چکیده: (10972 مشاهده)
مطالعات نشان میدهند که در چرخه آموزش بالینی، دستیاران نقش عمدهای در آموزش کارآموزان و کارورزان دارند. هم چنین به دلیل حضور بیشتر در مراکز آموزشی ـ درمانی اغلب موارد رهبران تیم آموزشی در بخشهای بالینی میباشند بنابراین برخورداری از آمادگی رسمی برای کسب مهارتهای تدریس، آشنایی با روشهای نوین تدریس و چگونگی افزایش اثربخشی آموزشی، تهیه اهداف آموزشی و مارپیچ آموزشی از ضروریات برنامههای دستیاری محسوب میشوند. هدف از این پژوهش بررسی میزان تأثیر آموزش مهارتهای تدریس بر نقش آموزشی دستیاران داخلی وکودکان در دانشگاه علوم پزشکی ایران و کرمانشاه بود تا بدین ترتیب بتوان برنامههای آموزشی در جهت تقویت مهارتهای تدریس دستیاران را تدوین کرد. روش مطالعه از نوع نیمه تجربی بود و برای پاسخدهی کارورزان، پرسشنامهای خود ایفا حاوی سؤالاتی در مورد 7 محور کلی مهارتهای تدریس براساس مقیاس لیکرت طراحی شد. مطالعه آزمایشی انجام شده روایی صوری در حد مطلوب داشت و روایی محتوایی و ضریب پایایی(آلفای کرونباخ 45% و 015/0=p) نیز تعیین شد سپس مطالعه اصلی روی کارورزان بخشهای داخلی و کودکان در مراکز آموزشی وابسته به دانشگاه ایران و کرمانشاه صوت گرفت و پس از جمعآوری پرسشنامه تکمیلی، کارگاه آموزشی 1 روزه برای دستیاران انتخابی در این 2 بخش بالینی برگزار گردید و 3-2 ماه بعد از برگزاری کارگاه، به طور مجدد پرسشنامه ذکر شده میان کارورزان توزیع و پس از تکمیل جمعآوری شد. در مرحله اول در دانشگاه علوم پزشکی ایران 164 کارورز و در دانشگاه کرمانشاه 67 کارورز که دارای شرایط لازم بودند پرسشنامه مربوطه را تکمیل نمودند سپس 37 دستیار داخلی و کودکان(سال دوم و سوم) در دانشگاه ایران و 16 دستیار داخلی و کودکان(سال دوم و سوم) در دانشگاه کرمانشاه که به صورت تصادفی انتخاب شده بودند، در کارگاه آموزشی مهارتهای تدریس بالینی به طور جداگانه شرکت کردند و در مرحله دوم 56 کارورز از دانشگاه ایران و 44 کارورز از دانشگاه کرمانشاه به طور مجدد پرسشنامه را تکمیل نمودند. محور اصلی نتایج پیرامون 7 محور کلی مهارتهای آموزش، مهارتهای ارتباطی، ایفای نقش، ارائه بازخورد، روابط با دانشجو، ارزیابی و خصوصیات حرفهای بود که در هر مورد مقایسه نتایج حاصل از 2 دانشگاه قبل و بعد از برگزاری کارگاه آموزشی صورت گرفت. در مقایسه 2 دانشگاه با استفاده از آزمون مجذور کای، مشاهده شد که با برگزاری کارگاه آموزشی، میانگین امتیازات مهارتهای ذکر شده در 7 محور عمده، در 2 دانشگاه افزایش یافته است که این تفاوت معنیدار بود(001/0=Pvalue). هم چنین این تفاوت در هر یک از 7 محور در دانشگاه ایران نیز معنیدار بود(بدین معنا که با برگزاری کارگاه آموزشی، میانگین امتیازات مهارتهای فوق در دانشگاه ایران افزایش یافته بود). در دانشگاه کرمانشاه در 5 محور کلی این تفاوت معنیدار به دست آمد اما در 2 محور ارائه بازخورد و خصوصیات حرفهای معنیدار نبود. با توجه به نتایج به دست آمده در رابطه با رشد فزاینده رتبهای که کارورزان در مورد مهارتهای تدریس دستیاران سال دوم و سوم بالینی در هر دو دانشگاه ذکر کرده بودند، به نظر میرسد برگزاری دورههای آموزشی و تربیتی برای دستیاران گروههای مختلف بالینی به منظور آشنایی و تقویت مهارتهای تدریس بالینی در طول دوره دستیاری باید در دانشکدههای پزشکی مورد توجه بیشتری قرار گیرد و بهتر است براساس سنجش نیازهای موجود، برنامههای آموزشی مهارتهای تدریس برای دستیاران از ابتدای ورود به دوره دستیاری در نظر گرفته شوند.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
پزشکی اجتماعی