جستجو در مقالات منتشر شده


۱۶ نتیجه برای امامی

دکتر محمدمهدی گویا، دکتر فخرالسادات امامی اوره، دکتر مهشید ناصحی،
جلد ۵، شماره ۱ - ( ۱۲-۱۳۷۷ )
چکیده

  سالانه جان بیش از سه میلیون کودک حفظ و به رشد EPI امروزه به برکت ارائه خدمات ایمن سازی در قالب برنامه

  هنوز هم بیماریهای قابل پیشگیری می توانند از EPI مطلوب میلیونها کودک کمک می شود اما علیرغم برنامه های جاری 

  کودکان معصوم قربانی بگیرند.

  مطالعه حاضر به منظور تعیین درصد پوشش ایمن سازی کودکان ۲۴-۱۲ ماهه مناطق تحت پوشش دانشگاه علوم

  پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران و نیز مشخص نمودن مناطقی که نیاز به پایش و مراقبت دارد انجام شده است.

  در این تحقیق از پنج منطقه غرب تهران، کرج، شهریار، رباط کریم و ساوجبلاغ جمعا ۴۷ خوشه ۷ تایی مورد بررسی

  قرار گرفته است. ۸/۵۳ درصد کودکان مورد بررسی دختر و ۲/۴۶ درصد پسر بودند، توزیع سنی این گروه نرمال

  می باشد، بطوری که میانگین سنی ۷/۱۷ ماه میانه ۱۸ ماه و مد نظر ۱۷ ماه بوده است.

  نتایج بدست آمده از تحقیق حاکی از این است که :

  میزان پوشش واکسیناسیون ب.ث.ژ = ۴/۹۹ درصد، میزان پوشش واکسیناسون سه گانه ۱ = ۶/۹۷ درصد،

  میزان پوشش واکسیناسیون سه گانه ۲ = ۲/۹۸ درصد، میزان پوشش واکسیناسیون سه گانه سوم = ۶/۹۶ درصد

  میزان پوشش واکسیناسیون سه گانه نوبت چهارم = ۵/۸۰ درصد، میزان افت پوشش واکسن سه گانه از ۱ به ۳ = ۱درصد

  میزان پوشش ایمن سازی فلج اطفال برای نوبت صفر = ۷/۹۹ درصد و بقیه نوبتها مشابه سه گانه بوده است.

  میزان پوشش ایمن سازی هپاتیت نوبت صفر = ۱/۹۹درصد، میزان پوشش ایمن سازی هپاتیت نوبت یک = ۹۷ درصد

  میزان پوشش ایمن سازی هپاتیت نوبت دو = ۹۲درصد و میزان افت پوشش واکسیناسیون هپاتیت از صفر به دو = ۱/۷ درصد.

  میزان پوشش ایمن سازی سرخک ۱ = ۴/۹۵ درصد، میزان پوشش ایمن سازی سرخک ۲ = ۴/۸۱ درصد و

  میزان افت پوشش ایمن سازی سرخک = ۳/۱۴ درصد ( پسران ۸/۱۹ درصد و دختران ۶/۹ درصد)

  در مقایسه میزانهای پوشش در مناطق پنجگانه منطقه رباط کریم از ضعف بیشتری برخوردار بوده و لزوم مراقبت و

  برنامه ریزی دقیقی را جهت اصلاح طلب می نماید. 

 


دکتر حسین فراهینی، هوشنگ امامی مهتاج، دکتر اسماعیل ابراهیمی، دکتر فرزاد اکابری ، دکتر شاهین گوهرپی ،
جلد ۹، شماره ۳۱ - ( ۱۲-۱۳۸۱ )
چکیده

هدف از این پژوهش بررسی تاثیر اضافه کردن تمرین دویدن به جلو و عقب به تمرینهای تخته تعادل، روی تعادل استاتیک افراد با ضایعه کشیدگی رباطهای خارجی مچ پا بود. به این منظور ۳۰ نفر از افراد غیر ورزشکار بین ۳۵-۱۵ سال که علائمی از بی‌ثباتی عملکرد مچ پا را داشتند و حداقل ۱ ماه و حداکثر ۶ ماه از ایجاد ضایعه گذشته بود، به روش غیراحتمالی ساده انتخاب و به روش تصادفی متوالی به ۳ گروه تقسیم شدند. گروه اول، دوم و سوم هر یک شامل ۱۰ نفر بودند که گروه اول ۱۵ دقیقه تمرین دویدن به جلو به اضافه تمرینهای تخته تعادل، گروه دوم ۱۵ دقیقه تمرین دویدن به عقب و گروه سوم تنها ۱۵ دقیقه تمرینهای تخته تعادل را انجام دادند. برای هر یک از گروهها ۶ هفته تمرین و به صورت ۳ جلسه در هفته تکرار گردید. آزمون عملکردی ایستادن روی یک پا (Single leg Stance) در ۲ حالت با چشمهای باز (آزمون A) و با چشمهای بسته (آزمون B) به صورت اندازه‌گیری حداکثر زمان ایستادن روی پای آسیب دیده انجام شد. این آزمونها در فواصل ۲ هفته‌ای در ۴ مرحله اندازه‌گیری شدند. در پایان ۶ هفته تمرین، اختلاف معنی‌داری بین ۳ گروه در آزمون A مشاهده نشد اما در پایان هفته‌های دوم و چهارم، میانگین مقادیر آزمونB معنی‌دار گردید. که این مطلب نشان دهنده آن است که دویدن به عقب باعث افزایش تعادل استاتیک در حالتی که چشمها بسته هستند، می‌شود.
دکتر مرتضی جوادی، دکتر سیدعلیرضا امامی،
جلد ۱۲، شماره ۴۷ - ( ۹-۱۳۸۴ )
چکیده

    زمینه و هدف: توده‌های پارافارنکس و اینفراتمپورال از تومورهای نادر سر و گردن با فراوانی کلی ۵/۰% از کل تومورهای سر و گردن هستند. در این مطالعه به منظور تعیین توزیع تومورهای فضاهای پارافارنکس و اینفراتمپورال در جمعیت ایرانی، به بررسی آن در بخش گوش و حلق و بینی بیمارستان رسول اکرم تهران پرداخته شد.

روش کار: در این مطالعه به روش گذشته‌نگر، به بررسی ۱۰ ساله(از دیماه ۱۳۷۱ تا ۱۳۸۱) بیماران بیمارستان حضرت رسول اکرم تهران پرداخته شد. به این ترتیب ۳۹ بیمار مبتلا به تومور این نواحی مورد بررسی قرار گرفتند.

یافته‌ها: متوسط سن این افراد ۹/۴۴ سال بود. شایع‌ترین علامتی که بیماران مبتلا به توده گردنی با آن مراجعه می‌کردند " بی‌علامتی " بود(۲/۶۹%).

نتیجه‌گیری ‌کلی: توده‌های این نواحی به ترتیب نزولی شامل تومورهای مربوط به غدد بزاقی(۲/۵۱%) به ویژه پلئومورفیک آدنوم، پاراگانگلیوم(۳/۱۵%)، شوانوم(۷/۷%)، آنژیوفیبروم و لنفوم بودند. در مورد تمام بیماران برای تشخیص بیماری، روش‌های تصویربرداری( Imaging ) به کار رفته بود که شایع‌ترین روش، CT اسکن با کنتراست بود. به جز ۱ مورد لنفوم از نوع high grade ، سایر بیماران کاندید عمل جراحی شدند و در تمام آنها به جز ۴ مورد، جراحی صورت گرفت. رویکرد انتخابی، دسترسی خارجی( external approach ) با برش عرضی گردن با یا بدون استفاده از دسترسی هم زمان از طریق دهان ( Trans oral approach ) بود.


حسین میلادی گرجی، دکتر عباسعلی وفایی، دکتر علی رشیدی‌پور، دکتر عباسعلی طاهریان، مرتضی جراحی، دکتر میترا امامی ابرقویی، حسن صادقی،
جلد ۱۲، شماره ۴۷ - ( ۹-۱۳۸۴ )
چکیده

    زمینه و هدف: بادرنجبویه ( Melissa Officinalis ) گیاهی است که در بخش‌های مختلف ایران رشد می‌کند. در مطالعات قبلی خواص آرام بخشی، ضد تشنجی و ضد دردی از عصاره هیدروالکلی آن گزارش گردید. هدف از این مطالعه تعیین اثر ضد اضطرابی عصاره آبی (جوشانده) سرشاخه‌های بادرنجبویه با دوزهای مختلف و نیز بررسی نقش گیرنده‌های اوپیوییدی بر اثر ضد اضطرابی گیاه مذکور در موش سوری می‌باشد.

روش کار: در این مطالعه جهت بررسی اثرات گیاه بادرنجبویه ۹۳ سر موش سوری نر به وزن ۳۰- ۲۵ گرم انتخاب شدند. حیوانات به ۴ گروه ۱۰ تایی آزمایش و ۱ گروه ۱۰ تایی کنترل تقسیم شدند. .سپس به گروه‌های آزمایش، ۴ دوز عصاره آبی به میزان ۵، ۱۰، ۲۵ و ۵۰ میلی‌گرم به ازای هر کیلوگرم وزن، و به گروه کنترل ۱۰ میلی‌لیتر نرمال سالین به ازای هر کیلوگرم وزن به صورت داخل صفاقی تزریق شد. بر روی ۱۵ سر موش مطالعه مقدماتی انجام شد. همچنین جهت بررسی نقش گیرنده‌های اوپیوییدی براثر ضداضطربی گیاه بادرنجبویه، موش‌ها به ۴ گروه ۷ تایی تقسیم شدند و با دوز ۲ میلی‌گرم نالوکسان و ۵ میلی‌گرم عصاره آبی مورد بررسی قرار گرفتند. سپس به منظور افزایش فعالیت حرکتی و حس کنجکاوی، موش‌ها به مدت ۵ دقیقه در یک جعبه با دیواره‌های مشکی قرار داده شدند و پس از آن در فواصل زمانی تنظیم شده به ماز بعلاوه‌ای شکل مرتفع ( Elavated Plus Maze=EPM ) منتقل گردیدند و به مدت ۵ دقیقه شاخص‌های استاندارد ارزیابی اضطراب (تعداد ورود و مدت زمان سپری کردن در بازوی باز) از طریق مشاهده در آنها بررسی و ثبت گردید.

یافته‌ها: این مطالعه نشان داد که اثرات مصرف عصاره آبی بادرنجبویه با دوز ۵ میلی‌گرم به ازای هر ک ی لوگرم وزن در یکی از گروه‌های آزمایش در مقایسه با گروه کنترل اختلاف معنی‌داری داشته به طوری که موجب افزایش قابل توجهی در تعداد ورود و مدت زمان سپری شده بر روی بازوی باز شده است(۰۱/۰ p< )، در حالی که مصرف دوزهای بالاتر این عصاره آبی موجب کاهش تعداد ورود و مدت زمان سپری شده بر روی بازوی باز شده است و به عبارتی دیگر اثرات خواب آلودگی بر روی موش‌ها داشته است. همچنین مصرف نالوکسان باعث کاهش اثر ضد اضطرابی دوز ۵ میلی‌گرم به ازای هر کیلوگرم وزن از این جوشانده گردید.

نتیجه‌گیری کلی: یافته‌های فوق نشان می‌دهند که مصرف عصاره آبی بادرنجبویه با دوز ۵ میلی‌گرم به ازای هر کیلوگرم وزن اثر ضد اضطرابی داشته، در حالی که مصرف دوزهای بالاتر آن اثر خواب‌آوری بر موش‌ها داشته است به گونه‌ای که این اثر وابسته به دوز عصاره آبی بوده و احتمالا از طریق گیرنده‌های اوپیوییدی بروز کرده است.


دکتر علیرضا محبی، دکتر سیدعلیرضا امامی ،
جلد ۱۳، شماره ۵۳ - ( ۱۰-۱۳۸۵ )
چکیده

    مقدمه: کارسینوم نورواندوکرین از جمله نئوپلاسم‌های سیستم نورواندوکرین می‌باشد که مشتمل بر ارگان‌هایی است که سلولهای APUD(Amine precursor uptake & decarboxylation) در آنها ناشایعند. در بدن انسان، شایع‌ترین محل کارسینوم، دستگاه GI(Gastrointestinal) و ریه می‌باشد. این تومورها از نظر هیستولوژیک، با واکنش‌های مثبت نسبت به رنگهای نقره و به مارکرهای اختصاصی بافتهای نورواندوکرین مثل NSE(Neuron-specific Enolase)، سیناپتوفیزین و کروموگرانین A مشخص می‌شوند. معرفی بیمار: بیمار خانم ۷۴ ساله‌ای بود که با مشکل گرفتگی بینی ۶ ماهه، اپیستاکسی، آنوسمی و کاهش شنوایی مراجعه کرده بود. در معاینه، توده‌ای پولیپویید و عروقی در نازوفافکس دیده شد. در سی‌تی‌اسکن، توده‌ای هموژن و ایزودانس در نازوفارنکس، بدون خوردگی استخوانی وجود داشت. نتیجه‌گیری: پس از تایید تشخیص تومور کارسینویید با واسطه مارکرهای اختصاصی و با رنگ‌آمیزی‌های مخصوص، فاکتورهایی برای پیش‌بینی بدخیمی تومور وجود دارد. در درمان تومورهای بدخیم نورواندوکرین، بویژه واریانت‌های مهاجم تومور، کموتراپی سیستمیک بویژه cisplatin و etoposide موثر است؛ نقش رادیوتراپی، palliative است.


دکتر حدیث صبور، دکتر عباس نوروزی جاویدان، دکتر فرزاد شیدفر، دکتر محمد رضا وفا، سمیه اطهاری نیک عزم، فیروزه قادری، دکتر عباس رحیمی، دکتر حسن امامی رضوی،
جلد ۱۸، شماره ۹۲ - ( ۱۱-۱۳۹۰ )
چکیده

  زمینه و هدف: با توجه به شیوع بالای بیماری های قلبی عروقی در بیماران با ضایعه نخاعی، این مطالعه برای اولین بار در این بیماران با هدف بررسی ارتباط دریافت غذایی و پروفایل سرمی در ۱۶۲ بیمار ضایعه نخاعی انجام شده است.

  روش کار : در این مطالعه مقطعی دریافت غذایی و مقادیر سرمی متغیرهای متابولیک اندازه گیری گردید. مقایسه تفاوت دریافت رژیمی و نیز مقایسه متغیرهای سرمی با آزمون t مستقل انجام گرفت . آزمون رگرسیون چند گانه برای تعیین فــاکتور‌های پیش گویی کننده پروفایل سرمی مورد استفاده قرار گرفت.

  یافته ها: مردان در مقایسه با زنان دارای میزان تری گلیسرید( (TG بالاتر و HDL -کلسترول کمتری بودند (۰۵/۰> p ). در بیماران پاراپلژی نسبت به تتراپلژی میزان کلسترول تام و LDL -کلسترول سرم به طور قابل توجهی(۰۰۱/۰> p ) بالاتر بود.

  میزان LDL سرم، همبستگی مثبت معنی داری را با سن نشان داد (۰۵/۰> p ). همبستگی مثبت معنی داری بین چربی اشباع رژیم با میزان FBS و همبستگی منفی معنی داری بین دریافت PUFA رژیم و میزان LDL – کلسترول سرم مشاهده شد. نمایه توده بدنی ،دریافت کلسترول و سطح ضایعه فاکتورهای پیش گویی کننده مثبت برای میزان کلسترول تام سرم بودند. دور کمر، سطح ضایعه و دریافت کلسترول فاکتورهای پیش گویی کننده مثبت، دریافت PUFA و سطح تحصیلات فاکتورهای پیش گویی کننده منفی برای میزان LDL سرم بودند.

  نتیجه گیری: در مطالعه حاضر علی رغم دریافت پایین چربی اشباع و کلسترول در بیماران سالخورده، میزان LDL سرم بالاتر بود و میزان TG مردان بالاتر از زنان بود. بنابراین توجه به رژیم غذایی بیماران و تشویق آن‌ها به عادات غذایی سالم ممکن است اثرات مفیدی روی سلامت بیماران داشته باشد.


انسیه لطفعلی، دکتر مهربان فلاحتی، دکتر علیرضا فرومدی، دکتر سعید امامی،
جلد ۱۹، شماره ۹۷ - ( ۴-۱۳۹۱ )
چکیده

  زمینه و هدف: افزایش شیوع عفونت‌های قارچی مهاجم طی دو دهه گذشته از طرفی و تعداد محدود دارو های ضد قارچی موثر برای درمان آن‌ها از طرف دیگر، نیاز به کشف داروهای جدید را تشدید می‌کند. امروزه داروهای موجود سبب افزایش مقاومت شده‌اند. هدف این بررسی اثر داروهای ضد قارچی جدید از مشتقات ایمیدازول با روش رنگ سنجی در مقایسه با روش میکرو دایلوشن ( Micro Dillution ) می‌باشد.

  روش کار: این پژوهش یک مطالعه تجربی بود که در آن به بررسی اثرات ضد قارچی مشتقات جدید ایمیدازول در مقابل داروهای متداول ضد قارچی مایکونازول، کلوتریمازول و فلوکونازول بر روی سوش‌های استاندارد کاندیدا آلبیکنس ( Candida Albicans )، ساکارومایسس سرویسیه Saccharomyces cervisiae) )، آسپرژیلوس نایجر ( Aspergillus niger ( و میکروسپوروم جیپسیوم (Microsporum gypseum) با روش رنگ سنجی پرداختیم و نتایج آن را با روش میکرودایلوشن براث Broth Micro Dillution) ) مقایسه کردیم.

  یافته‌ها: ترکیبات ۲- هیدروکسی فناسیل آزول و ۲- هیدروکسی فناسیل آزولیوم تعیین کننده یک کلاس جدید از عوامل آزولی ( Azole ) ضد قارچی با یک طیف فعالیتی قابل قبول می باشند و روش رنگ سنجی یک روش میکروتیتر ساده ) (Simple microtiter method برای تعیین حساسیت سوش‌های قارچی (سوش استاندارد کاندیدا آلبی کانس (PTCC ۵۰۲۷) - ساکارو مایسس سرویسیه (PTCC ۵۱۷۷) - آسپوژیلوس نایجر (PTCC ۵۰۱۲) - میکروسپوروم جیپسئوم (PTCC ۵۰۷۰) در مقابل عوامل ضد قارچی می باشد.

  نتیجه‌گیری: طبق نتایج بدست آمده، بیشتر مشتقات در عملکرد ضد قارچی بر روی قارچ‌های تست شده، اثرقابل توجهی نشان دادند که MIC ( minimum inhibitory concentration ) آن‌ها در دامنه۲۵/۰-۳۲میکروگرم بر میلی لیتر در مقایسه با داروی استاندارد فلوکونازول بود.


سیدعلی امامی هاشمی، ندا رضوان خواه گلسفیدی، الهام شیرزاد، سیدحسین میرکریم پور،
جلد ۲۲، شماره ۱۳۸ - ( ۹-۱۳۹۴ )
چکیده

زمینه و هدف: زنان و مردان به میزان قابل توجهی در میزان آسیب دیدگی رباط متقاطع قدامی تفاوت دارند. بر اساس پیشینه عامل جنسیت خصوصا در ساز وکار غیر برخوردی آسیب رباط متقاطع قدامی به طور معناداری مشارکت دارد. هدف از پژوهش حاضر مقایسه الگوهای حرکتی پرخطر آسیب رباط متقاطع قدامی حین مانور برش بین زنان و مردان بود.

روش کار: ۱۳ زن و ۱۳ مرد از بازیکنان ملی پوش اسکواش به ترتیب با میانگین سنی ۶/۶±۰۴/۲۳ و ۱/۴±۷/۲۴ به عنوان آزمودنی انتخاب شدند. نشانگرهای بازتابی بر روی نقاط منتخب تنه و پایین تنه نصب و مانور برش آنها با ۲ دوربین پرسرعت از نمای قدامی و طرفی ثبت شد. سپس تحلیل ویدئویی مانور توسط نرم افزار WinAnalyze انجام و داده های نهایی در نرم افزار SPSS  نسخه ۲۱ با آزمون آماری تی مستقل و در سطح معناداری ۰۵/۰ مورد محاسبه قرار گرفت.

یافته‌ها: در لحظه تماس اولیه، تفاوت معناداری در زوایای ولگوس (۰۱۳/۰p=) و خم شدن زانو (۰۰۱/۰p=) و نیز خم شدن تنه (۰۰۱/۰p=) بین مردان و زنان وجود دارد. همچنین در مرحله میانی سکون، تنها در زاویه خم شدن تنه (۰۰۹/۰p=) تفاوت معنادار بود (۰۵/۰&le p).

نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج زنان در حین انجام مانور برش به طور واضحی، ولگوس زانو افزایش یافته و باز شدگی زانو بیشتری در مقایسه با گروه مردان داشتند و همچنین تنه خود را کمتر خم کردند این عوامل می تواند توجیهی برای پتانسیل بیشتر خطر آسیب رباط صلیبی در بین زنان باشد.


زهرا سلطانی، حدیث صبور، عباس نوروزی جاویدان، رامین حشمت، باقر لاریجانی، حسن امامی رضوی،
جلد ۲۲، شماره ۱۴۱ - ( ۱۲-۱۳۹۴ )
چکیده

زمینه و هدف: کاهش تراکم استخوان در افراد دارای آسیب نخاعی مشکل شایعی است. با توجه به شیوع بالای کاهش پوکی استخوان در این افراد، این مطالعه برای اولین بار با هدف بررسی وضعیت تراکم استخوانی و شاخص‌های مربوط به آن در بیماران مبتلا به ضایعه نخاعی انجام شده است.

روش کار: در افراد دارای آسیب نخاعی مزمن که به درمانگاه مرکز تحقیقات ضایعات مغزی و نخاعی مراجعه کرده بودند، معیارهای آنتروپومتریک، تراکم استخوان و سطوح سرمی فسفر، ویتامین D، آلکالین فسفاتاز استخوان، سطح کلاژن CTX، استئوکلسین، هورمون پاراتیروئید (PTH) و کلسی تونین و رژیم غذایی بیماران مورد مطالعه قرار گرفت. از نرم افزار جهت تجزیه و تحلیل پرسشنامه یادآمد ۲۴ ساعت خوراک استفاده شد. استانداردهای بین‌المللی برای طبقه‌بندی نورولوژیک آسیب نخاع (ISNCSCI) و (ASIA) مورد استفاده قرار گرفتند. درجه تکمیل آسیب به صورت کامل یا ناقص طبقه‌بندی گردید.

یافته‌ها: بین گروه زنان و مردان، تراکم استخوان مهره‌های کمری و ران تفاوت معنی‌داری وجود داشت. CTX در مردان، به صورت معنی‌داری بالاتر بود (۲۳/۰=r). همبستگی معنی‌داری بین مدت پس از آسیب با T-score و Z-score مهره کمری یافت شد. بیماران با آسیب نخاعی در سطح کمری سطح کلسی تونین بالاتری داشتند (۰۴۰/۰=p)، میانگین مصرف کلسیم در زنان mg/day ۲۷۰±۷/۵۶۵ و مردان mg/day ۷۵۵±۳/۸۳۵ بود که هم در مردان و هم در زنان کمتر از مقادیر توصیه شده است.

نتیجه‌گیری: مطالعه حاضر نشان داد که کمبود ویتامین D و کلسیم مشکل شایعی است و بیماران به درجاتی دارای کاهش تراکم استخوان بودند.


رفیعه نعمت‌پور، سیدمحمدحسین رضوی، فرشاد امامی، سعید امیرنژاد،
جلد ۲۸، شماره ۱۲ - ( ۱۲-۱۴۰۰ )
چکیده

زمینه و هدف: استمرار در کسب و کارهای ورزشی مهم‌ترین دغدغه فعالین در حوزه کسب و کارهای ورزشی است. هدف از پژوهش حاضر، پیامدهای استمرار در کسب و کارهای ورزشی و تندرستی (عوامل روحی- روانی، اجتماعی و ورزشی) در ایران بود.
روش کار: روش تحقیق حاضر از نوع کیفی (به روش گراندد تئوری) بود و گردآوری داده‌ها از طریق مصاحبه و بررسی پیشینه‌های تحقیق انجام گرفت. جامعه آماری تحقیق شامل کارآفرینان ورزشی، صاحبان کسب و کارهای ورزشی، اساتید هیأت علمی مدیریت ورزشی، مدیریت کارآفرینی، اقتصاد و بازاریابی دانشگاه‌ها بود. از آنجا که این یک تحقیق کیفی بوده، در کل ۲۱ نفر با استفاده از روش نمونه‌گیری گلوله برفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده مصاحبه بود که تا زمان تحقق مرحله اشباع نظری ادامه یافت. داده‌های به دست آمده از مصاحبه‌ها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته‌ها‌: یافتهها نشان داد پیامدهای استمرار در کسب و کارهای ورزشی، مؤلفه‌های اجتماعی، پیامدهای روحی- روانی و ورزشی هستند.
نتیجه‌گیری: مشاغل ورزشی نه تنها شرایط بروز، ظهور و افزایش فعالیت در ابعاد ورزشی و بعد سلامت را در کشور در پی خواهد داشت، بلکه موجب افزایش میزان اشتغال و به دلیل ماهیت نشاط‌آور این حوزه، استمرار در این صنعت موجب افزایش کارایی و اثربخشی بیشتر افراد جامعه به دلیل افزایش و تنوع خدمات و تولیدات در دسترس ناشی از استمرار کسب وکارهای ورزشی خواهد بود. 

نفیسه محبی، مازیار امامی خواه، مهدی مقدسی، مهسا سپهوند، مریم بشیری،
جلد ۲۹، شماره ۱۰ - ( ۱۰-۱۴۰۱ )
چکیده

زمینه و هدف: از آنجا که بیش از نیمی از بیماران سکته مغزی دچار دیسفاژی می‌شوند، و دیسفاژی به عنوان یک عامل مستقل برای بدتر شدن پیش آگهی سکته مغزی تلقی شده و منجر به بروز عوارضی مانند پنومونی ناشی از آسپیراسیون، سوء تغذیه، طولانی شدن مدت زمان بستری و حتی افزایش مرگ و میر بیماران سکته مغزی می‌شود، تشخیص زودهنگام دیسفاژی در بیماران سکته مغزی حائز اهمیت است.
روش کار: دراین پژوهش کوهورت گذشته نگر، ۱۳۷ نفر از بیماران سکته مغزی ایسکمیک بستری در بیمارستان رسول اکرم (ص) به صورت سرشماری و با بررسی پرونده‌های ثبت شده بیماران، اطلاعاتی از جمله سن، جنس، سابقه قبلی سکته مغزی، بیماری‌های زمینه ای محل آسیب مغزی، سمت آسیب (Side) و ابتلا به دیسفاژی، وارد مطالعه شدند.
یافته‌ها: از بین ۱۳۷ بیمار سکته مغزی ایسکمیک، تعداد ۴۳ بیمار  پس از سکته به دیسفاژی مبتلا شدند. در ۶۰ بیمار (۸/۴۳ درصد) سمت چپ مغز، در ۵۰ بیمار (۵/۳۶ درصد) سمت راست دچار آسیب شده بود. بیشترین میزان آسیب نیز در ناحیه MCA بود و ارتباط معناداری بین آسیب در ناحیه MCA و دیسفاژی به دست آمد (۰۱۷/۰p =، ۷۵/۲OR= ، ۵۵/۳- ۰۵/۲CI: ). شیوع این اختلال در آسیب‌های نیمکره چپ مغز بیشتر بود و با افزایش سن نیز دیسفاژی بطور معنی داری افزایش داشت (۰۴۹/۰p =).
نتیجه‌گیری: شیوع دیسفاژی در  مطالعه حاضر،  ۴/۳۱% برآورد شد که ارتباط معنی داری با بروزسکته مغزی در حیطه شریان مغزی میانی (MCA) بویژه در سمت چپ  (۸/۴۳ درصد) و همچنین سن بالای بیماران داشت. بنظر می‌رسد سکته مغزی در حیطه MCA و سن بالا، می‌توانند عوامل خطر مستقل برای بروز دیسفاژی در بین بیماران مبتلا به سکته مغزی باشند .بنابراین توجه بیشتری به غربالگری وضعیت بلع این گروه از بیماران در روزهای ابتدایی سکته مغزی توصیه می شود تا بتوان عوارض دیسفاژی و میزان مرگ و میر و یا  ناتوانی بیماران را کاهش داد.

بهادر شیرین چشمه، محمد سنایی، فرشاد امامی،
جلد ۲۹، شماره ۱۰ - ( ۱۰-۱۴۰۱ )
چکیده

زمینه و هدف: ورزش و نقش آن در سلامتی، امری است که امروزه همگان از آن اطلاع دارند. از سوی دیگر، برون­سپاری و خصوصی­سازی خدمات و نهادهای دولتی، جزء مباحث داغ اقتصادی و تخصصی به شمار می­رود لذا هدف این پژوهش این است که، بررسی کیقی برون­سپاری اماکن تندرستی و ورزشی بر سطح سلامت عمومی جامعه می­باشد.
روش کار: این پژوهش یک مطالعه کیفی است که با روش داده بنیاد (گرندد تئوری) و با استفاده از مصاحبه­های عمیق در بین مشارکت­کنندگان مطلع و آگاه با موضوع پژوهش، انجام شد. تعداد حجم نمونه­ها (مشارکت­کنندگان)، را رسیدن به اشباع داده­ها، تعیین نموده که تعداد قابل کفایت بر مبنای اشباع نظری (۱۷ نفر و ۲۴ سند) به روش هدفمند و در دسترس (قضاوتی) انتخاب و نظرخواهی گردید. برای انجام این پژوهش از دو ابزار مطالعه کتابخانه­ای نظام‌مند و مصاحبه­های اکتشافی استفاده شد.
یافته ­ها: بر اساس کدگذاری سه مرحله­ای و تحلیل داده­ها چنین نتیجه­گیری می­شود که، پدیده ورزش دولتی سلامت‌محور، به­عنوان، پدیده مرکزی در این پژوهش انتخاب گردید. پیامدهای پدیده ورزش دولتی سلامت‌محور، افزایش سطح سلامت و تندرستی عمومی و همچنین ارتقاء و بهره­وری بالا در ورزش حرفه­ای برون­سپاری شده می­باشد.
نتیجه­ گیری: بر اساس یافته­های این پژوهش، خصوصی­سازی در بخش خدمات همگانی ورزش، به ضرر سلامت عمومی جامعه بوده و دولت باید در این بخش از خدمات ورزشی و تفریحی، با تهیه امکانات حداقلی اما گسترده و فراگیر، امکان استفاده از این خدمات را برای تمام افراد جامعه با هر توان و طبقه اقتصادی، فراهم نماید.
 
رفیعه نعمت پور، سیدمحمدحسین رضوی، فرشاد امامی، سعید امیرنژاد،
جلد ۲۹، شماره ۱۱ - ( ۱۱-۱۴۰۱ )
چکیده

زمینه و هدف: فقدان دوام و استمرار کسب  و کارهای ورزشی از مشکلات پیش روی توسعه پایدار کارآفرینی ورزشی است که پیامد آن عدم نهادینه شدن ورزش برای افراد، سازمان‌ها، نهادها و جامعه است لذا پژوهش تاثیر طراحی مدل کسب‌وکار بر تداوم فعالیتهای سلامت محور و ورزشی می‌باشد.
روش کار: روش پژوهش آمیخته با طرح متوالی- اکتشافی، روش گرانددتئوری و هدف کاربردی- ‌توسعه‌ای بود. با نمونه‌گیری نظری هدفمند در بخش کیفی: ۱۹ صاحب‌نظر دانشگاهی مدیریت بازاریابی ورزشی، کارآفرینان منتخب صنعت ورزش، صاحبان کسب‌وکارهای ورزشی انتخاب شدند. با نمونه‌گیری تصادفی در بخش کمّی: ۳۸۴ کارآفرین، صاحب کسب‌وکار ورزشی و دانشجوی تحصیلات تکمیلی مدیریت ورزشی، به پرسشنامه‌ی محقق‌ساخته پاسخ دادند. تحلیل کیفی با پنج دور مصاحبه تا رسیدن به اشباع و اجماع نظری جهت کدگذاری‌های باز، محوری و انتخابی مقوله‌های الگوی استمرار کسب‌وکارهای ورزشی و تحلیل کمّی آن با نرم‌افزار آماری Smart pls(۲) انجام شد.
یافته‌ها: الگوی پارادایمی پژوهش در ۴ محور؛ ۴۵ مقوله،۸۰ مفهوم، ۲۶۷ گویه و ۶ سازه‌‌ی: شرایط ‌علّی، پدیده‌مرکزی، راهبردها، شرایط‌ زمینه­ای، ‌شرایط ‌مداخله­گر و پیامدها مقوله و گویه جای گرفتند. رابطه‌ی بین سازه‌های شرایط‌علّی با پدیده‌مرکزی، پدیده‌مرکزی با راهبردها، شرایط‌زمینه‌ای با راهبردها، شرایط‌مداخله‌گر با راهبردها و راهبردها با پیامدهای توسعه‌ی مدل استمرار کسب‌وکارهای ورزشی مثبت و معنی‌دار (۵۸/۲ T) و برازش مدل پژوهشی (۶۹۴/۰= GOF) قوی ارزیابی شد.
نتیجه‌گیری: مدیران و سیاست‌گذاران صنعت ورزش کشور می‌توانند با پیاده‌سازی پیشایندهای مدل پژوهش و اجرای راهبردهای آن، از پیامدهای توسعه‌ی مدل استمرار کسب‌وکارهای ورزشی بهره‌مند شوند.

حجت امامی،
جلد ۳۰، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۲ )
چکیده

زمینه و هدف: مطالعات متعددی نشان می‌دهند که میزان مرگ بیماران بستری‌شده به دلیل ابتلا به انفارکتوس میوکارد با افزایش قطعه ST (STEMI) در صورت وقوع شوک کاردیوژنیک (CS) به طور قابل ملاحظه ای افزایش می‌یابد. مشخصات دموگرافیک بیمار، نوع انفارکتوس قلبی، علائم بالینی، و روش‌های درمانی اتخاذشده توسط پزشکان از عوامل مؤثر در مرگ بیماران STEMI-CS است. در این پژوهش، یک مدل ترکیبی یادگیری ماشین نظارتی با استفاده از الگوریتم بهینه‌سازی آنتی کرونا (ACVO) و ماشین بردار پشتیبان (SVM) برای پیش‌بینی مرگ بیماران بستری‌شده به علت عارضه STEMI-CS ارائه شده است. مدل پیشنهادی همچنین در تعیین مؤثرترین پارامترها در مرگ بیماران نیز مفید است.
روش کار: به منظور پیش‌بینی وضعیت بیماران مبتلا به STEMI-CS، روش ACVO-SVM ارائه شده است که با دریافت علائم بیمار، مشخصات دموگرافیک، و سابقه درمانی صورت گرفته، تشخیص می‌دهد که بیمار زنده خواهد ماند یا خیر. روش پیشنهادی از ترکیب الگوریتم ACVO و مدل SVM ساخته شده است. دلیل استفاده از الگوریتم ACVO، انتخاب مجموعه پارامترهای مؤثر در پیش‌بینی وضعیت بیماران و تعیین مقادیر بهینه برای پارامترهای مدل SVM است تا سیستم یادگیر کیفیت بیشتری در فرآیند آموزش داشته و کارایی مطلوبی در دسته‌بندی داده‌ها فراهم کند. برای ارزیابی مدل پیشنهادی از یک مجموعه داده حاوی اطلاعات ۴۱۰ بیمار بستری‌شده STEMI-CS در بیمارستان شهید مدنی دانشگاه علوم پزشکی تبریز، استفاده شده است. داده‌های جمع‌آوری‌شده مربوط به یک دوره ۱۰ ساله از سال ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۷ است.
یافته‌ها: مدل پیشنهادی ACVO-SVM با مدل‌های پیش‌بینی کننده مطرحی همچون رگرسیون LASSO، سیستم استنتاج فازی-عصبی تطبیقی (ANFIS)، مدل گرادیان تقویت شدید (XGBoost) و مدل SVM استاندارد مقایسه شده است. نتایج آزمایش‌ها نشان می‌دهند که مدل ACVO-SVM در قیاس با همتایان خود از کارایی طبقه‌بندی بهتری برخوردار است. نتایج بر روی مجموعه داده آزمون نشان داد که مشخصه سن، جنسیت، نوع انفارکتوس قلبی، مصرف سیگار، مداخلات عروقی از راه پوست و جراحی بای پس عروق کرونری به‌عنوان مؤثرترین عوامل در مرگ بیماران STEMI-CS هستند.
نتیجه‌گیری: در این مطالعه، یک مدل یادگیری ماشین نظارتی برای تعیین وضعیت بیماران STEMI-CS ارائه شده است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که مدل پیشنهادی ACVO-SVM به سادگی بر روی مجموعه‌داده‌های آموزشی مختلف قابل آموزش بوده و توانایی مناسبی برای دسته‌بندی بیماران دارد. در این پژوهش، ارزیابی مدل‌ها بر روی یک مجموعه داده کوچک صورت گرفت. بنابراین، یکی از کارهای لازم برای بهبود این پژوهش، ارزیابی روش پیشنهادی و سایر مدل‌های همتا بر روی مجموعه داده‌های بزرگ به‌منظور تعیین نقاط قوت و ضعف آن‌ها است.
 
لیلا عندلیب، حسن رضایی جمالویی، سید محمد حسن امامی، مجتبی انصاری شهیدی،
جلد ۳۰، شماره ۴ - ( ۴-۱۴۰۲ )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان روده بزرگ سومین سرطان شایع تشخیص داده شده و چهارمین علت شایع مرگ ناشی از سرطان است. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی روان درمانی گروهی روان پویشی و کاهش استرس بر اساس بهوشیاری بر حس انسجام و اضطراب مرگ در بیماران مبتلا به سرطان روده بزرگ بود.
روش کار: طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش‌آزمون- پس‌آزمون و گروه کنترل و مرحله‌ی پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش تمامی بیماران مبتلا به سرطان روده بزرگ مراکز درمانی پورسینا شهر اصفهان در بهار ۱۴۰۱ بودند که ۴۲ نفر به‌ شیوه نمونه‌‌گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در سه گروه ۱۴ نفری کاهش استرس بر اساس بهوشیاری (۸ جلسه) و روان درمانی گروهی روان پویشی (۱۲ جلسه) و کنترل جایگزین شدند. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه­های حس انسجام آنتونووسکی (۱۹۹۳) و اضطراب مرگ تمپلر (۱۹۷۰) بود. داده‌‌های پژوهش با استفاده از روش تحلیل واریانس با طرح ترکیبی و آزمون تعقیبی بونفرنی در نرم افزار SPSS-۲۶ تحلیل شد.
یافته­ها: نتایج نشان داد که هر دو شیوه به طور موثر و یکسانی سبب افزایش حس انسجام بیماران شده و اثر آن در طول زمان پایدار باقی مانده (۰۵/۰>P)، درحالی که تنها روان درمانی گروهی پویشی به طور موثری سبب کاهش اضطراب مرگ بیماران شده (۰۵/۰>P اما اثر آن در طول زمان پایدار باقی نمانده است (۰۵/۰<P).
نتیجه­گیری: براساس نتایج پژوهش روان درمانی گروهی روانپویشی و کاهش استرس براساس بهوشیاری می­توانند بر حس انسجام درونی و اضطراب مرگ بیماران مبتلا به سرطان روده بزرگ تاثیر گذارد و به سازگاری بیماران کمک نماید.

ثریا سعیدی، نصرالله محمدی، فرشاد امامی،
جلد ۳۰، شماره ۷ - ( ۷-۱۴۰۲ )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از مهم‌ترین زمینه‌های مطالعه رفتار مصرف کننده ورزشی، رفتار خرید است. ازین رو پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط بین ابعاد ویژگی های روانشناختی با ترغیب رفتار خرید نخبگان تدوین شده است.
روش کار: این پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه نخبگان ورزشی بودند که تعداد ۲۰۶نفر به‌عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه­ ویژگیهای روانشناختی لی و هوانگ (۲۰۱۱) و رفتار خرید ادواردز (۱۹۹۳)استفاده­ گردید. روایی پرسشنامه توسط ۱۰ نفر از اساتید و خبرگان تایید و پایایی پرسشنامه بر اساس ضریب آلفای کرونباخ برای ویژگی های روانشناختی ۸۹/۰ α =و ترغیب رفتار خرید ۷۶/۰ α =می­باشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با نرم افزار SPSS نسخه ۲۵ استفاده شد.
یافته ­ها: نتایج نشان داد ویژگی های روانشناختی نخبگان بر ترغیب رفتار خرید آنان رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین مشخص شد که تنها مولفه های منحصربه فرد بودن، کمال گرایی و لذت گرایی بر ترغیب رفتار خرید تاثیر معنی داری دارند که منحصر به فرد بودن (۸۵۸/۰=β) دارای اثر بیشتری نسبت به دیگر مولفه ها بوده است.
نتیجهگیری: در نتیجه لازم است که به ویژگی های روانشناختی افراد من جمله منحصربه فرد بودن، کمال گرایی و لذت گرایی در جهت ترغیب به رفتار خرید افراد توجه بیشتری نمود.

صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله علوم پزشکی رازی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC-SA 4.0| Razi Journal of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb