Research code: 0
Ethics code: IR.IAU.KERMAN.REC.1402.022
Clinical trials code: 0
دکترای تخصصی روانشناسی بالینی، گروه روانشناسی، واحد رفسنجان، دانشگاه آزاد اسلامی، رفسنجان، ایران ، f.akhlaghi@iaurafsanjan.ac.ir
چکیده: (105 مشاهده)
زمینه و هدف: اگرچه مطالعات کمی فراوانی ویژگیهای بالینی و روشهای درمان اختلال وسواس را بررسی نموند، ولی تحقیقات کیفی که تجربه زیسته افراد مبتلا به این اختلال بویژه در ابعاد شناختی را مطالعه نماید؛ محدود است. لذا هدف این مطالعه مطالعه تجریه زیسته شناختی در افراد مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری؛ یک پژوهش کیفی با تاکید بر جنسیت بود.
روش کار: روش مطالعه پژوهش کیفی و از نوع پدیدار شناسی به روش تحلیل مضمون بود. جامعه آماری شامل کلیه افراد مراجعه کننده به کلینیکها و مراکز مشاوره شهر رفسنجان بود که بصورت هدفمند و بر اساس مصاحبه نیمه ساختاریافته تشخیصی DSM-5 مبتلا به OCD تشخیص داده شد به پژوهش دعوت و با روش پژوهش پدیدارشناسی توصیفی به این سؤال پاسخ دادند که اهمّ عناصر و مولفههای شناختی در تجارب زیسته شان کدامند. لذا، از بین مراجعین تا حد رسیدن به اشباع اطلاعات، 12 فرد با تشخیص اختلال مصاحبه شدند. تجزیه و تحلیل داده ها پس از ضبط و بازنویسی مصاحبه ها، مفاهیم کدگذاری با استفاده از روش کلایزی مضامین اصلی و فرعی استخراج و گزارش گردید.
یافتهها: آنچه از کدهای استخراجی حاصل از مصاحبه مشخص شد تجربه زیسته شناختی در افراد مبتلا به اختلال وسواسی اجباری بوده که مبتنی بر 6 مضمون اصلی و 54 مضمون فرعی بود. مضامین اصلی در قالب پیامدهای فردی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، احساسی و اجرایی به دست آمد. همچنین مضامین فرعی مستخرج از این مضامین اصلی بر پایه تجارب زیسته شناختی افراد مشتمل بر عدم کارایی ذهنی و کار کشیدن افراطی از ذهن، مسئولیت پذیری افراطی، پیروی سختگیرانه قواعد، کمالگرایی تحصیلی، اجبار برای انجام مکرر کارها، حساس دلشوره و اضطراب، حس اذیت شدن هنگام انجام ندادن کارها، تنفر از افراد به صورت افراطی، حس بی اعتمادی، احساس تنهایی، کنترل فکر و ... بود.
نتیجهگیری: نتایج مطالعه حاضر ضمن استخراج و تبیین تجارب زیسته با مبنای فرایندهای شناختی در افراد دارای اختلال OCD، شواهدی تکمیلی در دفاع از نقش تفسیری عنصر اطلاعاتی شناخت، در پیشبینی گرایش به این اختلال را فراهم نمود. به نحوی که با بهبود فرایندها و مولفه های شناختی افراد مبتلا به اختلال OCD گرایش این افراد را به لحاظ شناختی بسوی انواع وسواس ها می¬توان مدیریت نمود. از اینرو درمانگران و متخصصان این حوزه ضرورت دارد به این تجارب زیسته در ابعاد شناختی توجه و در جهت تعیین راهبردهای درمانی خود به ویژه در زنان دارای این اختلال به کار گیرند.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
روانشناسی بالینی