Research code: 0
Ethics code: IR.IAU.TNB.REC.1402.033
Clinical trials code: 0
استادیار، گروه روانشناسی، واحد تهران شمال، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران ، sue.ershadi@gmail.com
چکیده: (336 مشاهده)
زمینه و هدف: خودجرحی غیر خودکشی به تخریب عمدی بافت بدن بدون قصد خودکشی و برای اهدافی که از نظر اجتماعی تایید نشده است، اشاره دارد. این پژوهش با هدف روابط ساختاری الگوی ساختاری ترومای دوران کودکی با رفتار خودجرحی نوجوانان با ویژگیهای شخصیت مرزی بر اساس نقش میانجیگر راهبردهای نظمجویی شناختی هیجان انجام شد.
روش کار: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشآموزان مقطع متوسطه دوم شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1402 تشکیل میدهند. در این مطالعه از روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای تعداد 316 دانشآموز از بین 1153 دانشآموز انتخاب شدند. دادهها با استفاده از پرسشنامه رفتار خودجرحی غیرخودکشی (کلونسکی و گلن، 2009)، ترومای دوران کودکی (برنستاین و همکاران، 2003) و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی و همکاران، 2001) گردآوری شد. دادهها با روشهای آماری همبستگی پیرسون، مدلیابی ساختاری با استفاده از نرمافزارهای آماری SPSS و AMOS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج مدلیابی معادله ساختاری نشان داد که 04/0 درصد از تغییرات مربوط به نظم جویی شناختی هیجانی سازگارانه توسط ترومای دوران کودکی تببین میشود. 01/0 درصد از تغییرات مربوط به نظم جویی شناختی هیجانی ناسازگارانه توسط ترومای دوران کودکی تببین میشود. بر این اساس 72 درصد تغییرات مربوط به خودجرحی نوجوانان توسط ترومای دوران کودکی، نظم جویی شناختی هیجانی سازگارانه و ناسازگارانه تببین میشود. رفتارهای خودجرحی در نوجوانان تابعی از ترومای دوران کودکی است و راهبردهای نظمجویی شناختی هیجان سازگارانه این ارتباط را میانجیگری میکند. یافتهها حاکی از برازش مناسب الگوی پیشنهادی با دادههاست.
نتیجهگیری: به طور کلی میتوان بیان داشت که الگوی ساختاری پیشنهادی که شامل ترومای دوران کودکی، خودجرحی در نوجوانان با ویژگیهای شخصیت مرزی، و راهبردهای نظمجویی شناختی هیجان است، از برازش مناسبی برخوردار است. این به معنی آن است که این مدل توانسته است روابط میان این عوامل را به خوبی توضیح دهد و با دادهها تطابق داشته باشد. همچنین، راهبردهای نظمجویی شناختی هیجان نقش میانجیگر مهمی در این مدل دارند.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
روانشناسی بالینی