۳/۰ =p) و ALT (۰۱۱/۰=p) در گروه خار مریم کاهش معناداری داشت.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج یافته­های مطالعه انجام شده تمرین به همراه مکمل خار مریم در بلند مدت می تواند به کاهش در شاخص های سرمی آسیب عضلانی منجر شود و سبب مقابله بهتری با آنزیم های تولید شده در زمان استراحت بعد تمرین شود.
محمد حسنی، ناصر بهپور، محمد کریمی، فرامرز دارابی،
جلد ۲۷، شماره ۴ - ( ۴-۱۳۹۹ )
چکیده

زمینه و هدف: فعالیت ورزشی شدید باعث تولید رادیکال‌های آزاد و آسیب‌های ناشی از استرس اکسایشی می‌شود. مکمل‌های آنتی­اکسیدانی می­تواند یکی از راه‌های مناسب برای محافظت در برابر این پدیده باشد. هدف از این مطالعه بررسی و مقایسه اثر آلیوم­ساتیوم همراه با چهار هفته تمرین فزاینده بر پاسخ برخی عوامل اکسیداتیو به یک جلسه تمرین حاد در کشتی­گیران خوب تمرین کرده بود.
روش­ کار: تعداد ۲۰ نفر از کشی­گیران خوب تمرین کرده، پس از اخذ رضایتنامه کتبی بصورت تصادفی به دو گروه همگن، تمرین با مکمل آلیوم­ساتیوم، تمرین با دارونما» تقسیم شدند. مصرف مکمل آلیوم­ساتیوم (هر روز سه عدد) در طول چهارهفته همراه با تمرینات فزاینده بود. خونگیری طی چهار مرحله (در پیش آزمون و پس آزمون در قبل و بلافاصله بعد از یک جلسه تمرین) انجام شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده­ها، از آزمون t زوجی استفاده شد.
یافته ­ها: مقایسه اختلاف میانگین­های تغییرات شاخص سوپراکسیددیسموتاز و مالون­دی­آلدئید در پاسخ به یک جلسه تمرین حاد، قبل و پس از دوره مکمل گیری، به ترتیب افزایش (۰۵/۰p≤) و کاهش معناداری (۰۵/۰p≤) را در هر دو گروه مکمل و شبه دارو و تغییرات آنتی­اکسیدان­تام کاهش معناداری (۰۵/۰p≤) را فقط در گروه شبه دارو نشان داد. همچنین در مقایسه بین گروهی تغییرات شاخص سوپراکسیددیسموتاز و مالون­دی­آلدئید در مرحله پس از دوره مکمل گیری، تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده شد(۰۵/۰p≤). ولی تغییرات در شاخص آنتی­اکسیدان­تام تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده نشد (۰۵/۰p≥).
نتیجه­ گیری: بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که مصرف مکمل‌ آلیوم ساتیوم در ورزش‌های فزاینده سبب کاهش شاخص‌های اکسیدانت و افزایش شاخص‌های آنتی­اکسیدانت می‌شود.
سرحد آقایی، ناصر بهپور، صدیقه حسین پور دلاور، حسن صفی خانی، محمد جلیلوند،
جلد ۲۷، شماره ۹ - ( ۹-۱۳۹۹ )
چکیده

زمینه و هدف: مصرف آنتی‌اکسیدان‌های غیرآنزیمی ‌به‌صورت مکمل‌های غذایی، می‌تواند از طریق شکار رادیکال­های آزاد تأثیر مثبتی درجهت کاهش استرس اکسیداتیو داشته باشند. هدف از انجام پژوهش حاضر تعیین تأثیر ۶ هفته تمرین هوازی فزاینده و مکمل ال-کارنیتین بر گیرنده آپلین بافت قلبی و مقادیر گلوکز خون موش‌های دیابتی بود.
روش کار: در این مطالعه تجربی، ۴۰ سر موش صحرایی نر ویستار به‌صورت تصـادفی در پنج گروه کنترل سالم، کنترل دیابتی، دیابت + ال-کارنیتین، دیابت + تمرین هوازی و دیابت + تمرین+ ال-کارنیتین تقسـیم شـدند. بعد از دیابتی کردن رت ها، روزانه ۱۰۰ میلی­گرم ال-کارنیتین را به‌صورت خوراکی دریافت کردند. برنامه تمرین هوازی نیز پنج روز در هفته، به مدت شش هفته، با شیب صفر درجه، سرعت ۱۰ متر و زمان ۱۰ دقیقه در هفته اول شروع شده و در هفته اخر شیب به ۵ درجه، سرعت ۲۰ متر و زمان ۴۰ دقیقه رسید.
یافته­ ها: نتـایج بیانگر افزایش معنی‌دارگیرنده آپلین در گروه‌های دیابت+تمرین هوازی و گروه دیابت+تمرین هوازی+ ال-کارنیتین نسبت بـه گـروه کنتـرل و دارونما بـود (۰۰۱/۰=p). بین دو گروه فعال پژوهش نیز اختلاف معنی­دار وجود نداشت (۲۷۴/۰=p). نتـایج آزمـون تعقیبـی بیانگر کاهش معنی‌دار گلوکز در گروه‌های فعال نسبت بـه گـروه کنتـرل و دارونما بـود (۰۰۱/۰=p).
نتیجه‌گیری: تمرین هوازی و مصرف ال-کارنیتین می‌تواند سبب افزایش گیرنده آپلین بافت قلبی و کاهش گلوکز شود.
مرضیه صدیقی، صدیقه حسین پوردلاور، ناصر بهپور، وحید تادیبی،
جلد ۲۸، شماره ۹ - ( ۹-۱۴۰۰ )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از عوارض یائسگی عوارض عصبی و شناختی می‌باشد که در ارتباط با تغییرات استروژن می‌باشد. فعالیت بدنی به دلیل تأثیر مفید آن بر سیستم عصبی و شناختی در سالمندی، خصوصاً از طریق عملکرد فاکتور نوروتروفیک مشتق شده از مغز (BDNF)، در تحقیقات کاربردی اهمیت دارد. هدف تحقیق حاضر بررسی اثر هشت هفته تمرین مقاومتی با شدت متوسط بر سطوح سرمی استروژن، نتیریک اکسید (NO) و BDNF در زنان یائسه بود.
روش کار: در تحقیقی نیمه تجربی حاضر تعداد ۲۸ زن یائسه ساکن شهر کرمانشاه به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه تمرین مقاومتی (۱۴ = n)  و کنترل (۱۴ = n) قرار داده شدند. تمرین مقاومتی به مدت هشت هفته، سه جلسه در هفته و با شدت ۵۵-۴۵ درصد یک تکرار بیشینه انجام شد. ۲۴ ساعت قبل و ۴۸ ساعت پس از مداخله خونگیری به صورت ناشتا انجام شد. برای بررسی داده‌ها  از آزمون‌های t وابسته و مستقل در سطح معناداری (۰۵/۰ > P) استفاده شد.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که هشت هفته تمرین مقاومتی موجب افزایش معنی‌داری در سطوح سرمی استروژن (۰۰۱/۰ > P) و BDNF (۰۰۱/۰ > P) و NO (۰۰۱/۰ > P)  نسبت به گروه کنترل شد.
نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج مطالعه حاضر به نظر می‌رسد که تمرینات مقاومتی با شدت متوسط با افزایش استروژن و NO موجب افزایش سطح BDNF سرمی در زنان یائسه می‌شود و زنان یائسه می‌توانند با استفاده از این سبک تمرینات علاوه بر بهبود تغییرات هورمونی از مزایای تمرینات مقاومتی بر حفاظت عصبی سود ببرند.

صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله علوم پزشکی رازی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC-SA 4.0| Razi Journal of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb