Research code: 01
Ethics code: IR.IAU.SARI.REC.1401.118
Clinical trials code: 01
Nakhostin N, Musazadeh T, Kiamarsi A. The Effectiveness of an Emotion-Oriented Approach on Intimacy, Communication Skills, and Feelings of Worth in Incompatible Couples. RJMS 2022; 29 (7) :33-42
URL:
http://rjms.iums.ac.ir/article-1-7498-fa.html
نخستین نسیبه، موسی زاده توکل، کیامرثی آذر. اثربخشی رویکرد هیجان مدار بر صمیمیت، مهارتهای ارتباطی و احساس ارزشمندی در زوجین ناسازگار. مجله علوم پزشکی رازی. 1401; 29 (7) :33-42
URL: http://rjms.iums.ac.ir/article-1-7498-fa.html
استادیار، گروه روانشناسی، واحد اردبیل، دانشگاه آزاد اسلامی، اردبیل، ایران ، T.mousazadeh@gmail.com
چکیده: (1277 مشاهده)
زمینه و هدف: با توجه به اینکه سازگاری زوجین نقش مهمی در ثبات خانواده ایفا میکند جهت نیل به این هدف، رویکرد هیجانمدار میتوانند مورد استفاده قرار بگیرند، بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی رویکرد هیجان مدار بر صمیمیت، مهارتهای ارتباطی و احساس ارزشمندی در زوجین ناسازگار بود.
روش کار: در این مطالعه نیمه آزمایشی، جامعه آماری شامل کلیه زوجین ناسازگار مراجع به مراکز مشاوره شهر تهران بود که تعدادشان در سال 1400 برابر 3500 نفر بوده است. با در اختیار گرفتن پروندههای موجود زوجین ناسازگار مراجعهکننده به مرکز مشاوره خانواده شهر تهران، تعداد 10 زوج (10 مرد و 10 زن) به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب در سه گروه 5 زوجه (5 زوج در گروه آزمایشی اول و 5 زوج در گروه کنترل) قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه صمیمیت زناشویی تامپسون و والکر (1983)، پرسشنامه مهارتهای ارتباطی ماتسون (1983)، پرسشنامه خودارزشمندی CSWS کروکر و همکاران (2003) و پرسشنامه سازگاری زناشویی اسپانیر (1976) بود. جهت تحلیل دادهها از آزمون تحلیل کوواریانس یک راهه و چندراهه استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان از این داشت که رویکرد هیجان مدار بر صمیمیت، مهارتهای ارتباطی و احساس ارزشمندی در خرده مقیاسهای (حمایت خانواده، سبقت و رقابتجویی، ظاهری و جسمانی و شایستگی علمی) در زوجین ناسازگار تأثیرگذار میباشد.
نتیجهگیری: بهطورکلی میتوان نتیجه گرفت که رویکرد هیجان مدار تأثیر معناداری بر صمیمیت و مهارتهای ارتباطی و احساس ارزشمندی در زوجین ناسازگار داشتهاند و از این رویکرد میتوان درمان تعارضات زناشویی استفاده کرد.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
روانشناسی بالینی