جلد 30، شماره 7 - ( 7-1402 )                   جلد 30 شماره 7 صفحات 15-1 | برگشت به فهرست نسخه ها

Research code: IR.IAU.AHVAZ.REC.1401.075
Ethics code: IR.IAU.AHVAZ.REC.1402.002
Clinical trials code: .


XML English Abstract Print


دانشیار، گروه روانشناسی، واحد اهواز، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز، ایران
چکیده:   (1174 مشاهده)
زمینه و هدف: تولد فرزند با ناتوانی به صورت اجتناب‌‌ناپذیری، مقدار زیادی از درآمد، انرژی و وقت خانواده را به خود اختصاص می‌دهد. این مسأله می‌تواند بر کیفیت روابط بین خواهران و برادران این کودکان با یکدیگر تأثیرگذار باشد. هدف پژوهش حاضر، مدل یابی رابطه بین تعاملات خانوادگی و کیفیت زندگی با تاب آوری با توجه به نقش میانجی حمایت اجتماعی در خواهران و برادران کودکان با سندرم داون بود.
روش کار: در این مطالعه‌ی توصیفی- همبستگی، جامعه‌ی آماری را تمامی خواهران و برادران دانش‌‌آموزان با سندرم‌‌داون شهر اهواز در سال تحصیلی 98-1397 تشکیل دادند و با استفاده از روش نمونه‌‌گیری هدفمند از میان جامعه آماری 278 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده‌‌ها از پرسشنامه‌‌های تاب‌‌آوری (کانر و دیویدسون، 2003)، کیفیت زندگی (سازمان بهداشت جهانی، 1998)، تعاملات خانوادگی (السون و بارنز، 2004) و حمایت اجتماعی (زیمت و همکاران، 1988) استفاده شد. برای تحلیل داده‌‌ها از ضریب همبستگی پیرسون و برای ارزیابی مدل پیشنهادی از روش تحلیل مسیر استفاده شد.
یافته‌ها: نتایج این مطالعه نشان داد، الگوی حاضر برای خواهران و برادران کودکان با سندرم‌‌داون  معتبر است و در مسیرهای مستقیم و غیرمستقیم تحقیق رابطه‌‌ی مثبت و معنی دار مشاهده شد. بین تعاملات خانوادگی، کیفیت زندگی و حمایت اجتماعی با تاب‌‌آوری رابطه‌‌ی مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین تأثیر غیرمستقیم تعاملات خانوادگی، کیفیت زندگی و تاب‌‌آوری با میانجی‌‌گری حمایت اجتماعی مثبت و معنادار بوده است و می‌توان گفت که حمایت اجتماعی می‌تواند نقش میانجی در میان تعاملات خانوادگی و کیفیت زندگی و تاب‌‌آوری ایفا کند.
نتیجه‌گیری: یافته‌‌های پژوهش حاضر، گامی نو در راستای تدوین مدل‌‌های نظری پیشبین برای خواهران و برادران کودکان با سندرم داون محسوب می‌‌شود و می‌تواند به عنوان الگویی مناسب برای تدوین و طراحی برنامه‌های تقویت تاب‌آوری آنها مفید واقع شود.
 
متن کامل [PDF 479 kb]   (297 دریافت)    
نوع مطالعه: پژوهشي | موضوع مقاله: روانشناسی بالینی