جلد 25، شماره 8 - ( آبان 1397 )                   جلد 25 شماره 8 صفحات 42-33 | برگشت به فهرست نسخه ها

XML English Abstract Print


دانشگاه گیلان، رشت، ایران ، abolghasemi_44@yahoo.com
چکیده:   (3697 مشاهده)
زمینه و هدف: سندرم پیش از قاعدگی، یکی از شایع‌ترین اختلالات سنین باروری است که زندگی زنان و دختران را به میزان قابل‌توجهی مختل می­سازد، ولی در مورد عوامل روان‌شناختی و شخصیتی مرتبط با دیسمنوره اولیه اطلاعات کمی در دست است. هدف این پژوهش تعیین نقش حس انسجام، ناگویی هیجانی و خود دلسوزی در پیش‌بینی بهزیستی روان‌شناختی دختران دارای دیسمنوره اولیه بود.
روش کار: این پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش دانش‌آموزان دختر دارای دیسمنوره اولیه مشغول به تحصیل در دبیرستان‌های ناحیه یک شهرستان رشت در سال تحصیلی 96-1395 بودند. نمونه پژوهش 211 دانش‌آموز دختر دارای دیسمنوره اولیه بودند که از میان 542 دانش‌آموز، با روش نمونه‌گیری خوشه‌ای شناسایی شدند. برای جمع‌آوری داده‌ها، از پرسشنامه غربالگری علایم قبل از قاعدگی-PSST، پرسشنامه حس انسجام SOC، پرسشنامه خود دلسوزی SCS-SF، مقیاس الکسی تایمی تورنتو -TAS و پرسشنامه بهزیستی روان‌شناختی ریف RSPWB- استفاده شد. داده‌های به دست آمده با SPSS نسخه 16 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده‌ها از روش همبستگی و تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد.
 یافته‌ها: نتایج نشان داد که حس انسجام (474/0 =Beta) و خود دلسوزی (226/0 =Beta) پیش­بینی­کننده معناداری برای بهزیستی روان‌شناختی هستند (001/0p<)؛ در صورتی که ناگویی هیجانی، بهزیستی روان‌شناختی دختران را پیش­بینی نکرد.
نتیجه‌گیری: این یافته‌ها حاکی از نقش حس انسجام و خود دلسوزی در پیشگیری از پیامدهای روان‌شناختی این سندرم است، بنابراین با آموزش روان‌شناختی خود دلسوزی و ایجاد حس انسجام قوی‌تر در دختران دارای این سندرم می‌توان بهزیستی روان‌شناختی این دختران را افزایش داد.
متن کامل [PDF 1146 kb]   (1765 دریافت)    
نوع مطالعه: پژوهشي |

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.