پزشکی بالینی با دو چالش داده نگاری (Mensuration) و کمی سازی (Quantification) روبرو است. دادهنگاری همان فرآیند تبدیل مشاهدات بالینی به دادههای خام اولیه و کمیسازی ارائه شاخصهای مربوط به گروه ها برای توصیف نشانهها، علائم جسمانی و پدیدههای بالینی است. در بسیاری از علوم برای شناساندن چنین کارهایی از پسوند سنجش (Metrics/(Metry استفاده نمودهاند. زیستسنجی، روانسنجی، اقتصادسنجی، جامعهسنجی، شیمیسنجی و ... نیز بر همین اساس شکل یافتهاند. بالینسنجی (Clinimetrics) نیز در زمره خانواده «سنجش» قرار دارد و برای سنجش پدیدههای بالینی بکار می رود. در این حوزه از شاخصها، مقیاس رتبهبندی و سایر ویژگیها برای توصیف علائم جسمانی و پدیدههای بالینی استفاده می شود.
فنیشتاین در اوایل دهه 1980 رویای رشته جدیدی را در سر میپروراند که نخستین بار آن را با عبارت بالینسنجی 1980 معرفی کرد و کسانی چون هنریکا دی. وت، پر بچ و پل کرابه آن را ادامه دادند. بالین سنجی شاخصی از پدیدههای بالینی است که به دو بخش دادهنگاری و کمیسازی تقسیم می شود. بالین سنجی فراتر از محاسبات بوده و به دنبال کاربرد محاسبات آماری در علوم پزشکی است تا بتواند احساس را از تصمیمات مبتنی بر توجیه منطقی دور سازد.
در آیندهای نه چندان دور، انتظار میرود که شاهد ضرورت راه اندازی رشته بالینسنجی در دانشکدههای پزشکی، دندانپزشکی، توانبخشی و غیره که با درمانگاه و بیمار سروکار دارند، باشیم. این رشته میتواند در دپارتمانهای علوم پایه راهاندازی شود.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |