جلد 31، شماره 1 - ( 1-1403 )                   جلد 31 شماره 1 صفحات 10-1 | برگشت به فهرست نسخه ها

Research code: 01
Ethics code: IR.IAU.TJ.REC.1400.001
Clinical trials code: 01


XML English Abstract Print


دانشیار، گروه روانشناسی، واحد تربت جام، دانشگاه آزاد اسلامی، تربت جام، ایران ، s.teimoori@iautj.ac.ir
چکیده:   (398 مشاهده)
زمینه و هدف: رویکردهای روان درمانی از قبیل رویکرد درمانی هیجان‌مدار در درمان آشفتگی­های زناشویی مؤثر هستند؛ لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان متمرکز بر هیجان بر احساس امنیت روانی و مؤلفه­های آن در زنان درگیر خشونت خانگی انجام شد.
روش ­کار: روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پس آزمون- پیش آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه زنان درگیر خشونت خانگی مراجعه کننده به پزشکی قانونی شهرستان کاشمر در سال نیمه اول سال1400 تشکیل دادند. تعداد 40 نفر از زنان درگیر خشونت خانگی به روش نمونه­گیری در دسترس به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند (هر گروه 20 نفر). گروه آزمایش به مدت 8 جلسه (هر جلسه یک ساعت به مدت 4 هفته) تحت درمان متمرکز بر هیجان قرار گرفتند و گروه کنترل مداخله­ای دریافت نکردند. ابزار پژوهش پرسش­نامه احساس امنیت روانی مازلو (2004) بود که در پیش­آزمون و پس­آرمون توسط آزمودنی­ها تکمیل شد. اطلاعات جمع­اوری شده با نرم­افزار SPSS-24 و تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته‌ها: نتایج نشان داد درمان متمرکز بر هیجان بر احساس امنیت روانی و مولفه­های احساس امنیت روانی زنان درگیر خشونت خانگی موثر است به طوری که در متغیر «اطمینان به خود»، بعد از تعدیل اثر پیش آزمون‌ها، میزان تأثیر آموزش بر نمره‌های پس آزمون‌ آن 207/0؛ در متغیر «احساس خشنودی» 418/0؛ در متغیر «سازگاری محیطی» 253/0 و متغیر «دید مردم نسبت به فرد» 369/0 می‌باشد.
نتیجه‌گیری: نتایج این تحقیق نشان داد که مداخله متمرکز بر هیجان تأثیر مثبت و معناداری بر احساس امنیت روانی و خرده‌مقیاس‌های آن در زنان درگیر خشونت خانگی دارد. این یافته‌ها بیانگر آن است که تمرکز بر هیجان‌ها و تنظیم آن‌ها می‌تواند به تقویت اطمینان به خود، افزایش احساس خشنودی، بهبود سازگاری محیطی و ارتقای نگرش مثبت دیگران نسبت به فرد کمک کند.
 
متن کامل [PDF 1379 kb]   (94 دریافت)    
نوع مطالعه: پژوهشي | موضوع مقاله: روانشناسی بالینی