زمینه و هدف: در اغلب بیماران مبتلا به بیماری مزمن از جمله بیماری مرحله انتهایی کلیه، حالات عملکردی و کیفیت زندگی، پایینتر از جمعیت عمومی میباشد. این مطالعه از نوع نیمه تجربی است که با هدف تعیین تاثیر مدل مراقبت پیگیر بر کیفیت زندگی بیماران همودیالیزی، در سال 84-1383 در شهر همدان انجام شده است. روش بررسی: نمونههای این پژوهش را 38 بیمار مبتلا به بیماری مرحله انتهایی کلیه تشکیل میداد که به صورت قبل و بعد، انتخاب و در مدت 6 ماه مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار جمعآوری اطلاعات شامل پرسشنامه اختصاصی کیفیت زندگی بیماران دیالیزی(KDQOL-SFTm=Kidney disease quality of life-short form)، پرسشنامههای دموگرافیک و چک لیست کنترلی بود. در مرحله اول پژوهش(قبل)، پژوهشگر مرحله آشناسازی را انجام داد و تا انتهای دوره، تنها پرسشنامههای کیفیت زندگی و چکلیستهای کنترلی تکمیل شدند. پس از اتمام مرحله اول پژوهش، بلافاصله پژوهشگر اقدام به اجرای مداخله در مرحله دوم پژوهش بر روی همان گروه نمود. سپس با استفاده از نرمافزار آماری(version 13)SPSS، آمار توصیفی، آزمون آماری تی زوجی(Paired-Samples T Test) و آزمون آماری مجذور کای(Chi-square) مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: در تجزیه و تحلیل دادهها، آزمون آماری تی زوجی بین میانگین امتیازات حیطههای بعد عمومی کیفیت زندگی نمونههای پژوهش قبل و بعد از مداخله، تفاوت معنیداری را نشان میدهد(05/0P<). همچنین آزمون تی زوجی بین میانگین امتیازات کلیه حیطههای ابعاد اختصاصی کیفیت زندگی بیماران همودیالیزی(05/0P<)، به استثناء حیطه توانایی کار(083/0=P)، قبل و بعد از مداخله، تفاوت معنیداری را نشان میدهد. نتیجهگیری: با توجه به یافتههای پژوهش میتوان نتیجه گرفت که با اجرای مدل مراقبت پیگیر، تفاوت معنیداری در سطوح ابعاد عمومی و اختصاصی کیفیت زندگی بیماران همودیالیزی ایجاد میشود، بطوری که اجرای این مدل مراقبتی، با افزایش کیفیت زندگی بیماران همودالیزی همراه است. بنابراین فرضیه این پژوهش مبنی بر اجرای مدل مراقبت پیگیر باعث افزایش کیفیت زندگی بیماران همودیالیزی نمیشود، رد شد و تاثیر مدل بر کیفیت زندگی این بیماران مورد تأیید قرار گرفت.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |