جلد 20، شماره 112 - ( 7-1392 )                   جلد 20 شماره 112 صفحات 78-67 | برگشت به فهرست نسخه ها

XML English Abstract Print


دانشکده بهداشت و پیراپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی قزوین
چکیده:   (9001 مشاهده)
 

زمینه و هدف: نخوردن صبحانه و مصرف روزافزون میان وعده‌های کم ارزش در میان نوجوانان با پیامدهای منفی سلامتی همراه است و با بروز بیماری‌های مزمن در بزرگسالی ارتباط دارد. از آنجایی که ریشه اغلب رفتارهای غلط بهداشتی به تجارب دوران کودکی بر می‌گردد لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مداخله آموزشی با کاربرد تئوری رفتار برنامه ریزی شده در بهبود صرف صبحانه و میان وعده سالم در دانش آموزان مدارس ابتدایی شهر قزوین در نیمه دوم سال 1390 انجام شد.

 

روش کار: در یک مطالعه نیمه تجربی شاهددار تصادفی 150 دانش آموز در هر یک از گروه های تجربی و کنترل از 6 مدرسه به روش تصادفی شرکت کردند. متغیرهای مورد بررسی قبل و 3 ماه پس از مداخله ارزیابی شدند. در گروه تجربی برنامه آموزشی شامل 5 جلسه 30 دقیقه‌ای بر اساس عقاید برجسته استخراج شده از مطالعه کیفی و سازه‌های TPB به همراه جزوه آموزشی هدفمند اجرا شد. داده‌های مرتبط با سازه‌های تئوری رفتار برنامه ریزی شده با استفاده از پرسش نامه 40 سوالی روا و پایا و با روش خودگزارشی گردآوری شد. همچنین چک لیست بسامد غذایی به منظور ارزیابی تغذیه ای دانش آموزان استفاده شد. در نهایت داده‌ها وارد نرم افزار SPSS 17.0 شد و برای تحلیل داده‌ها آزمون‌های آماری خی دو، تی مستقل و زوجی، McNemar's و آنالیز واریانس با آزمون تعقیبی Scheffe بکار برده شد.

 

یافته‌ها: میانگین سن دانش آموزان 83/0±43/8 سال و نسبت جنسی آن ها برابر بود. قبل از مداخله آموزشی 3/57 درصد در گروه تجربی و 3/53 درصد در گروه کنترل صبحانه نمی‌خوردند. با اجرای مداخله آموزشی بهبود معنادار 6/12 درصدی در صرف صبحانه در گروه تجربی دیده شد (001/0>p) ولی تغییر معناداری در گروه کنترل دیده نشد. در حالی که دو گروه از نظر سازه های تئوری رفتار برنامه‌ریزی شده قبل از آموزش تئوری محور اختلاف معناداری با هم نداشتند اما پس از مداخله شاهد تغییر معنادار نگرش از 7/25 ± 26/53 به 18/28 ± 72/74 (001/0>p)، هنجار اجتماعی از 6/26 ± 97/56 به 28/26 ± 07/68 (001/0>p)، کنترل رفتاری درک شده از 6/19 ± 57/32 به 7/35 ± 66/57 (001/0>p) و قصد از 3/3 ± 5/8 به 11/3 ± 37/11 (001/0>p) در گروه تجربی بودیم. همچنین یافته‌ها نشان داد که پس از مداخله آموزشی مصرف نوشابه‌های گازدار و تنقلاتی مانند چیپس، پفک، لواشک، ... در گروه تجربی از 6/74 درصد به 3/58 درصد کاهش یافته است (0003/0>p).

 

نتیجهگیری: یافته‌های مطالعه حاضر بار دیگر نشان دهنده شیوع بالای رفتارهای تغذیه‌ای نامناسب در این دوره حساس می باشد. بود. مداخله آموزشی با کاربرد تئوری روانشناختی مناسب موجبات اصلاح رفتارهای مرتبط با مصرف صبحانه و میان وعده سالم را در دانش‌آموزان ابتدایی فراهم ساخت. با توجه به بستر مناسب آموزش در مدارس و کم هزینه و اثربخش بودن مداخلات آموزشی تئوری‌محور، تعمیم چنین برنامه‌های آموزشی در حوزه‌‌های دیگر حیاتی به نظر می‌رسد.

 
متن کامل [PDF 360 kb]   (4566 دریافت)    
نوع مطالعه: پژوهشي | موضوع مقاله: پرستاری و بهداشت جامعه

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.