OTHERS_CITABLE
بررسی اثر گاباپنتین بر آرامبخشی و درد پس از عمل جراحی چشم تحت بیحسی موضعی توسط تتراکایین
زمینه و هدف: درد پس از عمل جراحی یکی از مشکلات عمده در اعمال جراحی میباشد که میتواند حال عمومی بیمار را پس از عمل جراحی به شدت تحت تاثیر قرار دهد. مطالعه نشان داده که گاباپنتین میتوان در کاهش درد پس از عمل جراحی و کاهش مصرف مخدر تاثیر داشته باشد. دراین مطالعه سعی شده است اثربخشی تجویز گاباپنتین به عنوان یک پیش دارو در کاهش درد پس از عمل جراحی چشم تحت بی حسی موضعی تتراکایین و بهبود اثر آرامبخشی آن در مقایسه با دارونما مقایسه شود.روش بررسی: مطالعه حاضر به صورت یک کارآزمایی بالینی تصادفی شده بر روی 61 بیمار کاندیدای عمل جراحی چشم تحت بی حسی تتراکایین که بطور تصادفی در دو گروه گاباپنتین (32 نفر) و دارونما (29 نفر) تقسیم شدند انجام شد. در گروه گاباپنتین شب قبل از عمل و صبح عمل 300 میلیگرم گاباپنتین تجویز شد. شدت درد پس از عمل جراحی بر حسب VAS و میزان آرامبخشی (Sedation) بر حسب Ramsay score طی زمانهای 20، 40، 60 و 120 دقیقه پس از عمل جراحی مورد ارزیابی قرار گرفت. در این مطالعه از آزمون t test و آنالیز آماری repeated measurement استفاده شد. سطح معنیداری در این مطالعه در حد 05/0 در نظر گرفته شد.یافته ها: مطالعه حاضر نشان داد که شدت درد طی زمانهای پیگیری در گروه گاباپنتین به طور معنیداری کاهش داشته است(001/0p<). میزان آرامبخشی بیماران در گروه گاباپنتین طی زمانهای پیگیری در مقایسه با دارونما افزایش قابل ملاحظهای داشته است (001/0p<). همچنین تجویز گاباپنتین موارد بروز شدت درد بیش از 3 بر حسب VAS که نیاز به تجویز فنتانیل دارد را بطور معنیداری میکاهد (001/0p<).نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان داد که تجویز گاباپنتین موجب کاهش شدت درد پس از عمل جراحی و بهبودی کیفیت آرامبخشی حین و پس از عمل جراحی میشود. از طرفی دیگر تجویز گاباپنتین به عنوان پیش دارو نیاز به تجویز مخدر را میکاهد.
http://rjms.iums.ac.ir/article-1-1504-fa.pdf
2018-11-12
7
13
کلیدواژه ها: 1- گاباپنتین، 2- بی حسی موضعی تتراکایین 3- آرامبخشی پس از عمل جراحی چشم
Evaluation of Gabapentine Effects on Anxiety and Pain after Ocular Surgery under Local Anesthesia by Tetracaine
Background & Aim: Pain is a significant aspect of post-operative patient morbidity. In this study, we evaluated the efficacy of oral gabapentin administration as premedication in the management of postoperative pain in patients undergone local anesthesia for cataract surgery. Patients and Method: The study was a randomized, double–blind, controlled trial. Sixty-one patients who were candidates for eye surgery under local tetracaine anesthesia were enrolled in this study and divided into two gabapentin (n=32) and placebo (n=29) groups. In gabapentin group, the patients received oral gabapentin (300 mg) the night before surgery and the morning of surgery before operation. The pain and sedation scores were evaluated 20, 40, 60 and 120 minutes after surgery by visual analogue scale (VAS) and Ramsay score, respectively. Results: In gabapentin group,the pain score (VAS) during follow-up period was significantly lower than the patients who received placebo (p<0.001). Ramsay score increased significantly in gabapentin group during the follow-up period (p<0.001). Conclusion: Our study showed that gabapentin could reduce postoperative pain. In addition, total amount of opioid consumption for relieving pain in patients undergone local anesthesia for eye surgery was reduced.
http://rjms.iums.ac.ir/article-1-1504-en.pdf
2018-11-12
7
13
Key Words: 1)Gabapentin 2)Local Anesthesia by Tetracaine 3)Post Operative Sedation
S.R
Entezari
1
AUTHOR
S
Salarian
2
AUTHOR
OTHERS_CITABLE
بکارگیری دزیمتر ژل پلیمر نورموکسیک MAGIC در دزیمتری باریکه الکترون در فانتوم لایهای همگن
زمینه و هدف: امروزه ژلهای پلیمری حساس به پرتو به ابزار ارزشمند و قابل اعتمادی جهت اندازهگیری توزیع دز سه بعدی تبدیل شده اند. توزیع سه بعدی دز در داخل دزیمتر ژلی از روی ماتریکس شیمیایی ایجاده شده و اندازهگیری آن بعد از تابش دهی به کمک تکنیکهای تصویربرداری بدست میآید. هدف از مطالعه حاضر ارزیابی و کاربرد دزیمتر ژل پلیمر نورموکسیک نوع MAGIC جهت کسب توزیع سه بعدی دز باریکه الکترونی با انرژیهایMeV8 وMeV15 در عمقهای cm1 و cm4 زیر فانتوم لایهای همگن بود.روش بررسی: در این مطالعه توصیفی از دزیمتر ژل پلیمری نوع MAGIC جهت اندازهگیری توزیع دز در عمقهای cm1و cm4 زیر فانتوم لایهای همگن به کمک تصویربرداری MRI استفاده شد. این فانتومها با انرژیهای MeV8 و MeV15 پرتو الکترون تحت تابش قرار گرفته بودند. از آزمون آماری pair sample t-test به همراه ضرائب هبستگی پیرسون جهت آنالیز نتایج استفاده شد.یافتهها: توانایی تفکیک دز در محدوده دز Gy10-0 برابر باGy 55/1-23/0 بود. میانگین اختلاف درصد دز و همچنین حداکثر فاصله تطابقی (DTA) پروفایلهای دزی اندازهگیری با دو سیستم دزیمتری ژل و دایود به ترتیب %5/2 و کمتر از mm2 بود. علاوه بر این، نتایج حاصل از توزیع دز به صورت سه بعدی در دو جهت عرضی و محوری بدست آمد.نتیجهگیری: این مطالعه سهولت استفاده از دزیمترهای ژلی را جهت کسب و بررسی توزیع دز باریکههای مختلف الکترون را نشان میدهد.
http://rjms.iums.ac.ir/article-1-1373-fa.pdf
2018-11-12
14
22
کلیدواژهها: 1- دزیمتر ژل پلیمری 2- باریکه الکترونی 3- فانتوم لایهای همگن 4- روش MRI
Application of MAGIC Normoxic Polymer Gel to Electron Beam Dosimetry in Homogeneous Phantom
Background & Aim: Nowadays, radiosensitive polymer gels are used as a reliable dosimetry tool for verification of 3D dose distributions. Polymer gel dosimeters consist of an aqueous mixture of monomers and a gelling agent, which after irradiation, 3D dose distribution is acquired by using imaging techniques. The aim of this study is to evaluate the application and capability of normoxic polymer gel to determine electron 3D dose distributions at depths of 1 and 4cm beneath the homogenous phantom at 8 and 15 MeV energies. Material and Method: In this descriptive study, we used MAGIC-type gel dosimeter to measure dose distribution at depths of 1 and 4cm underneath homogeneous slab phantoms by using MRI. The homogenous phantoms were irradiated by 8MeV and 15MeV electron beams. Paired sample t-test and Pearson correlation coefficient were used to analyze the results. Results: Dose resolution at the range of 0 to 10Gy was 0.23 to 1.55Gy. The mean dose differences and the maximum distance to agreement (DTA) of dose profiles for two diode and gel measurements were 2.5% and less than 2mm, respectively. In addition, 3D dose distribution was obtained at two orientations: transverse and axial. Conclusion: This study shows the feasibility of using gel dosimeters to evaluate dose distribution for different electron beams.
http://rjms.iums.ac.ir/article-1-1373-en.pdf
2018-11-12
14
22
Key Words: 1) Polymer Gel Dosimetry 2) Electron Beam 3) Homogeneous Slab Phantom 4) MRI Method
R
Ghahraman Asl
1
AUTHOR
B
Bolouri
2
AUTHOR
H
Nedaee
3
AUTHOR
A
Arbabi
4
AUTHOR
OTHERS_CITABLE
بررسی مقایسهای فراوانی پلیمورفیسم Gln/Arg192آنزیم پارااکسوناز1 در افراد مبتلا به گرفتگی عروق کرونری و گروه کنترل
زمینه و هدف: پارااکسوناز1 (PON1)یک استراز مرتبط با HDL (High density lipoprotein) است که از اکسیداسیون LDL (Low density lipoprotein) جلوگیری میکند. پلیمورفیسم شایع قطعه کدکننده ژن پارااکسوناز که شامل جایگزینی (Q)Gln با (R)Arg در موقعیت 192 میباشد (Gln/Arg192 یا Q/R192) بر روی فعالیت آنزیم تاثیر میگذارد. نشان داده شده است که آلوآنزیم R کارایی کمتری در محافظت LDL از اکسیداسیون دارد و این یافته میتواند توجیحی باشد بر اینکه چرا در برخی از مطالعات، ژنوتیپ RR با فراوانی بالائی در بیماران عروق کرونری یافت شده است. بنابراین جهت بررسی اهمیت این پلیمورفیسم در پاتوژنز بیماری عروق کرونری ما به مطالعه مقایسهای فراوانی این پلیمورفیسم در دو گروه بیماران مبتلا به گرفتگی عروق کرونری و کنترل پرداختیم.روش بررسی: در این مطالعه که به روش مورد – شاهد (case - control) انجام گرفت ژنوتیپهای PON1 در 174 نفر که تحت آنژیوگرافی قرار گرفتند تعیین شد. بیماری عروق کرونری (گرفتگی <50%) در 99 نفر مشخص شد (بیماران) و 75 نفر با گرفتگی عروق <10% به عنوان کنترل عمل کردند. ژنوتیپهای PON1 به وسیله PCR و هضم آنزیم محدودگر AlwI تعیین شدند. درآنالیز آماری جهت مقایسه سن، BMI و پروفایل لیپیدی در دو گروه بیمار و کنترل از آزمون t-student استفاد شد. فراوانیهای ژنوتیپی در دو گروه مورد مطالعه از طریق آزمون chi-square با هم مقایسه گردید. در نهایت برای تعین ارتباط نسبی ژنوتیپهای PON1 با شدت گرفتگی عروق کرونری از آزمون c2 استفاد شد.یافتهها: فراوانیهای ژنوتیپهای RR ,QR ,QQ در گروه بیماران به ترتیب 3/28%، 5/50% و 2/21% و در گروه کنترل به ترتیب 3/45%، 7/42%و 12% مشخص شد(40/61=2 χ و 46/0=P). همچنین ارتباط این پلیمورفیسم با شدت گرفتگی عروق در دو گره مذکور مورد ارزیابی قرار گرفت که مطابق با نتایج توزیع ژنوتیپهای PON1 در مقایسه با شدت گرفتگی عروق کرونری از نظر آماری متفاوت نبود (27/0=p و 67/2=�c2). نتیجهگیری: این یافتهها پیشنهاد میکنند که ژنوتیپ Gln/Arg192 یک فاکتور خطرزا برای گرفتگی عروق کرونری است اما در شدت بیماری تاثیری ندارد.
http://rjms.iums.ac.ir/article-1-1374-fa.pdf
2018-11-12
23
31
کلیدواژهها: 1- بیماری عروق کرونری 2- پارااکسوناز 1(PON1) 3- پلیمورفیسم
Comparative Study of the Frequency of Paraoxonase1 Gln/Arg192 Polymorphism in Patients with Coronary Artery Stenosis and Control Subjects
Background & Aim: Serum paraoxonase (PON1) is an HDL (high density lipoprotein) associated esterase that prevents the oxidation of LDL (low density lipoprotein). A common polymorphism in coding region of the paraoxonase gene involving a Gln (Q) to Arg (R) interchange at position 192 has been demonstrated to affect PON1 activity. It has been shown that R alloenzyme is less efficient at preventing LDL from oxidation and this finding may explain why in some studies the paraoxonase RR genotype has been found at an increased frequency in coronary artery disease (CAD) therefore, to investigate the significance of this polymorphism in pathogenesis of CAD, we performed a comparative study of the frequency of this polymorphism in patients with stenosis and control subjects. Patients and Method: In the present case-control study, PON1 genotypes were determined in 174 subjects who underwent coronary angiography. CAD (>50% stenosis) was detected in 99 subjects (patients) and 75 subjects with <10% stenosis served as controls. PON1 genotypes were determined by PCR and AlwI restriction enzyme digestion. Students’ t-test was used to compare age, BMI, and lipid profile in control and patient groups. Genotype frequencies were compared by Chi-square test. The relationship between PON1 genotypes and the severity of disease in patient group was evaluated by Chi-square test. Results: The frequencies of the QQ, QR and RR genotypes were found as 28.3%,50.5% and 21.2% in patient group and 45.3% , 42,7% and 12% in control subjects respectively ( c 2=6.12 p=0.046). The association of this polymorphism with the severity of stenosis was also evaluated,but according to the results of the distribution of PON1 genotypes and compared with the severity of stenosis,it was not statistically significant ( c 2=2.67 p=0.27). Conclusion: These results suggest that Gln/Arg 192 genotype is a risk factor for stenosis but does not have any effects on the severity of this disease.
http://rjms.iums.ac.ir/article-1-1374-en.pdf
2018-11-12
23
31
Key Words: 1) CAD (coronary artery disease) 2) PON1 (paraoxonase1) 3) Polymorphism
A
Ghasemi
1
AUTHOR
S
Fallah
2
Iran University of Medical Sciences and Health Services
AUTHOR
M
Firoozrai
3
AUTHOR
L
Hosseini Gohari
4
AUTHOR
OTHERS_CITABLE
بررسی اثر واکسیناسیون هپاتیت B و نقش ایمنیزایی دوز یادآور در بیماران با تزریق خون مداوم
زمینه و هدف: واکسیناسیون هپاتیت B جزء برنامه واکسیناسیون کشوری است. در افراد سالم اغلب تزریق سه نوبت واکسن یک ایمنی طولانی مدت را در 95 % موارد ایجاد میکند. اما این پاسخ ایمنی در بیمارانی که تزریق خون مداوم دارند، ممکن است کامل نباشد. در این بیماران توصیه شده که بصورت دوره ای، تیتر آنتی بادی (HBsAb )کنترل شده و در صورت کاهش تیترآنتی بادی، یک نوبت واکسن یاد آور تزریق شود. در این مطالعه اثر ایمنیزایی واکسن هپاتیت B و اثر دوز یادآور در بیماران تالاسمی بررسی شده است.روش بررسی: مطالعه مقطعی و جامعه مورد مطالعه بیماران تالاسمی مراجعه کننده به درمانگاه بیماران بزرگسال تالاسمی بودند. درمورد هپاتیت B سه پارامتر HBsAg و HBsAb و HBcAb بررسی شد. تفسیر نتایج به شرح زیر بود: 1-sAg منفی، sAb منفی، cAb منفی: بیمارهپاتیت B ندارد یا واکسن نزده. 2-sAg منفی، sAb مثبت، cAb منفی: بیمار واکسن هپاتیت دریافت کرده وبدنش پاسخ مثبت به واکسن داده است. (مثبت واکسینال).3- sAg منفی، sAb مثبت، cAb مثبت: بیمار قبلا با این ویروس بصورت عفونت ویروسی در تماس بوده اما بهبود یافته و بدن بیمارآنتی بادی علیه هسته ویروسی ساخته است.( مثبت غیرواکسینال). 4- sAg مثبت، sAbمنفی، cAb منفی: بیمار اکنون ناقل هپاتیت B است (کریر).درضمن تیتر آنتی بادی (HBsAb ) هم اندازه گیری شد و نتایج بر اساس محدوده نرمال کیت، طبقه بندی شد:- منفی: اگر تیتر آنتی بادی کمتر از IU/ml10 باشد، - مثبت ضعیف: اگر تیتر آنتی بادی بین IU/ml 100-10 باشد، - مثبت: اگر تیتر آنتی بادی بیشتر از IU/ml100 باشد. ابزار مورد مطالعه برای آنالیز، نرمافزار SPSS v.10 بود. بررسی ارتباط بین پارامترهای مناسب با�تستهای Pearson و Chi.Squareو بررسی ارتباط معنی دار بین پارامترهای متفاوت با Pvalue کمتر از 05/0 نشان داده شد.�یافته ها: از 416 بیمار مورد بررسی، (%5/72)302 بیمار تالاسمی ماژور، (% 25) 104 بیمار تالاسمی اینتر مدیا، 7 بیمار سیکل تالاسمی و3 بیمار هم آلفا تالاسمی بودند. از این تعداد 247 نفر (%4/59 ) مرد و169 نفر)%6/40 ) زن بودند. متوسط سن 5/26 سال بود. در بین بیماران 289 نفر (4/69% ) مثبت واکسینال و تعداد 80 نفر (2/19% ) مثبت غیرواکسینال بودند. 44 نفر (5/10% ) منفی و 3 نفر(0.7%) هم ناقل محسوب میشدند. در مورد تیتر آنتی بادی بر اساس طبقهبندی 319 (6/76%) بیماران تیتر بالای IU/ml100 داشتند و مثبت تلقی شدند. 77( 5/18%) مثبت ضعیف و 20(8/4%) تیتر کمتر از IU/ml10 داشتد) منفی( . نتیجه گیری: هپاتیت B یکی از عفونتهای منتقله از راه خون است و البته قابلیت انتقال بالایی دارد بطوریکه از راه اشک، بزاق، ادرار، مایع منی قابل انتقال است. واکسن هپاتیت برای تمام بیماران تالاسمی اجباری و ازسال 1372 در برنامه واکسیناسیون کشوری قرار گرفته است. در مورد افراد سالم تذکری در مورد نیاز به تزریق دوز یادآور نشده اما برای بیماران تالاسمی تأکید شده که بصورت دورهای کنترل تیتر آنتی بادی انجام و بیمارانیکه تیترآنتی بادی پایین دارند یک نوبت واکسن یاد آور تزریق شود. پروتکل فوق باعث حفظ ایمنی و جلوگیری از کاهش سطح آنتی بادی در بیماران میشود.
http://rjms.iums.ac.ir/article-1-1505-fa.pdf
2018-11-12
32
39
کلیدوازه ها: 1- تالاسمی 2- هپاتیت B 3- پاسخ ایمنی 4- واکسیناسیون 5- دوز یادآور
Evaluation of Immune Response to Hepatitis B Vaccination and Effects of Booster Dose in Chronic Transfusion Patients
Background & Aim: Hepatitis B vaccine is in national vaccination programs. In healthy individuals the immune response is complete d by three-dose injections in 95% of cases and remains complete with time. However, in patients with chronic transfusion this immune response may be incomplete . In such patients, it is advised to check HBs antibody periodically, and use booster dose in cases with low titer of HBs antibody. In the present study we studied the immune status of thalassemic patients for Hepatitis B Virus (HBV) and the booster effects of vaccine. Patients and Method: Our cross-sectional study was conducted in Adult Thalassemia Clinic in Tehran.We checked Hepatitis B surface antigen (HBsAg), Hepatitis B surface antibody (HBsAb),and Hepatitis B core antibody (HBcAb). We classified the immune status of patients into four categories: 1) immune to HBV via the vaccination (positively vaccinated) if HBsAg:negative, HBsAb:positive, HBcAb:negative2) immune to HBV via the natural disease (past infection) if HBsAg:negative, HBsAb:positive, HBcAb:positive3) non-immune to HBV (negative) if all three parameters were negative4) carrier of HBV (carrier state) if HBsAg was positive and HBsAb and HBcAb were both negative. We had grading of immunity to HBV vaccine through antibody (HBsAb) titration as below: positive if antibody level was more than 100 IU/mL,negative if antibody level was less than 10 IU/mL, and weakly positive if antibody level was 10-100 IU/mL. SPSS statistical software (version 10) was used for the analysis. We analyzed and compared variables using Pearson and Chi-square tests and p-value for meaningful correlations. Results: We studied 416 patients including 302 (72.5 %) thalassemia major , 104 (25 %) thalassemia intermediate, 7 sickle thalassemia, and 3 Hb H disease. There were 247 (58.4 %) males and 169 (40.6 %) females with a mean age of 25.6. According to our classification, 289 (69.4%) were positively vaccinated, 80 (19.2 %) were immune to HBV from past infection, 40 (10.5 %) were negative and 3 (0.7 %) were carrier state of HBV. We had 319 (76.6%) cases of HBsAb level more than 100 IU/ml (positive), 77 (18.5 %) between 10-100 IU/mL (weakly positive) and 20 (4.8 %) less than 10 IU/mL (negative). Conclusion: HBV is one of transfusion transmmitted infections with a high rate of infectivity via tear ,saliva, urine , semen, in addition to blood transfusion. HBV vaccination is obligatory for thalassemics and has been in national vaccination program since 1993. Response rate with vaccination is complete and it is not needed to use booster in healthy people, but for thalassemics it is advised to check the antibody level and administer booster dose for patients with low titer of HbsAb.This protocol can maintain immunity and prevent the decrease in antibody titer in the patients.
http://rjms.iums.ac.ir/article-1-1505-en.pdf
2018-11-12
32
39
Key Words : 1) Thalassemia 2) Hepatitis B 3) Immune Response 4) Vaccination 5) Booster Dose
A
Azarkeivan
1
AUTHOR
M
Eslami
2
AUTHOR
SH
Ghazizadeh
3
IBTO Research Center
AUTHOR
H
Afradi
4
AUTHOR
B
Haji Beigi
5
AUTHOR
M
Nasiri Toosi
6
AUTHOR
OTHERS_CITABLE
بررسی فراوانی ناهنجاریهای همراه در نوزادان مبتلا به آترزی مری بستری در بیمارستان حضرت علی اصغر(ع) از مهرماه سال 1384 تا1386
زمینه و هدف: آترزی مری به بسته شدن مادرزادی لومن مری اطلاق میشود که در یک نوزاد از هر 4000 تولد زنده دیده میشود. مطالعات نشان داده اند که 50% از این نوزادان دارای آنومالیهای همراه میباشند که شایعترین آنها ناهنجاریهای قلبی، ستون مهره و کلیوی هستند. امروزه با وجود پیشرفتهای حاصله در کیفیت مراقبتهای ویژه از نوزادان کم وزن و پیشگیری از بروز عفونتهای ریوی، مهمترین فاکتور موثر در پیش آگهی این نوزادان، وجود آنومالیهای دیگر همراه با آترزی مری میباشد. هدف از این مطالعه بررسی فراوانی ناهنجاریهای همراه با آترزی مری در نمونهای از نوزادان بستری در بیمارستان حضرت علی اصغر(ع) میباشد.روش بررسی:�در این مطالعه توصیفی- تحلیلی40 نوزاد مبتلا به آترزی مری ما بین سالهای 1384 تا 1386 شناسایی شدند و برای گردآوری دادهها از اطلاعات ثبت شده در پروندههای بیماران (معاینات بالینی و یافتههای پاراکلینیک) استفاده شد. اطلاعات بدست امده وارد نرمافزار SPSS گردید و در آنالیز انجام شده از تستهای آماری chi2 و T-test استفاده شد.یافتهها: از مجموع 40 نوزاد مبتلا به آترزی مری 18 مورد (45%) پسر و 22 مورد (55%) دختر بودند. میانگین سن حاملگی این نوزادان 32/2 ± 27/35 هفته (26 تا 39 هفته) بود. میانگین وزن هنگام تولد این نوزادان 22/684 ± 50/2535 گرم (1200 تا 3800 گرم) بود. 5/42% زایمان واژینال و 5/57% به روش سزارین متولد شده بودند. فیستول تراکئوازوفاژیال در 33 مورد (5/82%) از نوع دیستال و در 1 مورد (5/2%) پروگزیمال بود. 6 مورد(15%) نیز بدون فیستول بودند. 20 نوزاد (50%) دارای آنومالیهای دیگر نیز بودند. آنومالیهای همراه به ترتیب شیوع، شامل قلبی (60%)، سیستم ادراری (15%)، ستون مهره (10%) و آنورکتال (5/2%) بودند. میانگین وزن هنگام تولد نوزادان مبتلا به آترزی مری همراه با آنومالیهای دیگر بطور معنیداری کمتر از نوزادان بدون آنومالیهای دیگر بود (16/655�± 545/2264 در برابر 75/576 ± 2866 گرم؛ ٠٠٤/٠P=). در آنالیز آماری، جنس نوزادان، سن حاملگی و وجود بیماری مادر با بروز آنومالیهای همراه با آترزی مری ارتباط معنیداری نداشت.نتیجهگیری: یافتههای این مطالعه نشان داد که در نوزادان مبتلا به آترزی مری در 50% موارد آنومالیهای همراه دیده میشوند که شایعترین آنها آنومالیهای قلبی هستند که 60% از موارد را شامل میشوند و جنس نوزادان، سن حاملگی و وجود بیماری مادر با بروز آنومالیهای همراه با آترزی مری ارتباط معنیداری ندارد و از آنجا که وجود این آنومالیها نقش مهمی در تعیین پیش آگهی این بیماران دارد، شناسایی و درمان زودرس آنها نقش اساسی در کاهش مرگ و میر و موربیدیتی آنها دارد.
http://rjms.iums.ac.ir/article-1-1376-fa.pdf
2018-11-12
40
63
کلیدواژهها: 1- آترزی مری 2- ناهنجاریهای همراه آترزی مری 3 - نوزادان
A Case Report of Cerebral Nocardiosis in a Patient with Crohn\'s Disease
Introduction : Cerebral nocardiosis is a rare complication in patients who receive immunosuppressants, those with malignancy , AIDS, and transplant recipients. Case Report : Herein we present a case of Crohn’s disease who was being treated with prednisolone, salazine and azathioprine but suddenly faced a decrease in the level of consciousness and presented with the signs of focal neurologic deficit. Imaging studies revealed brain abscess and the patient underwent a surgery. Bacterial cultivation and histologic examination indicated cerebral nocardiosis and the patient was successfully treated with antibiotics. Conclusion :As far as we know, this was the first case of cerebral nocardiosis in a patient with Crohn’s disease who was receiving salazine, prednisolone and azathioprine. So far no similar case has been reported in English articles.
http://rjms.iums.ac.ir/article-1-1376-en.pdf
2018-11-12
40
63
Key Words: 1) Nocardiosis 2) Crohn’s Disease 3) Brain Abscess
N
Khalesi
1
AUTHOR
R
Taghipour
2
AUTHOR
M
Aflatoonian
3
AUTHOR
OTHERS_CITABLE
بررسی میزان بروز خشونت کلامی و فیزیکی از جانب بیماران و همراهان آنها نسبت به پرسنل بخش اورژانس بیمارستان رسول اکرم(ص) در سه ماهه چهارم سال 1385
زمینه هدف: محیط پر تنش بخش اورژانس کارکنان این بخش را در معرض خطرات ناشی از تهاجمات و تعارضات فیزیکی و کلامی قرار میدهد که میتواند علاوه بر امنیت و رضایت شغلی کارکنان بر روند و کیفیت ارائه خدمات و مراقبتها به بیماران نیز موثر باشد. این مطالعه سعی دارد میزان بروز خشونت کلامی و فیزیکی از جانب بیماران و همراهان آنها نسبت به پرسنل بخش اورژانس بیمارستان رسول اکرم(ص) در مدت سه ماهه چهارم سال 1385 را تعیین کند. روش بررسی: در این مطالعه مقطعی توصیفی از طریق پرسشنامه کلیه پرسنل شاغل در بخش اورژانس بیمارستان رسول اکرم(ص) نسبت به خشونتهای کلامی و فیزیکی در سه ماهه چهارم سال 1385 مورد پرسش قرار گرفتند. پاسخگویان 166نفر شامل 17نفر اتندینگ، 33نفر رزیدنت، 15نفر اینترن، 32نفر پرستار، 15نفر کمک بهیار، 20نفر پرسنل آزمایشگاه، 10نفر پرسنل رادیولوژی، 18 نفر پرسنل نگهبانی و 6 نفر پرسنل خدمات بودند. سپس دادهها جمع آوری و با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 15 و تست های آماری t-test و کای-دو آنالیز گردید.یافته ها: سن افراد مورد مطالعه 67/7±20/32سال بود. 39% پاسخ دهندگان زن و 61% مرد بودند. 5/77% افراد مورد مطالعه حداقل یک بار مورد خشونت کلامی قرار گرفته بودند که میانگین تعداد خشونت کلامی در 3 ماهه چهارم 1385، 1/31بار بود. 74% خشونت کلامی از طرف مردان و 26% از طرف زنان بوده است. 93/15% پرسنل اورژانس با میانگین 44/6% بار در طی 3ماه مورد خشونت فیزیکی قرار گرفته اند که عامل 78% خشونتها مردان و 22% نیز زنان بوده اند. 13% پرسنل اورژانس حین فعالیت در اورژانس احساس امنیت بالا، 52% احساس امنیت متوسط و 27% احساس امنیت پایینی دارند و 8% هم اصلا احساس امنیت نمی کنند. 15/96% پرسنل اورژانس اعلام کردند که در ارتباط با شناخت و مدیریت بیماران خشن آموزش رسمی ندیده اند. 4/87% پرسنل اورژانس اقدامات و تمهیدات امنیتی اورژانس بیمارستان را برای تامین امنیت جانی آنها ناکافی دانسته بودند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج این مطالعه میزان بروز خشونت در بخش اورژانس بیمارستان رسول اکرم(ص) بالاست و این امر موجب نگرانی و دغدغه پرسنل اورژانس شده است. همچنین در این مطالعه خشونت بیشتر از طرف همراهان بوده است که میتوان با ایجاد اتاق انتظار با ظرفیت مناسب، از حضور بی مورد همراهان در محوطه بخش جلوگیری نمود.
http://rjms.iums.ac.ir/article-1-1377-fa.pdf
2018-11-12
46
51
کلیدواژه ها: 1- خشونت کلامی بیماران 2- خشونت فیزیکی بیماران 3- پرسنل بخش اورژانس
Incidence Rate of Physical and Verbal Violence Inflicted by Patients and Their Companions on the Emergency Department Staff of Hazrate-e-Rasoul Hospital in the Fourth Trimester of the year 1385
Background & Aim: The stressful environment of the emergency department exposes the staff to the hazards posed by physical and verbal violence.This can affect not only the job security and satisfaction among the personnel but also the service and care offered to the patients. This study has been designed to determine the incidence rate of physical and verbal violence inflicted by patients and their companions on the emergency department personnel of Hazrate-e-Rasoul Hospital in the fourth trimester of the year 1385. Patients and Method: In this cross-sectional descriptive study, all the emergency department staff of Hazrat-e-Rasoul Hospital were asked to fill in a questionnaire about experiencing physical and verbal violence in the last trimester of the year 1385. 166 respondents included 17 attending physicians, 33 residents, 15 interns, 32 nurses, 15 ancillary staff, 20 laboratory technicians, 10 radiology technicians, 18 security guards and 6 orderlies. Data were collected and analyzed using SPSS software version 15 , t-test and Chi-square. Results: The mean age of the staff was 32.20±7.67 years. 39% of the subjects were female and 61% were male. 77.5% had experienced verbal or physical violence at least once.The mean rate of verbal violence in the fourth trimester of the year 1385 was 31.1 times. 74% of verbal assaults were committed by men and 26% by women. 15.93% of the emergency department staff had experiences of physical violence in this trimester, and in 78% of the cases the violent person was a man and in 22% of the cases a woman. 13% of the emergency staff felt a high degree of security during their shift work, 52% felt a moderate degree of security, 27% felt a low grade of security and 8% felt no security during their shift work. 96.15% of the staff had received no education in this regard, and 87.4% reported that they think security measures provided to decrease violence in emergency department are insufficient. Conclusion: This study shows that the incidence of violence in emergency department is high and this is a concern for the emergency department staff. Most of the violent behaviors which were displayed by patients’ companions can be controled by considering a good waiting area for them and avoiding their crowding in the ward.
http://rjms.iums.ac.ir/article-1-1377-en.pdf
2018-11-12
46
51
Key Words: 1) Verbal Violence 2) Physical Violence 3) Emergency Department Staff
A
Hasani
1
AUTHOR
M.M
Zaheri
2
AUTHOR
M
Abbasi
3
AUTHOR
H
Saeedi
4
AUTHOR
M
Hosseini
5
AUTHOR
M
Fathi
6
AUTHOR
OTHERS_CITABLE
بررسی فراوانی هیداتیدوز انسانی در مراجعین به مراکز انتقال خون تهران با استفاده از روش Dot-ELISA در سال 86-1385
زمینه و هدف: هیداتیدوزیس در اثر ابتلاء انسان و دیگر میزبانان واسط به مرحله لاروی کرم اکینوکوکوس گرانولوزوس (Echinococcus granulosus) ایجاد می شود. در بیشتر موارد تشخیص این بیماری به سبب دوره کمون طولانی و نداشتن علائم بالینی شاخص آسان نبوده و در برخی موارد تا چندین سال بدون علامت باقی می ماند. هدف از این مطالعه بررسی میزان شیوع کیست هیداتید در مراجعین به مراکز انتقال خون تهران با استفاده از روش حساس و ساده سرولوژیکی Dot-ELISA در طی سالهای 86-1385 بود.روش بررسی: این مطالعه توصیفی- مقطعی بر روی 1100 نفر از مراجعه کنندگان به سازمان انتقال خون تهران انجام شد و نتایج حاصل با استفاده از آزمون آماری Chi-Square و T-test مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. آنتی ژن B یکی از آنتی ژنهای اصلی، اختصاصی و مقاوم به حرارت کیست هیداتید می باشد که برای انجام تست Dot-ELISA از مایع کیست گوسفندی جداسازی و با روش SDS-PAGE وزن مولکولی پروتئینهای آن kDa 12-8 تعیین شد. یک میکروگرم از آنتی ژن B جداسازی شده بر روی کاغذهای دایره ای نیتروسلولز نقطه گذاری و سرم افراد مراجعه کننده به مراکز انتقال خون با رقت به آن اضافه شد. در حضور آنتی هیومن کنژوگه با پراکسیداز مرحله انکوباسیون انجام شد. در مرحله آخر رنگ دی آمینوبنزیدین (DAB) به عنوان اندیکاتور تشخیصی اضافه شده و تشکیل رسوب قهوه ای تیره بر روی کاغذ نیتروسلولز بیانگر مثبت بودن تست بود.یافته ها: از 1100 نمونه خون بررسی شده تعداد 18 نمونه (63/1%) مثبت تشخیص داده شدند که این میزان آلودگی میتواند بیانگر وجود کیست هیداتید به صورت مخفی در جمعیت به ظاهر سالم تهران بزرگ باشد. با توجه به جمعیت میلیونی تهران بزرگ رقم آلودگی مشاهده شده از نظر آماری چشمگیر می باشد. از آنجائیکه دوره کمون بیماری طولانی مدت است و معمولاً کیست در دوران کهولت به مرحله درمان جراحی می رسد و انجام آن برای بیمار ممکن است غیر قابل تحمل باشد، پیشنهاد می شود تا از طریق غربالگری (Screening)، بیماری در مراحل اولیه تشخیص داده و درمان شود.نتیجه گیری: پژوهش انجام شده بیانگر حضور کیست هیداتید در مراجعین به مراکز انتقال خون تهران به میزان 63/1% بود.
http://rjms.iums.ac.ir/article-1-1378-fa.pdf
2018-11-12
52
58
کلیدواژه ها: 1- هیداتیدوز 2- روش دات الیزا 3- اکینوکوکوس گرانولوزوس
Using Dot-ELISA Method to Study the Prevalence of Human Hydatidosis in People Referred to Blood Transfusion Center in Tehran, 2005-2006
Background & Aim: Hydatidosis, which is seen in human and other hosts, is caused by the infective larval stage of Echinococcus granulosus. In most cases, diagnosis of hydatid cyst is not easy due to a long term incubation period and lack of specific clinical symptoms, and remains asymptomatic for years in some patients. The aim of this study was using the easy and sensitive serologic technique of Dot-ELISA to determine the prevalence of hydatid cyst in individuals referred to Blood Transfusion Center in Tehran between 2005 and 2006. Patients and Method: This cross-sectional study was done on 1100 people who were referred to Blood Transfusion Center and the results were analyzed by running t-test and Chi-square test. B antigen is one of the principal specific and heat resistant compounds of hydatid cyst. To perform Dot-ELISA test,this antigen was purified from the sheep hydatid fluid. In addition, by using SDS-PAGE method, the 8-12 kDa molecular weight proteins of this antigen were determined. 1gµ of purified B antigen was dotted on the nitrocellulose disk and 1/250 diluted serum samples were added. Then, the incubation was performed against the HRP conjugated antihuman. In the final step, DAB stain was added as an indicator. Brown sediment indicated a positive result. Results: From 1100 tested blood samples, 18 (1.63%) were hydatid positive, which can indicate the cryptic hydatid cyst infection in the ordinary people of Tehran. The observed rate of hydatid infected individuals is statistically significant, considering the studied population as a representative of Tehran's population. Owing to the long incubation period of the disease, the cyst is usually diagnosed in old patients at the stage when surgical treatment is necessary. The surgery complications might be unendurable in old age patients. Consequently, it is suggested that screening programs be run to detect and treat the patients at the primary stage of the infection. Conclusion: This study shows 1.63% of people referred to Blood Transfusion Center in Tehran have positive serum for hydatid cyst.
http://rjms.iums.ac.ir/article-1-1378-en.pdf
2018-11-12
52
58
Key Words: 1) Hydatidosis 2) Dot-ELISA 3) Echinococcus granulosus
M
Tavalla
1
AUTHOR
L
Akhlaghi
2
AUTHOR
H
Ourmazdi
3
AUTHOR
SH
Sarvi
4
AUTHOR
E
Razmjoo
5
AUTHOR
M
Shokrabi
6
AUTHOR
M.R
Siavoshi
7
AUTHOR
M
Beiromvand
8
AUTHOR
CASE_STUDY
گزارش یک مورد نوکاردیوز مغزی در بیمار مبتلا به کرون
زمینه: نوکاردیوز مغزی از عوارض نادر در بیماران تحت درمان با داروهای تضعیف کننده سیستم ایمنی، بیماران مبتلا به بدخیمی، ایدز و همچنین افراد پیوندی است. معرفی بیمار: ما در این مقاله به معرفی یک مورد بیمار مبتلا به کرون میپردازیم که تحت درمان با داروهای پردنیزولون، سالازین و آزاتیوپرین بوده است که بطور ناگهانی دچار کاهش سطح هوشیاری و علایم لوکالیزه مغزی میگردد. در مطالعات تصویر برداری برای بیمار تشخیص آبسه مغزی مطرح شده و بیمار تحت عمل جراحی تخلیه آبسه قرار میگیرد. نتایج کشتهای میکروبی و مطالعات بافت شناسی بیانگر نوکاردیوز مغزی بوده است که پس از درمان آنتیبیوتیکی بیمار بهبود مییابد.نتیجهگیری: بنابر اطلاعات ما، این اولین مورد گزارش شده از نوکاردیوز مغزی در بیمار مبتلا به کرون تحت درمان با سالازین، پردنیزولون و آزاتیوپرین در مقالات انگلیسی زبان میباشد.
http://rjms.iums.ac.ir/article-1-1379-fa.pdf
2018-11-12
59
63
کلیدواژهها: ١- نوکاردیوز مغزی ٢- کرون ٣- آبس مغزی
A Case Report of Cerebral Nocardiosis in a Patient with Crohn\'s Disease
Introduction : Cerebral nocardiosis is a rare complication in patients who receive immunosuppressants, those with malignancy , AIDS, and transplant recipients. Case Report : Herein we present a case of Crohn’s disease who was being treated with prednisolone, salazine and azathioprine but suddenly faced a decrease in the level of consciousness and presented with the signs of focal neurologic deficit. Imaging studies revealed brain abscess and the patient underwent a surgery. Bacterial cultivation and histologic examination indicated cerebral nocardiosis and the patient was successfully treated with antibiotics. Conclusion :As far as we know, this was the first case of cerebral nocardiosis in a patient with Crohn’s disease who was receiving salazine, prednisolone and azathioprine. So far no similar case has been reported in English articles.
http://rjms.iums.ac.ir/article-1-1379-en.pdf
2018-11-12
59
63
Key Words: 1) Nocardiosis 2) Crohn’s Disease 3) Brain Abscess
A
Zare Mirzaee
1
AUTHOR
N
Shayanfar
2
AUTHOR
A
Ostadali Makhmalbaf
3
AUTHOR